واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: دانش - ما هم در سرنوشت خرس قطبي سهيميم
دانش - ما هم در سرنوشت خرس قطبي سهيميم
پري گيلاني قطب شمال اگر چه سرزمين سرسختي به نظر ميرسد اما حقيقت اين است كه نسبت به هر جاي ديگري روي سياره زمين نسبت به تغييرات اقليمي آسيبپذيرتر است و با سرعت و شدت بيشتري دارد تغيير ميكند. دانشمندان دولتي ايالات متحده در گزارش سال گذشتهشان اعلام كرده بودند كه حتي بر اساس ميانهروترين پيشبينيها، در مورد آب رفتن يخ درياهاي قطبي در تابستان در اثر گازهاي گلخانهاي موجود در جو زمين، تا سال 2050 دوسوم خرسهاي قطبي جهان از بين خواهند رفت. اواسط سپتامبر سال گذشته، پوشش يخ در قطب شمال به كمترين مقدار خود در طي 30 سال اخير رسيده بود و اكنون تصاوير ماهوارهاي حاكي از آن است كه امسال نيز اوضاع به همان وخامت يا حتي شايد بدتر از سال قبل باشد. با آب شدن يخها، خرسهاي قطبي و ساير زيستمندان قطب شمال زيستگاهشان را از دست ميدهند و مجبور ميشوند در جستوجوي غذا به جاهايي سر بزنند كه در گذشته گذرشان به آنجاها نميافتاد. كشف خرسها ي قطبي غرق شده، بهخاطر ورود به آبهاي آزاد، همنوعخواري و افزايش روز افزون مشكلات ناشي از جستوجوي غذا در نزديكي جوامع انساني در قطب، از مناطق بسياري گزارش شده است. كارشناسان خرس قطبي ميگويند كه از 19 جمعيت خرسهاي قطبي جهان اكنون 5 جمعيت روبهزوال است. افت جمعيت خرسهاي قطبي نشان ميدهد كه كل قطب در نتيجه تغييرات اقليمي عميقا تحت فشار است. شايد خواننده اين متن با خود بگويد كه قطب شمال چه ربطي به ما دارد. آنجا سرزمين دوردستي است كه ما هيچ سهمي از آن نداريم و تخريب و آبشدن يخهايش هم به ما ربطي پيدا نميكند. اما اين طرز فكر نسبت به اكوسيستم در هم تنيده زمين بسيار نادرست و دقيقا به اين معني است كه نتوانيم فراتر از نوك دماغمان را ببينيم. مسئله تغييرات اقليمي و گرم شدن جهان موضوع بسيار پيچيده و بغرنجي است كه ابعاد آن هنوز براي ما ناشناخته است اما تا آنجا كه ميدانيم افزايش دماي جهان از هماكنون الگوي بارندگي، رطوبت خاك و ساير عوامل مرتبط با بهرهوري محصولات كشاورزي را تغيير داده است و از اينها مهمتر، افزايش سطح آب اقيانوسها در اثر گرمايش جهاني و ذوب شدن يخهاست. طبق پيشبيني هيات ميان دولتي تغييرات اقليمي كه شبكهاي از هزاران دانشمند بينالمللي است و همراه با الگور شايسته دريافت جايزه صلح نوبل تشخيص داده شد، با روند گرمايشي دو درجه سانتيگرادـ كه در نتيجه مقدار گازهاي گلخانهاي كه تا پيش از اين وارد جو زمين شدهاند اكنون تقريبا اجتنابناپذير به شمار ميآيدـ تا 30 درصد از گونههاي زمين در خطر انقراض قرار ميگيرند. روند گرمايشي 7/1 درجهاي ميليونها انسان را با خطر سيل روبهرو خواهد كرد، تالابها ناپديد خواهند شد و مرگ و مير دستهجمعي انبوه مرجانهاي دريايي را در پي خواهد داشت. سطح آب درياها 28 تا 43 سانتيمتر بالا خواهد آمد و ترسناكتر از همه آنكه اين گزارش امكان ذوب صفحه يخي گرينلند در طول چند قرن به جاي چند هزار سال را محتمل ميداند. در صورت وقوع اين پديده به قدري آب شيرين وارد اقيانوسها ميشود كه شهرهاي ساحلي همه زير آب خواهند رفت. با اين حساب آيا باز هم ميتوانيم بگوييم كه آب شدن يخهاي قطب چه ربطي به ما دارد. ربطش اين است كه ما با آنكه تقريبا سهمي در صنايع بزرگ جهان نداريم اما سالانه 571/433 هزار تن CO2 وارد هوا سپهر جهان ميكنيم. تازه اين رقم مربوط به سال 2004 است. مهمتر از انتشار مستقيم گازهاي گلخانهاي، بلايي است كه بر سر جنگلهايمان ميآوريم. جنگلها به منزله ششهاي كرهزميناند و مازاد دياكسيدن كربن موجود در هوا سپهر را وارد چرخه كربن ميكنند. بنابراين انتشار گازهاي گلخانهاي و نابودي جنگلها در پسخوري مثبت دائما بر تراكم اين گازها ميافزايد و منجر به افزايش هر چه بيشتر تاثير گلخانهاي ميشود. تمام اينها را كه روي هم بگذاريد نتيجهاش ميشود گرم شدن فلاكتبار زمين، خشكسالي، قحطي، سيل، توفان، آبشدن كلاهك يخي قطب شمال، انقراض خرس قطبي و هزاران گونه گياهي و جانوري ديگر و همينطور الي آخر. با اين اوصاف آيا همچنان فكر ميكنيد كه نابودي پارك ملي گلستان، جنگل ابر شاهرود، تالاب انزلي، درياچه اروميه، جنگلهاي باستاني حاشيه خزر، عمليات «عمراني!»در پارك ملي كوير و... ربطي به گرمايش و سرنوشت تلخ خرس قطبي و ساير گونههاي زمين و از جمله خودمان ندارد.
شنبه 23 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]