واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: ورزش كشور نيازمند مديري توانا
ناكامي در المپيك و سقوط به رده 63 جدول و دريافت تك مدال طلاي ساعي كه حاصل 20 ساله مديريت ورزش بود، موجي از انتقادات را به همراه داشته كه اين انتقادات نه تنها فروكش نكرده بلكه هر چه به بازگشايي مجلس بعد از تعطيلات تابستاني نزديك مي شويم بيشتر اوج مي گيرد.
سازمان تربيت بدني كه به واسطه فدراسيون ها بازوي اجرايي تيم هاي شركت كننده در المپيك پكن بوده اند بارها با عملكرد پر انتقاد و ضعيف خود سرشكستگي و سرافكندگي علاقمندان به ورزش كشورمان را پديد آورده است. چند حركت غيرقابل دفاع از مديريت غيرتخصصي ورزش هيچ گاه از ياد و خاطره مردم عزيزمان نمي رود، لذا همگان منتظر هستند تا تصميمي در شان ورزش كشور پيرامون مديران ضعيف و ناموفق ورزشي از سوي مجلس يا هيات محترم دولت گرفته شود. شايد نياز به تكرار ناكامي هاي مديريت ورزشي نباشد، اما از آنجا كه تصور نشود صرفا مخالفت ها شعاري و حرفي است به چند مورد اشاره مي كنيم:
1- عدم موفقيت در المپيك كه در طول تاريخ ورزش كشور اين قدر ورزش ما ناكام و ناموفق نبوده است.
2- تعليق فوتبال كشور كه مستقيما حاصل بي كفايتي مديريت بحران در فوتبال كشور بود كه باعث سرافكندگي ورزش كشورمان در بين 205 كشور عضو فيفا شد و مساله دخالت هاي غيرفوتبالي ها در فوتبال علي رغم هشدارها و اعلام نگراني ها توسط رسانه ها هيچ گاه مديريت غيرتخصصي و ناآگاه ورزشي حاضر نشد، لااقل احتمال تعليق را بپذيرد و فكر چاره اي بر آن كند. حتي برخي مديران در مجلس حضور يافته و با انكار اين احتمال مجلس محترم و نمايندگان را هم تحت تاثير قرار دادند.
3- دوپينگ دسته جمعي وزنه برداران تيم ملي كشورمان كه باعث زير سوال رفتن آبرو و حيثيت ورزشي كشورمان شد و اين در حالي است كه نظام اعتقادي و ارزشي ما به شدت با تقلب و ناجوانمردي سرناسازگاري دارد و شعار محوري ما ايمان، تقوا و جوانمردي است. مديريت ورزشي با عدم نظارت دقيق بر زيرمجموعه خود باعث هتك حرمت ورزش كشورمان در مجامع جهاني شد كه هنوز كه هنوز است هزينه تبعات آن را مي پردازيم و با اينكه چهره اي توانمند همانند بهرام افشارزاده را قرباني اين حركت غيراخلاقي كرده و او را در فدراسيون وزنه برداري براي رفع و رجوع اين مشكل فرستاديم، اما باز هم مشكل حل نشده است و حاصل آن ضربه حذف وزنه برداري كشورمان در المپيك بود.
4- اجرايي شدن سازمان به جاي ستادي و دخالت در امور اجرايي از جمله ايجاد شرايطي كه فدراسيون فوتبال با مديريت غيرفوتبالي دچار سردرگمي و بحران شده و با حضور دبير كل كميته المپيك در فدراسيون و دو شغله شدن او هم به كميته المپيك لطمه زده و هم فدراسيون را ناكارآمد كرده ايم و اين دخالت ها منشا تعليق و حذف از فوتبال باشگاهي آسيا و ده ها مساله را اين طريق شده است.
به نظر مي رسد هر كدام از موارد بالا آنچنان اشتباه استراتژيكي است كه بايد مدير و مسوول آن يك لحظه در استعفا ترديد به خود راه ندهد. شكست در المپيك، تعليق و حذف فوتبال، فاجعه دوپينگ دسته جمعي و دخالت هاي غيرتخصصي منجر به بحران هر كدام مي تواند مدير ورزشي يك كشور را مستعفي كند، اما به نظر مي رسد در مديريت برخي آنچه جايگاه ندارد خواست مردم است.
اين روزها 200 نماينده مجلس و ده ها مدير و چندين تن از مراجع عظام تقليد و مراكز اعتقادي و ارزشي فريادشان از فردي به آسمان برخاسته كه حاصل ميليون ها خون به ناحق ريخته و مبارزه مردم كشورمان را به راحتي زير سوال برده، اما گويا منتظرند كه مرور زمان حادثه را به فراموشي بسپارد و گويا حمايت از آن معاون براي اين معاون هم نهادينه شده است و جنابان معاونين در حصار آهنين در امنيت كامل به سر مي برند.
اكنون چشم انتظار عملكرد مجلس محترم بعد از تعطيلات تابستاني هستيم تا اين مجلس در بازخواست و نظارت به سرنوشت مجلس قبل دچار نشود. انتظار داريم اگر مديريت ورزشي حاضر به استعفا و پاسخگويي پيرامون گوشه اي از عملكرد ضعيف خود نيست با قاطعيت از رياست محترم جمهور خواسته شود تا فردي كه اهليت ورزش را دارد در راس ورزش كشور قرار دهد. به نظر ما اين خواسته، خواسته زيادي نيست چرا كه مرجع و ملجا» علاقمندان به ورزش، مجلس محترم شوراي اسلامي براساس اصل نظارتي اين نهاد بر مديران اجرايي كشور است.
كشتي قاتق نان يا قاتل جان
عزيزي صاحب نظر و مسوولي دست اندركار و حاذق تماس گرفت و جمله اي گفت كه به واقع قابل تامل بود. همان طور كه قبلا هم خبر آن اعلام شد به زودي رشته هاي دوچرخه سواري و كشتي از بازي هاي المپيك حذف خواهند شد و تنها اميد مدال آوري ما به نااميدي تبديل مي شود. در طول تاريخ المپيك ها آنچه باعث آبروي كاروان هاي اعزامي ما بوده است، رشته كشتي و مدال هاي خوشرنگ آن است. هرگاه در همه رشته ها نااميد مي شديم اين رشته كشتي و قهرمانان ورزش آن بود كه با دريافت يكي، دو مدال خوشرنگ روي همه ضعف ها پرده كشيده و كاروان ورزشي را بيمه كرده اند. نگاهي به بازي هاي آسيايي، المپيك و جهاني بيندازيد تا در جمع مدال هاي طول تاريخ المپيك سخن ما را تاييد كنيد و اتفاقا نگارنده اعتقاد دارد به همين سبب است كه كشتي مخدر و بلاي جان ورزش ما شده است، امروز يا فردا كه رشته كشتي حذف شود تازه به تو خالي بودن ورزش قهرماني خود آگاه خواهيم شد و آن وقت است كه كاسه چه كنم به دست گرفته به سراغ سرمايه گذاري روي ساير رشته ها خواهيم رفت.
شايد اگر ادعا كنيم كه كشتي هم همواره قاتق نان بلكه قاتل جان ورزش ما بوده، سخني به گزاف نگفته ايم. امروز هم همين رشته اي كه طي سال ها باعث نجات مديريت ها شده به شدت اصالت ما را زير سوال برده است. به سخن جناب محمدعلي صنعتكاران كه يكي از پيشكسوتان و با تجربه هاي منحصر به فرد كشتي كشور است، دقت كنيد، وي مطرح كرده است كه به زودي از مربي خارجي براي آموزش كشتي استفاده خواهيم كرد و اين سخن آن هم از زبان صنعتكاران يعني تير خلاص به دو هزار سال تجربه كشتي در ايران. اين سخن معنا و مفهومش اين است كه درخت تناور كشتي از ريشه خشك شده است. كشتي كه ورزش اول ماست و ما بنيانگذار فنون بكر و پيچيده آن هستيم و هنوز از فنون اصيل ما در جهان استفاده مي شود و حتي تعدادي از فنون با همان اسم ايراني آن در كشتي جهان مطرح است كارش به جايي رسيده كه بايد دست نياز به سوي ديگراني دراز كند كه خود سخت نيازمند آموزش و فراگيري فنون بكر ايراني هستند زيرا آنقدر مربيان و دست اندركاران ورزش كشتي به داشته هاي بدون پشتوانه علمي و تحقيقاتي تكيه كردند و حاضر نشدند در هيچ كلاس علمي و آموزشي جهت بالا بردن تجربيات آموخته هاي خود شركت كنند كه امروز بايد با سري افكنده به آموزش مربي خارجي براي رشته اصيل كشتي تن در دهند و البته به ظاهر چاره اي هم ندارند چرا كه وقتي كسي حاضر نباشد بر معلومات علمي و تحقيقاتي خود بيفزايد بايد به هر تدبيري تن بدهد تا عزت و عظمت گذشته را به دست بياورد. خوانندگان عزيز خوب به ياد دارند زماني كشورهاي اروپايي مشتاقانه خواستار مربيگري و آموزش استاد برزگر در كشتي بودند، اما امروز بايد كاري كنيم كه مجددا آن درخواست ها ادامه يابد و ما بر قله آقايي جهان تكيه بزنيم و اين امكانپذير است و دور از دسترس نيست به شرطي كه كساني در مصدر كار قرار گيرند كه اسباب اين بزرگي را فراهم كنند بديهي است كسي كه خود بزرگ نيست نمي تواند بزرگي پديد بياورد.
ذات نايافته از هستي بخش
كي تواند كه شود هستي بخش
چهارشنبه 13 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 119]