واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: رمضان ماه ميهماني خدا/ فرصتي براي زدودن صفت ناپسند تكبر
داخلي. اجتماعي. مناسبتها. رمضان.
ماه رمضان ماه ضيافت و ماه ميهماني خدا ناميده شده است ، اين ماه فرصتي متعالي براي زدودن رذايل نفساني و جايگزيني خصايل انساني است،رمضان فرصتي براي نيايش و خودسازي و زماني براي دوري جستن از آفات نفس است.
به گزارش ايرنا استان فارس،از جمله رذايلي كه نفس انسان را مورد آسيب قرار ميدهد و موجب ميگردد كه بسياري از خصايل انساني در آدمي توان ظهور و بروز نيابد تكبر است.
تكبر يا غرور و خودبيني به عنوان عاملي منكر در آموزههاي ديني اسلام راستين مطرح شده است و سيره انبيا و رفتار و منش و گفتار اولياي الهي در همه برههها انسان را از آن منع كرده است.
اما واقعيت آن است كه هيچكس نيست كه بگويد من متكبرم،هيچكس نيست كه خود را مستكبر بداند يا به عبارت ديگر همگان بر مطرود بود اين خصيصه كه در آدميان وجوددارداتفاق نظردارنداما در عين حال تكبر در آدميان بروز ميكند و در برهههاي مختلف انسان را شكار ميكند.
بر آنيم تا به جمع بندي نظرات كارشناسان درباره اين صفت ناپسند به اين سووالات پاسخ گوييم كه تكبر چيست، چگونه بروز ميكند و راه دوري جستن از آن چيست.
پايگاه اطلاع رساني پژوهشكده باقر العلوم در پژوهشي درباره تكبر ، اين صفت ناپسند را به معني خود را بزرگ شمردن تعريف و آن را به دو دسته تقسيم كرده است.
در اين پژوهش آمده است: گاه كسي خود را بزرگتر از آن داند كه تسليم حق شود و به زير بار تكاليف و فرمانهاي خدا رود،چنين تكبري، از گناهان كبيره و در حد كفر يا در حقيقت همان كفر است و نوع آيات مربوط به تكبر كه در قرآن آمده مراد از آنها اين نوع تكبر است.
نوع دوم آن كه شخصي خود را برتر و بهتر از ديگران داند، اين نوع تكبر از خويهاي پليدو منكرات اخلاق است كه روايات زيادي ازحضرات معصومين در نكوهش و مذمت آن رسيده است.
در اين نوشتار به نقل از حضرت اميرالمومنين (ع) آمده است تكبر بزرگترين دام ابليس است و اينكه عجب دارم از كسي كه تكبر ميكند و او همان كسي است كه ديروز قطره آبي گنديده بوده و فردا مرداري خواهد بود.
در اين پژوهش از امام صادق (ع) نيز روايت شده است كه هيچ كس تكبر و تجبر نكند جز اينكه در خود كمبودي احساس نمايد همچنين از آن حضرت نقل است كه فرمود: هر كه گمان برد كه بر ديگري امتيازي دارد وي از متكبران است.
همچنيناز امام باقر(ع) درباره تكبر روايت شدهاست كه هر اندازه كه آدمي تكبر داشته باشد به همان نسبت از عقلش كاسته گردد.
روايتي از حضرت رسول اكرم (ص) در مدينه و برخورد متواضعانه نبي خدا با مردم نشانگراوج خضوع پيامبر رحمت و دوري آن بزرگوار از كبر است كه در اين پژوهش به آن اشاره شده است.
روزي حضرت رسول (ص) در يكي از كوچههاي مدينه عبور ميكرد زني مشغول گردآوري سرگين بود، يكي به او گفت: به كناري رو كه پيغمبر بگذرد. آن زن گفت:راهباز است (پيغمبر از آن سوي رد شود) ، يكي از همراهان خواست متعرضش شود، پيغمبر فرمود: بگذاريدش كه وي متكبره است بسا ناسزاي بيشتري بگويد.
برخي ازصاحبنظران تكبررا به منزله ادعاي خدايي كردن دانستهاند و متكبر را كسي ميدانند كه به خدا شرك بورزد و خود را هم رديف داند.
در پژوهش ديگري در اينباره آمده است: تكبر يكي ديگر از گناهان كبيره است، چون بارها در قرآن كريم براي متكبرين عذاب سخت جهنم و حتي عذاب جاودانه وعده داده شده است .
درقرآن كريم در اينباره آمده است" و اذا تتلي عليه آياتنا ولي مستكبرا كان لم يسمعها كان في اذنيه وقرا فبشره بعذاب اليم" يعني چون آيات ما بر او خوانده شود، با نخوت روي بر ميگرداند،چنانكهگويي آن را نشنيده ياگويي در گوشهايش سنگيني است پس او را از عذابي پر درد خبر ده.
قرآن كريم سهبار در قرآن اين مضمون را تكرار كرده است كه:فادخلوا ابواب جهنم خالدين فيها فلبئس مئوي المتكبرين ، يعني پس، از درهاي دوزخ وارد شويد و در آن هميشه بمانيد، و حقا كه چه بد است جايگاه متكبران.
پرسش ايناست كه تكبر چيست؟ متكبر كيست؟ و كدام مستكبر است كه مستحق اين عذاب سنگين و دردناك و جاودانه است. كبر در لغت يعني بزرگي ، تكبر به معناي بزرگي طلبي و متكبر به معناي شخصي است كه بزرگي جو است.
تكبريك مفهوم نسبياست بهاين معنا كه وقتي دو يا چند شي با يكديگر مقايسه ميشود. اگر يكي از آنها بزرگتر باشد در آنجا كبر معنا پيدا ميكند.
بزرگي طلبي در دوحالت قابل تصور است، يكي در مقايسه با انسانهاي ديگر و ديگر در مقايسه با خداوند.
در انديشه ديني خدا از هر چيز بزرگتر است و بزرگي طلبي تنها لايق اوست بنابراين تكبر تنها برازنده خداوند است و تكبر ديگران شريك شدن در خدايي و نوعي ادعاي خدايي است
تكبر در مقابل انسانهاي ديگر نيز تصور برتري افراد نسبت به يكديگر از لحاظ سن، قد، ثروت، قدرت و شهرت است كه قابل تشخيص و قضاوت است. تصور كوچكي و فقر آدميان در مقابل خداوند نيز واضح و روشن است ولي از لحاظ ايمان و تقرب به خداوند، برتري آدميان قابل كشف نيست. مگر اينكه فردي آنقدر گناه علني و آشكار متعدد و مكرر داشته باشد كه حمل بر صحت رفتار آنها ممكن نباشد.
بنابراين تنها خداوند، عالم به اسرار درون آدميان است و ميتواند نسبت به اعمال و نيات آدميان قضاوت كند اگر او برتري انبيا و اوليارا نميگفت باطن معصومانهآنهاهم براي ما قابل تشخيص نبود. در هر صورت تكبر نسبت به بندگان خدازمينه ساز تكبر نسبت به انبيا و به دنبال آن تكبر نسبت به خداوند است.
شيطان اولين كسي است كه نسبت بهآدم احساس برتري كرد و چنان بر باور خود اصرار داشت كه كلام خدا را نيز نپذيرفت و فهم خود را از فهم خدا نيز برتر شمرد: فسجدوا الا ابليس ابي و استكبر و كان من الكافرين، جز ابليس كه سركشي كرد و كافر بود، همه سجده كردند.
خود برتر بيني در طول تاريخ، انسانها را در مقابل خدا و رسولان او قرار داده است ، حضرت نوح خطاب به خداوند در مورد قوم خود ميگويد: و اني كلما دعوتهم لتغفر لهم جعلوا اصابعهم في آذانهم واستغشوا ثيابهم واصروا واستكبروا استكبارا ، يعني من هر بار كه آنان را دعوت كردم تا ايشان را بيامرزي، انگشتانشان را در گوشهايشان كردند و رداي خويشتن بر سر كشيدند و اصرار ورزيدند و بيشتر بر كبر خود افزودند.
موسي نيز از كبر و غرور و سركشي قوم خود به خدا پناه ميبرد: و قال موسي اني عذت بربي وربكم من كل متكبر لا يومن بيوم الحساب ، موسي گفت: من از هر متكبري كه به روز حساب عقيده ندارد، به پروردگار خود و پروردگار شما پناه برده ام.
در نظر قرآن كريم، يكي از عوامل استكبار اشتغال زياد به دنياست ، به همين جهت خداوند در قرآن استكبار را ويژه انسانهاي عياش و خوشگذران دانسته در مورد آنان ميفرمايد: مستكبرين به سامرا تهجرون ، يعني در حالي كه از پذيرفتن حق تكبر ميورزيديد و شب هنگام در محافل خود بدگويي ميكرديد.
نتيجه تكبر انسداد قلب و در پي آن انكار قلبي و بيايماني است چنانچه در قرآن كريم آمده است : معبود شما معبودي است يگانه ، پس كساني كه به آخرت ايمان ندارند، دلهايشان انكاركننده (حق) است و خودشان متكبرند.
تكبر، قلب آدمي را براي پذيرش حقيقت مسدود ميكند ، چنانچه خداوند مي فرمايد: الذين يجادلون في آيات الله بغير سلطان اتاهم كبر مقتا عند الله وعند الذين آمنوا كذلك يطبع الله علي كل قلب متكبر جبار يعني كساني كه در باره آيات خدا - بدون حجتي كه براي آنان آمده باشد- مجادله ميكنند، اين ستيزه در نزد خدا و نزد كساني كه ايمان آوردهاند مايه عداوت بزرگي است اين گونه، خدا بر دل هر متكبر و زورگويي مهر مينهد.
براي درمان تكبر و غرور و خود بزرگ بيني راهايي وجود دارد راههايي كه شاهراه آن توكل به خداوند و بهرهگيري از فيض قدسي و سرچشمه وحي است.
پايگاه اطلاع رساني نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاهها در پژوهشي راه درمان غرور و تكبر را در شناخت عامل تكبر دانسته است.
اما عامل تكبر چيست ، مغرور شدن به عبادت علم حسب و نسب قدرت زيبايي ثروت و راه نجات آن تغيير ذهنيت است.
در اين پژوهش آمده است : اولين موضوع اين است كه بدانيم ما از خود چيزي نداريم ، ما همانند شيرهاي آب هستيم كه وقتي از سرچشمه بسته ميشود هيچ از آن خارج نميشود.
پيامبر اكرم(ص) هر روز صد بار ذكر لاحول ولا قو الا بالله تكرار ميكرد زيرا همه چيز از آن خدا است و اگر يك لحظه اراده كند حمد و سوره را هم فراموش ميكنيم ، چنان كه بسياري از افراد چنين بودند.
پس غرور از آن جا برمي خيزد كه نسبت نعمتها را از نعمتدهنده برگردانده و فقط مسحور نعمتها ميشويم و به جاي شكر تكبر ميورزيم ، حال آن كه كفر نعمت ، نعمت را از كف انسان بيرون ميكند.
بيشتر تامل كنيم و به جاي شگفتي در خويش فقر خود و محبت نعمتدهنده را ببينيم تا احساس سپاس در ما زنده گردد ، فهم اين مسائل خيلي مهمتر از چيزهايي است كه ما را به غرور واداشته است.
اما سووال ديگر درباره تكبر اين است كه از كجا ميتوان متوجه شد كه انسان دچار تكبر شده است ؟
پايگاه اطلاع رساني تبيان در اينباره در نوشتاري به اين سووال پاسخ داده است.
براي درمان غرور و خود بزرگ بيني ابتدا بايد نسبت به اين صفت ناپسند شناخت پيدا كنيم و مضرات اين صفت زشت را بشناسيم .
بايد بدانيم غرور انسان را از اهداف عالي باز ميدارد چون انسان مغرور، به خودش اجازه مشورت و استفاده از نظرات و ديدگاههاي دوستان، استادان و بزرگترها را نميدهد و همين امر كافي است كه او را از بسياري از ارزشها عقب بيندازد.
انسان مغرور، پيوسته نظر خود را بر ديگران ترجيح داده و استبداد راي پيدا ميكند و در نتيجه از واقع بيني و حقيقت يابي به دور خواهد ماند.
بنا براين بهترين راه عملي براي ريشه كن كردن غرور نيز عمل به ضد آن است ، يعني، جلوههاي رفتاري غرور را شناسايي و كاملا برخلاف آن عمل كردن است.
احترام گذاردن به ديگران، پذيرش حرف حق از طرف مخالف و اين كردارها عاملي است كه ميتواند ما را از تكبر دور كند.
ديگر اينكه بايد توجه به خدا داشته باشيم و بدانيم همچنان كه وجود انسان از او است، امكانات را هم او به انسان عطا كرده است و ميتواند با اندك اشارهاي اين نعمتها را بگيرد.
بنابراين انساني كه از خود هيچ ندارد، غرورش براي چيست ، افرادي بوده اند كه بعد از مدتها رنج و زحمت در راه علم با يك بيماري مختصر همه آنچه را در طول سالها ياد گرفته بودند، فراموش كردند، به طوري كه بعضا اسم خود و فرزندان خود را هم از ياد برده اند.
اين بهترين شاهد است بر اين كه هيچگاه عجب و غرور سراغ انسان نيايد، زيرا علمي كه با بيماري مختصر به چنين سرنوشتي دچار شود، نبايد موجب غرور شود.
رمضان ، ماه ميهماني خدا فرصتي براي دوري جستن از اين صفت ناپسند و عمل كردن به آموزههاي دين و رسيدن به فروتني و عزت است ، عزت گاه با خرج كردن همه داشتههاي آدمي و همه آنچه به عنوان سرمايه معنوي اندوخته است به دست ميآيد.
نماينده ولي فقيه در استان فارس و امام جمعه شيراز درباره بهره گيري از ماه ضيافت و دوري جستن از تكبر ميگويد : ماه رمضان ماه عبادت خداست، اين كه ما براي دوري جستن از تكبر از عزت خود در راه خدا بگذريم نوعي عبادت است.
آيت الله محيالدين حائري شيرازي در اينباره به موضوع خطاي شيطان اشاره ميكند و ميگويد : خطايي كه شيطان كرد اين بود كه از عزت خود در راه خدا نگذشت و عزت شش هزار سال عبادتش را هزينه نكرد.
وي افزود: اين نوع عبادت البته سخت است كه انسان عزت خود را براي خدا فدا كند، اين نوع عبادت كردن جشن دارد،كسي كه عزت خود را نزد خدا فدا كند بايد برايش جشن گرفت.
رمضان ماه ميهماني خدا و بهرهگيري معنوي از سرچشمه وحي است ، رفتن به اين ضيافت قطعا با تكبر ، غرور و خود بزرگ بيني ميسر نيست ، به آن اميد كه در ماه ضيافت از خصايل انساني و معنوي بهره بيتر بگيريم و از تكبر و خود بزرگ بيني به دور باشيم.
چهارشنبه 13 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]