واضح آرشیو وب فارسی:قدس: خانم قهرمان زاده، مسؤول ايستگاه اول متروي چيتگر: عاشق هيجان هستم
* ناهيد جعفرپور كامي
جامعه شناسان معتقدند هر چه كشورها از جامعه سنتي به سوي جامعه مدرن حركت كنند، نقش زنان در فعاليتهاي اجتماعي
پررنگ تر مي شود.انقلاب اسلامي اين موقعيت را براي بانوان تحصيلكرده و متخصص ما ايجاد كرده است تا با بهره گيري از آموزه هاي ديني و حفظ ارزشهاي فردي و خانوادگي، درعرصه هاي گوناگون حضوري جدي و تأثيرگذار داشته باشند.
يكي ازاين عرصه ها، «مديريت شهري» است كه اكنون در تهران شاهد حضور مؤثر و فعال تعدادي از بانوان در بخشهاي مختلف آن هستيم.
به عنوان مثال، آيا مي دانيد مسؤوليت اداره يكي از ايستگاه هاي پر تردد متروي تهران در حال حاضر بر عهده يك بانوي متخصص است؟
آنچه مي خوانيد، گفتگوي ما با اين خانم مدير درعرصه فعاليت حمل و نقل شهري است.
***
خانم قهرمان زاده، مسؤول ايستگاه متروي چيتگر در خط تهران- كرج است.
وي از 23 سالگي و در سال 1365 به عنوان نقشه كش فني، كار خود را در مترو آغاز كرده و حدود 14 سال در اين دفتر به انجام امور محاسباتي و نقشه كشي مشغول بوده است.
خودش در اين زمينه اظهار مي دارد: «در واقع از زماني كه عمليات اجرايي متروي تهران آغاز شد، من وارد مترو شدم. پس از پايان كار ساخت و ساز، وقتي خط 5 تهران- كرج افتتاح شد به عنوان مسؤول ايستگاه طرشت كار خود را ادامه دادم.
در ضمن مسؤول ايستگاه نواب و دروازه دولت نيز بودم و پس از آن مسؤول ايستگاه اول متروي چيتگر شدم.
* عاشق هيجان هستم
قهرمان زاده معتقد است: ايستگاه چيتگر را به دليل شرايط خاصش قبول كردم، چون عاشق هيجان است.
وي در اين باره مي گويد: «ايستگاه چيتگر بسيار خاص است. از يك سو مسافران براي تفريح و حضور در طبيعت از ايستگاه استفاده مي كنند و از سوي ديگر، تماشاگران فوتبال براي رفتن به ورزشگاه از آن استفاده مي كنند. در نتيجه اين دو قشر مسافر، شرايط خاصي را به اين ايستگاه حاكم و البته كار ما را هم دشوار كرده اند، زيرا در روزهاي بازيهاي حساس حدود 200، 300 نيروي پليس را به كار مي گيريم، با اين حال چون عاشق هيجان هستم اين ايستگاه را انتخاب كرده ام.
شايد تصور كنيد كار كردن در مترو مي تواند براي يك خانم بسيار خسته كننده باشد. چون مجبور است در محيطي بسته صبح را به شب برساند، اما اين شغل هم جذابيتهاي خاص خودش را دارد، بخصوص براي يك خانم. درست است كه كار ما سرويس دهي يكسان دارد، اما اتفاقهاي خاصي در آن رخ مي دهد كه بسيار جذابش كرده است. همه ما به نوعي با مردم در ارتباط هستيم و به آنها خدمات ارائه مي دهيم، به همين خاطر كار، ما را سر حال مي آورد. خود من شخصاً در دفتر نمي نشينم، بلكه به مردم نزديك مي شوم و پاسخگوي آنها هستم.
خانم قهرمان زاده درباره نقش زن در جامعه مي گويد: گمان مي كنم هنوز نگرش جامعه به زنان بسته است. تصور مي كنند چون طرفشان خانم است نمي تواند از عهده مسؤوليتها بر بيايد در حالي كه برخي خانمها توانايي بالايي دارند و به نظر من بايد توانايي هاي آنها مورد قضاوت قرار بگيرد.
وي معتقد است: اگر خانمها بيشتر تلاش كنند بدون ترديد بهاي بيشتري به آنها داده مي شود. در مورد خود من هم بايد بگويم چنانچه زمينه آماده نمي شد و مديريت به من اعتماد نمي كرد نمي توانستم توانايي هايم را بروز دهم.قهرمان زاده به عنوان يكي از مديران ارشد مترو عقيده دارد در عرصه كار و مديريت تفاوتي بين خانمها و آقايان وجود ندارد. از همين رو بسياري از خانمها هستند كه توانايي هاي بيشتري نسبت به همكاران مرد خود دارند. اما چون به آنها اعتماد نشده، مسؤوليت ندارند.وي معتقد است: خانمها اگر از حواشي دور باشند مي توان بيشتر به آنها اعتماد كرد، اما برخي خانمها مسائل كوچك را بزرگ مي كنند و همين موضوع باعث مي شود، آنها را از جامعه دور كنند.
وي مي افزايد: خودم سعي دارم به جاي فكر كردن به مسائل بي ارزش، به مسائل اقتصادي كه من را به هدفم نزديكتر مي كند بينديشم. به طور مثال من مسائل خانه و كارم را از هم تفكيك كرده ام و در منزل، يك مادر و همسر و در محل كار، يك سرپرست هستم. مشكلات را به يكديگر ربط نمي دهم و بي خودي به برخي از مسائل نمي پردازم.
من معتقدم يك مدير بايد از توانايي نيروهاي خود به نحو احسن استفاده كند تا عصاي دستش باشند و اين كار با مهرباني ميسر مي شود. در ابتداي كار سعي كردم خودم در جريان امور قرار بگيرم، چون تصور مي كردم اگر نباشم كسي كار من را خوب انجام نمي دهد، اما وقتي به آنها اعتماد كردم هم دغدغه فكري ام كمتر شد و هم كارها سريع تر و بهتر انجام شود.
وي اضافه مي كند: از زماني كه كارم را شروع كردم وقتي قرار بود سمت بالاتري را بگيرم، خيلي ها مخالفت كردند، اما همان افراد وقتي كارم را ديدند با دست خودشان براي پست هاي بعدي به من مجوز دادند. گمان مي كنم به اين دليل كه هميشه با همكاران همراه بودم هيچ وقت از آنها فاصله نگرفتم تا جايي كه هر وقت جا به جا شدم، آنها جاي خودشان راتغيير دادند. من هم دوست داشتم آنها با من كار كنند.
وي ادامه مي دهد: البته به نظر من مديريت براي يك خانم كار دشواري است، زيرا هنوز تعريف مشخصي براي جايگاه خانمها در جامعه و خانه نداريم، به همين خاطر خانمها با مخالفت همسرانشان از كار كردن دوري مي كنند.
قهرمان زاده مي افزايد: همسر من همراه واقعي است، زماني كه خواستم پست بگيرم، با ايشان صحبت كردم و گفتم كه چه شرايطي دارم. به عنوان مثال گاهي اتفاق مي افتد كه ساعت 5 صبح سر كار باشم كه البته اتفاق هم افتاده، اما همسرم با اين موضوع كنار آمده، ولي هيچ وقت غذا نمي پزد و هميشه منتظر مي ماند تا به خانه بروم و غذا درست كنم! با وجود اين همسرم در پيشرفت من بسيار مؤثر بوده است.
وي در ادامه يادآور مي شود: زماني كه در ايستگاه دروازه دولت بودم چون ايستگاه تقاطعي است، اوايل كار بسياري از بازديد كنندگان را به اين ايستگاه مي آوردند. يك روز چند ميهمان خارجي به اين ايستگاه آمده بودند و من در حال توضيح دادن بودم. يكي از مسؤولان از مترجم خود پرسيد: اين خانم، چه كسي است كه توضيح مي دهد و مترجم گفت: ايشان مسؤول ايستگاه هستند. او بسيار تعجب كرد و گفت: تا به حال تصور مي كردم در ايران خانمها در اتاق در بسته هستند و گمان نمي كردم مديريت هم مي كنند.
وي اضافه مي كند: تبليغات آن قدر عليه خانمها زياد است كه نبايد تعجب كرد. مثلاً يك بار يك نماينده مجلس براي بازديد آمده بود، وقتي من توضيح مي دادم همان سؤال را كرد و بعد از اينكه متوجه شد من مسؤول ايستگاه هستم، گفت: پس شما خانم هم استخدام كرديد.
قهرمان زاده خاطر نشان مي كند: اميدوارم نگاه ها نسبت به جامعه زنها تغيير كند و خانمها بتوانند بيشتر توانايي هايشان را نشان دهند،زيرا بسياري را مي شناسم كه توانايي هاي زيادي در مديريت دارند، اما به خاطر نبود زمينه مناسب نتوانستند اين توانايي ها را بروز دهند.
يکشنبه 10 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 285]