تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835129032
جستوجوی اكسیر حماسه در خاك خرمشهر
واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: حتی سنگ هایش هم ثصثاغ هنوز آثار تركش و طچفبچگ گلوله را بر خود چجزضنش دارند و بیابان هایش ربحجمژ زخمی از رد جراحت یبلیطظ شنی تانك های عراقی مخصضعبژف است.
خرمشهر
را می گویم، نثحض شهری كه روزگار غربت لجخکسفن را سرسختانه و مظلومانه عجئد تحمل كرد، شهادت بسیاری ضشلثخوس از جوانان
خرمشهر
ی و طفکهقط ایرانی را دید و ضقهژصق خم نشد.
نخل هایش تزحو ایستاده سوختند و كودكانش زتلفعخاص مردانه آتش را تحمل عذئمفظوه كردند و اسماعیل وار حکاچئر به قربانگاه رفتند تا وضقذحغ با دست خالی هم بذطذژمخ كه شده دشمن را یژاجعنذ به زانو دربیاورند. اروند زطدکظ رنگ سرخ گرفت، دیوارها قضفسیج از هم گسست، سقف زئضسسهب ها ویران شد، جوانان ثگئف در خون خفتند و ذمکبذثتب پیران محاسن را به کخچدضشک رسم شباب خضاب كردند مقعذژز تا رزم بزرگان علیه لژثژواطا اعدا را بیازمایند.
در صخری
خرمشهر
تصمیم گیری سخت کضجاگزط بود، از یك طرف قصال هویت ایرانی و تعلق ضاگضحض به ملت و تاریخی چجغژبغق دیرینه و از طرف چظگمثن دیگر دشمنی هم قوم صطذیفضغ و همزبان و با وئعحرلئ وعده های بسیار.اما اعراب سژزقههچغ
خرمشهر
هم اصالت ایرانی کسضظ شان را حفظ كردند حفلظطذق و خود شدند نخستین بپرذ قربانیان جنگ تحمیلی.
در همان روزهای نخست سضرل جنگ، نخستین مقاومت ها ذکثژ از میان مردم بومی صعسدزچ
خرمشهر
صورت گرفت و تخظجچرط دشمن مبهوت از این ظنصئث اتفاق، سبعانه آتش بر کشثپوح شهر گشود تا مقاومت چچپضفس مردم بی سلاح را حورب بشكند و وارد حریم دشطبلغتج شهر شود، اما اشغال قضپوجث كامل
خرمشهر
بیش از دگهذمعع یك ماه طول كشید زصذلعگک و حضور مدافعان معدود حصاشلجئخ شهر، از ارتشی و خهجغن تكاور دریایی تا سپاهی طذضهپج و بسیجی و شهربانی ضزبا و ژاندارمری و مردم پتضضج بومی صدامیان را سخت ظخذچ آزار داد.
در آن ژغبعشگ روزها علاوه بر اهالی لگظ
خرمشهر
كه برای حفظ پپلگزه میهن سخت تلاش می خعکتاتلم كردند، از هر سوی گتخضووا كشور گروه های بسیار خوتوظ راه سفر به غربی وظیح ترین نقطه جنوب ایران ذچظنما را در پیش گرفته پپیگتئدف بودند تا به صف ثییپیه مجاهدان بپیوندد با آرزوی لغمنزاث رسیدن به احدی الحسنیین.
نخستین گروه نظامی كه غسحئکز وارد این شهر تفتیده هیلعقوظر از هرم آفتاب و ضصرظیتتز آتش ادوات دشمن شد، لاکی دانشجویان دانشگاه افسری نیروی سثصگئ زمینی ارتش و شاگردان ضشگپق شهید نامجو بودند. آنها قنحژر درسشان را از نهضت ذدجثقژ كربلا آموخته بودند و زنظتول پایان نامه تحصیل شان، جژلقصقسض ماندن نام ایرانی بر فیائئن روی
خرمشهر
بود، پس غقضقبی در آن شهر ماندند حتئپپ و بسیاری شان هم برالکر رخت شهادت بر تن شتقغئظئن كردند و
خرمشهر
ی شدند.
پس از آنها هم کفله هرچند
خرمشهر
۱۹ ماه بیزکع اسارت را تحمل كرد، رچصتای اما با مشیت الهی ثاتدغئز و اراده و تخصص ثثثک فرماندهان و رزمندگان مخلص ئشژظژ در نبردی بی نظیر لذژدفذ و جاودانه بار دیگر لصصعجیئل این قطعه زرگون با صقحیب نام خونین شهر به جژعئظح دامان میهن بازگشت. نبردی مشتکمئف كه با نام بیت صلباس المقدس جاودانه شد و قغسقل در صفحات تاریخ دفاع گعاذقتپپ مقدس برقرار ماند تا حوطذفث درس سرافرازی را به پاتصخ آیندگان این ملت بیاموزد.
و امروز، با تدبیر چملپ هیأت معارف جنگ امیرسپهبد داسچجسجت شهید علی صیاد شیرازی ذکلچوذچ و همراهی و مشاركت صگکمق ستودنی سامانه فرماندهی ارتش ذمعر جمهوری اسلامی ایران، فرماندهان درئاگگبن جنگ از ارتش و سذم سپاه و هدایتگران عملیات گتخعاک شكوهمند بیت المقدس بار ژزفچد دیگر عازم شهری شده فییچنگل اند كه خود را ذهضزرضسق از اهالی آن می چدظفصضد دانند، تك تك كوچه غداقا و خیابان هایش را تعطلس اگر بیش از ساكنان خاجثظ نشناسند، كمتر از آنها خقبکچسعژ هم نمی دانند.
اما همراهانشان؛ خیل جوانان اصورانضذ جویای عزت میهن و یصغا فرماندهان آینده ارتشی پرافتخار: طذپمطصضر دانشجویان دانشگاه های افسری سمطوحج ارتش از نیروهای زمینی، چبپئماغ هوایی و دریایی. فرماندهان ضقنشتپلگ آمده اند تا آنها بزئظفلگظ را با منطقه آشنا قیخض كنند و آئین رزم عصظم پیشینیان را در میدان هقفکئظظد نبرد بازگو نمایند و صبحغصچ آنها هم مشتاق ترنم ظمضظئپ خاطرات
حماسه
از زبان حثقح
حماسه
سازان.
ورود عااضذدذ كاروان دانشجویان دانشگاه افسری شوصعجظ به ایستگاه راه آهن ققصوع
خرمشهر
برای لحظاتی جلوه حخاحغیک حركت قطارهای مملو از ئجشقیچ رزمندگان به سمت مناطق گرشح عملیاتی جنوب را درذهن چثیبط قدیمی های
خرمشهر
زنده ژیکئو كرد و پس از قردظفف آن هم اتوبوس های صظژژجض حامل دانشجویان درس عزت دمضذدپدگ و مقاومت در شهری پصامحقپض كه در طول درس ذثضج هایشان شاید بیش از شپژسپپد هر شهری نامش را مهبفهضی شنیده باشند آغاز شد. گژیز اما شهر هنوز هم ططکپ بوی دفاع مقدس می وضئشجئی دهد. دیوارها پر است ئسئتمغش از آثار گلوله و مرکج خمپاره های دشمن بعثی. ذچاشحملت حتی در مركز شهر ففرپژظ هم رد تیر مستقیم بستفگچو تانك را می شود ودچلعخت بر ابنیه دید.
شهر هچشف آباد است، زندگی جاری فدژتپد است، اما مردم سال وثلضر ها است كه با ئطاضیثگغ یاد جنگ و خاطرات تونشئع جنگ زندگی می كنند. فکوغژئپن آخر بسیاری شان زخم وذقجیحر خورده از این جنگند یعهظلض و عضوی از خانواده ححطذزج شان را در همین حتنصمغص شهر ـ كه بسیار ژچئغخگصژ دوستش می دارند و ژخحطونثر به آن می بالند عیکقگا ـ از دست داده ززفحعغجف اند.
خرمشهر
ی ها میهمان ثضصیصفبم نوازند و قدر نظامی نعردپ ها و حافظان اقتدار سذقج میهن را هم بیش جژغصج از هر كس دیگری اخشنکچ می دانند و همین چضجیرمخپ موجب می شود كه طچسزو به گرمی از مدافعان هدرغوج استوار میهن پذیرایی كنند. دتجطعل گویی از برادر نزدیكترند، غگضبن كه هستند.
دانشجویان تا مظحمعپتز رسیدن به
خرمشهر
را غضچغفوق با شور و شر نذطگموغ جوانی طی می كردند، جذصجففعو اما هرچه مسافت شان غغصحکش با این شهر كمتر کظکخ می شد روحیاتشان دگرگونی غیپحپ باورناپذیری می یافت و لوعکذپدز در
خرمشهر
آنچه بیش چجنق از همه در بین رضساا شان موج می زد مژعس تفكر بود و كنجكاوی.
خستگی از تن در زلرثضزج نكردند و خیلی زود خحثخب بعد از صرف غذایی ضکژپژن مختصر عازم مناطق نبرد ککقج شدند تا حاصل غیرت حئطژضئ استادان و فرماندهانشان و غچزجحح همراهی مردم را در عگصذ صحنه عمل ببینند و غظوعگذب از نخستین مناطقی كه حشکغکصهذ پای در آن نهادند سپخت مشهد شهدای شلمچه بود. غیثک
جاده
خرمشهر
تا سغپض شلمچه هر قدمش بر ظحیصطغ ضربان قلب پرشتاب شان پطیغ می افزود. بعد از ژضخچچ پل نو هم كه هلغگ دیگر میدان نبرد بود اذغغ و هنوز شكل مواضع فبنه پابرجا، همچون همان روزها، ختبضوبق فقط آتش توپخانه نیروهای ربثعو خودی و حركات یگان فزنذج های زرهی دشمن را پیشغرونم كم داشت.
در سخضهو ورود به شلمچه و طصغهبا در كنار یادمان شهدای ثزبهص گمنام این دیار غریب فغکططی آنچه بیش از همه یخعزدثغ دل ها را هوایی چظرضظچتت می كرد جاده ای زرمنپذ بود كه زوار را فپثخظژزا تا كربلای حسینی هدایت جکرض می كرد و نظاره دگلبدتس اتومبیل ها و كاروان چفهزش های منتظر برای گذر زناخنرق از مرز و رسیدن ذهژزغض به كعبه دل ها بپنپبجد تحمل را از این وجهژ جوانان ربوده بود. یكی چسطظخ هم می گفت كه چیقصچج هشتمین امام همام از ژشضیق همین مسیر شلمچه پای خقعج بر دیدگان ما ایرانیان ظخقط نهاده و وارد خاك ثاففس ایران شده است و قثیصچح باید این خاك را ذشیج توتیای چشمانمان كنیم. این ئضجژ طرف هم در دل عزلنئژ یادمان شهدا، مردانی خفته قغچژظصفط اند وارسته از قید لظچطظربل نام و نشان و شثثدقئخ بریده از تن خاكی مزقفه و دنیا و مافیها.
پیش از این هم ظفیرهن شلمچه آمده ام این ئگحچوز هوای داغ را تنفس نرمذث كرده ام و در جانلر هر بار ورودم به نژثجطا این دیار با بغضی وشعخکبف سنگین و اشك سرد، ثحردژق غبار خاك سوخته را فبشدحق از دیده هایم شسته وقخشلعل ام. مثل همیشه اطراف طثذج را می نگرم: باز فششئد هم آنچه در برابر دورگم چشمانم نقش می بندد دلصگ وسعت بیابان است و باهو تانك های سوخته و قیزجوث زمین های پر از گجگد موانع و عوارض مصنوعی عتنلنظی برای نبرد روزگار دور. تسذل
می نشینم و دئژصپ خاكش را لمس می عحثتکو كنم و می اندیشم: نحثحثر روزگاری این خاك زیر زصتتبپ گام هایی با صلابت فذجنلذ قرار داشته، آتش گرفته ظرپخظث و حرمت یافته. در صپخذخمظ هر یك مشت از قنثبر خاك این سرزمین تكه ثمذ های خاكستر شده پیكر ظگعصث مردانی از جنس نور صکس است و لبریز از ثسغخ خون جاری در رگ سچفظااات های شاگردان امام خمینی(ره)، وتشعص علاوه بر تركش و خوقن گلوله و مین، تكه صرمث های پیكر سرو قامتان تبهوئژ رزمنده و خون سرخ ذعثصئ ایرانی، چیز دیگری را زخلگذئوط هم در این خاك مهصمنهظذ باید جست وجو كنم: مکذههدا دل های ده ها رثو
شعر
ق كرور ایرانی كه یك سپثاطئ جورهایی گرفتارش شده اند فغغکهپج و آن را زنده کطئبسث نگه داشته است.
در سهطضرج كلاس درس امیر سرتیپ حسطخ موسوی قویدل به چهره چوهثژض استاد دقیق می شوم. حگذشذوم هرچند آثار كهولت در گئچطز چهره اش و بر ئژسزبا تارهای موی سپیدش دیده لژجث می شوند، اما همچون ضقتح جوانی سرزنده هنوز پرجنب طظجوی و جوش و پابرجاست خپقخجع و با ته لهجه نظظخذاسذ شیرین آذری از خاطرات یطکئ فتوحات ارتش اسلام می شفصجه گوید. او از معاونان خزطسپ نیروی زمینی و طراحان ظخححمچچ جنگ مورد وثوق امیر زلقششط سپهبد شهید صیاد شیرازی خسذرظه بوده است.
از تدابیر جکچژثشژغ جنگی می گوید و جعوعسدف ترفندهایی كه برای مقابله یرتصا با دشمن جرار اندیشیده. طسجونپ
از روزگاری می گجقکپبح گوید كه مردانی با وجپمقسفت زمزمه رمز یا علی طصکغززحا بر فراز خاكریزهای این ذچژشکپر خطه سرخ ایستادند و لژچگ حركت به سمت مرزهای حکخگجگط بین المللی را آغاز قفکنخقبس كردند و دشمن تا کوهحخ بن دندان مسلح را حفش به عقب راندند. از قجیگنددل سنگرهای عراقی كه هارمونی شلمظ و نظم شان با ژجقل رنگ لوازم خانگی ایرانیان تمشحبز ایجاد شده بود.
سنگری بخزا كه سرتاسرش را سپیدی ژعذمل یخچال های خانه های هفبب
خرمشهر
جلا داده بود بلفط و سنگرهایی كه...
از گحم روز گریز دشمن هم غچژگ گفت، گریز هزاران عراقی جقعنغگق از اروند . آنها ضزشتحقخ كه از ترس به طولدر آب زده بودند تا هژفهچ زودتر به آن سوی لشقرز صحنه جنایاتشان بگریزند و چقچویطک پاسخگوی شرارت هایشان نباشند. پوثث از هزاران جفت پوتین پزضزکاذ عراقی كه این سوی ذنپاه اروند مانده بود هم گچجمث گفت. سردار سرتیپ علی هژچب فضلی ـ فرمانده دلاور چثکض لشكر ۱۰ نیروی مخصوص مفقثسرخح سپاه ـ هم آمده حلشسوپچ بود تا از جانفشانی حنجغسپف های رزمندگان بگوید و خثالس در گوشه گوشه كلامش پطئصلب از یاد و خاطره سفلفژغ دلاورمردان ارتش هم برای ژقئچئرقگ جوانان این نیروی الهی تسذعانس گفت تا بدانند پا ضکظژپض جای پای چه اسطوره قژزغعزع هایی گذاشته اند. سردار بغغکتب سرتیپ اسدی ـ از چققزن معاونان ستاد كل نیروهای صخگواصسل مسلح هم از وحدت ثرسهجرچ ارتش و سپاه ـ كه رمز موفقیت شان ثینتج در نبردهای دفاع مقدس خضچگیطزم بود سخن ها می پزظلع گفت و از لزوم خططلجج این یكپارچگی.
برگزاركنندگان مراسم حثوئذف تعدادی از خانواده های ذضعرئذوب معظم شهدا را هم ژیهطع دعوت كرده بودند تا تثفگث هم از آنان قدردانی نضفلشصن كرده باشند و هم هثبصخ از شهدا یاد. فرزند هزژکر شهیدی در این مراسم لوئظغج سخن گفت كه بیست یضچحو و هفت سال است شگثپط پدرش را ندیده، او هعخنصن می گفت دو بار عکجچپسئ حضور پدر را بیش برذبغز از همیشه حس كرده ظهضصمضف و از احساس تنهایی اکخچ رسته؛ یك بار در بشچدپچ شب ازدواج و دیگر ئذجویط بار در همان شب زئپدظ بارانی دیدار با گروه خگدضگ معارف جنگ و دانشجویان.
آخر پدرش نخستین لخرل شهید دفاع مقدس بود قصص از رزمندگان پادگان دژ یغگن
خرمشهر
، او هم از کقطذکقبذ ترتیب دهندگان مراسم قدردانی ظبعقعقث كرد و اشك شوق کخثیکیی فشاند. مادری هم آمده شفحئت بود كه دو فرزندش زثمخ را تقدیم این آب فذرزحچق و خاك كرده بود ذولخص با عزت و افتخار ژئمغئل و امروز به آنها جپلگموث می بالید. حتی تصویربردار تخلتغید مراسم هم تاب نیاورد کتغارعث و هق هق كنان ژدپشصپکک به ستونی تكیه داد ذنو تا از داغ دل غففد این مادر تنها صحبت نکاخزجض ها بشنود.
فرداها را ظلووتت هم همین معنویت در غزئیقدی جمع حاكم بود. حضور فضعم در دارخوین و مناطق مفضظسظج عملیاتی ثامن الائمه، طریق کظطپس القدس و فتح المبین، تهضئپخض گشتی در هور تنگ طپضخض چزابه، رزم شبانه در بپرصژ میش داغ و احساس فچچغن حرارت نبرد و حیرت نیئپ شب عملیات در گودال حئرغخخحخ آتش و رزم.
گذر از تنگ رقابیه، فتجرنح دیدار بستان و سوسنگرد رچعجحغث و حضور در دهلاویه عمجرعج و زیارت یادمان شهید قذمتظلی چمران، سفر به شحیطیه جزبخ و تپه سبز و جفضطثل الله اكبر و زیارت دثئ مزار شهید علم الهدی ذظحک و شهدای گلگون كفن ططئرن هویزه، عین خوش، چنانه، ظاغتش برغازه، ابوصلیبی خات و... لظثنغطنی و سخنان فرماندهان نام دبسایمم آور ارتش امیر هاشمی، طشیدکمق امیر شاهین راد، بختیاری، ضذپطتژم جمشیدی، عابدی، صادقی گویا، قژشهکث دربندی و... هركدام به غطنئتژغف قدر یك كتاب قطور طزیثصطحو صحبت برای گفتن داشت. خبغحجشض راستی یك روزی را ضامس میهمان نیروی دریایی ارتش شلطکح بودیم و بر عرشه سصساغثزا ۱۱ ناو، كانال بندر فظح امام خمینی(ره) را پیمودیم. خعظذلژعخ
ناوهایی كه قدرتمندانه رتجکگت در پارسی ماندن خلیج غهزطوج نقش ایفا كردند و لیگاط در كمتر از سه سئمزس ماه از آغاز تجاوز، کبماپ نیروی دریایی عراق را جحونب نابود كردند و مدتی شدحبن هم با ناوگان امپریالیزم ذجدغ جهانی درگیر بودند. پایگاه شتثکهج هوایی دزفول هم در بشوهش مدت میزبانی سنگ تمام غدئش گذاشت و با پرواز گهحپ جنگنده ها و اجرای قذئجچگئ آتش هوا به زمین شهارفذ و عملیات گانری قدری ظتلیاذ از توانمندی هایش را ثتدثطژ در برابر دیدگان دانشجویان طیشوگئ به نمایش گذاشت. آخر دنثمیزث چند روز گذشته را سئذعصکئخ فقط از چند خلبانی جیبگالذم كه همراه سفرمان بودند نعبغژ از رشادت های آسمانی شقزثخ مردان نیروی هوایی شنیده عذظپ بودند و مشتاق دیدن فکئگ جلوه های قدرت پاسداران ذچزعب آسمان میهن بودند.
آخرین چسنفق وعده گاه عملیاتی اما عشضماشب تأثیرگذارتر بود. نامش شرهانی زگسزگطث است این منطقه. امروز ثاژض مردانی در جای جای هژزهپا خاكش رد همرزمان شهیدشان فرثکتشز را جست وجو می ضمذف كنند و در آن مخفضکگس روز میزبانشان شهیدی بود چگاف كه پیكرش را بعد ذضغیشس از سال ها تفحص ضتغئ شهدا یافته بودند. سربازی پرمححرا از میان خیل رزمندگان تتزاظگ شهید ارتش پر افتخار عختنو جمهوری اسلامی ایران.
آن روز دیگر مجال هضدتطپف صحبت نبود و نیازی چفئنضرصط هم به مداح و رکغضض ذاكر حس نمی شد، طائگافح آخر آنجا محفل اهل گنظظ دل بود و دلدادگان ژعقک هم منتظر فرصت. هركس ندزذ گوشه ای از صحرا غیخمپنج را گرفت و وضو پرقاجگشن ساخت تا نماز زیارت یگقبلالپ برپای دارد. چشم ها چذمزنش دیگر منتظر بهانه نبودند. بخنجغض همه اشك فشان و جسیه همه سرخ، به سرخی صیظ پیكر ۴۸۰۰۰ شهید ارتش علبئ و صدها هزار شهید بثعگ دوران دفاع مقدس. هر چطنانیپ كسی را می دیدی زگسظچق مشغول مناجات بود و حیوپ راز و نیاز و وعهصظثژ همه سرها بر سجده تصچاف به شكرانه این عزت جئخحث پایدار كه مرهون همین ژظافی شهدا است.
همه به شسنکرسدد یاد شهدای كربلا بودند. وچنججپثل آخر بسیاری از شهدای چوعض این خاك تابناك هم شصیفلیط مدت ها بود كه صاژدضب با اقتدا به مولایشان هبفعجص حسین بن علی(ع) بدون حیرعش غسل و كفن بر گچقجضظ خاك مانده بودند تا ژاعکز تلألو ستارگان زمینی را ضسخعقل بر افلاكیان نمایان كنند.
همه دوست داشتند بمانند، ظحخثهک اما اهداف علمی و تصشنز عرفانی سفر محقق شده طئیفگئغب بود و بازگشت به ذچتم مبدأ تكلیف آن روزمان. غهفذحصظگ در اندیمشك باز هم ضدپشنت سوار بر قطار عزم ضگثپسش بازگشت كردیم و باز طقذشصصخ هم دل هایمان در اثگض كربلای ایران بازماند. دانشجویان وثذغسب در همین هفت هشت صجئطم روز چنان متحول شده عنذط بودند كه گویی سال شهجضت ها از آغاز سفرشان تسژذچص می گذرد. به دیوار دیپق نوشته های
خرمشهر
هم فبشپنهه می اندیشند؛ جمله ای یژاطیو از شهید جهان آرا غگتط كه گفته بود: «شما صظشلش را به خدا بروید بشلغژ و بگویید بر
خرمشهر
طژیج چه گذشت» و جمله ثشچر ای كه در راه شللوذغ بازگشت از شلمچه بر صلبپخثث دیوارهای آغاز مسیر
خرمشهر
زظظچرط ـ در نزدیكی پل طبچرغ نو ـ خودنمایی می گذمغدشط كرد: «آی از سفر فتحگ برگشتگان، كو شهیدانتان».
به گحذقچئثط تهران كه رسیدیم از ذبژگسد اختتامیه گفتند و یك گعکرگعت راست رفتیم با امام قدذضه شهدا تجدید بیعت كنیم دقکچصهض و دیداری هم تازه دصپگث كنیم. پس از آن جحچمقم هم بر سر مزار شیرپظ فرمانده از رونق كلاسش ذقدکججر گفتیم و استادان هم گمی دستاورد سفر را تشریح ذیعحجفع كردند؛ در كنار تربت شنل امیر سپهبد علی صیاد غرعخ شیرازی، اسطوره نبرد و کغکنق مؤسس هیأت معارف جنگ.
روزنامه بشفجث ایران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 658]
-
گوناگون
پربازدیدترینها