واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان:
اظهارات يك راننده آژانس درباره سرنوشت پررمز و راز دختر 5 ساله، پليس و قاضی پرونده را با معمای پيچيدهای روبهرو كرد.
هم صدا:بازپرس و كارآگاهان جنایی تهران مأموریت یافتهاند در مورد سرنوشت دختر كوچولو تحقیق كنند.رسیدگی به این پرونده از اوایل پائیز 89 به دنبال شكایت زن 30 سالهای به نام «سحر» آغاز شد. وی به بازپرس دادسرای ناحیه 4 - رسالت - گفت: «آقای قاضی دختر 5 سالهام را فروختهاند و از همسر سابقم و مادرش به اتهام كودكآزاری و فروش فرزندم شكایت دارم.»وی درباره سرگذشت غمانگیز زندگی خود و دخترش گفت: «چهار سال قبل بشدت بیمار شدم. بنابراین به ناچار دختر شیرخواره ام را به مادرشوهرم سپرده و در بیمارستان بستری شدم. مدتی بعد و پس از بهبود راهی خانه شوهرم شدم اما در كمال ناباوری مرا به خانه راه نداد و بنای ناسازگاری گذاشت. بعد هم به بهانه بیماری طلاقم داد و مانع دیدار دخترم شد.
سرانجام پس از تحمل چند سال رنج و سختی، حكم قانونی حضانت دخترم را گرفته و همراه مأموری برای تحویل گرفتن بچه به خانه مادرشوهرم رفتیم اما او ادعا كرد كه در این سالها از نوهاش بیخبر بوده و اطلاعی از سرنوشت او ندارد. همسر سابقم نیز ادعاهای مادرش را تكرار كرد!از آنجا كه «كریم» در این سالها بیكار و بدون درآمد بوده احتمال میدهم او دختر كوچولویم را فروخته باشد.با این وجود بازپرس پرونده پس از تحقیقات به دلیل اینكه شاكی نتوانست دلایل و مدارك كافی درباره ادعایش ارائه دهد، قرار منع تعقیب صادر و پرونده را مختومه كرد اما با اعتراض زن جوان، رسیدگی به این شكایت در دستور كار شعبه 1085 دادگاه عمومی تهران قرار گرفت. قاضی «حمید عبدالمنافی» - رئیس دادگاه - نیز پس از بررسی مدارك شاكی دستور احضار متهمان و تحقیق از شهود را صادر كرد.در ادامه بررسیها قاضی پرونده، همسر سابق شاكی و مادرش را احضار كرد.
«كریم» با تكذیب ادعاهای همسر سابقش گفت: او قصد اخاذی از مرا دارد و تكلیف بچه هنگام طلاق روشن شده و او را به مادرش سپرده اند اما به دلیل اینكه حاضر نشدم بقیه عمرم را صرف مراقبت از زنی بیمار نمایم او قصد انتقامجویی دارد.زن جوان كه با شنیدن این اظهارات برآشفته شده بود گفت: در آن روزها، شرایط روحی بدی داشتم و وقتی قرار شد دختر شیرخوارهام را به مادرشوهرم بسپارم، از آژانس محله، خودرویی كرایه كردم تا جگرگوشهام را صحیح و سالم به مادربزرگش برساند. حالا هم امیدوارم با تحقیق از مسئولان و راننده آژانس خودرو بتوانید درستی اظهاراتم را بررسی كنید.بدین ترتیب قاضی پرونده به گروهی از مأموران كلانتری مأموریت داد تا با راهنمایی شاكی به محل زندگی قبلی وی بروند و از آژانس مورد نظر تحقیق كنند. پس از شناسایی راننده آژانس، مرد راننده به مأموران گفت: خیلی خوب به خاطر دارم كه آن روز این زن - اشاره به شاكی - با گریه و ناراحتی نوزاد دختر را به من سپرد.
در بین راه هم وقتی بچه گریه كرد شیشه شیر را كه مادرش آماده كرده بود از ساك كوچكش درآوردم و لحظهای توقف كرده و دخترك را آرام كردم. اما بچه دائم سرش را به اطراف میچرخاند كه حس كردم در جستوجوی مادرش است. آن روز پس از جدایی مادر و كودك آنقدر نگران و به هم ریخته بودم كه تا شب این صحنه در نظرم بود و توان كاركردن نداشتم.
وقتی بچه را تحویل مادرشوهر این زن دادم، از او رسید نگرفتم چون انتظار چنین پیشامدی را نداشتم اما حاضرم قسم بخورم كه امانت را به سلامت به مقصد رساندم.به دنبال اظهارات افشاگرانه راننده آژانس، قاضی پرونده قرار مجرمیت مادرشوهر را به اتهام مخفی كردن كودك 5 ساله صادر كرد اما به دلیل آنكه هیچ اطلاعی از سرنوشت دخترك در دست نیست، پرونده به دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد تا بازپرس و كارآگاهان جنایی پس از تحقیقات فنی - تخصصی از معمای ناپدیدشدن مرموز دخترك رازگشایی نمایند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 109]