واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: جهان - كاخ سفيد به دنبال متحدي محبوب
جهان - كاخ سفيد به دنبال متحدي محبوب
سارا معصومي:وداع پرويز مشرف رئيسجمهوري سابق پاكستان از قدرت شايد توفيقي اجباري براي مخالفان و منتقدان ژنرال در داخل كشور بود اما كاخ سفيد بازنده اصلي اين ميدان بود؛ بازيگري كه 9 سال بازي مقابل پرويز مشرف را به خوبي آموخته و البته دستاوردهاي بسياري را از آن خود كرده بود. هر چند كاندوليزا رايس وزير امور خارجه ايالات متحده پس از اعلام خبر استعفاي ژنرال همچنان از موضع قدرت سخن گفته و اعلام كرد كه كاخ سفيد مدافع روند دموكراتيك انتقال قدرت در پاكستان و هر كشور ديگري است اما ناگفته پيداست كه ايالات متحده شايد تنها كشوري بود كه در پشت پرده بر از دست دادن شريك و متحد خود در منطقه گريست.
با گذشت يك هفته از آن دوشنبهاي كه مشرف با كت و شلوار و نه در يونيفورم نظامي در تلويزيون ملي پاكستان حاضر شد و استعفاي خود را اعلام كرد، كاخ سفيد اين واقعيت را پذيرفته است كه ژنرال هم به خيل طرفداراني پيوسته است كه رابطه حسنه با ايالات متحده را بر منافع و خواست ملي ترجيح ميدهند. اكنون دغدغه ايالات متحده براي يافتن متحدي ديگر و البته مانند مشرف وفادار پررنگتر شده است. . وظيفه كاخ سفيد اما دشوارتر شده است. واشنگتن نه تنها بايد به دنبال روي كار آوردن جانشيني باشد كه بتواند به خوبي از عهده مبارزه با طالبان بر آيد بلكه بايد متحدي هم براي خود در منطقه دست و پا كند؛ متحدي مانند مشرف رام و مطيع. مشرف كه پس از 9 سال تكيه زدن بر كرسي رياستجمهوري كشورش سرانجام از بيم استيضاح وادار به واگذاري قدرت شد، از نخستين لحظه روي كار آمدن تابع فرامين كاخ سفيد بود، مردي كه يك لحظه كركرههاي مغازه خوشخدمتي به آمريكا را پايين نكشيد.
بيش از يك سال از حضور مشرف در قدرت گذشته بود كه انتخابات رياستجمهوري در ايالات متحده برگزار و جورج بوش جمهوريخواه روي كار آمد. در طول اين مدت و پس از حمله تروريستي به مراكز تجاري در واشنگتن، مشرف به جامه رهبري در آمد كه لحظهاي فرامين ايالات متحده مبني بر مبارزه با تروريست در مناطق قبيلهاي را به دست فراموشي نسپرد. مبارزه با القاعده و دستگيري مظنونان به همكاري با اين سازمان از شام شب نيز بر مشرف واجبتر بود. در نهايت شايد تلاشهاي مشرف دستاورد دلخواه كاخ سفيد را در بر نداشت اما مشرف در حقيقت نقش اهرم فشار كاخ سفيد در منطقه را بازي كرد. مشرف به حمايت نظامي از اهداف ايالات متحده در منطقه پرداخت و كاخ سفيد هم در تجهيز ارتش اين كشور سنگ تمام گذاشت.
حالا كه مشرف روزهاي بازنشستگي اجباري را تجربه ميكند، كاخ سفيد در خصوص حمايت از گزينههاي مدنظر براي جانشيني او دچار ترديد شده است. البته ترديد بهترين واژه براي سردرگمي است كه شخص بوش در اين شرايط به آن مبتلاست. در حقيقت بوش بيشتر در جدالي عجيب دست و پنجه نرم ميكند. كاخ سفيد به دنبال فردي است كه امروز از او حمايت كند و البته در آينده پاسخ اين حمايت را با خوش خدمتي بدهد.
چهار روز پس از وداع مشرف از قدرت، مخالفان او به صحنه آمده و در نخستين گام بزرگترين حزب اين كشور به رهبري آصف علي زرداري رهبر خود را براي احراز پست رياستجمهوري كانديدا كرد. پيشبينيها حاكي از پيروزي احتمالي زرداري در انتخابات ششم سپتامبر است. حضور زرداري در قدرت او را تبديل به متحد نه چندان مطمئن كاخ سفيد در پاكستان ميكند. هنوز براي قضاوت در خصوص تبحر زرداري در ادراه كشوري پرجمعيت مانند پاكستان و البته تعهد او به آرمانهاي كاخ سفيد - مبني بر مبارزه 24 ساعته با افراطيون- بسيار زود است.
در طول چهار ماه گذشته زرداري تمام توان خود را براي خارج كردن مشرف از گردونه قدرت متمركز كرده است. حال كه اين آرزو به تحقق پيوسته است هم دغدغه زرداري و همراهانش يافتن جانشيني براي اوست. در حال حاضر دولت ائتلافي به تنها امري كه توجه ندارد، اداره كشور است. اقتصاد پاكستان بسيار متزلزل بوده و طالبان هم با استفاده از درگير بودن سياسيون به امور انتخاباتي، صحنه را براي بازگشت فاتحانه مهيا ميكنند. از تمامي اين دغدغهها كه بگذريم اقدامات مشرف در يك سال اخير تبعاتي در برداشته است كه دولت ائتلافي در حال ترميم آن است. 60 قاضي از ديوان عالي اخراج شدهاند و روند بررسي بازگشت آنها به ديوان آغاز شده است. نواز شريف كه رياست كميته ائتلافي و حزب مسلم ليگ را بر عهده دارد، يك هفته به زرداري فرصت داده است تا در خصوص بازگشت قضات اخراج شده اقدام كند.
نواز شريف در مصاحبهاي كوتاه اعلام كرد كه متن اين قطعنامه بايد تا اواخر هفته مهيا و در اختيار پارلمان قرار بگيرد. شريف تهديد كرده است كه در صورت عدمتحقق اين امر از دولت ائتلافي خارج خواهد شد. شرايط سياسي در پاكستان، آمريكاييها را به اين يقين رسانده است كه پاكستان در حال حاضر روزهاي خلأ رهبري را پشت سر ميگذارد. البته از بد ماجرا اين روزها همزمان شده است با جان گرفتن دوباره طالبان. دغدغه آمريكاييها در حال حاضر تنها به غيبت رئيسجمهور محدود نميشود. تا ماه نوامبر كه فرماندهي ارتش در اختيار پرويز مشرف بود خيال كاخ سفيد از همكاري همهجانبه ارتش با فرامين پنتاگون هم جمع بود. با واگذاري فرماندهي ارتش و روي كار آمدن اشفق كياني به عنوان فرمانده ارتش در حال حاضر ميزان همكاري او با كاخ سفيد هم بر پيچيدگي اوضاع افزوده است. به نظر ميرسد كه كياني بسيار كمتر از مشرف دغدغه مبارزه با طالبان را دارد.
كياني در پشت پرده و بيصدا به دنبال احياي آبروي ارتش است كه در روزهاي حضور مشرف در قدرت بر باد رفت. جلب اطمينان مردمي به ارتش از جمله اولويتهاي كياني است. مشرف در طول سالهاي حضور در قدرت، ارتش را بيش از اندازه وارد عرصه سياسي كرده و همين امر موجبات نارضايتي پاكستانيها را فراهم كرده است. در اين مرحله نيز آغشته كردن دستان ارتش به خون طالبان، دردي از دردهاي كياني را درمان نميكند. هر چند از نقطه نظري ديگر در صورت خروج نيروهاي آمريكايي از افغانستان، حضور طالبان در مناطق مرزي در حقيقت ابزاري در خدمت ارتش پاكستان براي تاثيرگذاري بر سياست كلان منطقه است. در عرصه سياسي مثلث مخالفان ژنرال، زرداري، شريف و نخست وزير يوسف رضا گيلاني تمايل چنداني به تبديل شدن به عروسك ايالات متحده در پاكستان ندارند. گيلاني در سفر ماه گذشته خود به ايالات متحده نتوانست آنطور كه بايد و شايد ابهت يك نخست وزير را نه در خفا و نه در محافل عمومي حفظ كند. در گفتوگوهاي خصوصي با جورج بوش، تنها جملهاي كه گيلاني براي مقابله با طالبان در برابر بوش به كار برد اين بود كه: بهتر است آمريكا و پاكستان دوشادوش هم عمل كنند.
نواز شريف در دهه 1990 كه بر كرسي نخست وزيري پاكستان تكيه زده بود، روابط حسنه و قابل قبولي با بيل كلينتون رئيسجمهوري وقت داشت. اما در حال حاضر واشنگتن او را به نزديكي بيش از اندازه به مواضع اسلامگرايان محافظه كار متهم ميكند.
اين حقيقت كه شريف در داخل پاكستان به دليل مخالفت با مشرف، چهرهاي محبوب است، نميتواند بر تغيير نگاه منفي كاخ سفيد نسبت به او تاثيري داشته باشد. در حال حاضر تنها گزينه نسبتا مناسب براي كاخ سفيد، زرداري است؛ همسر نخست وزير سابق و فقيد پاكستان بينظير بوتو. زرداري در انتخابات شركت نكرد و تجربه كار دولتي هم در چنته ندارد اما در حقيقت گرداننده بزرگترين بلوك سياسي در پارلمان است. او قدرت پشت سر نخست وزير بوده و به باور بسياري تصميمهاي روزمره گيلاني هم توسط زرداري اتخاذ يا بررسي ميشود. البته آقاي زرداري همچنان در باور بسياري همان مفسد اقتصادي است كه پس از بازگشت به پاكستان هم دوستان و آشناياني را كه روزهايي به اتهام فساد در زندان گذراندهاند بر مسند قدرت ميگذارد.
اتهامات گذشته زرداري او را تبديل به چهرهاي نه چندان محبوب در پاكستان كرده است. هر چند مرگ تراژيك بينظير بوتو نگاه سياسي معطوف شده به زرداري را تلطيف كرد. در كاخ سفيد اما، بوش به چشم خريدار به زرداري نگاه ميكند؛ مردي كه ميتواند نقش حامي منافع كاخ سفيد را كم و بيش اجرا كند. اگر زرداري بتواند در عمل هم همان مرد قدرتمند پشت پرده باشد، شايد ايالات متحده هم بتواند باز روي او به عنوان حامي هميشه حي و حاضر خود حساب كند.
دوشنبه 4 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]