واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ - شهرام شکیبا بیخ انتخابات که میشود بازار رونق میگیرد. آنها که وضعشان بهتر است و دستشان به جایی بند، میخرند. آنها که کسبشان ضعیفتر بوده اجاره میکنند، روزنامه و روزنامهنگار را. محسن رضایی کسبش ضعیف بوده اجاره کرده و احمدینژاد خریده، کروبی هم خریده، البته احمدینژاد خودش نخریده، داده برایش بخرند. فرهنگ آشتی میخواندم. تیتر یکش این بود: «محسن رضایی از احمدینژاد پیشی گرفت» اول فکر کردم خود «پیشی» را گرفته اما دیدم اینها با هم رقیبتر از آن هستند که «گربه» به هم هدیه بدهند. عینکم را زدم، دیدم روی تیتر نوشته: «ثبتنام رضایی ساعت 11 صبح، احمدینژاد 18 بعدازظهر». اگر بناست این جوری حساب کنیم که آن بابا شاپو بهسره که زخم قمه داشت و در ستاد آواز میخواند که از هر دوشان پیشی گرفته.عیبی ندارد که کسی یک چیزهایی بگوید که دل صاحب مال خوش شود، ولی نه به این درشتی. احتمالاً در روزهایآتی در روزنامه اجارهای این جملات را خواهیم دید: 1- تیتر اصلی: رضایی از همه جلو زد روتیتر: خیابان بند آمده بود، رضایی از پیادهرو رفت 2- تیتر اصلی: رضایی بیشترین طرفدار را دارد روتیتر: در میان اعضای خانواده در مقایسه با باجناقش 3- تیتر اصلی: رضایی بالاترین رأی را آورد روتیتر: در انتخابات انجمن اولیا و مربیان بچهها فقط امیدوارم محصولی با دیدن این تیترها باز هم نتیجه نگیرد که روزنامهها مثل اسرائیلیها تیتر زدهاند چون در نظر ایشان روزنامهها دو دستهاند: الف - روزنامههایی که تیتر اصلیشان تعریف از ریاست است. ب - روزنامههای اسرائیلی که لابد خون بچههای بیگناه غزه به گردن آنهاست، چون میگویند وضع اقتصادی خراب است. یکی از همین روزنامههای نوع الف به نام وطن امروز هم جوگیر شده بود و بالای عکس تمامقد احمدینژاد نوشته بود: «رئیسجمهور آمد» که البته منظورش رئیسجمهور فعلی برای ثبتنام دوره بعد بود. خدا ما را دوست داردمدتی است به این فکر میکنم که خدا به شدت ما را دوست دارد. خداوند گفته است «انالله یحب التوابین». تواب، صیغه مبالغه است. یعنی بسیار توبه کننده، لذا خداوند متعال خیلی ما را دوست دارد. چون از صبح تا شب در حال اظهار ندامت و توبهایم و دائم میگوییم: «این چه غلطی بود کردم؟»، «این چه اشتباهی بود»؟، «دیگه یه همچین کاری نمیکنم»، «فقط خدا نجاتم بده» و ... کلاً زندگی ما با استعفا و توبه همراه است. زن میگیریم، از فردایش ذکر لبمان «این چه غلطی بود» و این چه... میشود. ماشین لیزینگ میخریم دائمالذکر استغفار میشویم. بچهدار میشویم همینطور است. وارد سیاست میشویم همین وضع را داریم و قس علی هذا. خدا عاقبت ما را به خیر کند و ضمناً به طور کلی ما را بیامرزد. خاطرات کودکیکروبی گفته: «وقتی من بسیجی بودم، سردار جعفری یک کودک بود». 1- آیا کروبی دروغ هم میگوید؟ 2- آقای کروبی بچگیهای همه را یادش میآید؟ 3- باتوجه به سن سردار جعفری، کروبی از سال 42 بسیجی بوده؟ 4- کروبی بدجوری بیاعصاب است؟ 5- سردار جعفری حدوداً 26 سال سن دارد؟ 6- با این اعصابی که کروبی دارد، بعد از انتخابات چه میشود و چه میکند؟ 7- به نظر شما اظهارنظر بعدی کروبی چیست؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]