واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: مرگ ميتواند راهي براي رسيدن به شهرت باشد. مثلا يك هنرپيشه تازهكار، با مرگ خود ميتواند در صدر اخبار و مورد توجه همه مردم قرار بگيرد. اما قبول كنيد كه راه بسيار گراني براي مشهور شدن است؛ اصلا و ابدا نميارزد! ولي وقتي چهرهاي كه بين مردم محبوب است و مقبوليتش از حد معمول بسيار فراتر رفته ميميرد، اين چهره تا دروازههاي اسطوره شدن پيش خواهد رفت. حالا تصور كنيد براي «ناصر حجازي» كه مردم از مدتها پيش به او لقب اسطوره داده بودند، با مرگش چه اتفاقي خواهد افتاد؟
اتفاق عجيبي است، عجيب و دردناك.
شورشي محبوب ناصرحجازي
«جيمز دين» يك چهره استثنايي در تاريخ سينماست. او با بازي در تنها 3 فيلم، كارنامه چندان بالا بلندي ندارد. «غول»، «شرق بهشت» و «شورش بيدليل» نام 3 فيلمي است كه دين بازي كرد. ولي همين فيلمها بهدليل تاثيرگذار بودن و بدل شدن به كلاسيكهاي تاريخ سينما، هنوز هم ديدني و محبوب و نام و چهره جيمز دين را در اوج نگه داشتهاند. جيمز در اوج جواني و شهرت، در يك حادثه رانندگي درگذشت.
بيترديد همين مرگ نابهنگام (كه افسانهپردازان روي مشكوك بودنش پافشاري كرده و ميكنند)، يكي از دلايلي بود كه باعث شد اين هنرپيشه خوشسيما به اسطورهاي بزرگ بدل شود. ناصر حجازي در آخرين روزهاي زندگي علاقه چنداني به تماشاي فيلم نداشت؛ به قول خودش فقط گاهي فيلمهاي اكشن نگاه ميكرد، اما در جواني، جيمز دين اسطوره محبوب او بود. خودش ميگفت كه علاقهاش به پوشيدن لباسهاي جين (بهخصوص در سالهاي جواني)، ناشي از شيوهاي بوده كه جيمز دين در فيلمهايش استفاده ميكرد.
عقاب بلند شو!
همين چند روز پيش بود كه بيمارستان «كسري» در محاصره هواداران ناصرخان، روزهاي متفاوتي را تجربه كرد. بنرهايي با تصوير دروازهبان سابق تيم ملي مقابل اين بيمارستان ديده ميشد؛ خيل جمعيت، مراسم دعاي توسل، شمعهاي نذري و... چنين صحنههايي را البته پيشتر هم ديده بوديم.
معروفترين مورد مشابه، وقتي بود كه چند سال پيش «احمدرضا عابدزاده» دچار عارضه مغزي شده و در بيمارستان بستري بود.
هواداران مقابل بيمارستان جمع شدند و دعا خواندند، راديو و تلويزيون مرتب از آنجا گزارش پخش ميكردند و روزنامهها تيترشان را به دروازهبان محبوب ايران اختصاص دادند.
بهياد ماندنيترين تيترها هم اين بود: «عقاب بلند شو!» در مقطعي براي علي پروين هم اين اتفاق افتاد، هرچند كه كار به مراسم دم بيمارستان و جمع شدن عده زيادي از ملت نكشيد؛ بيماري مرد چشم تيلهاي قرمزها زياد حاد نبود، زود خوب و مرخص شد. در ميان نمونههاي خارجي هم بايد از «استيو مككوئين» ياد كنيم كه وقتي بستري بود، همين صحنهها - با كمي تغيير البته- براي پايان داستان زندگي او رقم خورد.
افسوس، افسوس...
داشتيم از مرگهاي ناگهاني چهرههاي معروف ميگفتيم. بعضي از اين افراد در اوج دوران كار و فعاليت درگذشتند و بعضي ديگر مثل ناصرخان حجازي، در دوراني كه هنوز خيلي زود بهنظر ميرسيد و باعث افسوس دوچندان علاقهمندانش شد از بين رفت. مثلا مرگ «غلامرضا تختي» جهانپهلوان ايران، هميشه دردناك است؛ چه 100 سالش ميبود و چه در همان وقتي كه روزنامهها خبر مرگش را تيتر كردند و تشييعجنازه بزرگي برايش برگزار شد يا فكرش را بكنيد «پرويز فنيزاده» و «خسرو شكيبايي» اگر زود بيمار نميشدند و نميرفتند،چه بازيها كه ممكن بود بكنند. «فرهاد مهراد» و «فريدون فروغي» هم همينطور، هنوز چه آوازها كه نخوانده بودند و چه خاطرهها كه ميتوانستند براي ما رقم بزنند. چهرههاي معروف بسياري هم بودند كه هركدام بهدليلي، در اوج جواني و شهرت درگذشتند.
در عالم موسيقي «مازيار» چهرهاي است كه همه با افسوس از او ياد ميكنند و مرگ اين خوشصداي متفاوت را عادلانه نميدانند، آن هم در اوج جواني. البته «ناصر عبدالهي» نمونه نزديكتري است كه مرگ مشكوكي داشت و هنوز شايعات مربوط به آن اتفاق دهان به دهان بين مردم ميگردد. همينطور «افشين» كه چند نسل از مخاطبان، هرچند سال يكبار ترانه «زمستون» او را كشف ميكنند!
«آيدين نيكخواه بهرامي» ستاره بسكتبال ايران هم در يك سانحه رانندگي درگذشت، درست مثل «مسعود استيلي» برادر حميدخان كه گرچه مدتها بود فوتبال را كنار گذاشته بود ولي هنوز جوان بود و ميتوانست سالهاي سال عمر كند. او فروردين امسال در سعادتآباد تصادف و فوت كرد. از جمله زود درگذشتههاي ايراني بايد از اين چهرهها (كه هركدام قصهاي دارند و افسانهاي) ياد كرد: كاوه گلستان (عكاس بينالمللي) و شهيد مرتضي آويني (مستندساز) كه هر دو در مناطق جنگي روي مين رفتند، پوپك گلدره (بازيگر)، غزاله عليزاده (داستاننويس)، صمد بهرنگي (نويسنده كودكان)، فروغ فرخزاد (شاعر بزرگ) و...
شواليهها عليه سرطان
سرطان شايعترين بيماري و دليل مرگ چهرههاي معروف بوده است. البته خيليها را هم داريم كه با بيماريشان دست و پنجه نرم ميكنند و همچنان فعالند. نمونه اين چهرهها «بابك معصومي» فوتساليست، «علي چيني» بازيكن استقلال يا «مانيا اكبري» بازيگر و كارگردان هستند.
«اريك آبيدال» بازيكن بارسا و لانس مستراسطوره دوچرخهسواري دنيا را هم بايد نمونههاي جهاني مبارزه با سرطان و شكست دادن اين بيماري معرفي كرد. آبيدال كه تا چندي پيش همه برايش اشك ميريختند و اميدي به زندگي دوباره او نبود، باز به ميدان بازگشته و ميبينيم كه در مسابقات حساس بارسا بازي هم ميكند.
آرمسترانگ آمريكايي هم حالا به سمبل مبارزه با اين بيماري بدل شده و تصويرش با آن دستبندهاي زرد رنگ مخصوص سرطانيها، در ذهن همه نقش بسته است. ديگر سرطانيهاي معروف: «مايكل داگلاس»، «جورج بست»، «ميروسلاو بلاژويچ» و... صبر كنيد! بلاژويچ خودمان؟ بله، سرمربي سابق تيمملي ايران سرطان پوست دارد و اين روزها دوران نقاهت بعد از عمل جراحي را ميگذراند. براي او هم دعا كنيد.
ستارههاي برزخي
اگر بخواهيم فقط فوتباليستهايي كه در زمين چمن و موقع بازي يا تمرين دچار عارضه شده و فوت كردند را نام ببريم، خودش يك گزارش مفصل و طولاني ميشود. معروفترين اين فوتباليستها «مارك ويوين فو» و «فيل اودانل» بودند كه در برابر چشم ميليونها بيننده و در اواسط بازي جان دادند. بعضي فوتباليستها هم كشته شدند، مثل «اسكوبار» كه افراطيهاي كلمبيا او را عامل شكست تيمشان در جام جهاني ميدانستند. بعضيشان هم مثل «جورج بست» از بيماري مردند و بعضي ديگر هم مثل بازيكنان منچستريونايتد هواپيمايشان سقوط كرد و... كلاً فوتباليستها شغل بدي دارند طفليها!
از ستارههاي عالم موسيقي هم حادثهديده و جوانمرده زياد ميشود نام برد. مثلاً فقط در تركيه «احمد كايا» را كشتند، «باريش» نام جواني بود كه راك ميخواند و مرگ مشكوكي داشت، يك« باريش» ديگر هم بود كه پير شد و مرد ولي باز كلي برايش عزاداري كردند و مراسم گرفتند. اين كشته شدن افراد مشهور هم انگار پديده جهاني شايعي است؛ 2pak (رپر) و معروفتر از او «جان لنون» بودند كه با مرگشان به اوج شهرت و محبوبيت رسيدند، هرچند لنون پيش از آن هم با گروه افسانهاي «بيتلها» به قلههاي شهرت رسيده بود. يك عده از خوانندگان و موزيسينها هم مثل «جيمي هندريكس» يا «جيم موريسون» (خواننده گروه دورز) زيادي خوش گذراندند و... «الويس پريسلي» و «مايكل جكسون» هم هركدام يك مرضي داشتند و فوت شدند.
لازم به ذكر است كه هركدام از اين مرگها با كلي حاشيه و سروصدا همراه بوده و به وقت خود براي عامه مردم آن روزگار بزرگترين خبر دوران بودند. تا دلتان بخواهد هم حاشيه و شايعه و افسانه پشت سر اين چهرهها ساختند؛ از مسابقه «شبيهترين آدم به الويس» گرفته تا شايعاتي درباره زنده بودن تكتك اين چهرهها! ديگر ستارههاي مشهور دنيا كه مرگهاي جنجالي داشتند عبارتند از: جيمز دين (بازيگر و اسطوره عصيان)، پرنسس دايانا (اسطوره بدشانسي!)، بروسلي و پسرش برندونلي (كه هردو به طرزي مشكوك و حين فيلمبرداري مردند)، هث لجر (كه پيش از گرفتن اسكار بازيگري بابت بازي در نقش «ژوكر» فيلم بتمن، خودكشي كرد)، مرلين مونرو و...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 109]