احترام به پدر و مادر : دل مشغولیهای روزمره

واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین:
و قضی ربک ألا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین اخسنا اما یبلغن عنک الکبر اخد هما اوکلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریما(23)
و خدای تو حکم فرموده که جز او هیچ کس را نپرستیدو درباره ی پدر و مادر نیکویی کنید و چنان چه هر دو یا یکی از آن ها پیر و سالخورده شوندزنهار کلمه ای که رنجیده خاطر شوند مگویید و کمترین آزار به آن ها مرسانید و با ایشان با اکرام و احترام سخن گویید(23)

تو همسایگی ما یه خانم سالخورده ای هست که پارسال همسرش رو از دست داد . مامانم میگه نشسته بود از بچه هاش شکایت میکرد و گریه میکرد . میگفت پسر بزرگش گفته که من هیچ نیازی به ارث و میراث ندارم فقط دلم میخواد مال و اموال پراکنده بشه و تو رو هوا بمونی
وقتی شنیدم اینو لم سوخت بغض کردم

شده تا حالا با پدر مادرامون بحثمون بشه صدامون رو ببریم بالا ولی خدا نکنه روزی برسه که باعث شکسته شدن دلشون و چشم ها اشک الودشون بشیم

رفتاري در شأن والدين سالخورده

با پشت سر گذاشتن دوران جواني، ميانسالي و ورود به مرحله پيري بسياري از عادات و رفتارهاي افراد تغيير مي كنند. اين تغييرات مي تواند از دل نازكي و زودرنجي تا پرتوقعي و بداخلاقي را دربر گيرد. شيوه برخورد مناسب با سالمندان زماني مشكل تر مي شود كه آنها پدر و مادر باشند. در اين صورت فرزندان احساس مسئوليت مي كنند و از طرفي بايد علاوه بر رسيدگي به امورزندگي خود، نيازهاي والدين و شخصيت جديد آنها را نيز مدنظر داشته باشند.

جبران زحمات پدر ومادر
شيوه رفتار با والدين در سن پيري و ارتباط فرزندان با آنها تا حد زيادي به شرايط خانوادگي سال هاي قبل و حتي تا دوران كودكي برمي گردد. در مواردي كه فرزندان هميشه از محبت پدر و مادر برخوردار بوده اند و احساس خلا عاطفي نمي كنند، خود رامديون آنها دانسته و با مهرباني و احساس قدرشناسي سعي مي كنند تا هر كاري كه از دستشان برمي آيد، براي آنها انجام دهند. اما در خانواده هايي كه فرزندان هميشه از بدرفتاري هاي جسمي و روحي رنج برده اند و در جو خانه فقط تنبيه، سرزنش، ناراحتي و بي توجهي حاكم بوده است، وابستگي عاطفي چندان قوي با والدين ندارند و يا اينكه خيلي كم به آنها ابراز محبت مي كنند. به عبارت بهتر، آنها نمي توانند عشق و علاقه اي را كه دريافت نكرده اند، تقديم كنند و در واقع قادر به انجام آن نيستند، چون هيچ وقت، چيزي ردر اين زمينه ياد نگرفته اند. اين گروه از فرزندان از طرف ديگر از نوعي فشار اجتماعي شديد نيز رنج مي برند كه بايد والدين را دوست داشت و به كارهاي آنها رسيدگي كرد، صرف نظر از اينكه نوع رفتار آنها چگونه بوده است. اين فشار اجتماعي يك نوع احساس گناه را در آنها به وجود مي آورد و اين حس را منتقل مي كند كه: حالا كه آنها پير شده اند و گذشته ها گذشته، تو مي تواني ناراحتي ها را فراموش كني و آنها را ببخشي، به هر حال آنها پدر ومادرت هستند و به تو اميد دارند. گاه چنين فرزنداني كه حالا خود به سن ميانسالي رسيده اند، اظهار مي كنند كه ممكن است شما فكر كنيد كه من پسر بد يا دختر بدي هستم، اما...»

زندگي كردن والدين سالخورده با فرزندان
معمولا خانم هاي تنها، مطلقه، بيوه يا مجرد پدر و مادر را پيش خود مي آورند و با آنها زندگي مي كنند. در اين حالت آنها بي آنكه كم و بيش توجه داشته باشند، كمتر احساس تنهايي مي كنند. مشكل معمولا زماني رخ مي دهد كه اين خانم ها به مشكلات جسمي و روحي كه ممكن است در آينده به وجود آيد و مسئوليتي كه در قبال آنها دارند چندان توجه ندارند.
همچنين بسياري از فرزندان ترجيح مي دهند والدينشان با آنها زندگي كنند؛ زيرا از اينكه پدر يا مادر را به خانه سالمندان بسپارند احساس گناه مي كنند و تصور خوبي از اين مراكز ندارند. در برخي موارد هم ناتوانايي مالي باعث مي شود كه والدين را پيش خود نگه دارند. در اين صورت صرف هزينه هاي زندگي و نگهداري از آنها بسيار كمتر از خانه هاي سالمندان مي شود.اما بايد گفت كه حضور پدر بزرگ يا مادربزرگ در شرايطي كه فرزندشان همسر و بچه دارد كمي مشكل مي شود و گاه كشمكش هاي غيرقابل تحمل و جرو بحث بين آنها شكل مي گيرد. متاسفانه در برخي خانواده ها، رابطه زن و شوهر به خاطر نگهداري از پدر و مادر دچار مشكل شده و يا اينكه خود فرزند به خاطر تحمل همه مشكلات پس از مدتي بيمار و ناتوان مي شود.
اگر تصميم مي گيريم كه يكي از والدين با ما زندگي كند، بايد توجه داشته باشيم كه همه چيز مسلم و قطعي نيست. بهتر است در ابتدا شرايط زندگي و رفتارهاي هر يك از اعضاي خانواده را براي او توضيح دهيم تا بعدا دچار مشكل نشويم و احساس نكنيم كه در دام افتاده ايم، زيرا در غير اين صورت ممكن است از كسي كه واقعا دوستش داريم، متنفر شويم.

علاقه والد سالخورده به زندگي با فرزندش و عدم امكان براي او
موضوعي كه در غالب موارد مشكل آفرين مي شود اين است كه ما تسليم ناراحتي و تهديدهاي پدر ومادر مي شويم. در اين صورت پدر يا مادر مرتب مي گويد كه «تو هر روز به ديدن من نمي آيي» يا «براي رسيدگي به كارهايم وقت كافي نمي گذاري.» بسيار مهم است كه فرزند نيز موقعيت شخصي خودش را هم در نظر بگيرد. اگر به اين ويژگي هاي فردي احترام نگذاريم، در نهايت شرايطي پيش خواهد آمد كه نه به نفع والدين است و نه به نفع فرزند. اگر پدر يا مادر از نظر عقلي سالم است مي توان شرايط قبول نكردن درخواست او را برايش توضيح داد. از طرف ديگر هميشه حدود احترام را حفظ كنيد. تهديد و ناراحتي هاي او را قبول نكنيد. حتي زماني كه شنيده مي شود اگر به حرفم گوش نكني خودم را مي كشم، حتما نظر يك پزشك را جويا شويد تا بدانيد كه دچار اختلالات افسردگي نباشد. در غير اين صورت او هم فرد عاقلي است و بايد شرايط نزديكانش را درك كند. به عبارت كلي تر سالخوردگي يك فرد به اين معنا نيست كه نبايد هيچ وقت با او مخالفت كرد و محدوديت هايي قائل شد.

آيا امكان دارد كه به سنين پيري رسيد اما بداخلاق و پرتوقع نشد؟
اگر از سنين جواني به فكر باشيم كه دوران سالخوردگي خوبي داشته باشيم، مي توانيم اقدامات پيشگيرانه اي را درنظر بگيريم و كارهايي انجام دهيم كه مانع از بروز برخي ناراحتي هايي شود كه درآينده مشكلات وابستگي به ديگران را درپي دارد. حتي در مورد بيماري آلزايمر كه جزء مشكل ترين و رايج ترين مسائل دوران پيري است نيز فاكتورهاي محافظي وجود دارد كه مي توان آنها را فعال كرد. به بيان كلي تر، ما مي توانيم خود را ازنظر روحي براي دوران پيري آماده كنيم. بسيار خوب است كه در طول زندگي گاه از برخي چيزها چشم بپوشيم، ياد بگيريم كه ناراحتي ها را فراموش كنيم، وقت بگذاريم تا با مسائل ناپايدار، زندگي كنيم و مرتب از خود درمورد مفهوم زندگي سؤال كنيم. اگر خاطرات خوب زيادي در ذهن داشته و روح خود را پرورش دهيم، بسيار بهتر دوران سالخوردگي را سپري مي كنيم. اگر ياد بگيريم كه مي شود برخي شكست ها را از جنبه هاي ديگر زندگي جبران كرد، در اين صورت وقتي قادر به انجام كاري نباشيم، راحت تر زندگي را ادامه مي دهيم. اين برنامه كلي است كه همه ما بايد به آن توجه داشته باشيم.

علت نداشتن نگرش مثبت به دوران سالخوردگي
درجامعه ما تصورات عمومي راجع به دوران سالخوردگي كه معمولا نيز اشتباه و منفي هستند علت اين امر شناخته مي شوند. اين طرز فكر جمعي تاثير مهمي نيز برتصورات فردي ما دارد.«پيرشدن اصلا خوب نيست، خدا كند هيچ وقت به پيري نرسيم، وقتي پير مي شويم كسي دوستمان ندارد، ديگر به هيچ دردي نمي خوريم و...» از جمله مهم ترين تصورات منفي در مورد دوران كهنسالي است. از آنجا كه اين حرف ها درهمه جا شنيده مي شود به ما نيز منتقل مي شود و اگر آنها را باور كنيم،ممكن است تصويري كه از خود انتظار داريم با آن مطابقت پيدا كند.
از طرف ديگر، امروزه سن اميد به زندگي افزايش پيدا كرده است و به همين دليل براي زندگي مطلوب نياز به الگو داريم؛ اين درحالي است كه كسي مدلي نشان نمي دهد. تابلوي پيري را معمولا پنهان مي كنيم گويي فقط مايه تاسف است و هيچ چيز قابل ذكري ندارد.
اگر عقيده داشته باشيم كه اين دوران مي تواند بسيار گرانبها و غني باشد، آنگاه نگاه ما نيز تغيير مي كند. همان طوركه افراد سالمندي هستند كه بسيار شاد زندگي مي كنند. حتي بسياري فكر مي كنند كه دوراني استثنايي است. با اين حال كساني هم كه ناراضيند، زيادند. به عنوان آخرين نكته توصيه مي شود كه با سالمنداني كه روحيه مثبت دارند تعامل داشته باشيد تا شما هم بتوانيد زيبايي هاي اين مرحله را بشناسيد.

مريم سادات كاظمي

نمیدونم عزیزم
من اونایی رو میگم که پیر و سالخورده شدند و بعضیاشون هم همدمشون رو از دست دادند تو این موقعیت نباید تنهاشون گذاشت یا اذیتشون کرد ٰ نباید نیش و کنایه بهشون زد ٰ نباید از خونه بیرونشون کرد
چرا یه پسری که خودش دوماد داره بیاد به مادر بگه من ارث نمیخوام فقط میخوام تو الاخون والاخون بشی
اونم مادره یه عمر زحمتش رو کشیده....
من خودم مادر نیستم ولی میدونم یه مادر و پدر وقتی بچشون به دنیا میاد دیگه راحتی قبل رو ندارند فکرشون کارشون همش برا اونه
نمیدونم چی بگم
از خدا میخوام منو اینطوری امتحان نکنه
منم تا حالا اتفاق افتاده که اذیتشون کنم ولی قصدم این نبوده و الان واقعا از بضی رفتارام ناراحتم
از خدا میخوام منو اینطوری امتحان نکنه

آیشن نوشته است:
تو همسایگی ما یه خانم سالخورده ای هست که پارسال همسرش رو از دست داد . مامانم میگه نشسته بود از بچه هاش شکایت میکرد و گریه میکرد . میگفت پسر بزرگش گفته که من هیچ نیازی به ارث و میراث ندارم فقط دلم میخواد مال و اموال پراکنده بشه و تو رو هوا بمونی وقتی شنیدم اینو لم سوخت بغض کردم

واااااااااا یعنی چی؟؟؟؟؟ به مامانش اینو گفته؟ چرا آخه؟؟؟؟

نمیدونم مریم جون خدا عالمه

عجب!!!!!! یکم چشم و رو هم خوبه به خدا. چه آدمایی پیدا می شن. مطمئن باش خیر و برکت از زندگیش می ره

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]

[مشاهده در: www.ashpazonline.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 427]