واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: علل و موجباتی كه سبب ركود و توقف و انحطاط و تأخر مسلمين شد...
http://www.iranika.ir/assets/mini.gif عنوان : علل و موجباتی كه سبب ركود و توقف و انحطاط و تأخر مسلمين شد...
علل و موجباتی كه سبب ركود و توقف و انحطاط و تأخر مسلمين شد ، چيست و ديگران چه گفته اند ؟
اين قسمت با توجه به گفته های ديگران ، اعم از مسلمان و غير مسلمان ، و توجه به موضوعات و مسائل و جرياناتی كه طبعا طرف اين احتمال هست ، در سه بخش كلی بايد بررسی شود :
- بخش اسلام
- بخش مسلمين
- بخش عوامل بيگانه هر يك از اين بخشها مشتمل بر موضوعات و مسائل متعددی است . مثلا در بخش اسلام ممكن است كسی برخی از افكار و معتقدات اسلامی را مؤثر در انحطاط مسلمين معرفی كند ، و ممكن است كسانی
سيستم اخلاقی اسلام را ضعيف و انحطاط آور بدانند ، ممكن هم هست افرادی قوانين اجتماعی اسلامی را عامل انحطاط مسلمين بخوانند .
اتفاقا ، هم پارهای از افكار و معتقدات اسلامی و هم برخی از مبانی اخلاق اسلامی و هم بعضی قوانين و مقررات اجتماعی اسلامی مورد اين اتهام واقع شدهاند .
همچنين در بخش مسلمين و بخش عوامل بيگانه ، فصلهای متعدد و گوناگونی است كه همه بايد مورد بررسی قرار گيرد .
در ميان افكار و معتقدات اسلامی ، مسائل ذيل مورد اين اتهام واقع شدهاند :
. 1 اعتقاد به سرنوشت و قضا و قدر
. 2 اعتقاد به آخرت و تحقير زندگی دنيا
. 3 شفاعت
. 4 تقيه
. 5 انتظار فرج از پنج مسأله بالا سه مسأله اول مشترك ميان شيعه و سنی است و دو مسأله آخر تقريبا از مختصات شيعه است .
گاهی گفته میشود سر انحطاط مسلمين اعتقاد عميقی است كه به سرنوشت و قضا و قدر دارند ، و گاهی گفته میشود اهتمام عظيم اسلام به امر آخرت و جهان ابدی و ناچيز شمردن زندگانی دنيا فكر مسلمين را از توجه جدی به مسائل زندگی منصرف كرده است ، و گاهی گفته میشود اعتقاد به شفاعت - كه در تمام ادوار تاريخ اسلامی ، اين اعتقاد وجود داشته است ( جز افراد معدودی و اخيرا دسته مخصوصی ) - مسلمانان را نسبت به گناهان كه فلسفه گناه بودن آنها تأثير سوء آنهاست در سعادت ، لاقيد كرده است و مسلمان با اتكای به شفاعت ، از هيچ رذيله و جرمی امتناع ندارد آنچه كه شيعه بالخصوص در افكارش متهم میشود ، يكی تقيه است و ديگر
انتظار فرج . در باب تقيه گفته میشود كه اولا درس دورويی و نفاق است ،
و ثانيا شيعه را ترسو و ضعيف و غير قادر بر مقابله با حوادث بار آورده
است . در باب انتظار فرج گفته میشود كه اين فكر و اين عقيده ، نيت هر
اصلاحی را از شيعه گرفته است و در حالی كه ساير ملل و اقوام در فكر اصلاح
كار خودند ، مردم شيعه منتظرند
" دستی از غيب برون آيد و كاری بكند " .
در اخلاق اسلامی عناصر زهد ، قناعت ، صبر ، رضا ، تسليم و توكل ، به
تأثير در انحطاط مسلمين متهم شدهاند .
از مقررات اسلامی آنچه به نظر میرسد لازم است از اين نظر بررسی شود ،
در درجه اول مسأله حكومت و توابع آن است كه به گمان عدهای ، اسلام
تكليف و وظيفه مسلمين را در اين مسأله مهم به طور كامل معين نكرده است
.
قوانين جزايی اسلام سالهاست كه مورد بیمهری واقع شده و بسياری از
كشورهای اسلامی به همين جهت قوانين جزايی خود را از جای ديگر اقتباس
كردهاند و كم و بيش كيفر عمل خود را ديده و میبينند . به هر حال ،
قوانين جزايی اسلام يكی از حلقات اين سلسله مباحث است .
در قوانين مدنی اسلام چيزهايی كه در عصر حاضر موجی عليه آنها برخاسته
يكی حقوق زن و ديگری قوانين اقتصادی اسلام در زمينه مالكيت و ارث و غيره
است .
محدوديتهايی كه اسلام در روابط مسلمان با غير مسلمان قرار داده است
مانند آنچه در باب نكاح مسلمان و غير مسلمان يا ذبيحه غير مسلم يا
نجاست كافر قائل شده است ، و به عبارت ديگر حقوق و وظايف بين الملل
اسلامی ، از موضوعاتی است كه عدهای را ناراحت كرده و اينها را عامل عقب
ماندگی خود از قافله تمدن محسوب .
میدارند .
اينهاست مجموع مسائلی كه در بخش اسلام از اين سلسله مباحث بايد درباره آنها تحقيق كافی به عمل آيد .
خوشبختانه زمينه مساعدی برای اين گونه تحقيقات وجود دارد و با روشن كردن اين مسائل است كه میتوان نيروی ايمان طبقه جوان و تحصيلكرده را تقويت كرد و شبهات را از ذهن آنها زدود .
پس از اين بخش ، نوبت بخش مسلمين است . در اين بخش ، توجه ما از اسلام به سوی مسلمين برمیگردد ، يعنی اسلام عامل انحطاط مسلمين نيست ، بلكه مسلمانان در اثر كوتاهی و انحراف از تعليمات اسلامی دچار انحطاط شدند ، و اين مسلماناناند كه مسؤول عقبماندگی خود میباشند .
در اين بخش نيز قسمتهای متعددی پيش میآيد ، زيرا اولا بايد نقطههای انحراف را مشخص كنيم ، آن چيزهايی كه از اسلام است و متروك شده و آن چيزهايی كه از اسلام نيست ولی در ميان مسلمين معمول است ، چه چيزهايی است ؟ و ثانيا بايد ببينيم عامه مسلمين مسؤول اين انحطاط اند يا خاصه آنها ؟ اسلام در ميان اعراب ظهور كرد و سپس ملل ديگری از ايرانی و هندی و قبطی و بربر و غيره در زير لوای اسلام درآمدند . هر يك از اين اقوام ، مليت و خصايص قومی و نژادی و تاريخی خاصی داشتند . بايد بررسی شود آيا همه اين ملل يا بعضی از آنها به واسطه خصايص و مميزات خاص قومی و نژادی كه لازمه طبيعت آنها بود ، اسلام را از مسير اصلی خود منحرف كردند ، به طوری كه مثلا اگر اسلام در ميان ملل ديگری غير از اين ملل - مانند ملل اروپايی - رفته بود ، امروز مسلمانی و مسلمانان سرنوشت ديگری داشتند ؟ يا عامه مسلمين در اين جهت تأثيری نداشتهاند و آنچه بر سر اسلام و مسلمين آمده است از طرف خاصه ، يعنی دو طبقه متنفذ در ميان مسلمين - حكمرانان و علمای دين - آمده است ؟ در بخش عوامل بيگانه جريانات زيادی است كه لازم است مورد توجه قرار بگيرد . از صدر اسلام همواره اسلام دشمنان سرسختی در خارج يا داخل خود داشته است . يهوديان و مسيحيان و مجوسيان و مانويان و زنادقهای كه در ميان مسلمين بودهاند ، غالبا بيكار نبوده ، و احيانا از پشت به اسلام خنجر زدهاند . بسياری از آنها در تحريف و قلب حقايق اسلامی به وسيله جعل و وضع احاديث يا ايجاد فرقهها و تفرقهها و لااقل در دامن زدن به اختلافات مسلمين تأثير زيادی داشتهاند .
در تاريخ اسلام حركتها و نهضتهای سياسی و دينی زيادی ديده میشود كه از طرف غير مسلمانان به منظور تضعيف يا محو اسلام پيدا شده است .
احيانا جهان اسلام مورد حمله سخت دشمن واقع شده است . جنگهای صليبی و همچنين حمله مغول نمونه بارز اين حملات است و هر يك از آنها تأثير فراوانی در انحطاط مسلمين داشتهاند . و از همه خطرناكتر ، استعمار غربی در قرون اخير است كه خون مسلمانان را مكيده و كمر مسلمانان را در زير فشار مظالم خود خم نموده است .
با توجه به آنچه در بالا گفته شد ، مجموع موضوعاتی كه لازم است در اين سلسله مباحث بحث شود ، به ترتيب ، موضوعات ذيل است :
. 1 عظمت و انحطاط مسلمين اين مبحث مقدمهای است برای ساير مباحث .
. 2 اسلام و مقتضيات زمان اين مبحث شامل دو قسمت است : قسمت اول مربوط به فلسفه تاريخ است ، در قسمت دوم كيفيت انطباق قوانين اسلامی با عوامل متغير زمان بيان میشود
. اين بحث نيز جنبه مقدمی و تمهيدی دارد .
. 3 سرنوشت و قضا و قدر رساله حاضر عهدهدار اين مبحث است .
. 4 اعتقاد به معاد و اثر آن در ترقی يا انحطاط اجتماع
. 5 شفاعت
. 6 تقيه
. 7 انتظار فرج
. 8 سيستم اخلاقی اسلام
. 9 حكومت از نظر اسلام
. 10 اقتصاد اسلامی
. 11 قوانين جزايی اسلام
. 12 حقوق زن در اسلام
. 13 قوانين بينالمللی اسلام
. 14 نقاط انحراف
. 15 جعل و تحريف و وضع حديث
. 16 اختلافات شيعه و سنی و اثر آن در انحطاط مسلمين
. 17 اشعريت و اعتزال
. 18 جمود و اجتهاد
. 19 فلسفه و تصوف
. 20 زمامداران جهان اسلام
. 21 روحانيت
. 22 فعاليتهای تخريبی اقليتها در جهان اسلام
. 23 شعوبيگری در جهان اسلام
. 24 جنگهای صليبی
. 25 سقوط اندلس
. 26 حمله مغول
. 27 استعمار
اينها مجموع موضوعاتی است كه از نظر اينجانب بايد جزء اين سلسله مباحث قرار گيرند . نه مدعی استقصا هستم و نه مدعی حسن ترتيب . ممكن است موضوعات ديگری باشد كه بايد در اين رديف قرار گيرد و از نظر من پنهان مانده باشد . اينجانب نه خود را قادر به بحث در تمام اين موضوعات میداند و نه به فرض قدرت ، چنين وقت و فرصتی را داراست .
برای بعضی از اين موضوعات كه از آن جمله است شمارههای 1 و 2 يادداشتهايی دارد و اميدوار است موفق گردد آنها را تنظيم كرده و هر چه زودتر در دسترس عموم بگذارد .
اگر فضلا و نويسندگان با ارزش ما بذل توجه بفرمايند و در هر يك از موضوعات نامبرده كه اطلاعات كافی دارند ، تحقيقی عالمانه به عمل آورند و آن را جزء اين سلسله مباحث قرار داده و مطلبی را كه اختيار فرمودهاند به اطلاع اين بنده برسانند ، موجب امتنان اينجانب خواهد بود .
نخستين روزی كه متوجه شدم غربيان اعتقاد به قضا و قدر را يكی از علل بلكه علت اصلی انحطاط مسلمين میدانند ، در حدود بيست سال پيش ، ايام طلبگی در حوزه علميه قم بود .
(ادامه این مطلب را می توانید در کتاب انسان و سرنوشت مطالعه نمایید)
منبع: صفحات 15 تا 21 کتاب انسان و سرنوشت
نویسنده : متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 190]