واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: خلاصه: تاریخچه مختصری از رایج شدن زبان فارسی در هند واهمیت آن در ادبیات وعلوم، واهمیت روابط فرهنگی بین ایران و هند.
نوشتة مالک رام دبیر کل افتخاری انجمن روابط فرهنگی هند و ایران ترجمة مسعود رجبنیا
مسلمانانی که در قرن دهم میلادی برابر با قرن چهارم هجری به هند آمدند فارسی زبان بودند. و چون بر این سرزمین فرمانروا گشتند طبیعتاً فارسی ، زبان درباری شد و تا مدتهای مدید فارسی زبان مردم تحصیلکرده و نیز زبان شعر و ادب و مکاتبه بود. چون زمام امور از دست مسلمانان به دست انگلیسیها افتاد، ایشان نیز در آغاز ناگزیر شدند از زبان فارسی برای امور رسمی و دیوانی بهره گیرند. اما فارسی را در کنار انگلیسی به کار میبردند.
با گذشت زمان اردو جای فارسی را گرفت. این چنین بود وضع کتابت دیوانی تا سال ۱۳۴۷ که هند مستقل شد.
در طی دوران حکومت مسلمانان بر هند بیشتر نویسندگان به فارسی مینوشتند . کتابهای فراوانی در رشتههای گوناگون به فارسی نوشته شد. این نویسندگان چه مسلمان و چه هندو، به فارسی آشنایی کامل داشتند و بنابراین فارسینویسی برای ایشان دشوار نبود و از اینرو گنجینهای از آثار تاریخی و دیوانی و علمی به نظم و نثر فراهم شد که نسخههای خطی آنها موجود است. از اینها گذشته انبوهی از نویسندگان و شاعران و دانشمندان از کشورهای اسلامی برای کسب جاه و مال و یافتن تکیهگاهی برای زندگی راحتتر راهی هند شدند که حاصل کار ایشان هم اکنون در دسترس ماست. پس شگفت نیست که شمار نسخههای خطی موجود در هند از آنچه در ایران هست درمیگذرد.
این نویسندگان چه مسلمان و چه هندو، به فارسی آشنایی کامل داشتند و بنابراین فارسینویسی برای ایشان دشوار نبود و از اینرو گنجینهای از آثار تاریخی و دیوانی و علمی به نظم و نثر فراهم شد که نسخههای خطی آنها موجود است.در دوران حکومت انگلیسیها بطور طبیعی به زبان انگلیسی توجه بیشتری میشد. ضمناً بعضی از زبانهای بومی هند نیز برای ارتباطات اهمیتی یافتند. بدینگونه زبان فارسی با وجود آنکه زبان بیان آثار خلاق علمی و ادبی به شمار میرفت و در همة مراحل آموزش در برنامهها میگنجانیدند تا حد یک زبان درجة دوم تنزیل کرد و همسطح زبانهای کهن سانسکریت و عربی شد.
از زمان استقلال، دانشجویان فوق لیسانس همه دانشگاهها و دانشمندان ما توجه بیشتری به تصحیح و تحشیة متنهای چاپ نشده و مضبوط در کتابخانههای مختلف این کشور و خارج آن مبذول میدارند. بدینگونه بسیاری نسخههای خطی که تاکنون بدان توجهی نشده بود شناخته شدند و بر میزان دانش ما از گنج شایگان بازمانده از روزگار قرون وسطی هند افزودند. بسیاری از دانشجویان متنهای خطی را با درجههای مختلفی از تبحر و تسلط تصحیح و تنقیه کردند که بعضی از آنها چاپ و منتشر نیز شده است.
متأسفانه شمار بسیار معدودی نسخة اصیل فارسی پس از استقلال منتشر شده است. علت آن شاید چندان هم مجهول نباشد. با وجود آنکه هر سال گروهی از دانشجویان برای تکمیل تحصیلات یا برای فراگرفتن فارسی به ایران میروند و هر سال بر این شمار افزوده میشود، ولی آنان که در فارسی دستی داشته باشند و در این زبان تسلطی بیابند بسیار اندکند. تا همین اواخر برنامة آموزش فارسی در مدرسههای هند منحصر بود به خواندن متون ادبی کهن و آثار پدید آمده پس از قرن هیجدهم در این برنامه راه نداشت. دانشجویان و دانشمندان ما کتابهایی را که ایرانیان یا هندیان نوشته بودند میخواندند و بررسی دقیق میکردند ولی بر دگرگونیهایی که در عرض دو قرن اخیر در زبان فارسی روی داده بود آگاهی نداشتند. بنابراین هیچ نویسندة هندی نبود که بتواند چیزی بنویسد که مقبول طبع دانشمندان و سخنشناسان فارسی باشد. از این گذشته دانشمندان هندی هیچ وسیلهای برای سخن گفتن به فارسی نداشتند. در نتیجه از آشنا شدن با دگرگونیهای این زبان در عرض دویست سال اخیر در سرزمین بومی این زبان محروم ماندند. به همین سبب است که دانشمندان ما کمتر به نوشتن فارسی دست زدهاند و خود را محدود به تصحیح و تنقیه متنهای گذشتگان کردهاند.
اگر چنین پندارید که تصحیح و تحشیة متنهای کهن را از لحاظ اهمیت در درجه پائینتری ردهبندی می کنیم به اشتباه دچار شدهاید. تاریخ ادبیات هیچ زبانی را نمیتوان بطور کامل یا حتی قابل اعتماد و استناد فراهم کرد مگر پس از آنکه آنچه برای زبان نوشته شده چاپ شود و در دسترس همگان قرار گیرد. ارزیابی این آثار پایهای میشود برای سنت ادبی کشور. زبان فارسی قرنها زبان عمدة ادبی و ترسل یا نامهنگاری منشیانه بوده است. وظیفة ما است که این گنجینهای را که در قفسههای کتابخانههای ما ناشناخته مانده است و بدان توجهی نشده بیرون بیاوریم و بشناسانیم.
دانشجویان و دانشمندان ما کتابهایی را که ایرانیان یا هندیان نوشته بودند میخواندند و بررسی دقیق میکردند ولی بر دگرگونیهایی که در عرض دو قرن اخیر در زبان فارسی روی داده بود آگاهی نداشتند.پس جای سپاسگزاری است که دانشمندان ما سخت دلبسته کشف این گنجینه غنی آثار خطی شدهاند و حاصل بررسی و پژوهش خویش را به نسل حاضر عرضه میکنند. در حدود سی دانشگاه در هند بخشهای فوق لیسانس فارسی دارند و نه دانشگاه نیز دورة دکترا دارند. اینها عبارتند از: علیگره- دهلی- کلکته- پنتنه- عثمانیه (حیدر آباد)- بارودا- پنجاب- گجرات- نگپور.
ضمناً این نکته نیز شایان توجه است که دولت هند و کمیسیون بورسهای دانشگاهی تسهیلات بسیاری برای بورسهای فارسی فراهم ساختهاند. دولت هند طرحی دارد که به دانشجویان زبان بورس تحصیلی میدهد. فارسی هم یکی از این زبانهاست. این دانشجویان به کشورهای مربوط فرستاده میشوند تا معلومات خود را در آن زبان تکمیل کنند و درخواست امکان درجهای یا دانشنامهای بگیرند.
دانشجویان فارسی که به ایران رفتهاند مدت یک یا دو سال اقامت کرده و بیشترشان با درجة دکترای دانشگاه تهران به هند بازگشتهاند. این دانشمندان پس از بازگشت، فارسی امروزی را به بسیاری از دانشجویان میآموزند. از اینها گذشته شاگردان خویش را ترغیب میکنند تا دنبال پژوهش در آثار کهن را بگیرند.
کمیسیون بورسهای دانشگاهی هم از دولت هند در این کار عقب نمانده است و در سالهای اخیر بسیاری فوق لیسانس در دانشگاههای مختلف به دانشجویان رشتة فارسی داده است. رئیس جمهور هند هم هر سال سه جایزه یکی برای سانسکریت و یکی برای فارسی و یکی برای عربی به دانشمندانی اعطا میکند که جبران خدمت شایانی باشد برای پژوهشگران هر یک از این زبانها. مبلغ جایزه عبارتست از مادامالعمر سالی ۳۰۰۰ روپیه. اعطای بورس به کسانی که امتحان نهایی خویش را با امتیاز گذرانیده باشند دریافت داشتهاند که لدیالاقتضا در اختیار میگذارند.
[b]نوشتة مالک رام
تهیه و تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی – بخش ادبیات تبیان
[/b]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 193]