تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هركه خوش دارد دعايش هنگام سختى مستجاب شود، هنگام آسايش، بسيار دعا كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826705876




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

11سپتامبر، بهانه اي براي جنگ طلبي آمريكا


واضح آرشیو وب فارسی:حيات: 11سپتامبر، بهانه اي براي جنگ طلبي آمريكا
تهران - حيات

يازده سپتامبر نقطه عطفي براي اجراي پروژه نظم نوين جهاني توسط آمريكا و حمله به افغانستان و عراق بود تا از اين رهگذر سياستهاي تنگ نظرانه اي نسبت به ايران و كشورهاي مخالف سياستهاي منطقه اي و جهاني آمريكا در دست اجرا قرار بگيرد. آمريكا براي توجيه حملات خود به افغانستان و پس از آن عراق نياز به بهانه اي بزرگ داشت تا از اين مدخل حضور خود در منطقه خاورميانه را افزايش داده و طرح خاورميانه بزرگي را در سر بپروراند كه تنها به منافع آمريكا و رژيم صهيونيستي فكر مي كند ، آمريكا با بهانه اي به قيمت نابودي دو نماد تمدني خود يعني برجهاي دوقلو و همچنين به بهانه كشته شدن دهها انسان، دروغي بزرگ را از تارو پود مبارزه با تروريسم و صدور دموكراسي بر هم بافت و خياباني يك طرفه به سمت خاورميانه ايجاد كرد تا با تروريسم خودساخته مبارزه كند ، شايد امروز براي نجات جهان از سيطره استعمار فرانو ،كه پس از يازده سپتامبر شدت يافت، نياز باشد تا آمريكا به عنوان سردمدار اين جريان به سياست انزوا طلبي خود در سالهاي جنگ جهاني اول بازگردد و چشم از غنايم و منابع ملتها بپوشاند.

سيزده ساعت پس از حادثه
سه شنبه، ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ اندكى پس از 9:30 شب، بوش، مشاوران امنيتى ارشد خود را در يك پناهگاه در زيرزمين كاخ سفيد گردهم آورد. تنها ۱۳ ساعت از مرگبارترين حملات صورت گرفته در خاك آمريكا در كل تاريخ اين كشور گذشته بود.

بوش و مشاورانش دور يك ميز در اتاق كنفرانس مركز عمليات اضطرارى رياست جمهورى نشستند. اين پناهگاه براى مقاومت در برابر حملات اتمى ساخته شده و در آن، كابينهاى خواب و غذاى كافى براى چند نفر و براى چند روز تأمين شده بود.

«زمان دفاع از خود رسيده است.» اين را بوش به مشاورانش گفت. او مجدداً تعهدى را كه پيشتر در سخنرانى تلويزيونى خود به مردم از دفتر كارش در كاخ سفيد بيان كرده بود، يادآور شد و گفت: ما تصميم خود را براى مجازات كسانى كه به تروريست ها پناه داده اند، گرفته ايم و مجازات تنها براى تروريست ها نيست. وظيفه كسانى كه دور آن ميز نشسته بودند، اين بود كه نحوه مجازات را تعيين كنند.

*ساعت 6:30صبح ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱
بوش در فلوريدا صبح زود به دويدن در اطراف زمين گلف پرداخت. برنامه كارى رئيس جمهورى آمريكا در آن روز سبك بود و قرار بود در مدرسه ابتدايى «امابوكر» در كلاس دوم براى ۱۶ دانش آموز خردسال كتاب بخواند.

شب پيش او با برادرش، «جب بوش» فرماندار فلوريدا «باب ماريگنز» فرماندار پيشين و برخى جمهوريخواهان ايالت شام صرف كرده بود.
كاروان خودرو حامل رئيس جمهورى ساعت 8:30 صبح به طرف مدرسه راه افتاد. با نزديك شدن به مدرسه تلفن هاى همراه و پيجرهاى همراهان، پيغام هايى را از كاخ سفيد دريافت كردند كه در آن اشاره شده بود هواپيمايى به برج شمالى مركز تجارت جهانى برخورد كرده است. بوش بعداً گفت كه «كارل روو» مشاور ارشدش اين خبر را به او داد و گفت: به نظر، اين حادثه به علت برخورد يك هواپيماى كوچك دوموتوره بوده است.

در واقع، اين هواپيماى «بوئينگ ۷۶۷» خط هوايى «آمريكن ايرلاين» بود كه به برج برخورد كرد. بوش بر پايه آنچه به او گفتند، فكر كرد كه اين تنها يك حادثه بود. او گفت اين به علت خطاى خلبان است و غيرقابل باور است كه كسى چنين كارى را انجام دهد، به طور حتم، خلبان دچار حمله قلبى شده است.

در آن روز، همكاران اصلى بوش پخش شده بودند: «ديك چنى» و «كاندوليزا رايس» در دفاترشان در كاخ سفيد بودند. رامسفلد در پنتاگون در حال ملاقات با نمايندگان كنگره بود. پاول در حال صرف صبحانه با رئيس جمهورى جديد پرو، «آلخا ندرو تولدو» در «ليما» بود. «جورج تنت» رئيس سيا نيز با دوست صميمى خود، سناتور سابق «ديويد بورن» صبحانه مى خورد. ژنرال «هنرى شلتون» رئيس ستاد مشترك ارتش نيز در هواپيمايى به مقصد اروپا بود. «جان اشكرافت» دادستان كل در «ميلواكى» و «رابرت مولر» رئيس «اف.بى.آى» كه تنها يك هفته بود، به اين سمت منصوب شده بود، در دفتر كارش در مقر «اف.بى.آى» در خيابان «پنسيلوانيا» بود.

*در ساعت 9:05 دقيقه صبح
پرواز شماره ۱۷۵ «يونايتد ايرلاين» با برج جنوبى مركز تجارت جهانى برخورد كرد. بوش در كلاس درس نشسته بود كه «اندى كارد» رئيس كاركنان كاخ سفيد در گوشش اين خبر را زمزمه كرد: «دومين هواپيما به دومين برج برخورد كرده است. آمريكا مورد حمله واقع شده است.» بوش دقيقاً يادش است كه آن زمان چه فكرى كرد. آنها به ما اعلان جنگ كرده اند و من همان زمان تصميم خودم را گفتم كه ما به جنگ آنها مى رويم.

*ساعت 9:30 صبح
در ليما، پاول به محض دريافت خبر اصابت دومين هواپيما، صبحانه خود را با رئيس جمهورى پرو پايان داد و تصميم گرفت به واشنگتن بازگردد. در واشنگتن، در هتل «رجيس»، جايى كه تنت در حال صرف صبحانه بود، يكى از همكارانش نزد او شتافت و گفت: آقاى رئيس، مشكل جدى پيش آمده است. در تمام تابستان، تنت مشغول بررسى حملات تروريستى احتمالى عليه آمريكا بود. هر جايى كه او مى رفت، گزارشهايى را دريافت مى كرد كه حاكى از آن بود كه خطر بزرگى در راه است. هيچ سازمان اطلاعاتى نتوانست زمان و مكان چنين خطرى را بگويد.

جورج تنت به سناتور همراهش گفت: بايد بروم، اين بايد كار بن لادن باشد. در اولين دقايق، تنت عكس العملى را نشان داد كه اين احتمال را به وجود مى آورد كه اف. بى. آى و سيا تمام آنچه را كه براى جلوگيرى از حملات تروريستى مى توانستند انجام دهند، نكرده بودند.

شنيده شد كه تنت گفته است در تعجبم كه اين حملات با آن پسرى كه آموزش خلبانى مى ديد، ارتباطى دارد يا خير. منظور او «زكريا موسوى» بود كه در آگوست به دنبال آموزش خلبانى در «مينه سوتا» دستگير شده بود. بوش در برابر دوربينهاى تلويزيونى ظاهر شد و آنچه را كه اتفاق افتاده بود، يك حمله تروريستى و تراژدى ملى خواند. او تكان خورده بود و به زبان غير رسمى صحبت مى كرد.

*ساعت 9:32 صبح
مأموران سرويس مخفى وارد اتاق ديك چنى در كاخ سفيد شدند و يكى از آنها گفت: بايد سريعاً اينجا را ترك كنيم، رادار نشان مى دهد كه يك هواپيما در حال حركت به سمت كاخ سفيد است. قبل از اينكه چنى بتواند پاسخى بدهد، مأموران امنيتى زير بازوهاى معاون رئيس جمهورى را گرفتند و او را به زيرزمين بردند و از آنجا از طريق تونل درازى به پناهگاه زيرزمينى بردند.

هواپيماى بوئينگ ۷۵۷ پرواز شماره ۷۷ آمريكن ايرلاين كه به سمت كاخ سفيد در حال حركت بود، مسير خود را تغيير داد و به سمت رودخانه «پوتوماك» رفت و در ساعت 9:39 صبح به پنتاگون برخورد كرد. در تونل زيرزمين كاخ سفيد، چنى ماجرا را از تلويزيون تماشا كرد. مأموران مخفى، كاندوليسا رايس و ساير مقامات ارشد كاخ سفيد را براى جلسه اى با معاون رئيس جمهور به پناهگاه بردند.

بر فراز آتلانتيك، شلتون رئيس ستاد مشترك ارتش به هواپيماى خود دستور داد تا به واشنگتن برگردد.
در پنتاگون، رامسفلد در اتاقش احساس كرد كه ساختمان تكان شديدى خورد. به طرف جايى كه انفجار شده بود دويد و به كمك مأموران شتافت، اما يك مأمور امنيتى از او خواست تا محل را ترك كند. رامسفلد از آنجا به اتاق جنگ پنتاگون رفت.

آمريكايى ها درجه تهديد را تا حد «دلتا» (بالاترين مرحله براى دفاع از تجهيزات و امكانات آمريكايى) بالا بردند. آنها همچنين به روس ها كه درصدد برگزارى يك تمرين نظامى در نزديكى مرزهاى آلاسكا بودند، پيغام فرستادند كه در برنامه خود بازنگرى كنند. پس از خروج بوش از مدرسه ابتدايى بوكر، كاروان خودرو او به سمت فرودگاه رفت. به محض اينكه او سوار هواپيماى «ايرفورس وان» شد، يك مأمور مخفى كه عصبى مى نمود به او گفت: «آقاى رئيس جمهورى شما بايد سريعاً بنشينيد.» هواپيما ساعت 9:55صبح ازجاى خود برخاست. اندكى بعد، بوئينگ ،۷۵۷ پرواز شماره ۹۳يونايتد در جنوب غربى پنسيلوانيا سقوط كرد.

در سردرگمى هاى اوليه صبح آن روز، گزارش هاى ترسناك، اما نادرست بسيارى مخابره شد. سقوط يك هواپيما در نزديكى كمپ ديويد و انفجار خودرو در محوطه وزارت امورخارجه ، انفجار در ساختمان كنگره و حركت هواپيمايى با سرعت زياد به طرف مزرعه بوش در تگزاس.

مأموران مخفى دستور دادند تا رهبران اصلى كشور به پناهگاه امن منتقل شوند، اما برخى كسانى كه بايد در پناهگاه حاضر مى شدند، از مكان آن اطلاعى نداشتند و اين خود باعث سردرگمى و هراس شده بود.

كاخ سفيد و برخى ساختمان هاى مهم به سرعت تخليه شدند. به كاركنان اين مراكز گفته شد هر چه سريعتر دفاتر خود را ترك كنند. به زنان گفته شد براى سريع تر راه رفتن، كفش هاى خود را از پاى درآورند.
چنى از پناهگاه كاخ سفيد دستور داد تا رئيس كنگره «دنيس ماسترت» و سناتور«رابرت بيرد» سريعاً به محل امن انتقال داده شوند. در صورت وقوع حادثه اى براى رئيس جمهور و معاون وى، اين دو به ترتيب مسؤوليت ها را به عهده مى گرفتند. پس از آنكه پنتاگون مورد اصابت قرارگرفت، ساختمان كنگره آمريكا نيز سريعاً تخليه شد و رهبران اصلى آن به خارج از واشنگتن منتقل شدند.

*ساعت 10:32 صبح
چنى هنگامى كه هواپيماى حامل بوش از فلوريدا در حال عزيمت به واشنگتن بود، با او تماس گرفت تا به او بگويد تهديدى عليه هواپيماى ايرفورس وان دريافت كرده است. هواپيماى بوش كماكان به سوى واشنگتن مى رفت كه در ساعت 10:41دقيقه چنى مجدداً تماس گرفت و از بوش خواست تا به واشنگتن برنگردد. رايس نيز درخواست مشابهى را برزبان آورد. چنى نگران آن بود كه تروريست ها مى خواهند سران كشور را از بين ببرند. چند دقيقه بعد، هواپيماى حامل بوش مسيرخود را به سمت لوئيزيانا تغيير داد. در همين حين ولاديمير پوتين رئيس جمهورى روسيه با كاخ سفيد تماس گرفت و خواهان صحبت با بوش شد. رايس با او صحبت كرد و پوتين به او گفت كه روسها به نشانه همدردى با امريكايى ها، داوطلبانه تمرين نظامى خود را لغو مى كنند. واشنگتن پايتخت آمريكا به نظركاملاً تخليه شده بود. كاخ سفيد و كنگره و تمام مراكز فدرال تخليه شده بودند و خيابانها تحت شديدترين تدابير امنيتى قرار داشت. چنى در پناهگاه از اين هراس داشت كه مردم كشورش و جهان تصور كنند كه دولت ديگر فعاليتى نمى كند. بوش در پايگاه هوايى با خبرنگاران صحبت كرد. به خبرنگاران گفته شده بود كه محل اقامت بوش را فاش نكنند. بوش در اولين سخنرانى خود در حاليكه چشمانش قرمز بود، مردد مى نمود، برخى كلمات را اشتباهاً از روى كاغذى كه در دستش بود، تلفظ كرد، اما وقتى در انتها گفت: ما به جهانيان نشان خواهيم داد كه اين آزمايش را پشت سر خواهيم گذاشت توانايى خود را بازيافت. بوش به سؤال هيچ خبرنگارى پاسخ نداد. در ساعت 13:30 بعدازظهر، هواپيماى رئيس جمهور به سوى پايگاه «نبراسكا» عزيمت كرد. در اين پايگاه، امكانات و تجهيزات امنى براى برقرارى ارتباط ويديويى با شوراى امنيت ملى در واشنگتن وجود داشت. بوش از اينكه به واشنگتن برنمى گردد، عصبانى بود و مى گفت آمريكايى ها مى خواهند بدانند كه رئيس جمهورشان كجاست.

در ساعت 15:30 بعدازظهر، بوش توانست سومين تماس خود را برقرار كند. جورج تنت به بوش گفت كه مطمئن است بن لادن و شبكه او مسؤول اين حوادث هستند. بوش به تنت و سايرين گفت كه مأموريت اصلى، يافتن آنها و بازداشت آنها است.

*ساعت 18:34 بعدازظهر
بر سر راه بازگشت به كاخ سفيد، بوش با هلى كوپتر به تماشاى خسارت هاى وارده به پنتاگون پرداخت سپس او به كاخ سفيد رفت تا با همكارانش در مورد متن سخنرانى خود مشورت كند. آن شب، سياست جديد آمريكا در مبارزه عليه تروريسم شكل گرفت و اين سياست بدون مشورت با چنى و پاول در پيش گرفته شد.

بعد از نطق تلويزيونى، ساعت ۹ شب بوش با شوراى امنيت ملى جلسه برگزار كرد و پس از آن با عده اى از مشاورانش كه بعدها دولت جنگى او شدند، جلسه اى نيم ساعته داشت. پاول پس از بازگشت از «ليما» سريعاً اقدامات ديپلماتيك خود را شروع و با سران افغانستان و پاكستان تماس برقرار كرد و به آنها هشدار داد. بوش نيز گفت: اين فرصت بسيار خوبى است تا روابط خود را با برخى كشورها از جمله روسيه و چين بهبود ببخشيم.

*ساعت 23:08 شب
پس از پايان اين ملاقات ها، بوش به محل اقامت خود بازگشت، اما او و زنش توسط مأموران سرويس مخفى بيدار شدند و مأموران آنها را سريعاً به پناهگاه بردند، چون گزارش شده بود كه هواپيماى ناشناسى در منطقه حضور دارد. بوش نيز مانند پدرش عادت داشت تا يادداشت هاى روزانه بنويسد. آن شب، او نوشت: پرل هاربور قرن ۲۱ امروز به وقوع پيوست و ما فكر مى كنيم كار بن لادن باشد. احتمالاً اهداف ديگرى هم در آمريكا هستند. اما من از مردم خواسته ام تا به زندگى عادى برگردند، ما نمى توانيم به تروريست ها اجازه بدهيم تا ما را به گروگان بگيرند. اميد من اين است كه اين حادثه اين فرصت را بوجود خواهد آورد تا جهان را عليه تروريسم متحد كنيم.

*تحليلهاي گوناگون در رابطه با دروغ بزرگ
چگونگى ربودن همزمان چندهواپيما و اصابتشان به برجهاى ۱۱۰طبقه نيويورك و ساختمان پنتاگون، با گذشت 6سال ازحادثه يازدهم سپتامبر همچنان در پرده ابهام قراردارد. اينكه چطور هواپيماربايان توانستند از پيشرفته ترين و مجهزترين حلقه هاى سازمانهاى امنيتى و اطلاعاتى جهان عبوركنند و ۴هواپيما را بربايند.

آيا اساساً هواپيماها ربوده شده بودند، چرا كه در هيچيك از هواپيماها گزارشى حاكى از مقاومت و برخوردى كه ميان خدمه هواپيما و هواپيمارباها باشد، به برج مراقبت پرواز گزارش نشد؟ چگونه سرويس هاى اطلاعاتى و امنيتى آمريكا تكه هايى از پاسپورت «محمدعطا» يكى از هواپيماربايان را درميان ويرانه هاى برجهاى دوقلوى نيويورك پيداكردند. اما اثرى از جعبه سياه هواپيما نيافتند؟ چرا تصاوير برخورد هواپيماى مسافربرى با ساختمان پنتاگون در سانسور خبرى كامل قرارگرفت و به غير از تصاويرى از ويرانى يك ضلع پنتاگون، تصوير ديگرى پخش نشد و حتى به خبرنگاران و آتش نشانان نيز اجازه نزديكى به ساختمان پنتاگون داده نشد؟

اين سؤالات و سؤالات ابهام آميز ديگر سبب شده است كه چگونگى وقوع حوادث يازدهم سپتامبر و عوامل مظنون به دست داشتن دراين حوادث در پرده اى از رمز و راز باقى بماند. ابهامات پيرامون چگونگى وقوع حادثه يازدهم سپتامبر و عوامل مظنون به دست داشتن دراين حادثه موجب طرح فرضيه هاى متفاوتى درمورد وقوع اين رويداد شده است.

درهمين حال، طرح اين فرضيه ها كه هريك برپايه يك سرى اطلاعات و شواهد مستدل و منطقى استواراست، روايت رسمى دولت آمريكا ازعوامل مظنون به دست داشتن دراين حادثه را سست و بى بنيان كرده است، روايتى كه مبناى اقدامات تلافى جويانه و توسعه طلبانه مقامات كاخ سفيد پس از حادثه يازدهم سپتامبر قرارگرفت. دولت آمريكا از همان لحظات اوليه پس از حادثه، سازمان القاعده به رهبرى اسامه بن لادن ناراضى سعودى را مسؤول حمله به برجهاى مركز تجارت جهانى نيويورك و ساختمان پنتاگون معرفى كرد. اين درحالى است كه نگاهى به ساختار امنيتى و اطلاعات آمريكا نشان مى دهد كه عملياتى با چنين پيچيدگى و ظرافت به تنهايى از گروه بن لادن ساخته نبوده است.

تعدادى از محققين و روزنامه نگاران اروپايى و آمريكايى با ارائه اسناد و شواهدى بر اين نكته تأييد كرده اند نه جناحى ازدستگاه حكومتى آمريكا بطورمستقيم در حوادث يازدهم سپتامبر نقش داشته است. عده اى ديگر از آگاهان به مسائل آمريكا نيز معتقدند حتى اگر نقش بخشى از حاكميت آمريكا دراين حادثه را ردكنيم، دراين نكته ترديد نيست كه دولت آمريكا از احتمال وقوع چنين حادثه اى بى اطلاع نبوده است.

بهره بردارى اى كه آمريكا ازحادثه يازدهم سپتامبر كرد و بهانه اى براى حمله به افغانستان و عراق شد و مبارزه با تروريسم به محور سياست خارجى و امنيتى آمريكا براى تسلط بر نقاط استراتژيك جهان قرارگرفته است.

فرضيه دخالت بخشى از حاكميت آمريكا درحادثه يازدهم سپتامبر و يا آگاهى ازاحتمال وقوع چنين حادثه اى را به حقيقت نزديكتر مى كند. ازجمله محققينى كه براين زمينه دو كتاب نوشته است. گرهارد ويسنوسكى نويسنده آلمانى مى باشد. وى در دو كتاب به نام هاى «عمليات يازدهم سپتامبر ـ آغاز حمله به كره زمين» و «افسانه يازدهم سپتامبر در جست وجوى واقعيت» سناريوهاى ادعايى دولت ايالات متحده در ارتباط با وقايع يازدهم سپتامبر را ردكرده است.

اين نويسنده آلمانى براين نكته متذكرمى شود اين حادثه شروع سياستى حساب شده براى امنيتى سازى فضاى داخلى آمريكا و اتخاذ سياست تهاجمى درخارج است. ويسنوسكى معتقداست دولت آمريكا امكان دستيابى به اين اهداف را مگر به بهانه حوادث يازدهم سپتامبر و مبارزه با «شبح تروريسم» نداشت.

محقق ديگرى كه روى تناقض گوييهاى مقامات آمريكايى در مورد چگونگى حمله به برجهاى دوقلوى نيويورك و ساختمان پنتاگون با هواپيماهاى مسافربرى در روزهاى اول پس از حادثه كار تحقيقاتى وسيعى انجام داده، «تيسارى ميسان» نويسنده فرانسوى است. اين نويسنده دركتاب درزمينه وقايع يازدهم سپتامبر به نام هاى «دروغ بزرگ» و «پنتاگيت» به چاپ رسانده است كه از جمله پرفروش ترين كتابها در سال ۲۰۰۲ در فرانسه بوده اند. فرضيه تيسارى ميسان در مورد حادثه يازدهم سپتامبر بيشتر روى تناقض گويى هاى مقامات آمريكايى در مورد برخورد هواپيماى مسافربرى بوئينگ ۷۵۷ به ساختمان پنتاگون متمركز است. اين نويسنده فرانسوى معتقد است كه تحليل عكسهاى ماهواره اى، مصاحبه با اولين گروه آتش نشان هايى كه به منطقه پنتاگون رسيده اند وشواهد ديگر اين فرضيه را تأييد مى كند كه برخورد هواپيماى مسافربرى به خود ساختمان پنتاگون دروغ است.

حدود ۴۰ دقيقه بعداز برخورد اولين هواپيماى مسافربرى به برج شمالى مركز تجارت جهانى نيويورك ازانفجار ديگرى در ساختمان پنتاگون خبر داده شد. خبرگزارى رويترز در اولين گزارشها از اين حادثه، از ميزان صدمات وارده به ساختمان پنتاگون براثر برخورد وانفجار يك هلى كوپتر خبر داد. «پال بكال » مشاور حزب دموكرات در تماس تلفنى با آسوشيتدپرس نيز اين خبر را تأييد كرد اما وزارت دفاع آمريكا با انتشار اطلاعيه اى، خيلى زودخبر تصادم هلى كوپتر با ساختمان پنتاگون را رد و اعلام كرد: هواپيماى مسافربرى از نوع بوئينگ ۲۰۰ـ ۷۵۷ به ساختمان پنتاگون برخورد كرده است اما برخلاف برجهاى دوقلوى آتش گرفته و در حال فروپاشى نيويورك كه تمامى رسانه هاى خبر ى جهان پوشش خبرى وتصويرى كاملى از اين حادثه انعكاس دادند، خبرنگاران اجازه تصويربردارى از ساختمان پنتاگون را نيافتند وتنها صحنه اى كه براى تصويربردارى مجاز بود اجسادى بودند كه دركيسه هاى پلاستيكى در كنار هم رديف شده بودند. ايجاد اين محدوديتها براى تصويربردارى وتهيه خبر از محل وقوع برخورد هواپيما با ساختمان پنتاگون، حاكى از تلاش دولت آمريكا براى پنهان كردن چگونگى حمله به پنتاگون بوده است . همين سانسور خبرى موجب طرح فرضيه هايى شد كه برخورد هواپيماى مسافربرى بزرگى چون بوئينگ ۷۵۷ با پنتاگون را از اساس دروغ دانستند.

اولين ابهامى كه در چگونگى برخورد هواپيماى مسافربرى با پنتاگون مطرح شده، چگونگى عبور اين هواپيما از سيستم رادارهاى پيشرفته است.رادارهاى دفاع هوايى منطقه پنتاگون با دريافت رمز عبور، فقط به هواپيماهاى دولتى اجازه ورود به حريم منطقه را مى دهند به عبارت ديگر ، هيچ هواپيمايى بدون ارسال كد رمز به پايگاه ضدهوايى نمى تواند از ديوار آتش ضدهوايى ها بگذرد. در طرح امنيتى حفاظت از كاخ سفيد وپنتاگون كه در فاصله نزديكى از هم قرار دارند پنج توپ ضدهوايى بربام پنتاگون مستقر بوده اند كه در طول ۲۴ ساعت از مقر وزارت دفاع حراست مى كردند. دو اسكادران از جنگنده هاى اف ۱۶ و اف اى ۱۸ متعلق به پايگاه نظامى رئيس جمهور واقع در «سنت آندرو» در آماده باش به سر مى بردند. لذا عبور از اين موانع متعدد امنيتى نمى توانست كار گروهى هواپيماربا باشد.

اما نكته خيلى مبهم تر، ميزان صدمات وارده به ساختمان پنتاگون است كه با اندازه هاى هواپيماى مسافربرى غول پيكر ۷۵۷ اصلاً تطابق ندارد. هواپيماى بوئينگ ۷۵۷ ظرفيت ۲۳۹ مسافر دارد. طول اين هواپيما ۵۲ متر، طول بالها۴۲ متر و وزن هواپيما به علاوه بار ومسافر، ۱۰۴تن است. باتوجه به ارتفاع كم ساختمان پنتاگون، راحت ترين و آسيب پذيرترين هدف براى كوبيدن هواپيما به اين ساختمان، سقف وسيع پنتاگون است . ساختمان پنتاگون از لحاظ وسعت، بزرگترين ساختمان ادارى جهان است . سؤال اصلى اينجا است هواپيمايى با وزن ۱۰۴ تن و سرعت ۹۰۰كيلومتر در ساعت چگونه به سينه ديوارى به ارتفاع ۲۶ متر كوبيده است. اين هواپيما براى برخورد با ديوار پنتاگون بايد در ارتفاع بسيار پايين و از بزرگراه خيابانى كه به پاركينگ ساختمان پنتاگون منتهى مى شده است عبور مى كرد تا به ديوار پنتاگون برخورد كند. در تصاوير بازسازى شده از ديوار ويران شده پنتاگون با اندازه هواپيماى غول پيكر مسافربرى ۷۵۷ فقط برخورد دماغه هواپيما با ديوار ساختمان مى توانسته موجب اين ميزان خرابى بشود. اگر بخواهيم روايت مقامات رسمى آمريكا را از اين حادثه بپذيريم ، بايد قبول كنيم كه هواپيما پس از برخورد دماغه اش در جا متوقف شده ودر نتيجه بالها هيچگونه صدمه اى به ساختمان وارد نكرده اند.

متخصصان صنعت هوانوردى معتقدند، ضربه حاصل از برخورد هواپيماى بزرگى مانند ۷۵۷ با سرعت ۹۰۰ كيلومتر در ساعت با سوخت ذخيره شده در بالهايش حتماً توأم باانفجار عظيمى بايد باشد اما ميزان صدمات وارده به پنتاگون در تصاوير گرفته شده، اين را نشان نمى دهد. قابل توجه تر اينكه در اين عكسها، هيچ اثرى از بقاياى هواپيما ديده نمى شود. «اد پلاگر » از مسؤولان آتش نشانى يك منطقه واشنگتن يك روز پس از حادثه يازدهم سپتامبر در كنفرانس خبرى به صراحت به اين نكته اشاره كرد كه پس از خاموش شدن آتش بقايايى كه حاكى از انفجار يك هواپيماى بزرگ باشد نديده است. تيه رى ميسان با اشاره به اين تناقض گوييها در كتاب «دروغ بزرگ» بر اين نكته تأكيد مى ورزد كه نوع صدمات واردآمده به پنتاگون تنها در اثر برخورد يك موشك و نه يك هواپيما مى تواند ايجاد شده باشد. وى در مورد چگونگى برخورد هواپيماهاى مسافربرى به برجهاى مركز تجارت جهانى نيويورك به نكات قابل توجهى اشاره مى كند و احتمال هدايت اين هواپيماها را از روى زمين مطرح كرده است. اين نوسنده فرانسوى معتقد است بدون هدايت از زمين، امكان زدن هواپيماهاى مسافربرى به برجهاى نيويورك وجود ندارد.

ميسان در دلايل اثبات فرضيه خود مى آورد: هواپيماها براى اينكه برج و هدف را به خوبى ببينند و نشانه روند، بايستى ارتفاع خود را به مقدار قابل توجهى كاهش مى دادند تا درست رودرروى هدف قرار بگيرند. نماى شهر از ارتفاع بالا چيزى شبيه نقشه راهنماى شهرى است. بنابراين براى اصابت هواپيما به نقطه مؤثر برجهاى دوقلو، هواپيما بايستى در ارتفاع بسيار پايين هر لحظه تغيير موقعيت دهد ومانور بسيار ظريفى را به نمايش گذارد. عرض هر يك از برجهاى دوقلوى نيويورك حدود ۷۵متر بود و طول بالهاى بوئينگ ،۷۶۷ ۵۵متر است. تصاوير ويدئويى از حادثه نشان مى دهد كه هواپيما درست در وسط برج فرو مى رود. با توجه به قدرت مانور اندك بوئينگ ،۷۶۷ به اعتقاد خلبانان پرتجربه، اين هدف گيرى براى خلبانان مجرب هم باور نكردنى است. اين در حالى است كه در گزارشهاى رسمى دولت آمريكا، هواپيماربايان دوره هاى كارآموزى خلبانى را گذرانده بودند.

ميسان معتقد است اگر روايت رسمى دولت آمريكا را از وقايع يازدهم سپتامبر بپذيريم، پس هواپيماها بايد از روى زمين هدايت مى شده اند. براى اين كار نيز روشى مطمئن وجود دارد و آن استفاده از امواج راديويى هدايت گر هواپيما است؛ امواجى كه از محل هدف منتشر شده و هواپيما را به صورت خودكار به سمت خود هدايت مى كند. به همين دليل، از گروه هواپيماربايان بايستى فرد يا افرادى از روى زمين بخشى از عمليات را هدايت مى كردند. در چنين صورتى، نيازى به خلبانان كارآزموده در داخل هواپيما نيست، فقط كافى است كه يك الى دو نفر از هواپيماربايان پس از در دست گرفتن كنترل هواپيما، آن را به حالت پرواز اتوماتيك درآورند و پس از آن، هدايت هواپيما از روى زمين ممكن مى شود. به اعتقاد تيه رى ميسان، وزارت دفاع آمريكا با استفاده از تكنولوژى به نام «گلوبال هاوس » قادر است هواپيماى در حال پرواز را تحت كنترل مركز هدايتگر زمينى يا هوايى خود درآورد. هواپيماى بوئينگ نيز احتمالاً تحت چنين شرايطى به صورت كنترل از راه دور و شبيه هواپيماى بدون خلبان به سمت هدف هدايت شده است. البته اين فقط برخى محققين و روزنامه نگاران اروپايى و آمريكايى نبودند كه در روايت مقامات آمريكايى از چگونگى برخورد هواپيماهاى مسافربرى به برجهاى ۱۱۰طبقه نيويورك و ساختمان پنتاگون و واكنشهاى پس از آن شك و ترديد ايجاد كردند. از جمله اولين كسانى كه نظر كارشناسى در مورد حادثه يازدهم سپتامبر داد، «حسنى مبارك» رئيس جمهورى مصر بود. مبارك پيش از ورود به عرصه سياست، خلبان بوده است و بارها در مسيرى كه هواپيماربايان، هواپيما را ربودند و به برجهاى مركز تجارت جهانى نيويورك و پنتاگون كوبيدند، پرواز كرده است. شبكه خبرى «سى ان ان »در همان روزهاى اول پس از حادثه، مصاحبه اى با او ترتيب داد. رئيس جمهورى مصر در اين مصاحبه گفت كه هيچ ساختار اطلاعاتى در جهان وجود ندارد كه بتواند بگويد چگونه عده اى با ربودن هواپيماى مسافربرى همراه با مسافرانش به برجهاى دوقلوى نيويورك حمله مى كنند و پنتاگون را هدف قرار مى دهند. كسانى كه چنين اقدامى را مرتكب شدند، بايستى اين برنامه ها را مكرر از قبل تمرين كرده باشند. مبارك به اين نكته اشاره مى كند كه ساختمان پنتاگون براى يك خلبان، ارتفاع زيادى ندارد و براى هدايت يك هواپيماى مسافربرى به سوى هدف نه چندان مرتفعى نظير پنتاگون، آن هم با پرواز در ارتفاع پايين، بايستى بارها و بارها اين مسير به صورت تمرين طى مى شد تا خلبان با موانع متعدد در مسير پرواز كاملاً آشنا شود. با توجه به تدابير و تأسيسات امنيتى پيچيده اى كه در اطراف و فضاى پنتاگون وجود داشته است، آيا مى توان باور كرد كه ربودن هواپيماى مسافربرى و برخورد آن با پنتاگون تنها كار افراد وابسته به بن لادن باشد؟

دولت آمريكا تاكنون در برابر شبهه هايى كه در مورد چگونگى وقايع يازدهم سپتامبر مطرح شده، سكوت كرده است، گويا مى داند وارد شدن به اين عرصه، تناقض گويى هاى آنها را در مورد چگونگى حادثه يازدهم سپتامبر بيشتر آشكار مى كند. سياست رسمى دولت آمريكا اين است كه اين حادثه همچنان در پرده اى از رمز و راز باقى بماند تا همچنان براى مدت نامعدودى از اين حادثه تحت عنوان مبارزه با تروريسم بهره بردارى كند. به همين دليل، با وجود گذشت شش سال از حادثه يازدهم سپتامبر، از صدها نفرى كه پس از اين حادثه در داخل خاك آمريكا دستگير شدند، از نتايج تحقيق و بازجويى حتى محاكمه يك نفر آنها، خبرى منتشر نشده است.

گروهى ديگر كه در روايت رسمى دولت آمريكا از چگونگى رخداد حادثه يازدهم سپتامبر و عوامل مظنون به دست داشتن درآن، ترديدهاى جدى را مطرح كردند، از زاويه بهره بردارى كه دولت بوش از اين حادثه كرد، آن را مورد بحث و بررسى قرار دادند. يكى از اين افراد «ريچارد كلارك» از مشاوران سابق دولت بوش است. وى در كتابى به نام «در برابر تمام دشمنان» پرده از روى رويدادهايى كه پيش و پس از حمله ۱۱ سپتامبر در كاخ سفيد گذشته برمى دارد.

كلارك در اين كتاب شرح مى دهد كه چگونه بوش، او را براى پيداكردن رابطه مابين عراق و ۱۱ سپتامبر زيرفشار گذاشت. اين مشاور سابق كاخ سفيد در كتاب خود مى نويسد: «رئيس جمهور مرا به اتاقى كه چند نفر ديگر در آنجا نشسته بودند، برد و گفت: از تو مى خواهم كه به هر شكلى شده، رابطه اى مابين عراق و يازدهم سپتامبر پيدا كنى.» او در ادامه مى افزايد: معنى حرف جرج بوش اين بود كه من با گزارشى در مورد اينكه صدام حسين پشت اين حمله، ايستاده است، باز كردم. به او گفتم: «ما پيش تر همه اطلاعات را بررسى كرده ايم و اين كار را با چشمان كاملاً باز انجام داده ايم، اما رابطه اى بين عراق و حمله تروريستى پيدا نكرده ايم. كلارك در كتابش مى نويسد: بوش به سوى من آمد و با ترديد گفت: «عراق! صدام! رابطه را پيدا كن.» كلارك در مصاحبه با شبكه تلويزيونى «سى. بى.اس» در معرفى كتابش گفت: جرج بوش در حوزه اى كه ما مى توانستيم اقدامات پيشگيرانه خود را براى متوقف كردن حمله تروريستى به كار اندازيم، ماهها چشمش را بر روى اين تهديدات بسته بود و گويى كه هيچ خبرى نيست. بوش تا روز يازدهم سپتامبر هرگونه هشدارى در مورد القاعده را ناديده گرفت. در تابستان سال ،۲۰۰۱ سازمان سيا به او گزارش داده بود كه زمزمه هايى در رابطه با حمله به منافع آمريكا در جريان است.

«اسكات لوكاس» از جمله محققين انگليسى است كه در زمينه حادثه يازدهم سپتامبر و واكنش آمريكا به اين حادثه در حمله به افغانستان و عراق كتابى تحت عنوان «خيانت به كرامت» نوشته است. نويسنده و استاد دانشگاه «بيرمنگام» معتقد است كه دولت آمريكا از احتمال وقوع اين حادثه خبر داشتند و دستگاههاى امنيتى فرانسه، روسيه، رژيم صهيونيستى و استراليا به آمريكا خبر داده بودند كه چنين حادثه اى در حال وقوع است. اين نويسنده انگليسى در اين نكته تأكيد مى ورزد كه دولت آمريكا از حادثه يازدهم سپتامبر به عنوان يك فرصت استفاده كرد؛ فرصتى براى به اجرا درآوردن سياست خارجى خود. دولت آمريكا قصد براندازى دولت صدام حسين را داشت كه حادثه يازدهم سپتامبر اين اقدام را توجيه كرد.

نگاهى به تناقض گويى هاى جنگ افروزان كاخ سفيد در مورد حمله به برجهاى مركز تجارت جهانى نيويورك و ساختمان پنتاگون و بهره بردارى كه از اين حادثه براى توسعه سياستهاى سلطه طلبانه جهانى آمريكا انجام گرفت، به اندازه كافى، گوياى اين واقعيت است كه حادثه يازدهم سپتامبر آنطور كه دولت آمريكا روايت مى كند نيست. اگر در فرضيه دخالت مستقيم عواملى از دستگاه امنيتى و اطلاعاتى آمريكا در حادثه يازدهم سپتامبر ترديدى وجود داشته باشد در آگاهى مقامات آمريكا از وقوع اين حادثه ترديدى نيست. كميسيون تحقيق حادثه يازدهم سپتامبر نيز در گزارش چندصد صفحه اى خود، هر چند سعى كرد اتهامى را متوجه دولتمردان آمريكا نكند اما به اين نكته تأكيد ورزيد كه دولتهاى كلينتون و بوش در واكنش به هشدارهاى وقوع چنين حادثه اى سهل انگارى ورزيده اند.

بهره بردارى اى كه دولت بوش از حادثه يازدهم سپتامبر كرد و ريچارد كلارك در كتاب خود به آن اشاره كرد، نشان مى دهد بى توجهى به هشدارهاى امنيتى از وقوع حادثه يازدهم سپتامبر با آگاهى كامل صورت گرفت و جورج بوش منتظر فرصتى براى عملى كردن شعار پدرش در يك دهه پيش براى ايجاد نظم نوين جهانى به رهبرى آمريكا بوده است. يازدهم سپتامبر، آن فرصتى بود كه در اختيار مقامات آمريكايى قرار گرفت كه با امنيتى كردن فضاى داخل جامعه آمريكا و مرعوب كردن متحدان و ترساندن منتقدين و مخالفانشان در عرصه نظام بين الملل، اهداف توسعه طلبانه جهانى خود را به پيش ببرند.

پايان پيام
 سه شنبه 19 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: حيات]
[مشاهده در: www.hayat.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 285]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن