واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: به یاد دارم كه وزیران آقای خاتمی بارها در برنامه های زنده تلویزیونی با كارشناسان نشستهایی داشتند و به بحث و تبادل نظر پرداخته و این شرایط را برای مردم به وجود میآوردند تا به قضاوتی صحیح برسند. اما در دولت نهم نه تنها اینطور نبود، بلكه وزرا و شخص رییس دولت هم به تنهایی در تلویزیون حاضر شده و به تعریف و تمجیدهای فراوان از خود میپرداختند. / در دولت هشتم به شخصه هیچگاه ندیدم كه كسی به دلیل انتقادكردن، به من یا كس دیگری تعرض كنند و بخواهند دست به تخریب بزنند. اما در زمانی كه دولت نهم احساس میكرد ایرادی به او وارد میكنند، با روشهای غیرمنطقی، شروع به تخریب و تخطئه منتقد میكردند.
محمدخوشچهره در گفتوگویی به نقد عملكرد كابینه های محموداحمدینژاد پرداخت.
به گزارش خبرآنلاین در بخشی از این گفتوگوی محمد خوش چهره كه در ماهنامه «نسیم بیداری» منتشر شده آمده است:
انتخابات در ایران به گونهای مهندسی میشود كه همه طیفها و سلیقههای سیاسی بتوانند چهرههای مورد وثوق خود را وارد كارزا رقابت كنند و به همین دلیل، اینكه گفته شود مجلس هفتمیها به واسطه حضور نداشتن مجلس ششمیها به ساختمان بهارستان رسیدند، بر اساس واقعیت نیست چون اصلاحطلبان در انتخابات حضوری پرشور داشتند و با وجود رد صلاحیتها برخی، كاندیداهای دیگر خود را به انتخابات آورده بودند.
اینكه دولت خاتمی رفتارهایی منطقیتری نسبت به دولت احمدینژاد داشت، اظهر منالشمس است و به سادگی میتوان به این نتیجه رسید كه دولت اصلاحات با وجود انحرافاتی كه اتفاقا كم هم نبود، منطقمداری را همیشه مورد توجه قرار میداد و سعی میكرد از چارچوب آن خارج نشود. هم دولت اصلاحات و هم دولت اصولگرا ایرادات فراوانی داشتند و میتوان گفت هر دو دولت حتی گاهی رفتارهایی از خود نشان میدادند كه خطرناك و نگرانكننده بود.
در دولت هشتم بحثهایی مطرح میشد كه با ارزشهای اسلامی منافات داشت، مثلاامام حسین (ع)، كه مظلوم تاریخ است، را برخی از آقایان، چهرهای خشونتطلب معرفی كردند و فضا را به اسم جمهوریت و جمهوریخواهی به گونهای ترسیم كرده بودند كه اسلامیت و دینداری، زیر سایه قرار گرفته بود.
در دولت نهم هم برعكس بود و نگاهی توام با تحجر به اسلام موجب شد تا هم اسلام و ارزشهای اسلامی با قضاوتهای نادرست مواجه شود و هم جمهوریت نظام زیر سئوال برود.
در زمانی كه دولت اصلاحات روی كار بود و زمام امور را در دست داشت، ما به عنوان نمایندههای مجلس و همه كسانی كه به شرایط انتقاد داشتند، این امكان را داشتیم كه نظرمان را مطرح كنیم و به دلیل انتقاد از دولت، هیچگاه واكنش بدی ندیدیم. اما در دولت نهم فضای نقد روز به روز محدودتر شد و البته حمایتهای بیمورد و غیركارشناسی از دولت هم، دولتیها را به این ذهنیت دچار كرد كه دولتی بدون اشكال و ایرادند و به همین دلیل هیچكس نمیتواند و نباید كمترین انتقادی به آنان داشته باشد. این ذهنیت به طوری تقویت شده بود كه با وجود عنوان اصولگرایی كه دولت یدك میكشید، چهرههای اصولگرا هم بعد از هر انتقاد، با هجمههای زیادی مواجه شدند. البته رسانه ملی هم در این شرایط سهیم بود و به قدری غیرمنطقی عمل كرد كه میتوان گفت به رسانه دولتی تبدیل شده بود.
به یاد دارم كه وزیران آقای خاتمی بارها در برنامه های زنده تلویزیونی با كارشناسان نشستهایی داشتند و به بحث و تبادل نظر پرداخته و این شرایط را برای مردم به وجود میآوردند تا به قضاوتی صحیح برسند. اما در دولت نهم نه تنها اینطور نبود، بلكه وزرا و شخص رییس دولت هم به تنهایی در تلویزیون حاضر شده و به تعریف و تمجیدهای فراوان از خود میپرداختند.
در دولت هشتم به شخصه هیچگاه ندیدم كه كسی به دلیل انتقادكردن، به من یا كس دیگری تعرض كنند و بخواهند دست به تخریب بزنند. اما در زمانی كه دولت نهم احساس میكرد ایرادی به او وارد میكنند، با روشهای غیرمنطقی، شروع به تخریب و تخطئه منتقد میكردند.
هیچ كس نمیتواند چنین عنوان كند كه من در انتخابات سال 84 از محمود احمدینژاد دفاع كرده ام! اگر فیلم [برنامه انتخاباتی احمدینژاد در سال84] را بازبینی كنید، میبینید كه من اصلا حمایتی از احمدی نژاد یا كس دیگری نداشتم و فقط به ارزیابی اقتصادی آن روزها پرداختم، چون احساس میكردم حالا كه دولت در حال تغییر است، هركس كه میتواند، باید قدمی در راستای كاهش مشكلات، مخصوصا مشكلات اقتصادی و معیشتی مردم بردارد.
نگاه سطحی و پروژهای در دولت نهم نشان میداد كه دولتیها از توان و دانش لازم برای برنامهریزی محروم بودند و دقیقا میشد پیشبینی كرد كه آنها نمیتوانند زیر ساختها را اصلاح كرده و برنامههایی تدوین كنند كه در نهایت بتوانند با اجرایی كردن آنها كشور را با شرایطی مطلوب اداره كنند.
در همان روزهایی كه دولتیها و شخص رییس دولت در مرحله انتخاب همكاران خود بودند، به بنده پیشنهاد شد تا به عنوان وزیر به در راس وزارت اقتصادودارایی قرار بگیرم و یكی از مهمترین پستهای كلیدی را در دست داشته باشم. اتفاقا شنیده های موثقی هم موجود است كه مقامات ممتاز نظام هم حضور من در كابینه را یكی از اتفاقهای خوب دولت نهم قلمداد كرده بودند و گفته بودند كه خوش چهره میتواند به خوبی سكان هدایت اقتصاد را در درست بگیرد. اما من از مردم رای گرفته بودم تا در خانه ملت نمایندگی شان را به عهده بگیرم و به دلیل احترام به رایی كه به من داده بودند، ترجیح دادم تا همچنان در مجلس به خدمت-گذاری مشغول باشم. البته از این تصمیم خود خوشحال هستم چون نرفتن به دولت را اتفاق خوبی برای خود میدانم.
حتی برای لحظهای حسرت دولتی بودن را نداشتم. تاكید و تكرار میكنم كه دولت شرایطی دارد كه تحت هیچ شرایطی نمیتواند موفق باشد و با توجه به این ذهنیت خود كه به درستیاش اعتقاد كاملی دارم، دلیلی ندارد افسوس این را بخورم كه چرا سمت وزارت اقتصاد را نپذیرفتم.
باید بگویم كه بنده اعتقاد دارم كه در مرحله اول رای لازم را برای ورود به هشتمین دوره مجلس به دست آوردم.
بنده فرصت نمایندگی یا هر مسئولیت دیگری در جمهوری اسلامی را فرصت خدمتگذاری میبینم و از آنجا كه اعتراض به شمارش آراء را برای وجهه كشور خوب نمیدانم، هیچگاه خودم شخصا اقدامی نكردم. البته جلسات و رایزنیهایی برگزار شد تا به حق خودم برسم و ذهنیت خود درباره شمردهنشدن رایهایم را حتی به اطلاع مقامات بلندپایه هم رساندم، اما در نهایت نتوانستم طوری عمل كنم كه خدای ناكرده وجهه جمهوری اسلامی با كوچكترین خدشهای مواجه شود.
این كه مجلس هفتم با اكثریت اصولگرا رابطه خوبی با دولت اصلاحات داشت و اصلاحطلبها را شنونده نظرات خود میدید، اما در دولت اصولگرای نهم احساس كرد كه حرفش شنیده نمیشود و خودرایی و خودبینی بر فضای اجرایی كشور حاكم است، جای تامل دارد. ایكاش آقایانی كه با شعار اصولگرایی از مردم رای گرفتند، هم به فكر اعتبار جبهه اصولگرا بودند و هم به فكر این بودند كه با كار كارشناسی و عملكردهای منطقی، در شرایطی كه قوههای مقننه و مجریه در دست یك جناح است، به جای این همه اختلاف و تنشهای كه روز به روز بیشتر هم میشود، شرایط مردم بهتر میشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 265]