واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: سينما - وقتي فيلمها كوچك ميشوند
سينما - وقتي فيلمها كوچك ميشوند
وينترز كيگان:در سال 1995 دو ستاره بازيگري با سابقه 13بار نامزدي اسكار در يك درام جنايي داراي درجه R كنار هم قرار گرفتند. بازيگران آن فيلم آل پاچينو و رابرت دونيرو و البته خود فيلم «مخمصه» غوغايي به پا كردند و تا پايان سال از پوشش رسانهاي و حمايت استوديوي بزرگ توليدكننده فيلم برخوردار شدند. حتي نيويورك تايمز صحنه شش دقيقهاي حضور آنها بر پرده سينما را به «همنشيني بن هور با اسپارتاكوس» تشبيه كرد. 13سال از آن فيلم گذشته است و اين بازيگران بزرگ دوباره در يك درام جنايي با درجه R همبازي يكديگر شدهاند با اين تفاوت كه «قتل عادلانه» بر خلاف «مخمصه» سرشار از انبوه صحنههاي اشتراكي پاچينو و دونيرو است كه در نقش دو پليس كهنهكار نيويورك به دنبال يك قاتل سريالي هستند. به علاوه اينبار به جاي يك استوديوي بزرگ شركت كوچكي به نام «Overture Films» فيلم را عرضه ميكند و البته رسانهها هم با جملاتي مانند «چگونه يك قدرت افول ميكند / لسآنجلس تايمز» و «پليسهاي ترشروي پير / تايم» فيلم را نواختهاند. چرا هاليوود و مطبوعات كه از همكاري اوليه دونيرو و پاچينو تا آن حد استقبال كردند و آن را يك لحظه سينمايي جاوداني ناميدند– جفت شدن دو نفر از بزرگترين بازيگران نسل خود- اينبار فرياد و افسوس به راه انداختهاند و با شنيدن نام فيلم شانه خود را بالا مياندازند؟ پل ديگارابدين مدير سايت Media by Numbers معتقد است: «همكاري اين دو نفر در «قتل عادلانه» درست مانند اين است كه محمدعلي كلي و جان فريزر تصميم به مبارزه با يكديگر گرفته باشند اما مردم تره هم براي مبارزه آنها خرد نكنند». بيعلاقگي صنعت سينما به «قتل عادلانه» از يك سو نشان ميدهد اعتبار و ارزش اعتبار 13ساله پاچينو و دونيرو تا چه ميزان آسيبديده است و از سوي ديگر مشخص ميكند استوديوها واقعا به فيلمهايي كه آنها را ستاره كردهاند روي خوش نشان نميدهند. «قتل عادلانه» نه يك فيلم كلاسيك در حد و اندازههاي «پدر خوانده» است و نه ميتواند مانند «مخمصه» نقدهاي مثبتي برانگيزد. اين فيلم بيشتر شبيه يك تريلر جنايي معمولي است كه به جاي اكران محدود در 3100 سالن سينما نمايش داده شده ميشود. اما مطمئنا به لحاظ اقتصادي ميتواند در آغاز نمايش با موفقيت همراه شود. حتي كريس مكگارك مدير اجرايي Overture Films ميگويد: «حتي اگر 25 ميليون دلار هم بفروشد راضي خواهيم بود». با اين حال چنين عددي در مقابل ميزان فروش فيلم «مخمصه» كه آن زمان استوديوي برادران وارنر عرضه شد بسيار كمتر است. جف رابينف مدير بخش سينمايي استوديوي برادران وارنر اخيرا در گفتوگو با وال استريت ژورنال گفته است كه «تمركز بر فيلمهاي بزرگ تعهدات بزرگي هم ميطلبد». چنين جملهاي را اينگونه بايد تفسير كرد: آنها فيلمهايي زير 50 ميليون دلاريشان را با حضور ستارههاي اسكار بردهاي مانند پاچينو و دونيرو توليد ميكنند و براي فيلمهاي بالاي 200 ميليون دلار سراغ بازيگران شنلپوش ميروند. شايد به همين دليل است كه وارنر در تابستان امسال ديگر بر فيلمهاي كم هزينه از جنس «قتل عادلانه» سرمايهگذاري نكرده و آنها را به Picture House و وارنر اينديپندنت محول كرده است تا نيولاين سينما كه يكي از شركتهاي تابعهاش محسوب ميشود را به شركتي بزرگ تبديل كند. در مقابل شركت پارامونت ونتيج كه از توابع پارامونت است هم آرام آرام خود را بالا ميكشد. مكگراك ميگويد: «استوديوهاي امروزه صرفا در فيلمهاي پرهزينه و البته كمخطر سرمايهگذاري ميكنند». در نتيجه ديگر نبايد تعجب كرد كه چرا يك فيلم پليسي با حضور يك جفت بازيگر سن و سالدار حامي مالي مناسبي پيدا نميكند و دست شركتهاي كوچك ميافتد. هاليوود امروز ديگر هاليوود دوران توليد «مخمصه» نيست. البته پاچينو و دونيرو هم ديگر پاچينو و دونيروي «مخمصه» نيستند. جف ولز يكي از نويسندگان Hollywood Elsewhere ميگويد: «13 سال پيش آنها حضور چشمنوازي داشتند و در عين لاغر بودن عضلات خود را به رخ ميكشيدند. 13 سال پيش آنها بازيگران ميانسالي بودند كه موهايشان به خوبي آرايش شده بود. اين روزها آن دو ديگر اقتدار گذشته را ندارند، موهايشان به سفيدي ميزند، قدشان خميده شده است و كمتر سرگرممان ميكنند. تماشاي بازي آنها در فيلم جديد درست مانند اين است كه بخواهيد يك قرص بزرگ را قورت بدهيد. آنها ديگر ماچيسموهاي شگفتانگيز سابق نيستند». البته فارغ از اين رويكرد تحقيرآميز نسبت به سن پاچينو و دونيرو كه هر بازيگري ناگزير گرفتار آن ميشود نميتوان انكار كرد كه هر دوي در سالهاي اخير در فيلمهاي بدي حضور پيدا كردهاند كه بيترديد اسم و رسم آنها لكهدار كرده است. پاچينوي 68 ساله در فيلمهاي سطح پاييني مانند «جيگيل»، «نوآموز» و «88دقيقه» ايفاي نقش كرده است كه به دليل تازگيشان در ذهن تماشاگران، بر نقشهاي ماندگار وي در «پدرخوانده» و «صورت زخمي» سايه مياندازند. دونيروي 65 ساله هم در كمديهاي پولساز و البته بيمزه مانند «ملاقات با فاكرها» و «تحليلش كن» بازي كار كرده است تا با اين كار تماشاگران از نسل بازيگر شمايل گونهاي كه در «راننده تاكسي و گاو خشمگين» حضور داشته است گريزان شوند. البته مكگراك معتقد است: «پاچينو و دونيرو آنقدر قدرت دارند كه بتوانند حواس تماشاگران را از نقشكمدي و فانتزي اين سالهاي خود پرت كنند و آنها را به در قالب دو كارآگاه پليس نيوريورك بپذيرند. فيلمهاي دهه 70 و 80 آنها هنوز هم از تلويزيون پخش ميشود و تماشاگران دوران اوج آنها را از ياد نبردهاند.»
قتل عادلانه Righteous Kill
كارگردان: جان آونت / تهيهكنندگان: جان آونت، باز داويدسن، آوي لرنر/ فيلمنامهنويس: راسل جيوريتز / بازيگران: رابرت دونيرو، آل پاچينو، كرتيس جكسون، جان لگوئيزامو، دني والبرگ، كارلا گوجينو، تيلبي گلاور / مدير فيلمبرداري: دنيس لنوير / موسيقي: اد شيمور/ تدوين: پل هيرش/ محصول 2008 آمريكا / زمان نمايش: 100 دقيقه /خلاصه داستان: دو كارآگاه كهنهكار پليس نيويورك سيتي (آل پاچينو و رابرت دونيرو) درگير رمزگشايي از پروندهاي هستند كه سالها پيش مختومه اعلام شده است. قتلهاي جديد شباهتهايي با قتلهاي پرونده قديمي دارد و اين احتمال را تقويت ميكند كه روستر (پاچينو) و تورك (دونيرو) فرد ديگري را به جاي قاتل سريالي روانه زندان كرده باشند. قاتل در صحنه جرم نشانهاي از خود به يادگار ميگذارد تا به پليس بفهماند قتلهايش عادلانه بوده است و مقتولها مستحق مرگ بودهاند. كارآگاههاي فيلم با پيدا شدن اين نشانهها احتمال ميدهند قاتل يكي از افراد پليس است و ميخواهند مجرماني را كه از دست دادگاه قسر در رفتهاند، شخصا مجازات كنند.
سه شنبه 26 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]