واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان:
نظر این دسته از متفکران مسلمان، از آیات قرآن چنین استفاده میشود که همه آدمیان از نسل حضرت آدم و حوا هستند. تغییر و تحولات تنها در حالات و خواص یک گونه امکان دارد و نه در تبدیل گونه ها به یکدیگر. علامه طباطبایی از کسانی است که این نظریه را در تعارض با آموزه های دینی و آیات قرآن می دانست.
مواجهه اندیشمندان مسلمان با نظریه تکامل (فرگشت)
در مقاله پیشین به مواجهه متکلمین مسیحی با نظریه فگرشت آشنایی اجمالی پیدا کردیم. گفتیم که در بدو ظهور این نظریه مخالفت های تند و تیزی با این نظریه ابراز شد و لی به مرور زمان رویکرد های مخالف معتدل تر شده و در برخی موارد نیز به همدلی با این نظریه انجامید. برخی از دینداران با کمک از این نظریه تلاش کردند تفاسیر جدیدی از آموزه های کتاب مقدس ارائه کنند. بنابراین می توان گفت این نظریه به مرور زمان و با تقویت خود نه تنها در عالم علم بلکه در عالم دینی نیز جایگاه خود را بدست آورده است.
اما در دنیای اسلام ماجرا از چه قرار است؟ طبیعی است که رسیدن نظریه فرگشت با لوازم و تبعات الهیاتی آن به دنیای اسلام نیاز به زمان داشت. بالاخره این اتفاق در اواخر قرن بیستم افتاد و اندیمشندان مسلمانی نیز ملزم به اتخاذ موضع در برابر این نظریه علمی شدند. عده قابل توجهی از دانشمندان علوم دینی و مفسران قرآن با این نظریه مخالفت کردند و این نظریه را به استناد اینکه با ظاهر آیات قرآن ناسازگار است باطل شمردند. به نظر این دسته از متفکران مسلمان، از آیات قرآن چنین استفاده میشود که همه آدمیان از نسل حضرت آدم و حوا هستند. تغییر و تحولات تنها در حالات و خواص یک گونه امکان دارد و نه در تبدیل گونه ها به یکدیگر. علامه طباطبایی از کسانی است که این نظریه را در تعارض با آموزه های دینی و آیات قرآن می دانست. علاوه بر اینکه علامه یکی از دلایل مخالفت خود با این نظریه را نقاط ضعف خود نظریه عنوان می کرد. از نظر ایشان این نظریه هنوز به سر حد قطعیت نرسیده است بلکه تنها یک فرضیه است که برای توجیه بعضی مسائل طرح شده است و هیچ دلیل قاطعی بر آن وجود ندارد. در واقع، علامه در تعارض میان یک امر مشکوک(نظریه فرگشت) و یک حقیقت قرآنی (انسان نوعی متمایز از سایر انواع حیوانی است) ترجیح می دهد که دومی را برگزیند و به تاویل و تفسیر آیات نپردازد.(علامه طباطبایی، المیزان، ج 4، 4 ـ 143)
یکی دیگر از اندیشمندان مسلمان معاصر که نظریه داروین را نمی پذیرد دکتر سیدحسین نصر است. نصر از سنت گرایان محسوب می شود و نظریه داروین را محصول یک جهان بینی ماتریالیستی می داند. از دیدگاه سنت گرایان، مدرنیته بطور کلی در جهت نابودی مفاهیم مقدس و الهی حرکت می کند. به همین دلیل به سختی با آن مخالفند.
مطهری غرض از داستان آفرینش آدم را در قرآن برخی تعالیم اخلاقی و تربیتی میداند نه بیان نحوه خلقت انسان. او تصریح میکند که داستان آدم در قرآن سمبلیک است .
نظریه داروین نیز در این چارچوب اندیشه ای مورد نقد قرار می گیرد، حتی می توان گفت این نظریه یکی از ارکان اصلی نظریات ماتریالیستی غرب است که بر حوزه های مختلف اندیشه سایه افکنده است. به همین دلیل این نظریه به شدت مورد نقد سنت گرایانی چون دکتر نصر قرار گرفته است. (نصر، جوان مسلمان و دنیای متجدد)
برخی دیگر از مفسران قرآن و اندیشمندان مسلمان از در مخالفت با نظریه داروین بر نیامده اند و به طرق مختلف در جهت آشتی این نظریه و آیات قرآنی برآمده اند. به این منظور، برخی گفته اند در هیچ جای قرآن به صراحت ذکر نشده است که هم? ابناء بشر از یک فرد بوجود آمده اند:
«همه نژادهای بشر از یک فرد به وجود نیامدهاند و ... در قرآن هیچ نص صریحی مبنی بر اینکه همه افراد بشر ذریه حضرت آدم(ع) هستند وجود ندارد. در تفسیر آیه اول سوره نساء میگوید درست است که گفته شود همه مردم از یک نفس واحد به وجود آمدهاند و آن انسانیت است چه معتقد باشیم پدرشان حضرت آدم(ع) است یا میمون و غیر آن.» (رشید رضا(1)، التفسیر للقرآن الکریم،ج 4: 327 و 324)
نظر آیت الله مکارم شیرازی آیت الله مکارم شیرازی (صاحب تفسیر نمونه) نیز مواجهه ای مشابه با نظریه داروین داشته اند. اولا نظریه فرگشت را ظنی و غیرقطعی می دانند. از سویی، بر فرض صحت و قطعی بودن این نظریه، نمی توان بطور حتمی آن را متعارض با آیات قرآنی دانست. زیرا اولا آیات قرآنی تنها درباره انسان بیان شده است و درباره خلقت سایر حیوانات سکوت کرده است. از سویی دیگر، در مورد خلقت انسان نیز اگرچه ظاهر برخی آیات بر آفرینش آنی انسان همسازتر است ولی صراحتی در این زمینه وجود ندارد: «قرآن یک کتاب علوم طبیعی نیست و اگر چیزی از اسرار علوم و حقایق جهان آفرینش در آن باشد، حتماً برای یک هدف تربیتی و اخلاقی و تعلیم درس توحید و خداشناسی است نه به منظور عرضه علوم طبیعی به سبک دایرة المعارفها.»(مکارم شیرازی، قرآن و آخرین پیامبر: 47) به همین دلیل نمی توان گفت تعارض میان نظریه فرگشت و آیات قرآن تعارض وجود دارد.(مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه ، ج 11 و 17) آیة الله جعفر سبحانی نیز معتقدند که نظریه داروین دلیلی بر انکار خداوند نیست و مخالفتی با خداشناسی ندارد. از این جهت هیچ فرقی میان نظریه ثبات انواع و نظریه فرگشت وجود ندارد. (سبحانی، داروینیسم یا تکامل انواع، 21) آیة الله علی مشکینی نیز همین اعتقاد را دارند.(مشکینی، تکامل در قرآن، 17)
علامه طباطبایی از کسانی است که این نظریه را در تعارض با آموزه های دینی و آیات قرآن می دانست**. علاوه بر اینکه علامه یکی از دلایل مخالفت خود با این نظریه را نقاط ضعف خود نظریه عنوان می کرد. از نظر ایشان این نظریه هنوز به سر حد قطعیت نرسیده است بلکه تنها یک فرضیه است .
نظر شهید مطهری:
استاد مطهری نیز از جمله کسانی است که خلقت تدریجی را پذیرفته است. او پس از نقل نظریه داروین گفته است:
از نظر ما اینکه جاندار قابل تغییر باشد، با خداشناسی ارتباطی ندارد؛ اینکه شرایط محیط از عوامل تغییر باشد (یعنی محیط، تغییرات ایجاد کند) همینطور؛ اینکه تغییر عادات و استعمال و عدم استعمال عضور مؤثر [در تغییر] باشد (یعنی کسی بخواهد آن را به عنوان یک عامل بشناسد باز ربطی ندارد؛ تغییرات فردی و امتیازات خصوصی (افراد با همدیگر داشته باشند) باز هم نه، اینکه کسی قائل به تنازع بقاء بشود، چطور؟ تنازع بقا هم چیزی نیست که با خداشناسی منافات داشته باشد، چه در انسانها و چه در غیر انسانها. البته ما درباره غیرانسانها چیزی در قرآن نداریم، ولی درباره انسانها این آیه هست که: «و لو لا دفع الله الناس بعضهم ببعضٍ لفسدت الارض»(بقره/ 251)؛ اگر این طور نبود که خداوند بعضی از مردم را بهوسیله بعضی دیگر دفع میکند، زمین فاسد و خراب میشد. به هر حال این هم خودش به تنهایی[با خداشناسی ناسازگار] نیست.(مطهری، مرتضی. مجموعه آثار، ج 4،ج 4: 9 ـ 248)
شهید مطهری همچنین بر آن است که این سخن داروین «طبیعت اصلح را انتخاب میکند» نشان میدهد که طبیعت خودش به سوی انتخاب میرود و این همان فینالیزم یا «اصل توجه به غایت» است.(همان: 2 ـ 250) در این راستا، شهید مطهری غرض از داستان آفرینش آدم را در قرآن برخی تعالیم اخلاقی و تربیتی میداند نه بیان نحوه خلقت انسان. او تصریح میکند که داستان آدم در قرآن سمبلیک است. (مطهری، علل گرایش به مادیگری: 119)
بنابراین یکی از اختلافات میان دسته نخست از اندیشمندان مسلمان که با نظریه داروین مخالفت کرده اند و دست? دوم که مخالف این نظریه نیستند این است که دسته نخست معتقدند از آیات قرآن بدست می آید که همه ابناء بشر از یک فرد بوجود آمده اند در حالی که از دیدگاه دسته دوم در هیچیک از آیات قرآن چنین صراحتی وجود ندارد. حتی از دیدگاه اندیشمندانی چون استاد مطهری می توان از قابلیت های این نظریه در تبیین بهتر آموزه های دینی بهره جست.
منابع
1. سبحانی، جعفر. داروینیسم یا تکامل انواع. قم: انتشارات توحید، بیتا.
2. مشکینی، علی. تکامل در قرآن. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، بیتا.
3. مطهری، مرتضی. علل گرایش به مادیگری. تهران: صدرا، 1356.
4. مطهری، مرتضی. مقالات فلسفی. تهران: حکمت، 1369.
5. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران. تفسیر نمونه. تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1364.
6. مکارم شیرازی، ناصر. قرآن و آخرین پیامبر. تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1364.
7. نصر، سیدحسین. جوان مسلمان و دنیای متجدد. ترجمه اسعدی. تهران: طرح نو، 1382.
8. رشیدرضا، محمد. المنار، التفسیر للقرآن الکریم. بیروت: دارالمعرفه، بیتا.
9. طباطبایی، محمدحسین. تفسیر المیزان، بیروت (1974)
10. مطهری، مرتضی. مجموعه آثار، ج 4، چاپ ششم، انتشارات صدرا.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 565]