واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: اقتصاد - دبير انجمن نساجي: بيچاره شديم
اقتصاد - دبير انجمن نساجي: بيچاره شديم
قطع برق براي كارخانههاي نساجي كه بيشتر آنها ژنراتور ندارند و هزينه سنگين تامين ژنراتور را هم نميتوانند بپردازند، خسارتهاي سنگيني در پي داشته است. با جمشيد بصيري، دبير انجمن نساجي درباره معضلات ناشي از قطع روزانه برق به گفتوگو پرداختهايم.
قطع برق كه از ابتداي تيرماه امسال به صورت روزانه رخ ميدهد، توليد كارخانههاي نساجي را تا چه حد متاثر كرده است؟
خيلي از كارخانههاي نساجي ژنراتور ندارند تا در صورت قطع برق، خط توليد را سرپا نگه دارند و آن دسته از كارخانهها هم كه ژنراتور دارند با معضل تامين سوخت مواجهند. از اين رو قطع برق گذشته از اثرات سوء اقتصادي كه دارد، توانسته است، صنعت نساجي را در دوماه اخير به حالت نيمهفلج درآورد.
كدام دسته از كارخانههاي نساجي از قطع برق بيشتر آسيب ميبينند؟
كارخانههاي ذوبريس. موادي كه در اين كارخانهها با برق گرم ميشود و به حالت ذوب درميآيد، به محض قطع برق سفت ميشود و تمام لولهها و سوراخها را ميگيرد. حساسيت درجه ذوب اين مواد به قدري بالا است كه حتي چشمك زدن برق هم خط توليد را با چالش مواجه ميكند چه رسد به قطع چندساعته برق. از اين رو نساجان ذوبريس براي هر قطع برق متحمل ميليونها تومان هزينه ميشوند. در عين حال به علت تغيير ولتاژ برق در قبل و بعد از وصل برق تمام ماشينهاي مدرن كارخانههاي نساجي كه به وسيله كامپيوتر فعالند، از كار افتاده و ميسوزند. قطع برق در اين دو ماهه خسارت سنگيني را به نساجان تحميل كرده، آن هم در حاليكه پيامد تحريمهاي بينالمللي، امكان خريد مجدد بسياري از اين دستگاهها هم وجود ندارد.
به جز ايجاد وقفه خطوط توليد، قطع برق چه آثار سوء يا هزينههاي ديگري در توليد كارخانههاي نساجي ايجاد كرده است؟
زمانيكه برق قطع ميشود، نيروي كار بيكار ميماند و از اين جهت دچار زيان ميشويم. از سوي ديگر تصور كنيد وقتي سالني 10 هزار متري ناگهان تاريك ميشود چه فجايعي ممكن است به وقوع بپيوندد. در مجموع ميتوان گفت از جهت بازار فروش، نيروي انساني، قطعات و ميزان راندمان با لطمات شديدي مواجه شدهايم. ميزان اين لطمات در كارخانههاي ذوبريسي مانند پلياكريل ايران، الياف پارسيلون و... به مراتب بيشتر است.
كداميك از اين چالشها پرهزينهتر و دردسرسازتر بوده است؟
خرابي دستگاهها و قطعات يدكي كه تامين آن هم به علت تحريم ممكن نيست، پراهميتترين خسارت ناشي از قطع برق است. در عين حال طرح توجيهي كارخانهها بر اساس پيك سرعت دستگاههاي نوشته شده و هنگاميكه دستگاهها چند ساعت ميخوابد، كارخانه از برنامه توليد، بسيار عقب ميماند. اما با وجود تمام اين شرايط سخت و زيانآور، هيچكدام از مسوولان دولتي پاسخگوي زيانهاي واردشده به صنايع نيستند. در حاليكه اگر ما صنعتگران در پرداخت پول برق كمي دير كنيم، دولت برقمان را قطع ميكند، اين يعني بيعدالتي و سنخيتي با حكومتي كه بر پايه عدل به وجود آمده، ندارد.
آيا با وزارتخانههاي مرتبط وارد مذاكره هم شدهايد؟
ساليان سال است كه بر سر مسائل مختلف مربوط به برق با وزارتخانههاي مرتبط مذاكره ميكنيم و بينتيجه است. سالها بر سر اينكه برق ايران از لحاظ نوسان، برق كثيفي است، و ماشينهاي ما را از انتفاع خارج ميكند، مذاكره ميكرديم تا دولتمردان فكري به حال اين معضل كنند. اما حالا كه وضع بدتر هم شده و روزي چند ساعت قطع برق داريم، تمام اينها در حالي صورت ميگيرد كه دولت درصدد است قيمت برق را آزاد كند. با گرانتر شدن قيمت برق هم صنعت نساجي كاملا نابود ميشود. به نظر ميرسد دولتمردان تنها به فكر فروش نفت هستند و وقعي به صنعت و معضلاتش نمينهند.
ارزش خسارت وارده به صنايع نساجي ناشي از قطع برق چقدر است؟
هنوز نتوانستهايم اين خسارت را برآورد كنيم.
يکشنبه 3 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]