واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: حكم مرگ براي عروس قاتل
حكم مرگ زني كه همسر خواهر شوهرش را كشت در ديوان عالي كشور تاييد و به دادسراي جنايي تهران سپرده شد. در نشست پيشين رسيدگي به اين پرونده كه در شعبه 71 دادگاه كيفري تهران به رياست قاضي "نورا...عزيزمحمدي" و با حضورچهار مستشار (رحيمي، عبدالهي، سالاري و فراهاني) برگزار شد ابتدا نماينده دادستان به تشريح كيفرخواست پرداخت. "آرش سيفي" اعلام كرد:مرضيه 40 ساله شامگاه 19 مهر 1384 شوهر خواهر همسرش (محمدرضا) را كه به همراه برادر شوهرش "غلام" به خانه آنان در منجيل آباد رباط كريم رفته بود خفه كرد. وي افزود: شوهر مرضيه به نام" رضا" و پسر بزرگش "علي" نيز كه در اين جنايت به او كمك كردند، متهمان رديف هاي دوم و سوم هستند. نماينده دادستان ادامه داد:با توجه به شواهد موجود و درخواست اولياي دم از محضر دادگاه براي متهمان تقاضاي مجازات دارم.سپس همسر قرباني و پسر و دخترش در جايگاه اولياي دم قرار گرفتند. همسر محمدرضا گفت: نمي دانم عروسمان با چه انگيزه اي شوهرم را كشت. محمد رضا آن شب همراه برادر ديگرم "غلام" به خانه رضا رفت تا آنها را كه مدتها با هم قهر بودند آشتي دهد اما بي رحمانه كشته شد. به همين خاطر براي جنايتكاران اشد مجازات مي خواهم. قاضي عزيز محمدي از غلام (برادر متهم رديف دوم) خواست به عنوان شاهد به تشريح آنچه ديده بپردازد. غلام توضيح داد:آن شب همراه دامادمان به خانه برادرم رفتيم. قرار نبود شب را آنجا بمانيم اما به اصرار محمد رضا مانديم. نيمه شب بود كه با سرو صدا از خواب بلند شدم و از يك پنجره كوچك ديدم محمد رضا روي زمين افتاده است.برادرم "رضا" و پسرش دستهاي او را گرفته بودند و مرضيه هم گلوي او را فشار مي داد.مي خواستم از جا بلند شوم كه دختر برادرم "آزيتا" و پسر دوم رضا، جلوي مرا گرفتند تا اينكه "محمد رضا" جان داد.من كه به شدت ترسيده بودم از آنها خواستم خود را به پليس معرفي كنند و بدين ترتيب مرضيه و برادرم به كلانتري رفتند. "مرضيه" هنگامي كه رو به روي پنج قاضي ايستاد جرمش را گردن گرفت و گفت:"وقتي محمدرضا و برادر شوهرم به خانه مان آمدند، شام خوردند و من به اتاقم رفتم و خوابيدم. نيمه شب بود كه متوجه شدم محمدرضا وارد اتاقم شد. آن شب مشروب خورده بود و من كه به افكار شيطاني اش برده بودم دستم را دور گردنش حلقه كردم و آنقدر فشردم تا جانش درآمد. آن موقع بود كه همه بيدار شدند." قاضي از متهم پرسيد :در خون محمدرضا الكل پيدا نشد و پزشكي قانوني هيچ گونه اثر دفاع روي جنازه و بدن تو نديده است.در اين باره چه مي گويي؟مرضيه گفت:نمي دانم. اين زن در دادگاه به بازسازي صحنه جنايت پرداخت و گردن پسرش علي- متهم رديف سوم- را گرفت تا نشان دهد چه گونه محمدرضا را خفه كرد. قاضي خطاب به زن جوان گفت :پزشكي قانوني علت اصلي مرگ را انسداد مجاري بيروني تنفسي يعني دهان و بيني اعلام كرده است. تو اما نشان دادي كه گلوي او را گرفته بودي. در اين باره چه دفاعي داري؟كه جواب شنيد:چيز زيادي يادم نيست.تشنج كردم و جزييات را به يادندارم.به گزارش ايسكانيوز، متهمه همچنين در پاسخ به قاضي كه پرسيد چرا وقتي محمدرضا را در اتاقت ديدي دادو فرياد نكردي؟ مدعي شد:حال خودم را نمي فهميدم و فقط براي دفاع از ناموسم او را كشتم. نوبت به رضا 44 ساله كه رسيد اتهام معاونت در آدمكشي را رد كرد و گفت:در اين جنايت هيچ نقشي نداشتم. قاضي از شاهد پرسيد: دخترت و همچنين برادرت غلام گفته اند تو و پسرت دستهاي محمد را گرفته بوديد. در اين باره چه مي گويي؟رضا جواب داد : من و پسرم براي اينكه جرم مرضيه كم شود دروغ گفتيم. وقتي به اتاق زنم رفتم محمدرضا را خفه كرده بود.شوهر خواهرم مرد فاسدي بود و به زنان نظر بد داشت.علي 24 ساله نيز گفته هاي پدرش را تاييد كرد:"فقط براي كم شدن جرم مادرم به همدستي با او اعتراف كردم;زماني كه وارد اتاقش شدم محمدرضا مرده بود. با پايان دفاع متهمان رديف هاي دوم و سوم، ادامه رسيدگي به پرونده به بعد موكول شد.در آخرين محاكمه بار ديگر مرضيه ادعاي دفاع از ناموس را مطرح و ادعا كرد: انگيزه ديگري براي كشتن محمد رضا نداشتم. قاضي از متهمه پرسيد : شواهد نشان مي دهد محمدرضا از شوهرت پول طلب داشت و آن روز براي تسويه حساب به خانه تان آمده بود، درست است؟متهمه جواب داد : من در جريان تسويه حساب مالي نيستم. همچنين متهمان رديف دوم و سوم در آخرين دفاع، گفته هاي پيشن خود را تاييد كردند و مدعي شدند دستي در جنايت نداشتند. رئيس و چهار مستشار دادگاه كيفري ، وارد شور شدند و با توجه به مدرك هاي موجود، مرضيه را به مرگ و شوهر و پسرش را در مجموع به 20سال زندان محكوم كردند. حكم در شعبه 27 ديوان عالي كشور تاييد و براي اجرا به شعبه احكام دادسراي جنايي تهران فرستاده شد.
سه شنبه 29 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابتکار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 249]