واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: سينما فقط بازيگري نيست
http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1389/03/29/100878235442.jpg
در تعريف سينما سه بعد هنر، صنعت و رسانه به عنوان مشخصه و مولفههاي اين پديده معيار قرار ميگيرد تا ابعاد گسترده هنر هفتم را بدرستي بازنمايي كند. وقتي يك پديده به صنعت تبديل ميشود، چرخه متعدد و متنوعي از حرفهها و مهارتها در ذيل يك هدف مشترك قرار ميگيرند و محصول واحدي را عرضه ميكنند. مجموعه اين عناصر و عوامل است كه هويت حرفهاي يك صنعت يا شغل را تعيين ميكند و وابستگي و نيازمندي آنها به هم تا حدي است كه حيات حرفهاي هريك به ديگري وابسته است و در كنار يكديگر تداوم مييابد. اما سويه رسانهاي صنعت سينما موجب شده تا برخي مشاغل سينمايي بيش از ديگران مورد توجه قرار گيرد و برجسته شود. اغلب مردم سينما را با بازيگرانش ميشناسند و حتي يك بازيگر درجه سوم تلويزيوني هم ممكن است از يك دستيار كارگردان هم معروفتر باشد.
البته كارگردانها نيز اگرچه بعد از بازيگران شانس بيشتري براي ديده شدن دارند و حتي برخي مخاطبان عام هم آنها را ميشناسند، اما همچنان اين بازيگران هستند كه به ستارههاي سينمايي معروفند. بديهي است بخشي از اين موقعيت حرفهاي به قدرت تصوير و اقتدار رسانهاي سينما بر ميگردد كه با تكيه بر كاركردهاي تبليغاتي خود موجب ديده شدن بازيگران ميشود. شايد هيچ شغلي در جهان به اندازه بازيگري نتواند مظهر شهرتطلبي باشد و ريشه روانشناختي گرايش فراوان نسل جوان به حرفه بازيگري نيز به همين مساله برمي گردد. اما اين فرآيند در جامعه ما شاهد يك رشد كاريكاتوري بوده و بازيگري در شرايط غير منصفانهاي به يك موقعيت بادكنكي دست يافته است. در حالي كه سينما به صدها شغل و مهارت وابسته است و نبود هر كدام از آنها مانع از شكلگيري يك آفرينش هنري ميشود. كافي است به جامعه اصناف سينمايي نگاهي بيندازيد.
در حال حاضر 29 صنف سينمايي در اين خانه داراي دفتر و انجمن هستند. شما كدام يك از صنايع و هنرها را ديدهايد كه تا اين اندازه داراي صنف و واحد باشد، ولي در ميان اين اصناف 29 گانه تنها يكي دو صنف هستند كه در افكار عمومي شناخته شدهاند؛ اول از همه بازيگري و بعد از آن با فاصله زيادي كارگرداني. اين واقعيت را در ميزان دستمزد مشاغل سينمايي هم ميتوان به اثبات رساند. در ميان عوامل متعدد ساخت و توليد يك فيلم يا سريال تلويزيوني بيشتر ميزان دستمزد به بازيگران تعلق دارد با اين استدلال كه آنها ويترين يك اثر هستند و جذب آنها در يك فيلم بيش از عوامل ديگر در فروش و رونق بخشيدن به گيشه تاثير دارد. چه بسا اختلافاتي كه در سالهاي اخير بين بخشي از اصناف سينمايي صورت گرفته همين توجه بيش از حد به صنف بازيگران است كه هم از حيث معيشتي و هم از لحاظ احترام اجتماعي در شرايط مطلوب تري به سر ميبرند. مناقشاتي كه بر سر دستمزد برخي سوپراستارهاي سينما در همين سالهاي اخير رخ داد، مصداقي از همين برجسته بودن حرفه بازيگري در ميان مشاغل مختلف سينمايي است. البته خود بازيگران در پيدايش اين وضعيت چندان موثر و مقصر نيستند و اساسا حرفه بازيگري نه فقط در ايران كه در همه جاي دنيا داراي اعتبار و محبوبيت اجتماعي است. اما نقش رسانههاي ديگر از جمله مطبوعات و خود راديو تلويزيون را نميتوان در اين مساله بيتاثير دانست. كافي است تا نگاهي اجمالي به عكسها و تيترهاي روي جلد مجلات و روزنامهها بيندازيد تا متوجه شويد كه حجم زيادي از مطالب و عكسها به بازيگران سينما اختصاص دارد حتي در ميان كارگردانهاي سينما هم به جز چند نفر از كارگردانهاي انگشتشمار، بقيه ناشناخته هستند. در حالي كه در پروسه توليد فيلم به همان اندازهاي كه بازيگر نقش دارد، نور پرداز و فيلمبردار، طراح صحنه و مسوول گريم و... نيز نقش دارند. چه بسا جذابيت و موفقيت يك فيلم به كيفيت كار يك تدوينگر وابسته است، اما كسي اين تلاش را ارج نمينهد و حتي نميشناسد. مجلات و نشريات سينمايي هم خيلي به مشاغل ديگر سينمايي توجه نميكنند و تنها اين بازيگران هستند كه عكس، مصاحبه و خبرهايشان تيتر ميشود. بتازگي معاونت سينمايي براي 3 صنف سينمايي بازيگران، كارگردان و تهيهكنندگان كارتهاي سينمايي صادر كرده و بقيه اصناف سينمايي را به زماني ديگر موكول كرده است و حتي تاكيد كرده كه اين سه گروه به عنوان مشاغل اصلي سينمايي در اولويت معاونت سينمايي قرار دارند. همچنين تلويزيون در برنامههاي مناسبتي يا نقد و بررسي سريالهاي خود از بازيگران و كارگردان براي جذابيت بيشتر برنامه خود استفاده ميكند و اغلب از آنها دعوت ميشود تا براي رونق بخشيدن به برنامه در تلويزيون حضور به هم رسانند. كمتر پيش آمده كه مثلا از فيلمنامه نويس يك سريال موفق تلويزيوني دعوت شود تا مردم با چهره و ديدگاههاي او آشنا شوند و دست كم مشاغل ديگر سينمايي را هم بشناسند. وقتي به كلاسها و آموزشگاههاي آزاد سينمايي سر ميزنيد، شاهد خواهيد بود كه متقاضيان بازيگري بيش از رشتههاي ديگر بوده و به همين دليل هم ميزان شهريهاي كه براي اين كلاسها پرداخت ميشود براي آموزش بازيگري بيش از رشتههاي ديگر است. حالا بماند كه بازيگران از احترام عمومي و محبوبيت اجتماعي هم برخوردارند. اگر سويه رسانهاي سينما را معيار قرار دهيم و از اين منظر بخواهيم به اين مساله بنگريم، بيشترين مسووليت و نقش را در تغيير وضعيت موجود، مخاطبان و افكار عمومي به عهده دارند. تلويزيون ميتواند با تهيه و توليد برنامههاي سينمايي به معرفي ديگر مشاغل سينمايي و اهميت آن بپردازد و در برنامههاي مناسبتي و نقد و بررسي فيلم و سريالها از آنها دعوت كند. چه بسا معرفي اين مشاغل و آشنايي مخاطب با آنها باعث جذب بسياري از علاقهمندان سينما به مشاغلي غير از بازيگري و كارگرداني شود. ما در حوزه تصويربرداري و صداگذاري و تدوين و... نيز داراي ستارههاي سينمايي هستيم كه معرفي و رسانهاي كردن آن ميتواند موجب شناسايي و هدايت استعدادهاي زيادي در اين رشتهها شود. البته محمدمهدي عسگرپور، رئيس خانه سينما در همين رابطه ميگويد قانون و لايحه جديد ساختار نظام سينمايي و صدور كارتهاي نظام سينمايي كه بتازگي براي همه اعضاي خانه سينما صادر شده است در جهت مساواتطلبي و اجراي عدالت حرفهاي براي همه حرفهها و اصناف سينمايي است و هياتمديره خانه سينما تلاش ميكند تا در نشست مجمع مشاوران اصناف خانه سينما از نمايندگان همه اصناف در سياستگذاريهاي صنفي استفاده كند تا تبعيض بين مشاغل سينمايي اتفاق نيفتد
با وجود اين و با آگاهي به اينكه عدالت حرفهاي در حوزه سينما خيلي كمرنگ است و بايد در جهت معرفي و رشد مشاغل ديگر سينمايي تلاشهاي زيادي صورت بگيرد، اما هيچ وقت نميتوان محبوبيت و جذابيت حرفه بازيگري را كاهش داد. بازيگران ستارههاي سينما هستند اما آسمان سينما به ستارههاي ديگر هم نيازمند است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 230]