واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: انتظار دريافت مدل انتظارات طرح تحول اقتصادي
دكتر احمد يزدانپناهسياستگذاران اقتصادي براي حسن انجام وظايف خود محتاج آن هستند كه پيامدها و آثار اجراي تصميمات و تغييرات سياستهاي خود را براي دستيابي به اهداف از پيش تعيين شده بدانند.
براي مثال، پرسش اساسي در تصميمگيريهاي سياست پولي آن است كه نرخ بهره چقدر بايد تغيير كند تا ضمن ثبات قيمتها نرخ رشد اقتصادي كشور ايكس درصد بالا رود. برخلاف دنياي تئوريك، سياستگذاران بايد دنبال عدد و رقم باشند. آنها بايد برآوردي كمياز آثار نسبي اعمال سياستهاي گوناگون در دست داشته باشند. اين برآورد بر پايه مدلهاي آماري كه همبستگي ميان متغيرهاي اقتصادي را مدلسازي ميكنند، بهدست ميآيد. براي اين مهم كارشناسان اقتصادي بانكهاي مركزي با جمع آوري اطلاعات تاريخي (گذشته) و تحليل آنها براي سوالاتي چون «اگر ما نرخ بهره را از 10درصد به 12درصد بالا بريم، چه مقدار تورم كشور در دو سال آينده كاهش مييابد؟» پاسخ پيدا ميكنند.
امروزه برداشتهاي ساده از سياستهاي پيچيده پولي، مالي و اقتصادي كه موضوع محوري آن را انسانها ميسازند، همراه با فقدان درك علمياز پيامد آنها، ميتواند طرحهاي اصلاحات اقتصادي را با نتايج ناخواسته مواجهسازد و هزينههاي آشكار و پنهان آنها را بر منافعشان فزوني دهد. براي آنكه يك پيشبيني اقتصادي معتبر باشد، بايد از دادههايي استفاده شود كه مربوط به دورهاي از زمان گذشته باشند كه در آن دوره، بسته يا مجموعهاي منسجم و هماهنگ از سياستهايي در آنها اعمال شده باشد كه اكنون ميخواهيم ارزيابي كنيم! اگر چنين نباشد، نتايج كار بهطور جدي ما را گمراه ميسازد.
ميتوان با اشاره به يك مثال ورزشي نكته اصلي موضوع را شفافتر كرد. البته قبول داريم تمثيل حجت نيست و اگر براي گردش جريان سالم اعتبارات يا پول در كشور، گردش خون را مثال ميزنند، بايد مواظب اعتبار استدلالها بود. به هرحال فرض كنيد در بازيهاي فوتبال در المپيك در صورت تساوي دو تيم 5 پنالتي بايد زده شود، در صورتي كه درهمان بازي فوتبال در سطح قاره اي (آسيايي) با 3 پنالتي تكليف كار مشخص ميشود. در نتيجه، سومين پنالتي براي يك تيم فوتبال در بازيهاي آسيايي موقعيتي خاص دارد كه با شرايط المپيك قابل مقايسه نيست. احتياج به گفتن ندارد كه اگر كسي ميخواهد بهطور درست رفتارها را تحليل و پيشبيني نمايد، نبايد از دادههاي ضربه سوم تيم در بازيهاي آسيايي براي پيشبيني رفتار سومين ضربه تيم در بازيهاي المپيك استفاده كند.
در اواسط دهه 1970 اقتصاددان و نوبليست شهير «رابرت لوكاس» مشاهده كرد (مشاهده با ديدن فرق دارد) كه آنچه در مورد ورزش گفته شد، براي اقتصاد هم صادق است. به همان ترتيب كه تغيير قواعد بازي، استراتژي بازيكن را تغيير ميدهد، تغيير و اصلاح سياستهاي اقتصادي، كم و كيف تصميمگيريهاي مردم (خانوارها و بنگاهها) را دچار تغيير و تحول ميكند. براي مثال، هيچ اقتصادخوان آشنا با متدولوژي علمي كه با افتخار مدرك خود را گرفته است از دادههاي يك دوره زماني، وقتي كه رژيم نرخ ارز ثابت حاكم بوده براي مدلي كه براي توضيح و پيشبيني آثار سياستهاي نرخ بهره قرار است استفاده شود، ولي شرايط نظام نرخ ارز شناور در آن زمان حاكم است، استفاده نميكند. هيچ ابجد خوانده اقتصاد نبايد اطلاعات مربوط به دورهاي را كه بانك مركزي رشد پول را هدفگذاري نموده (گويا چند ماه پيش به اين هدفگذاري مقامات پولي اشاره كردند ولي ديگر حرفي از آن به ميان نيامد) و اجازه ميدهد نرخ بهره تغيير كند، براي پيشبيني و برآورد آثار انتقال هدفگذاري نرخ بهره استفاده نمايد. همانطور كه لوكاس توجه نموده و توجه ما را نيز بيشتر و بهتر متوجه موضوع كرده است، تصميمات اقتصادي و مالي مردم بر پايه انتظارات آنها از آينده شكل ميگيرد، كه از جمله مهمترين آنها پندار، گفتار و كردار سياستسازان و تصميمگيران كشور است. هر تغييري كه در رفتار سياستگذاران رخ دهد، انتظارات مردم را تغيير ميدهد و لذا رفتار آنها و ارتباط مشاهده شده بين متغيرهاي اقتصادي پديدههايي مثل بيكاري، تورم و سرمايهگذاريها را تغيير ميدهد. اين ايده در اقتصاد امروز به نام «انتقاد لوكاس» معروف شده است و در روش سياستگذاري اقتصادي و در ارائه توصيههاي سياستي چه به صورت بسته يا غير بسته تاثير عميق داشته است. حرف لوكاس اين است كه در سياستگذاريهاي خير خواهانه براي مردم، عوامل مهم ديگري نيز شرط است. از جمله آنكه در پيشبيني آثار تغييرات و تحولات در سياستها، سياستگذاران بايد چگونگي تغييرات رفتار اقتصادي مردم را در مواجهه با آن سياستها لحاظ كنند. لوكاس تاكيد فراوان دارد كه براي شناخت درست از آثار سياستهايي كه قبلا اعمال شدهاند و دولتها با نيت خير ميخواهند جسورانه آن را اجرا كنند سياستگذاران بايد و بايد به تئوريهاي اقتصادي كه به مدلسازي عكسالعمل مردم به تغييرات محيط پيرامون زندگي آنها در اثراعمال آن سياستها بر ميگردد، اتكا كنند و از كاربرد درست تئوريها پس از شناخت علمي آنها كه دو قدرت توضيحدهندگي و پيشبيني به كاربران آنها ميدهد، خود را بي نياز ندانند. يادم ميآيد در جلسهاي با كار گروه تحولات در نهاد رياستجمهوري قرار بر اين شد كه از كم و كيف مدلهاي پيشبيني انتظارات مردم براي طرح تحولات، دعوت شدگان را مطلعسازند و حتي پروژههايي تعريف شود. خدا ميبيند و شما شاهد باشيد كه تا حال برگي از مطالعات گفته شده دريافت نشده است. به قول عالي جناب سعدي كه به كم گويي و گزيده گويي شهره آفاق است:
مرا دو چشم براه و دوگوش بر پيغام
تو فارغي و به افسوس ميرود ايام
به هرحال مدل ارزيابي سياستها كه پيش نياز ارائه هر سياست اقتصادي است، قبل از اجرا و تحمل هزينهها معني پيدا ميكند و نوشدارو محسوب ميشود. به قول استاد ما نهادهاي نظارتي به ويژه مجلسها مسوولند كه درامر حياتي سياستگذاريهاي اجازه ندهند كه مجريان كالسكه را جلوي اسب ببندند و اصل تقدم پژوهش بر اجرا در عمل فراموش شود. به علاوه نمايندگان مردم در خانه ملت در حركت كالسكه يعني در اجراي آن سياستها نيز با نظارت صادقانه خود جان مسافران، يعني موكلان خود را بيمه كنند.
دوشنبه 11 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 130]