واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: سريال «خاك سرخ» به نويسندگي مسعود بهبهانينيا و كارگرداني ابراهيم حاتميكيا و نقشآفريني پرويز پرستويي از جمله معدود آثار تلويزيوني در خصوص مظلوميت و اشغال خرمشهر محسوب ميشود كه در زمان نمايش با استقبال مردم روبرو شد.
نويسنده سريال «خاك سرخ» ساخته ابراهيم حاتميكيا گفت: ما ميخواستيم در اين سريال مقاومت و دلاوري شهيد جهان آرا را در نخستين روزهاي جنگ و بعد از آن به تصوير بكشيم اما نگذاشتند اين كار صورت گيرد. آخر تا كي بايد در فيلمها و سريالها صداي جهان آرا را از پشت بيسيم بشنويم و او را نبينيم؟
سريال «خاك سرخ» به نويسندگي مسعود بهبهانينيا و كارگرداني ابراهيم حاتميكيا و نقشآفريني پرويز پرستويي از جمله معدود آثار تلويزيوني در خصوص مظلوميت و اشغال خرمشهر محسوب ميشود كه در زمان نمايش با استقبال مردم روبرو شد.
مسعود بهبهانينيا نويسنده اين سريال را ميتوان موفقترين نويسنده آثار تلويزيوني در دهه هشتاد لقب داد كه كارهايش (ازجمله ترانه مادري، فاصلهها، نرگس و...) مخاطب بالايي داشتند. به مناسبت سوم خرداد ماه و سالروز آزادسازي خرمشهر با مسعود بهبهانينيا كه خرمشهريالاصل است، در خصوص سريال «خاك سرخ» به گفتوگو نشستهايم.
* سريال «خاك سرخ» به عنوان يكي از معدود آثار تلويزيوني مربوط به حماسه خرمشهر، چگونه شكل گرفت؟
- از آنجا كه ميگويند بيشتر مثبت ببينيد! پس ابتدا بايد بگويم جاي شكرش باقي است كه در مملكت ما يك روز وجود دارد كه در اين روز همه ياد خرمشهر ميافتند و آن روز هم همين سوم خرداد ماه است، اما متأسفانه پس از آن دوباره اين خطه خونين فراموش ميشود و خرمشهر ميماند و جراحتها و بغضهايش و البته كمبودها و مشكلاتش. اجازه دهيد كه ابتدا به عنوان مقدمه بگويم كه خرمشهر در دهههاي اخير يعني چه پيش از انقلاب اسلامي و چه در جريان انقلاب و چه طي دوران جنگ تحميلي همواره نقشي بهسزا در معادلات مختلف كشور، اعم از اقتصادي، سياسي، فرهنگي و نظامي داشته است. اما به هر حال در جريان انقلاب و بيشتر در جريان جنگ تحميلي اين نقش و اهميت بيشتر و پررنگتر شد و بهخصوص در آن 45 روز اول جنگ و مقاومت جوانان خرمشهري كه با دستان خالي در برابر ارتش نحس بعث عراق كه در آن زمان مجهزترين نيروي زميني منطقه محسوب ميشد، ايستادند و مانع پيشروي دشمن شدند، خرمشهر نقشي ويژه يافت و در نهايت نيز در روز سوم خرداد ماه و حماسه آزادسازي خرمشهر، اين شهر نامي جاودانه در تاريخ اين سرزمين يافت. مقاومت 45 روزه جوانان خرمشهري در اوائل جنگ كه من تأكيد زيادي بر آن دارم، چرا كه كمتر درباره آن صحبت شده است و همچنين حماسه آزادسازي خرمشهر كه هيچگاه از يادها و خاطرهها نخواهد رفت، از جمله مقاطع مهم تاريخ ما محسوب ميشود كه افسوس و صدافسوس كمتر و كمتر درباره آنها آثاري قابل قبول ساخته شده است. در حالي كه به اذعان اكثر كارشناسان نظامي همان مقاومت 45 روز اول جنگ توسط جوانان خرمشهري باعث شد سرنوشت جنگ تغيير يابد و اگر آن مقاوت نبود، دشمن با سرعتي سرسامآور و دهشتناك بسياري از شهرهاي خوزستان را به اشغال خود در ميآورد و راه ديگر استانها را در پيش ميگرفت. به هر حال نحوه شكلگيري سريال «خاك سرخ» كه من در سال 79 آن را نگاشتم به اين ترتيب بود كه ابتدا متني به نام ليلا و جنگ توسط آقاي سجادهچي نگاشته شده بود، اما با توجه به اين كه مديران گروه دفاع مقدس در شبكه يك و تهيه كننده كار آقاي منوچهر محمدي و نيز كارگردان يعني آقاي ابراهيم حاتميكيا ايراداتي به متن اوليه گرفته بودند و در حقيقت رد شده بود، لذا از من براي نوشتن فيلمنامه دعوت شد و پس از جلساتي كه با دوستان داشتيم، نگارش كار را به عهده گرفتم. در ابتدا نيز براي رسيدن به يك درك مشترك يك ماه با آقاي حاتميكيا و دستيار ايشان آقاي عظيمپور جلساتي فشرده را سپري كرديم و پس از دريافت نظرات آنها، در نهايت نگارش را آغاز كردم.
* در «خاك سرخ» با تصويري حقيقي از خرمشهر و مقاومت مردم آن روبرو هستيم، چگونه به اين فضا رسيديد؟
- اين نگاه از همان ابتدا با من بود و آقاي حاتميكيا نيز بر آن صحه گذاشت. در واقع ما ميخواستيم از اين طريق بر دلخراش بودن و تكان دهنده بودن جنگ تحميلي و تجاوز دشمن و از سويي مقاومت و ايستادگي مردم تاكيد كنيم. با دلخراش نشان دادن حمله دشمن و ددمنشي آنها، در حقيقت اهميت مقاومت مردم را نشان داديم. خيلي ها بعدها به من مراجعه ميكردند يا مي شنيدم كه ميگفتند اينقدر كه ما از طريق اين سريال با مظلوميت خرمشهرآشنا شديم و درخصوص چگونگي حمله دشمن اطلاعات كسب كرديم, از ديگر طرق به آنها پي نبرده بوديم. به هر حال من دوران كودكي، نوجواني و جواني خودم را در خرمشهر گذرانده بودم. با شرايط آن در قبل از انقلاب آشنا بودم، با نحلههاي فكري و جوانان مستعدش آشنايي داشتم، روزهاي نخست حمله دشمن آنجا بودم و همه اينها باعث ميشد تا بتوانم تصويري واقعي از اين شهر ارائه دهم.
*چرا شاهد كارهاي بيشتري در اين زمينه در سينما و تلويزيون نيستيم. به هرحال اين كار با استقبال فوقالعادهاي كه از آن شد، نشان داد مردم به چنين مضامين ارزشمندي كه در قالبي فاخر به تصوير كشيده شود، علاقهمند هستند. ازسويي اين كارها سواد بصري جامعه را هم بالا خواهد برد و از دست بعضي مجموعههاي لوس و لوده نجات خواهد داد.
- وقتي در يك كار عوامل خوب، حرفهاي و با انگيزه درست كنار هم چيده شوند و مضموني گيرا به تصوير درآيد، بيشك از سوي مردم خوب ما كه سره را از ناسره تشخيص ميدهند، مورد استقبال قرار خواهد گرفت. در اين كار هم ديديم وجود كارگرداني مسلط و حرفهاي مانند ابراهيم حاتمي كيا و تهيه كنندهاي جدي، سختكوش و با انگيزه مانند منوچهر محمدي كه خودشان از خطه آبادان هستند و توانستند با مردانگي بر تمامي مشكلات غلبه كنند و همچنين حضور بازيگري پراحساس مانند پرويز پرستويي و نيز حمايت مسئولان شبكه يك باعث شد اثري شكل گيرد كه مورد توجه تمامي اقشار جامعه اعم از مردم عادي، فرماندهان و رزمندگان و نخبگان علمي و دانشگاهي واقع شود. اينها نتايج نظرسنجيهايي است كه بهدست ما ميرسيد و خدا را بابت آن شاكريم كه توانستيم قدمي در راه ثبت حماسه دفاع مقدس و غيرت و مردانگي آحاد اين ملت برداريم. اين كه چرا چنين توليداتي دوباره تكرار نميشود شايد يكي از علتهايش اين است كه ساخت چنين سوژههايي سختيهاي خود را دارد و تأمين بودجه براي اين آثار هم از حكايت خاصي برخوردار است و با مشكلات مختلفي همراه است. اما با تمام اين مشكلات به نظر من مسئله اصلي اين است كه براي شكلگيري چنين كارهايي بايد يك فيلمنامه خوب، يك تهيه كننده جدي و با انگيزه و يك كارگردان كاربلد و مسلط به اين مضامين كنار هم قرار گيرند تا بتوانند اثري با ارزش را رقم بزنند كه به دل مردم بنشيند و متأسفانه بايد بگويم در اين روزها، كنار قرار گرفتن چنين عواملي در كنار هم به آساني ميسر نيست. از سويي يكي از مهمترين عوامل تعيين كننده براي رسيدن به يك درام خوب و تكان دهنده و باورپذير، داشتن يك قصه خوب است كه شما بتوانيد در وهله اول بيننده را با آن در گير كنيد و به نوعي روايت برسيد كه پس از اين همه سال كه از جنگ ميگذرد، بوي كهنگي ندهد و تماشاگر احساس نكند كه قرار است با مجموعهاي حرف تكراري و كليشهاي روبرو شود. با اين حال، اكنون كه سه دهه از جنگ ميگذرد، ميبينيم كه در زمينه انقلاب و دفاع مقدس بسيار كم كارهاي تصويري شده است و بهخصوص تأكيد ميكنم به اين كه از نظر توليد فيلم و سريال درباره انقلاب بسيار فقير هستيم اما اگر هم ميخواهيم كاري بكنيم، بايد نگاه تازهاي به موضوع داشته باشيم. زماني در دوران جنگ ما فيلمهايي ميساختيم تا مردم و جوانان را براي حضور در جبهه ترغيب كنيم. بعد از جنگ آثاري ساخته شد كه شهامت و ايثار رزمندگان را در دوران دفاع مقدس نشان ميداد و در يك مقطعي هم آمديم به شهر و تأثير جنگ را بر مردم و شهرها نشان داديم. امروز با گذشت چند دهه باز هم نياز داريم كه ياد و خاطره آن دوران و فداكاري رزمندگان را براي مردم به تصوير بكشيم و احيا نماييم. زيرا امروز بخشي از جامعه به شدت منفعت طلب شده است و نفع شخصي را بر منافع عمومي رجحان ميدهد. فضاي ريا و دروغ در خيلي جاها وجود دارد و غالب است و ما نياز داريم تا با بازگويي شرايطي كه مردم و جوانان ما در جنگ سپري كردند و طي آن جواني و مال و خانواده خود را براي حفظ آرمانهاي الهي و حفظ مكتب و مملكت خود فدا كردند، زنگ هشدار و بيدار باش را براي جامعه به صدا در بياوريم.
*اين كار در شرايط فعلي بهطور حتم ظرافتهايي ميخواهد تا براي تماشاگر باورپذير باشد، شما اين ظرافتها را در رعايت چه نكاتي ميبينيد؟
- بايد در كارهايي كه ميسازيم، نگاه نو داشته باشيم و از يك سويه پرداختن به موضوع اجتناب كنيم. ما اگر ميخواهيم به نسل كنوني و جوانان خودمان، رشادت فرماندهان و رزمندگان را نشان دهيم، بايد نگاهي واقع بينانه به رزمندگان داشته باشيم و از نگاه شعاري اجتناب كنيم. بايد از به تصوير كشيدن غلوآميز آنها خودداري كنيم. متأسفانه ما اكنون نميتوانيم سرداران دفاع مقدس را كه جان خود را براي نجات دين و كشور فدا كردند به تصوير بكشيم، چرا كه نگاهي قديسوار و فرشته گونه به آنان از سوي بعضي دستگاههاي فرهنگي ترويج ميشود كه همين باعث ميشود به تصوير درآوردن آنها دشوار شود. ما براي اين كه بتوانيم سرداران و رزمندگان دفاع مقدس را از طريق آثار تلويزيوني و سينمايي به جوانان و نسل فعلي معرفي كنيم و به آنها الگو بدهبم و بگوييم شما نيز ميتوانيد همچون آنها و در قامت يك قهرمان به دفاع از كشور پرداخته و درشكوفايي و آباداني آن نقشي پررنگ ايفا نماييد، بايد رزمندگان خود را قابل دست يافتني و باورپذير نشان دهيم. اگر قرار است آنها قديس وار و فرشته گونه در آثار مطرح شوند، جواني كه فيلم را ميبيند احساس مي كند كه آن سردار يا فرمانده و رزمنده موجودي فرازميني و خاص است كه نميتواند هيچگاه مانند او شود و به مقام او دست يابد. بايد نشان دهيم فرماندهان و رزمندگاني كه در جبهه بودند، افرادي معمولي و با جثههاي معمولي بودند كه بهواسطه توكل به خدا بر دشمن فائق آمدند، تا نوجوان و جوان ما احساس كند او هم ميتواند چنين باشد. يكي از مواردي كه من بسيار افسوس ميخورم اين بود كه ما ميخواستيم در سريال «خاك سرخ» مقاومت و دلاوري شهيد جهان آرا را در نخستين روزهاي جنگ و بعد از آن به تصوير بكشيم اما طي صحبتهايي كه شد و بهخاطر همان نگاه قديس واري كه وجود داشت نگذاشتند اين كار صورت گيرد. آخر ما تا كي بايد در فيلمهايمان فقط صداي جهان آرا را از پشت بيسيم بشنويم و او را نبينيم؟ آيا كساني كه اين فيلمها را ميبينند نميپرسند چرا جهان آرا هيچگاه در صحنههاي جنگ حضور ندارد، مگر جهان آرا از صحنههاي نبرد دور بود و فقط از قرارگاه فرماندهي با رزمندگان در ارتباط بود؟ هرگز! سردارشهيد جهان آرا همواره و بهخصوص در همان نخستين روزهاي حمله دشمن به خرمشهر در بطن جبهه و جنگ بود و دوشادوش رزمندگان با ارتش بعث ميجنگيد اما متأسفانه بهخاطر همان نگاه فرشته گونه بعضي مديران فرهنگي و دستگاهها به اين شهدا، جوري شده كه نميتوان آن بزرگوار و ديگر سرداران شهيد و دلاور را در آثار تصويري نشان داد و به عنوان يك الگو به نسل حاضر معرفي كرد.
* امروز خرمشهر را چگونه ميبينيد؟
- رزمندگان و جوانان فراوان و عزيزي براي آزادسازي خرمشهر به شهادت رسيدند. آنها با گذشتن از جان شيرين خود هديهاي شيرين يعني خرمشهر را به ما هديه نمودند، اما آيا مديران و مسئولان نيز به وظيفه خود براي آباداني و رونق اين شهر بهدرستي عمل نمودند؟ متأسفانه پاسخ خير است. در حالي كه خرمشهر به عنوان ميراث خون شهدا بايد به بهترين و زيباترين شكل ممكن بازسازي مي شد و به عنوان شهري نمونه به جهانيان معرفي ميگرديد، اما امروز خرمشهر و مردم مظلوم آن با مشكلات مختلفي دست و پنجه نرم ميكنند و خواستار رسيدگي به اين شهر پر جراحت هستند. اگر امروز شهيد جهانآرا در كنار ما بود، بيشك يكي از مطالبات جدي و اصلياش، رسيدگي به وضع خرمشهر و همشهريان غيورش بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 166]