واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: يادداشت وارده/ در نقد سخنان آقاي الهام با «ذخيرة انقلاب»، «مدارا» هم نشد چه رسد به «مروّت»!
خبرگزاري انتخاب : جناب آقاي دكتر الهام! بايد بپذيرند كه اينگونه سخن گفتن از سخنگو و وزير دادگستري دولت عدالت محور، در مورد فناوري هسته اي و به نحو زيركانه، به نفع دولت نهم مصادره كردنِِِ آن، كه از ره آوردهاي بيست و چندساله و از افتخارات نظام است، زيبنده نيست.
بر اساس گزارشي كه چندي پيش(22/5/87) روزنامة خراسان آن را منتشر كرد، رييس مجلس خبرگان و رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام در جمع فعالان اقتصادي خراسان رضوي فرمودند: «مدت مداراي مجمع تشخيص با دولت نهم در زمينة نظارت بر اجراي سياستهاي اصل 44 قانون اساسي به پايان رسيده است.»
آيت الله هاشمي رفسنجاني به نقل از رهبري گفت: «معظم له در ابتداي فعاليت دولت نهم از ما خواستند مدتي با اين دولت مدارا كنيم.»
وي همچنين بيان داشته : «هميشه گفتهايم در مورد اجراي اصل ٤٤ از قانون فاصله داريم.»
و اخيراً به دنبال اين سخنان هاشمي رفسنجاني، آقاي دكتر الهام، سخنگوي دولت نهم طي يادداشتي كه در روزنامة دولتي ايران با عنوان «مروت و مدارا» منتشر شد، نسبت به سخنان ايشان واكنش نشان داده، نوشتند:
]«سخن اخير آقاي هاشمي رفسنجاني ، اين بيت حافظ را تداعي مي كند:
آسايش دوگيتي تفسير اين دوحرف است
با دوستان «مروّت» با دشمنان «مدارا»
بر اين پايه به نظر مي رسد آقاي هاشمي، اعترافي جالب نموده اند و آن اين كه نگاهشان به دولت آقاي احمدي نژاد، نگاه به دشمن بوده است و به خاطر آسايش خود، «مدارا» پيشه كرده اند و اينك به سمت توبه از اين مدارا، تمايل يافته اند!»[
آقاي الهام، سپس تأمل در چند نكته را ضروري شمرده و پرسش هايي را بدينگونه مطرح كرده اند:
]1. دشمني با دولت آقاي احمدي نژاد بر چه پاية اعتقادي و سياسي مبتني است و بر محور كدام مصلحت نظام استوار است طبيعي است كه امام جمعه موقت و رييس مجلس مجتهدان (خبرگان) براي رفتار خود بايد حجت شرعي داشته باشند؟!
به دنبال اين پرسشِ، جا دارد ابتدا مروري بر سخنان آقاي دكتر الهام، وزير محترم «داد گستري!» و همسر ايشان خانم رجبي در بارة آقاي هاشمي رفسنجاني، كه بوي دشمني و خصومت مي دهد داشته باشيم و آنگاه ما نيز در برابر هر پرسش، از ايشان پرسشي را طرح كنيم.
ايشان در سال 86 به¬مناسبت سالروزسوم تير/ در مسجد اميرالمؤمنين قم فرمودند:
]در دوران سازندگي، ثروت اندوزي، دنيا گرايي، بي توجهي به جامعه و فقر كولاك ميكرد! [
و نيز در پايان مراسم «آژير خطر در نيويورك» كه از سوي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شاهد، در مهدية اين دانشگاه برگزار گرديده بود، در پاسخ دانشجويي كه اظهار كرد: «آقاي هاشمي ميگويد خطر جدي است...» چنين گفت:
]متأسفانه برخي براي اينكه عظمت جمهوري اسلامي ايران در ساية رهبري و مردم و تدبير رييس جمهور شكل نگيرد و ايران منفعل شده و لذت¬ها به كام مردم خوش نيايد، با اينگونه ادبيات ميخواهند افكار عمومي را متوحّش كنند![
اكنون پرسش ما از جناب ايشان اين است كه اين اظهارات شما در آن روزها، بر چه پاية اعتقادي و سياسي مبتني و بر محور كدام مصلحت دولت استوار بود؟! بديهي است سخنگوي دولت و وزير دادگستري و ديگر اعضاي دولت نهم و حاميان آن نيز، براي چنين اظهاراتي بايد حجت شرعي داشته باشند.
آقاي الهام پرسيده اند:
]2. آيا اين نگاه با جهت گيري رهبر انقلاب يكي است گوينده پايان دهنده به روش مدارا، رئيس مجلس خبرگان رهبري است و توجه به همگوني مباني او با مباني رهبري، موضوع بسيار مهمي است كه نمي توان از كنار آن گذشت. اگر مباني يكي است، اين همه تفاوت از چه روست اگر تا اين حد متفاوت است، خبرگان را چه خواهد شد؟
در اينجا پرسش ما هم اين است: آيا نگاه شما و دوستانتان، با جهت گيري رهبري يكي است؟ كافي است سخنان خود را در كنار سخنان رهبر انقلاب كه در پايان دولت آقاي هاشمي، خطاب به ايشان ودولتش فرمودند، بگذاريد و مقايسه اي داشته باشيد و تفاوت نگاه ها را دريابيد و ببينيد كه در دولت سازندگي فقر كولاك مي كرد يا كشور با 51 درصد كسر بودجه و ذخيرة صفر ارزي حقيقتاً بازسازي شد؟! لطفاً با دقت بخوانيد:
«من فراموش نمي كنم، روزهاي بعد از جنگ در آن جلسهاي كه به دستور امام تشكيل شد، چند نفري براي طرح خطوط اصلي بازسازي كشور نشستيم؛ به نظر خودمان آرزوهاي بزرگي را در آن نوشتهها آورديم، بحث كرديم و تصور نموديم، كه ان شاءاللَّه در طول چندين سال انجام گيرد. آنچه در اين هشت سال رياست جمهوري شما اتفاق افتاده، از آنچه كه آن روز ما آرزو داشتيم، بيشتر است و حقيقتاً كشور بازسازي شد.» (مرداد 1376) WWW.Khamenei.ir
آقاي دكتر! در پرسش سوم خود آورده ايد:
]3. اگر اين سخنان نه از سوي رييس مجمع تشخيص و رييس مجلس خبرگان و امام جمعة موقت، كه از سوي يك رقيب انتخاباتي است، تفكيك اين جايگاه ها از يكديگر و تفكيك شخصيت واحد و قبول اعتبارات مختلف براي يك فرد را بايد قائل شويم. در آن صورت آيا چنين تفكيك شخصيتي با عدالت كه لازمه دو حوزه خبرويت اجتهادي مجلس برگزينندة رهبري و خطيب جمعه است، مغاير نخواهد بود؟
اكنون از ايشان مي پرسيم:
اگر اين سخنان نه از سوي سخنگوي دولت مهرورز و منادي عدالت و وزير دادگستر، كه از سوي يك مخالف و رقيب است، تفكيك اين جايگاه ها از يكديگر و تفكيك شخصيت واحد و قبول اعتبارات مختلف براي يك فرد را بايد قائل شويم. در آن صورت آيا چنين تفكيك شخصيتي با عدالت كه لازمة دو حوزة «دادگستري» و سخنگويي دولت جمهوري اسلامي است، مغاير نخواهد بود؟
برادر عزيز و گرامي، جناب آقاي الهام از آقاي هاشمي پرسيده اند:
4. چرا مدارا، آيا مدارا براي:
] ايستادگي در برابر زورگويي هاي استكباري و تبديل كشور به يك قدرت برخوردار از فناوري هسته اي، تبديل تعهدات غيرقانوني و تركمانچاي گونه به عزت و اقتدار؟![
جناب آقاي دكتر الهام! بايد بپذيرند كه اينگونه سخن گفتن از سخنگو و وزير دادگستري دولت عدالت محور، در مورد فناوري هسته اي و به نحو زيركانه، به نفع دولت نهم مصادره كردنِِِ آن، كه از ره آوردهاي بيست و چندساله و از افتخارات نظام است، زيبنده نيست.
و افزوده اند: آيا مدارا براي: ]افشاي پديده دروغين هلوكاست و جهاني شدن ترديد در مباني غرب ساخته براي توجيه ايجاد رژيم اشغالگر قدس؟[
در اينجا نيز بايد به ايشان خاطر نشان كنيم: زماني كه زبان ما نمي چرخيد نام فلسطين را ادا كنيم، آيت الله هاشمي رفسنجاني در دوران طاغوتِ شكنجه گر و حامي سرسخت اسرائيل، به اردن سفر مي كند و از آقاي اكرم زعيتر نويسندة كتاب سرگذشت فلسطين مجوز ترجمة آن را مي گيرد و به فارسي بر مي گرداند و بدينوسيله نخستين كتاب در شناسايي ملت و سرزمين فلسطين را در ايران منتشر مي كند و به خاطر آن، بارها سخت ترين شكنجه را متحمّل مي شود.
آقاي الهام افشاي پديدة هلوكاست را از ويژگي ها و از افتخارات دولت نهم شمرده اند، اكنون براي برخي اين پرسش مطرح است (بدون داوري در مورد نتايج اين اظهارات) كه چرا مسألة هلوكاست از دستور كار دولت نهم خارج شده و ديگر در محافل عمومي طرحش نمي كنند و حتي در برخي مواضع چرخش ايجاد شده؟!
به بقية كاركردها كه آقاي الهام شمرده اند، نمي پردازيم چرا كه هم از حوصلة افراد خارج است همه را بخوانند و هم كم و بيش همه از واقعيت¬ ها آگاهند و خود مورد به مورد تفسيرش مي كنند.
در پايان از باب مشت نمونة خروار، به دو بند از نوشته ها و به تعبير بهتر، فحش نامه هاي خانم رجبي (يا خانم الهام) در مورد آيت الله هاشمي رفسنجاني اشاره مي كنيم تا معلوم شود كه نگاه آيت الله هاشمي رفسنجاني به دولت نهم با دشمني است يا با مروت و مدارا و بزرگواري؟! و اگر ضعف ها و كاستي ها را متذكر مي شوند، تنها از سر دلسوزي به نظام مقدسي است كه با بهاي سنگين به دست آمده است؟
پيشا پيش از رياست محترم مجلس خبرگان و مجمع تشخيص مصلحت نظام به خاطر نقل مطالب و تعبيرهاي عاري از ادب صاحب قلم، پوزش مي طلبيم:
]واقعيت آن است كه هاشمي رفسنجاني، سردمدار معركه ديكتاتوري، «حزبگرايي»، «خويشاوندسالاري»، «رانتخواري»، «تحريفگري در مباني قرآني»، «حريمشكني اصول و ارزشهاي انقلاب»، «دروغپردازي تاريخي تا مرز نسبت دادن مطالب واهي به حضرت امام سلامالله عليه» و «خودكامگي و مردمستيزي» بوده و هست...
هاشمي پس از شكست مفتضحانه و اخراج از سوي مردم دينمدار و انقلابي در انتخابات نهم، عنان از كف داده است. «ولايت فقيه را مطرود» ميخواند، با «ولايت اميرمؤمنان عليهالسلام» درگير ميشود، «قرآن جديد» نازل ميكند و در آن «حق الهي حكومت» را به «مردم» وا ميگذارد و آيات «جهاد» و «شهادت» و «مبارزه با فتنه» را حذف مينمايد، و اين يعني يك «فتنهگري كامل و بدعتگزارانه آخرالزماني» و نمونههايي از رذالتهاي سياسي! [
( فاطمه رجبي/ دوشنبه 4 تير 1386)
ع- وارسته
اخبار مرتبط
------------
انتقاد الهام از آيت الله رفسنجاني
چهارشنبه 6 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 244]