واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: طعم باروت در سراى اهل قلم نقد شد ادبيات جنگ در كوله پشتى سرباز
مخاطب آثار مجيد قيصرى شاهد شليك گلوله نيست. او بيشتر به بيان تاثيرات جنگ درسال هاى بعد از آن مى پردازد و بازگو كننده مشكلات نسلى است كه به فراموشى سپرده شده اند. يكصد و بيست وهشتمين نشست سراى اهل قلم، با عنوان جلسه نقد و بررسى مجموعه داستان طعم باروت نوشته مجيد قيصرى، با حضور نويسنده، محمدجواد جزينى و على الله سليمى برگزار شد. على الله سليمى - نويسنده و منتقد - در آغاز اين نشست، مجيد قيصرى را در حوزه ادبيات پايدارى شناخته شده دانست و او را اين گونه معرفى كرد: مجيد قيصرى متولد سال ۱۳۴۵ است و تا به حال هشت مجموعه داستان و رمان با موضوع دفاع مقدس منتشر كرده است. اولين اثر مجيد قيصرى در سال ۱۳۷۴ و با عنوان صلح منتشر شد و پس از آن مجموعه داستان هايى مانند جنگى بود، جنگى نبود، طعم باروت، نفر سوم از سمت چپ، باغ تلو و سه دختر گل فروش از اين نويسنده جوان منتشر شده اند. وى ادامه داد: كتاب طعم باروت در پنجمين دوره انتخاب كتاب سال دفاع مقدس در بخش داستان، مقام اول را از آن خود كرد. در ادامه نشست نقد و بررسى مجموعه داستان طعم باروت، محمدجواد جزينى - منتقد و نويسنده - درباره جايگاه اين اثر در بين مجموعه داستان هاى دفاع مقدس اظهار داشت: من اولين داستان مجيد قيصرى را در مجله كمان و در سال ۱۳۷۵ خواندم. او در كمتر از ۱۵ سال سابقه نويسندگى، توانست جايگاه خودش را بين نويسندگان جنگ پيدا كند و حتى از آن ها پيشى گيرد. وى مجيد قيصرى را به عنوان نويسنده صلح معرفى كرد و افزود: نوع نگاه قيصرى به جنگ و تفاوت زبان، تكنيك و فرم داستان او با نويسندگان هم دوره اش، وى را از ديگران متمايز كرده است. اين منتقد و نويسنده تصريح كرد: مخاطب در آثارقيصرى شاهد شليك گلوله نيست. او بيشتر به بيان تاثيرات جنگ درسال هاى بعد از آن مى پردازد و بازگو كننده مشكلات نسلى است كه به فراموشى سپرده شده اند. جزينى فاصله گرفتن از خشونت هاى جنگ، ايجاد ابهام و معما در طول داستان، توليد معنوى در اين معماها و پيوند آن ها با باورهاى معنوى مردم، جسارت و عدم ترديد در پرداختن به موضوعات مطرح نشده جنگ را ازجمله ويژگى هاى قلم مجيد قيصرى برشمرد. اين منتقد ادبى با اشاره به اين جمله كه ادبيات جنگ دركوله بار سربازانى است كه از جنگ باز مى گردند اظهار داشت: بعضى از نويسندگان، با بهانه قرار دادن خاطرات شخصى خود از جنگ، اقدام به توليد انبوه داستان و كتاب مى كنند و به تدريج در ورطه زياده گويى مى افتند و مشغول سفارش نويسى مى شوند. محمدجواد جزينى ادبيات جنگ را به دو بخش قبل و بعد از آن تقسيم كرد و گفت: آثارى كه همزمان با جنگ نوشته مى شدند، داستان هاى تبليغى محسوب مى شوند كه با تهييج روحيه مردم، آن ها را به مبارزه مشتاق و به همين سبب، از بيان مسايل پيرامونى جنگ دورى مى كردند. متاسفانه گروهى از نويسندگان در حال حاضر، به همان سبك و سياق مشغول نگارش اند و از ادبيات قبل از جنگ، فاصله تكنيكى و قالبى نگرفته اند. وى در پايان، ضعف مجموعه داستان طعم باروت را در زبان روايى نويسنده دانست و گفت: هر جا كه نويسنده به توصيف طبيعت مى پردازد و از سير زبان ساده داستان خارج مى شود، قصه هم رو به ضعف مى رود. چون نويسنده دو عنصر ناهمگون را در كنار هم قرار مى دهد. مجيد قيصرى در پاسخ به صحبت هاى محمدجواد جزينى اظهار داشت: من براى داستان، جنبه تبليغى قائل نيستم و معتقدم، شعر و موسيقى انسان را به هيجان و شركت در جنگ تشويق مى كند، نه داستان. وى افزود: با توجه به پايين بودن سطح مطالعه در ايران، طبيعتا در زمان جنگ هيچ ايرانى با خواندن يك داستان تصميم به رفتن به جبهه نگرفته است. در واقع، داستان هاى تبليغى در كشورهاى اروپايى رواج و تاثير داشته اند. نويسنده طعم باروت گفت: عده اى از نويسندگان به دليل قبول كردن سفارش نويسى، موضوع مورد نظر را به خوبى درك نكرده و به همين علت، داستان نتيجه خوبى همراه ندارد. وى در پايان اظهار داشت: استقبال از مجموعه داستان طعم باروت در زمان انتشار بسيار خوب بود. اما اين كتاب به چاپ مجدد نرسيد و در سال هاى بعد، داستان هاى طعم باروت را در كتاب سه دختر گل فروش منتشر كردم.
چهارشنبه 30 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبکه خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 310]