واضح آرشیو وب فارسی:سياست روز: زماني براي امضاي استعفاء
مهدي رجبي- چند ماه قبل فيلم پريسا بخت آور بر پرده سينماها نقش بسته بود. كاري به فيلم نداريم. حرف من ديالوگ پيرمردي است كه در فيلم بيان ميشود.
حالا به نظر شما رقمي بالغ بر 30 ميليارد تومان براي توريستهاي المپيك از نوع كدام بيتالمال است؟ با اين رقم چه اتفاقات بزرگي ميشد در ورزش ايران رخ دهد؟
تجربه يا مدال
آقاي عليآبادي ميگويد: ما ركوردهاي خودمان را ميدانيم و در المپيك فقط انتظار كسب 3 مدال داشتيم. يكي مدال رضازاده كه به المپيك نرفت. يكي سوريان و ديگري احسان حدادي.
به اين اسمها دقت كنيد، كمي هم مكث بد نيست: حميد سوريان، فردين معصومي، رضا يزداني، ميثم مصطفي جوكار، رضا نادريان، احسان حدادي، مسعود حاجي آخوند زاده،آرش ميراسماعيلي و... به نظر شما اين اسامي هر كدام پتانسيل ايستادن بر سكو را نداشتند؟
به نظر شما به جز سوريان و حدادي هيچ كدام از اين ورزشكاران امكان كسب مدال را نداشتند؟ آقاي رئيس ورزش ميگويد:
اين جملات واقعا جاي تامل دارد. آقايان خيلي راحت همه چيز را فراموش ميكنند. تا قبل از شروع المپيك از بزرگ تا كوچك ورزش اين مملكت تعداد مدالهاي ايران را چرتكه ميانداختند اما حالا ميدان المپيك محلي براي كسب تجربه شده است. براي كسب تجربه بالغ بر 30 ميليارد تومان هزينه ميكنيم ، در شرايطي كه اگر اين ميزان هزينه، صرف ورزش همگاني ميشد يا در جهت افزايش سرانه ورزش خرج ميشد نتيجهاي بهتر داشت. در ضمن نه مردم واهالي ورزش دچار سرشكستگي ميشدند و نه نياز به توجيه مسئولان بود.
ضمن اينكه مديران ورزش فراموش كردهاند المپيك براي رشتههايي چون جودو، كشتي آزاد و فرنگي و تكواندو و پرتاب ديسك جايي براي كسب تجربه نيست. به اين اميد رفتيم كه كسب نتيجه را داشته باشيم.
اگر افشين نوروزي در پينگ پنگ، اگر رودكي در جودو، اگر رشيد شريفي و... جوان هاي ديگر درالمپيك به جايي نرسيدند، فداي سرشان، كسب تجربه نوش جانشان. اماميراسماعيلي، فردين معصومي، سوريان، حدادي و... بزرگترهاي كاروان به اندازه يك كتاب تجربه داشتند، اما وقتي در ميدان المپيك حاضر شدند از هر آماتوري آماتورتر ظاهر شدند.
به راستي المپيك براي ما ميدان تجربه نبود، جايي بود كه سردمداران ورزش و روساي فدراسيونها وعده كسب مدالهاي رنگارنگ و بهتر از 4 سال قبل را ميدادند، اما حالا وعده سرخرمن 4 سال بعد و المپيك جديد را در گوشمان نجوا ميكنند. اين نهايت بياحترامي به حافظه مردم واهالي ورزش است.
چرا ورزش ايران همواره در پي كسب تجربه است؟ چرا در هر رويداد مهم بين المللي كه ظاهر مي شويم فقط به كسب تجربه قناعت مي كنيم.مطمئنا چهار سال بعد هر كه بر مسند ورزش ايران تكيه زده باشد پس از ناكامي احتمالي در لندن مي گويد براي المپيك 2016 كسب تجربه كرديم و گويي اين دور تسلسل همچنان ادامه خواهد داشت.
به نظر شما 30 ميليارد تومان ( كه قطعا بيش از اين است) براي كسب تجربه زياد نبود؟ اگر اين هزينه در زيرساخت ها و امكانات ورزش هاي مختلف در نقاط مختلف كشور هزينه مي شد قطعا نتيجه اي غير قابل قياس با اين ناكامي يا به قول شما كسب تجربه بزرگ داشت.
حداقل بدهي به مردم
اينكه غرور مليمان خدشهدار شد را هم فراموش ميكنيم. اما شما احساس نميكنيد كه چيزي به اين مردم بدهكاريد؟!
هفته قبل سايت رسمي فيفا در يك اشتباه سهوي نام تيم پيروزي را از جدول ليگ ايران حذف كرده بود اما خيلي زود با ارسال نامه به فدراسيون فوتبال ايران و همين طور باشگاه پيروزي پوزش طلبيده بودند.
اشتباه آنها در دنياي مجازي بود و خيلي زود (كمتر از 24 ساعت) جبران شده اما آنها بيشتر از اشتباهشان عذرخواهي كردند.
اما ما طي اين يكي دو هفته در حسرت يك عذرخواهي خشك و خالي سوختيم. انگار هيچ كس مقصر نبود و يا شايد ناكام المپيك بيست ونهم ما نبوديم.
حرف آخر
چند سال پيش وقتي تيم استقلال به خاطر سهل انگاري مسئولانش از ليگ قهرمانان آسيا بازماند، قرار بود عوامل اين ناكامي از صحنه ورزش ايران حذف شوند. اما تقريبا همه آنها يك به يك و به مرور برگشتند و آب ازآب تكان نخورد. حالا ما در المپيك پكن يك ناكام بزرگ لقب گرفته ايم كه به هيچ عنوان نميتوان بر روي نام آنها كه در اين شكست سهمي داشته اند ماله كشيد. حالا ما ماندهايم كه عوامل اين ناكامي بايد چه كنند؟ و درست آنكه مردم بايد با آنها چه كنند؟ راستي بيت المال يعني چه؟
شنبه 2 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سياست روز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]