واضح آرشیو وب فارسی:برنا نيوز: گرايش ديني جوانان در برابر كارهايي كه انجام نشده عالي است
كيفيت جوان امروز بيشتر از جوان گذشته است. اگر بياييم مقايسه كنيم و جواني خيلي از بزرگان را در نظر بگيريم مي بينيم كه چه بسا از جهت فهم و بصيرت و روشنبيني، جوان امروز كمتر از آنها نيست. منتها خب موقعيت ها فرق مي كند. يك زمان موقعيتي پيش مي آيد كه جوان خودش را بروز مي دهد مثل دوران جنگ زماني هم شايد موقعيت بروز و ظهور جوان آنچنان نباشد...من نميگويم مشكل برخي از جوانان در حوزه دين را نمي پذيرم، ولي مي خواهم بگويم از آن طرف هم نبايد مبالغه كنيم. خب ما تغذيه خوبي نكرده ايم، چه توقعي داريم؟ در مقابل كاري كه ما نكرده ايم اتفاقاً بايد گفت خيلي خوب گرايش ديني هست.
باشگاه جواني برنا/ نجمه السادات مولايي - دعا و مراقبات در ماه مبارك رمضان مراتب و مراحل خاص خود را دارد؛ اما به هر حال معرفت مي خواهد و آگاهي. رها شدن در درياي درك معاني پرشكوه قرآني هم نيازمند انس و الفت با واژه هاي نور است آن هم در بهار قرآن...همانطور كه بايد به دعا دل بدهي تا بتواني از ميان عاشقانه هايش دل بگيري، ايات سخن پروردگار هم همينطور است.
"حجت الاسلام مسعود عالي" برايمان از مراتب استفاده از درياي حكمت و رحمت و مغفرت قرآن مي گويد. اين خطيب توانمند چنان زيبا، نورانيت آيات حق را برايمان به تصوير مي كشد كه افسوس مي خوريم از اينكه سال ها با غفلت خود، حق شناس معادن غني دينمان نبوده ايم... مصاحبه برنا با اين استاد اخلاق را اندكي با تأمل بخوانيد...
از نظر شما آيا جوان امروز از مباحث ديني و ارزشي فاصله گرفته است؟
اين بحث را نمي شود تعميم داد. به نظرم در كل شايد كيفيت جوان امروز بيشتر از جوان گذشته است. اگر بياييم مقايسه كنيم و جواني خيلي از بزرگان را در نظر بگيريم مي بينيم كه چه بسا از جهت فهم و بصيرت و روشنبيني، جوان امروز كمتر از آنها نيست. منتها خب موقعيت ها فرق مي كند. يك زمان موقعيتي پيش مي آيد كه جوان خودش را بروز مي دهد مثل دوران جنگ يا دوران انقلاب. اما زماني هم شايد موقعيت بروز و ظهور جوان آنچنان نباشد. الان به يك معنا شايد زمان بروز آن استعدادها كمتر باشد اما خود استعدادهاي ديني جوان هاي ما كم نيست. در بعضي جاها كه ببينيد مثلا اعتكاف ها و هرجايي كه فرصت بروز مي رسد، مملو از جوان است. بروز ارزش هاي ديني عرصه اش كمتر شده ولي وجود آن ها كمتر نشده و شايد حتي كيفي تر هم شده باشد.
پس چرا بعضي از جوانان روزه خود را ضايع و زايل مي كنند؟
شايد بعضي ها جوانان را با چند سال جنگ مقايسه مي كنند كه اين را مي گويند اما اگر شما در روند كلي تاريخمان نگاه كنيد به غير از چند سال جنگ كه استثنائات خاص خودش را داشت به اين نتيجه مي رسيد كه درصد روزه گيران جوانمان خيلي بالاتر از گذشته شده است. من نميگويم مشكل برخي از جوانان را نمي پذيرم، ولي مي خواهم بگويم از آن طرف هم نبايد مبالغه كنيم. قبول دارم شايد يك افتي در جاهايي به نظر برسد اما به هر حال خيلي درصدش بالا نيست.
فكر مي كنيد دليل افت همان درصد پايين چيست؟
خب ما تغذيه خوبي نكرده ايم، چه توقعي داريم؟ باتوجه به اين هجوم شديدي كه وجود دارد، همه هجوم هم از بيرون نيست. هجوم نفس از درون است و... با توجه به اين هجوم نفس و زمينه هاي فراهمي كه براي لذت هاي نفساني هست ما چقدر كار ديني كرده ايم و استقامت جوانان را بالا برده ايم تا واكسينه شوند و در مقابل اين خطرات محفوظ بمانند. در مقابل كاري كه ما نكرده ايم اتفاقاً بايد گفت خيلي خوب گرايش ديني هست.
ماه مبارك آيا بر اين گرايش جوانان تاثير دارد؟
چه براي جوان و چه غير جوان يك زمينه است كه بتوانند خود را يك پالايشي بكنند. در روايات داريم كه در اين ماه شياطين در غل و زنجيرند، يعني حقيقتاً آن عامل بيروني كمتر به فرد فشار مي آورد. همان طور كه نفس خود آدم با توجه به آن رياضت شرعي كه مي كشد ضعيف تر است فرصت خيلي خوبي به آدم داده مي شود به خصوص به جوانان با توجه به تعلقات كمتري كه دارند. براي آنكه آن زمينه هاي كيفي و محبتي كه در درونش فطرتاً هست را پيدا كند. خصوصاً دهه آخر ماه رمضان، كه 10، 20 روز گذشته و فرد اين تمرين را انجام داده آن موقع جوان اين آمادگي و لطافت روح را بيشتر در درون خودش حس مي كند. براي اينكه اراده اش قوي است بايد تمرين كند كه بتواند بعد از ماه مبارك رمضان در يك مراقبت درست قرار بگيرد. اين مراقبت "استارتش" در ماه رمضان زده مي شود تا لطافت روح و قوت اراده اي را كه پيدا كرده همين گونه ادامه دهد و محبت هايش واقعاً بروز پيدا كند. اين فرصت عظيم، بسيار مناسب است كه ارتباطش با خداوند متعال، محبتش با اولياء خدا و دوريش از گناهان و آلودگي ها فراهم شود.
اين لطافت روحي كه از تاثير روزه بر جوان ايجاد مي شود در رفتار اجتماعي او چه تاثيري مي تواند داشته باشد؟
وقتي كه فرد محبتش به خداوند متعال زياد شود، كم كم همه تعلقاتش مي شود تعلق به پروردگار، و طبيعي است كه رفتارهايش طبق همان "محبت" تنظيم مي شود. يعني رفتارها به گونه اي تنظيم مي شود كه او را از اين حالات دور نكند و سعي اش بر اين است كه در هر حال محور روابطش همان محبت خداوند متعال باشد. البته اين ها نياز به مداومت دارد. يعني رمضان، يك ماه استارت و زمينه است كه اگر اين مراقبت ها را داشته باشد، ديگر، روابط اجتماعي اش، كار و درس، روابط و معاشرتش با ديگران همه بر اساس "محبت خدا" تنظيم مي شود. سالم سازي روابط از همين جا شروع مي شود...
ختم قرآن و خواندن بعضي دعاها در ماه مبارك رمضان سفارش شده. اما سفارش بر قرائت عربي قرآن و ادعيه است. آيا بحث درك معني و مفهوم مهم تر از قرائت عربي نيست؟
استفاده از قرآن و دعاها مراتب دارد. مرتبه اول، ظاهرش است. مرتبه اول هم ارزش خودش را دارد. دليل اين كه چرا خود اين كلمات بايد ادا شود اين است كه اين ها كلمات معمولي نيست كه اگر ترجمه را جايش بگذاريم همان خاصيت را داشته باشد. كلماتي است كه از معدن وحي برگرفته شده. مثلاً شما نماز را در نظر بگيريد. در نماز اصرار شده فقط همين كلمات گفته شود براي هر كس كه هر زباني دارد. چون اين كلمات اينچنين نيست كه معنايش هم همين خاصيت را داشته باشد. با توجه به اينكه از طرف پروردگار عالم القا شده، خود كلمات موضوعيت دارد. اين كلمات اثر خاص خودش را به دنبال دارد و يك نورانيتي به همراه دارد. همان طور كه در تعبير روايات هست: "كلامكم نور" يك نورانيتي در اين كلمات هست كه خودش سازنده و تاثير گذار است. گفته شده براي كساني كه سوادي ندارند نگاه كردن به قرآن، خودش عبادت است: "ان نظر إلي المصحف عبادة"
قرآن از اين جهت كه يك كتاب است و يك قلمي آن را نوشته و الفاظ و خطوطي دارد به ساير كتب عربي شباهت دارد با اين تفاوت كه الفاظش با ديگر الفاظ فرق دارد. مرحوم ملاصدرا فيلسوف بزرگ اسلامي در جلد 5 "اسفار" تعبير عجيبي دارد كه: "اگر كسي از ظلمتكده نفس خودش خارج شود و متصل شود به ولايت اميرالمومنين علي(ع) كه يك اتصالي به ولي خدا پيدا كند و بعد برگردد، ديگر حتي اين الفاظ قرآن را كه به ظاهر سياه است، نور مي بيند." بعضي از بزرگان ما، كساني كه ديگر از نظر وثوق و اطمينان شايد صددرصد بودند، مثل آن كربلايي كاظم ساروقي كه همه مراجع تقليد ايشان را امتحان كرده بودند... خطوط قرآن را نور مي ديدند. بعضي مراجع مانند آيت الله ناصر مكارم شيرازي، آيت الله سبحاني، آيت الله بروجردي و خيلي مراجع ديگر امتحانش كردند. يك كتاب عربي را جلويش مي گذاشتند كه در آن آيات قرآن بدون اعراب نوشته شده بود. او هيچ سوادي نداشت ولي قرآن به او الهام شده بود. دست مي گذاشت روي آن خط مي گفت، اين خط نور است و بقيه اش در تاريكي است. مي خواهم عرض بكنم كه حتي الفاظ معمولي قرآن اينگونه است. لذا به عربي خواندنش با توجه به اينكه كلام خداست باعث سازندگي انسان است. مرتبه بالاترش آن است كه علاوه بر اين الفاظ، مفاهيم و معاني آن را درك كند و از آن بالاتر اينكه در عملش بيايد و در زندگيش وارد شود. اين ها مراتب استفاده از قرآن و رحمت الهي هست كه نازل شده. ادعيه هم همين طور، آن ها هم به گونه اي از معادن وحي خدا صادر شده است و از طريق كساني كه به عالم غيب الهي متصلند و اين الفاظ نيز به گونه اي هست كه خود خصوصيت و موضوعيت دارد و سازنده است. هرچند كه عرض كردم آن مراحل استفاده، بيشترش فهم معاني است و مراحل بعدي عمل به اينها در زندگي است.
پيشنهاد شما براي غني سازي روزه جوانان چيست؟
همان طور كه در روايات ما آمده يك روزه گرسنگي و تشنگي هست كه در واقع روزه افراد عامي است و يك نوع روزه، روزه خواص است كه اعضا و جوارحشان هم از هرزگي حفظ باشد و يك نوع ديگر، روزه اخص خواص است كه حتي قلبشان هم از خطورات هرز جلوگيري كنند. روزه اي كه تكليف آدم را ادا بكند و صرفاً بگويد من انجام دادم همين گرسنگي و تشنگي است. ولي آن روزه اي كه آدم را بالا مي برد و باعث مي شود كه آن لذت هاي خاص را كه هيچ چيزي با آنها قابل مقايسه نيست بچشد، بخصوص براي جوان كه زود مي تواند اين لذت ها را بچشد مرحله دومش است. حالا كه من دارم يك ماه اين كار را مي كنم. مراقبتم به گونه اي باشد كه چشم، گوش، زبان و اعضا و جوارح ظاهري خودم را از هرزگي حفظ كنم. يعني حلال را استفاده كنم. بگويم و بخندم و تفريح بكنم از نوع تفريح حلال، هيچ عيبي ندارد بلكه توصيه هم شده كه جوان اين كارها را انجام بدهد اما فقط مواظب باشد از هرز بودن و خداي ناكرده چشيدن لذت حرام به شدت جلوگيري كند. تا آنوقت عيد فطر بتواند نتيجه اصلي زحمتي كه كشيده آن لطافت و گرفتن محبت ها و لذت هاي خاص ارتباط با خدا را ببيند و بفهمد كه در اين عالم خبري هست و به باورش بنشيند كه اين حقايق ديني كه مي گويند واقعيت دارد. فقط اينگونه نباشد كه بشنود بلكه بچشد. اين نيازمند آن است كه به جوان گفته شود. اگر اين معرفت بخشي به هر حال به جوانان صورت بگيرد من گمان كنم جوان آمادگيش را دارد. فقط بايد به او گفته شود كه اين مرحله را هم برود. بعد آن زمان عملياتياش بكنيم. عملياتي كردنش هم اينگونه است كه شما يك روز مراقبت از خود را انجام دهي. يعني يك روز مراقب خودت باشي كه چشم و زبان، اين دو عضو را از حرام، نه حلال حفظ كني، چون گاهي اوقات ما افراط مي كنيم يعني در مراقبه وقتي مي گويند زبانت را مراقب باش ديگر با كسي حرف نمي زنيم. در حاليكه اصلاً اين نيست.
بگو، بخند، شوخي كن، بگذار چشمت حلال را ببيند و گوشت حلال را بشنود فقط چيزي كه هست در حرام مواظب باش و اگر كسي به همين اندازه توانايي نداشت مي تواند نذر كند. نذر كند كه اگر همين يك روز زبانم و چشمم عمداً گناه انجام داد يك مجازاتي براي خود درنظر بگيرم.
يك روز يك روز هم پيش برويم. اين باعث مي شود كه حواسش را جمع كند. وقتي يك روز انجام شد آدم اعتماد به نفس پيدا مي كند و درمي يابد كه مي شود. شدني است. بعد مثلاً يك روز اضافه مي كنيم و مي گوييم در دو روز آينده همين برنامه را براي خود در نظر مي گيريم. اين باعث مي شود كه آدم حواسش را جمع كند. چون خيلي از اوقات آدم غفلت مي كند و وارد گناه مي شود. ولي اگر اين نذر را انجام بدهد، حواسش هميشه جمع است. چون مجازات به سرش مي آيد. وقتي دو روز انجام شد به 4 روز تبديل كند و بعد به 7 و 10 روز تبديل كند. اگر اين كار را يك ماه رمضان و به اضافه 10 روز بعد از آن يعني 40 روز انجام دهد. 40 روز يعني همان كه در روايات ما به عنوان اربعين گفته شده كه در واقع يك ترم تكاملي نفس است.اگر كسي 40 روز دراين مراقبه باشد يعني بار خودش را دراين مرحله بسته است.
و هديه حسن ختام شما براي باشگاه جواني برنا...
خدا را قسم مي دهم به حق وجود مقدس امام زمان (عج) كه ميهمان اصلي خدا در اين ماه است و خدا سفره رحمتش را از ابتدا براي ايشان كه بنده خالصش است، گسترانيده و ما همه ريزه خوار اين سفره هستيم، قسم مي دهم خدا را كه ما را از لغزش ها و فتنه هاي آخرالزمان مصون بدارد و ان شاءالله كنار امام زمان (عج) سر اين سفره بتوانيم ادب سفره را رعايت كنيم.
***
در باشگاه جواني برنا ثبتنام كنيد: [email protected]
شنبه 30 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برنا نيوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 130]