واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: اگر به زندگي آدمهاي دور و اطرافمان دقت کنيم متوجه اين موضوع مي شويم که تعداد مردهايي که در اصطلاح به آنها «زن ...» هستند ، نسبت به گذشته رو به افزايش است، مخصوصاً در شهرهاي بزرگ. اين روزها کمتر خانواده اي پيدا مي شود که اقتدار و ابهت مردهاي قديمي در آن وجود داشته باشد. بعضي ها معتقدند دليل اين امر رشد آگاهي و شعور اجتماعي زنان در شهرهاست که باعث مي شود مثل زنهاي قديم، خودشان را کاملاً محتاج و وابسته به شوهرانشان ندانند ، و ارزش وجودي و حياتي مرد براي اداره ي زندگي در نظر زنها نسبت به گذشته کاهش پيدا کرده.
بعضي ديگر معتقدند نفوذ فرهنگ غرب از طرق مختلف مثل پخش فيلمهاي سينمايي خارجي و يا سريالها و فيلمهاي ايراني که در بعضي از آنها، زنها پرخاشگرانه با شوهرانشان رفتار مي کنند و يا در بعضي ديگر از آنها، مردها را موجوداتي خودخواه و قلدر و بي منطق نشان مي دهد که باعث آزار همسرانشان مي شوند و به طور خلاصه نفوذ فرهنگ غرب و جريان زن سالاري در رسانه هاي ديداري و شنيداري و مطبوعات، باعث افزايش جسارت و پرخاش زنها نسبت به شوهرانشان شد. و آنها مثل قديم حاضر نيستند اقتدار مرد را در خانواده بپذيرند.
البته اين عوامل در ايجاد چنين وضعيتي کاملاً موثرند ، مخصوصاً نقش صدا و سيما را در بروز تنشهاي خانوادگي نمي توان ناديده گرفت. اما عامل ديگري هم وجود دارد که غالباً ناديده گرفته مي شود و به نظر مي رسد از ساير عوامل مهم تر و تأثيرگذارترست. براي يافتن اين عامل مهم که باعث کاهش اقتدار و نفوذ مرد در خانواده هاي امروزي مي شود، لازم است کمي به عقب برگرديد، و روش تربيت و شيوه ي رشد پسرها و جوانهاي يکي دو دهه ي اخير در شهرها را مقايسه کنيد با شيوه ي تربيت و رشد همين گروه سني از پسران در دوران پدرها و پدربزرگهايمان.
در آن دوره پسربچه ها بعد از اينکه سنين طفوليت و بازيگوشي را طي مي کردند به همراه پدر و يا برادرشان مشغول کار مي شوند. حتي اگر مدرسه هم مي رفتند در ساعات بعد از مدرسه و تابستانها يا پيش پدرشان کار مي کردند و يا شاگرد افراد غريبه مي شدند و سرکار مي رفتند. بعد از اتمام تحصيلات و يا رسيدن به سنين آغاز جواني بايد خدمت سربازي را طي مي کردند. سربازي هاي آن دوران هم که معروف است. سربازها غالباً در شهرهاي غريب و دور از خانواده و احياناً نقاط محروم و بدون امکانات و با سختگيري هايي که در گذشته نسبت به سربازها روا مي داشتند، سختيها و مشقات فراواني را تحمل مي کردند. در بسياري از اوقات، جوانان وقتي سربازي را تمام مي کردند به دليل اينکه در سنين کودکي و نوجواني، شاگردي کرده بودند در يک حرفه و شغل، مهارت نسبي داشتند و آماده ي تشکيل زندگي مي شوند.
کارکردنهاي دوران کودکي و نوجواني، پسرهاي آن دوره را پخته و با تجربه بار مي آورد. او ياد مي گرفت با حقوق اندکي که مي گيرد چطور هزينه هاي شخصيش را بپردازد و چطور پس انداز کند و درآمدش را مديريت کند.
سختي هاي کار و دوران سربازي او را ورزيده و آماده ي مواجهه با مشکلات بار مي آورد. و چون پيش يک نفر بزرگتر و با تجربه تر از خودش شاگردي مي کرد، شيوه هاي سبک کار و تجربه هاي او را هم مي آموخت. دوري از خانه و خانواده، آنهم به مدت هاي طولاني در مدت خدمت سربازي او را مستقل و مرد مي کرد. در بين قديمي ها يک جمله مصطلح شده بود که مي گفتند: تا کسي سربازي نرود مرد نمي شود اما جوانها ي اين دوره و زمانه چطور؟ فکر مي کنم لازم به توضيح نيست و همه، آنرا مي دانيم. درس ، درس و درس و احياناً کامپيوتر و کلاس زبان تا موقع ديپلم و احياناً ورود به دانشگاه. تابستانها و اوقات بعد از مدرسه هم يا کلاسهاي مختلف بازيهاي کامپيوتر و يا وقت گذراني با دوستان هم سن و سال. سربازي هاي اين دوره هم که تکليفش روشن است. بيشتر در شهرهاي محل سکونت و احياناً فقط در ساعات اداري. تازه با همه ي اينها بسياري از والدين حاضرند با پرداخت پولهاي کلان معافيت پسرشان را بگيرند .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 279]