واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آسیای میانه و قفقاز - مردی که نه سال تمام بر مسند قدرت در پاکستان نشسته بود، خود را تنها گزینه برای نجات وطنش می داند هربار سخن از حمایت از تروریسم به میان می آید، نام پاکستان در راس کشورهای حامی آن قرار می گیرد.نخستین روزهای سال 2011 میلادی، ساعات چندان خوشی برای دولت مرکزی در اسلام آباد نبود. اواسط هفته گذشته بود که همگان گمان می کردند دولت آصف علی زرداری می رود تا سقوط آزاد را تجربه کند. دومین حزب بزرگ و مطرح در پاکستان از ساختار ائتلاف حاکم بیرون کشید. بیست و چهار ساعت پس از این حادثه بود که میانه روترین سیاستمدار پاکی که فرماندهی ایالت پنجاب را بر عهده داشت، توسط یکی از محافظان خود به قتل رسید.بنابراین اندک جای تعجبی ندارد که در پاکستان برخی حسرت روزهای ریاست جمهوری پروزی مشرف را می خورند. مردی که نه سال سکاندار حکومت در پاکستان بود و البته از سال 2009 میلادی هم در تبعید خودخواسته در لندن به سر می برد. رئیس جمهوری نظامی پوش پاکستان همچنان به بازگشت به قدرت فکر می کند. وی پیش از این هم وعده داده بود که با رهبری حزبی سیاسی به وطن بازخواهد گشت و برای شرکت در انتخابات آتی کاندید خواهد شد. فارین پالیسی در گفتگو با مشرف از وی در خصوص سودای بازگشت به قدرت سوال کرد. یک بار در سخنان خود تاکید کردید که رئیس دولت در پاکستان بودن، سخت ترین کار دنیاست. اما اخیرا اعلام کرده اید که به قدرت بازخواهید گشت. چرا؟ درست مانند معرفی راه فرعی دیگری به مردم در پاکستان است. در حال حاضر مردم پاکستان میان دو گزینه گرفتار شده اند: حزب حاکم یا همان حزب مردم و حزب متعلق به نخست وزیر سابق نواز شریف. هر دو این احزاب هم برای مردم خسته کننده هستند و البته برنامه ای هم در چنته ندارند.من نواز شریف را رهبری می دانم بسیار تا بسیار نزدیک به طالبان. وی با این گروه در ارتباط نزدیک است . وی دو بار در گذشته امتحان خود را پس داده و هر دو بار هم شکست خورده است. چرا باید مردم در پاکستان به وی برای بار سوم فرصتی دیگر بدهند؟ حزب جدید من در حقیقت گزینه سومی را مقابل مردم پاکستان قرار می دهد. این حزب امیدی جدید برای اعمال تغییرات در پاکستان است . ناامیدی که این روزها در مردم پاکستان دیده می شود، بسیار خطرناک است. کشور از نوعی خلا رهبری رنج می برد. چرا مردمی که در آخرین روزهای حضور شما در ریاست جمهوری از شما دلخوشی نداشند، باز باید به شما اطمینان کنند؟ من در روزهای بسیار سختی زمام قدرت را در پاکستان در دست گرفتم. مردم به دنبال تغییری شایسته بودند. تا سال 2007 میلادی، نرخ محبوبیت من بسیار بالا بود. در این شرایط هم که پاکستان باز روزهای سختی را پشت سرمی گذارد میل مردم به بازگشت من بیشتر شده است. پاکستانی ها این روزها سختی معیشت را با تمام وجود احساس می کنند. قیمت اجناس سیر صعودی خود را طی کرده است. من همین امروز هم که به وطن بازگردم حداقل کمپینی خواهم داشت با 350 هزار عضو. تابستان گذشته بود که شما ادعا کردید که پاکستان برای مبارزه با ترور هرآنچه را که در چنته داشت، در طبق اخلاص گذاشت. این بدان معنااست که آصف علی زرداری در این روند سنگ تمام گذاشت؟ به باور من پاکستان تمام این موفقیت را مدیون، ارتش است. این ارتش است که مستقیما در روند مبارزه با ترور ، القاعده و طالبان دخالت دارد. این ارتش است که 2500 سرباز خود را در این مسیر از دست داده است. بنابراین ما تمام این موفقیت ها را مدیون ارتش و نیروهای امنیتی هستیم. اگر سوال شما این است که آیا ما در این نبرد باخته ایم یا برنده شده ایم؟ باید اذعان کنم که باختی در کار نبوده است.در شرایطی که از خود مقاومت نشان دهیم هم باز شکست نخواهیم خورد. ارتش باید با تجهیزات بیشتری تا سر مسلح شود. ارتش ما در حال حاضر با القاعده و طالبان به شکل مستقیم در تماس است . ارتش هم باید مراقب مرزهای غربی برای مهار شبه نظامیان باشد و هم شرق را چهارچشمی مراقبت کند چرا که در شرق هم ما هندوستان و ازار و اذیت هایش را داریم.ما سرویس های اطلاعاتی پاکستان را هم نمی توانیم مقصر بدانیم چرا که این نهاد هم برای مبارزه با ترور 250 کشته داده است. چه نصیحتی برای باراک اوباما در جبهه مبارزه در پاکستان و افغانستان دارید؟ من مخالف سرسخت تعیین ضرب الاجل زمانی برای خروج از افغانستان هستم. ابتدا باید در این کشور دولتی قانونی و قدرتمند روی کاربیاید. بنابراین من با ایده وی برای خروج از افغانستان در سال 2011 میلادی کاملا مخالف هستم. اگر امریکایی ها ناگهان در تابستان 2011 بار و بنه خود را جمع کنند و بروند، ما با مشکلات فراوانی در منطقه روبه رو خواهیم شد. این حرکت می تواند منجر به بی ثباتی در منطقه شود.اعلام ضرب الاجل زمانی برای خروج از افغانستان اشتباه بود چرا که طالبان از هم اکنون خود را برای قدرت ورزی مهیا می کنند. زمان در حال حاضر در اختیار طالبان است. آنها پنهان شده و خود را برای خروج ناگهانی در سال 2011 میلادی مهیا می کنند. آمریکا در افغانستان چه باید بکند؟ آمریکا و ناتو باید در افغانستان از خود خویشتن داری نشان دهند و البته دولتی قانونی و قدرتمند را در افغانستان به روی کار بیاورند. حامد کرزی اما بهترین گزینه در اختیار ما نیست. ما باید پشتوها را که طالبان در آنها ریشه دارند به حاشیه برانیم.باید پشتوها را از طالبان دور کرده و به آنها در قدرت و حکومت جایگاهی بدهیم. باید با چهره های میانه رو طالبان وارد مصالحه و معامله شویم. من در سال های 2001 و 2003 بر لزوم ارتباط گیری با طالبان تاکید کردم و این در حالی است که دولت افغانستان و کاخ سفید این روزها به فکر این مساله به عنوان تنها راهکار موجود افتاده است . اگر باز هم به عنوان رئیس جمهور به پاکستان بازگردید، برای مهار تروریسم چه می کنید؟ ما باید ازاهرم های سه گانه ارتش، سیاسیون و اقتصاد برای مهار طالبان استفاده کنیم. باید مردمی را که به هر امیدی به طالبان نزدیک شده اند از این طایفه دور کنیم. در گذشته ما فکر می کردیم که باید اندک اندک منطقه را از باورهای سنتی دور کنیم و نقش دولت را پر رنگ تر از گذشته کنیم. در آن زمان هم از دولت های محلی، منطقه ای و در نهایت مرکزی سخن می گفتیم. اما نیاز جامعه امروز بسیار متفاوت تر است. باید همان قدرت های طایفه ای و قومی را روی کار بیاوریم تا اسبابی باشند برای مهار طالبان و شبه نظامیان. اگر یازدهم سپتامبری در کار نبود، شاید عقل سلیم حکم می کرد که طایفه ها و قبایل توسط انتخابات به حاشیه رانده شوند. اما اکنون با یازدهم سپتامبری که بر صفحه تقویم ها حک شده است، همگان به دنبال استفاده از همین قبایل و باورهای سنتی برای به حاشیه راندن تندروی ها هستند. ریشه کنی بیسوادی بخصوص در میان زنان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است . باید مناطق دورافتاده پاکستان را به مرکز متصل کرد.باید به پاکی ها مجال داد تا اوضاع را در پاکستان تحت کنترل خود بگیرند و آمریکایی ها مسئولیت تامین امنیت در افغانستان را عهده دار باشند . در این سالها همواره هراتفاقی در افغانستان رخ داده است، پاکی ها مسبب آن اعلام شده اند. چرا؟ چرا مشکلات امنیتی در مرز مشترک را به نیروهای خارجی حاضر در منطقه نسبت نمی دهید؟ چرا در مناقشه میان دو کشور همواره و همواره ، پاکی ها مقصر هستند و نه افغان ها. اگر این گناه پاکستان است که نمی تواند القاعده و طالبان را متوقف کند، پس افغانستان ، ایالات متحده و نیروهای غربی حاضر در منطقه هم به همان اندازعه در این مسیر مقصر هستند. 4846فارین پالیسی هفتم ژانویه / ترجمه: سارا معصومی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 579]