واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: خوب در اشعار پارسی
آفاق را گرديده ام مهر بتان ورزيده ام
خوبان فراوان ديده ام امّاتو چيز ديگري
امير خسرو دهلوي
امشب تورا به خوبي نسبت به ماه كردم
تو خوبتر ز ماهي من اشتباه كردم
فروغي بسطامي
در وفاي عشق تومشهورخوبانم چوشمع
شب نشين كوي سربازان ورندانم چوشمع
حافظ
هر خوبيي كه از همه خوبان شنيده ام
امروز در شمايل خوب توديده ام
هلالي جغتائي
هر دم ز جور خوبان در حيرتم كه ايزد
آن را كه داده حسني مهري چرا ندادة؟
هلالي جفتائي
تواي زيباصنم عاشق فزون داري اگرخواهي
ولي ازخيل خوبان من تورادارم توراخواهم
هادي رنجي
بار ده بار دگر اي شه خوبان كه بترسم
تا قيامت به غم و حسرت ديدار بمانم
عماد خراساني
چون اشك اگر به دامن خوبان نشستهايم
بــــرما حسد مبــر كه ز چشم اوفتادهايم
بي ناله سوختيم در اين بزم همچـو شمع
وين شعر قطرهاي است كه برجا نهادهايم
علي اشتري
قسم به عشق كه ازفيض پاك داماني است
كه خلوت همه خوبان كنارآيينه است
صائب تبریزی
چهره را از عشق خوبان ارغواني كرده ام
شوخ چشمي بين كه درپيري جواني كرده ام
صائب تبریزی
ديدي از دورم و دانسته تغافل كردي
خـــوب كردي كه تـو را خوب تماشا كردم
شوكتي اصفهاني
اي كه گفتي مرو اندر پي خوبان زمانه
ما كجــــائيم در اين بحـــر تفكّر تو كجايي
سعدي
خوبان كه ز جام عشق مستند همه
هر عهد كه بستند شكستند همه
با عاشق خويش آّشنائي نكنند
بيگانه وبيگانه پرستندهمه
غياث مشهدي
تو از قبيله خوبان سست پيماني
من از جماعت عشّاق سخت پيوندم
فروغي بسطامي
اي خردمندكه گفتي نكنم چشم به خوبان
به چه كارآيدت آن دل كه به خوبان نسپاري؟
سعدي
هيچ ازاين خوبان گندمگون نصيب مانشد
ما سيه بختان مگرفرزند آدم نيستيم؟
ادهم تركمان
خوبان كه بلاي عقل و دينندهمه
با اهل وفا بر سر كينند همه
با ما نه چنانند كه مي بايد بود
امّا چه توان كرد ؟ چنينند همه
مجيرالدّين بيلقاني
شد قرار اين كه دگر در پي خوبان نرويم
آخر اي دل چه شدآن عهد وقرار من وتو؟
فرصت شيرازي
اي پادشه خوبان داد از غم تنهايي
دل بي تو به جان آمد وقت است كه بازآيي
حافظ
به هر كجا كه رسيدم ز خوبي تو شنيدم
چوروي خوب تو ديدم هنوز بهتر از آني
هلالي جغتائي
خوبا بنا نبود كه با مابدي كني
خوباغريبه گيري وترك خودي كني
شهريار
خوبي همين كرشمه و ناز وخرام نيست
بسيار شيوه هست بتان راكه نام نيست
بابا فغاني شيرازي
ديده از ديدن خوبان جهان بربندد
هركه بر روي تويك لحظه نظر بگشايد
شمس مغربي
مهر خوباندل ودين ازهمه بي پروابرد
رخ شطرنج نبردآنچه رخ زيبابرد
علّامه طباطبايي
كس زبان چشم خوبان رانميداندچو من
روزگاري اين غزالان راشباني كردهام
صائب تبریزی
خوبي ازاندازه بيرون ميبري انصاف نيست
دشمن جان بودن وشيرين ترازجان زيستن
نظيري نيشابوري
اي جمع دلربایي وخوبي ودلبري
كو راميان گرفته و گردش نشستهاي
دكتر مهدي حميدي
روی خوش و آواز خوش دارندهریک لذّتی
بنگر که لذت چون بود محبوب خوش آواز را
سعدی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 421]