واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: جزئيات دستبرد خونين به بانک کشاورزي ملاصدرا حادثه آخرين روز خدمت من بود و بايد براي گرفتن کارت پايان خدمتم مي رفتم. وقتي کارتم را گرفتم به سمت ناصرخسرو رفتم که سيانور بخرم و خودکشي کنم. سارق مسلح بانک که با شليک هاي پي در پي جواني را به قتل رسانده بود روز گذشته در شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران محاکمه شد. به گزارش اعتماد در ابتداي جلسه محاکمه علي دلداري نماينده دادستان تهران در جايگاه قرار گرفت و در توضيح ماجرا گفت؛ متهم حاضر در دادگاه حميدرضا -23ساله- متهم به قتل عمدي جواني به نام فريدون است. مطابق گزارش هاي پليس و مدارک موجود در پرونده 26 شهريورماه سال 84 حميدرضا با يک سلاح گرم ابتدا اقدام به سرقت يک موتوسيکلت کرد و سپس وارد بانک کشاورزي شعبه ملاصدرا شد و متهم پس از سرقت از بانک و گروگانگيري يکي از مشتريان بانک را به قتل رساند و در حين فرار باز هم اقدام به تيراندازي کرد، اما با کمک مردم و پليس وي در همان محل دستگير شد. دلداري ادامه داد؛ به عنوان نماينده دادستان با توجه به تقاضاي اولياي دم درخواست صدور حکم قانوني را دارم. سپس پدر و مادر فريدون (مقتول) در جايگاه قرار گرفتند و براي سارق مسلح تقاضاي صدور حکم قصاص کردند. قاضي عزيزمحمدي اين بار از رئيس بانک کشاورزي شعبه ملاصدرا خواست تا به عنوان شاهد ماجرا در جايگاه قرار گيرد. اين مرد گفت؛ ساعت دو بعدازظهر بود که متهم وارد شعبه شد، يک ساک آبي رنگ ورزشي داشت. به طرف من آمد، اسلحه را روي سينه ام گذاشت و گفت هر کاري که مي گويم انجام بده، بعد مرا به سمت صندوق برد و خواست تا در گاوصندوق را باز کنم. من به مسوول صندوق گفتم هر کاري که مي گويد انجام بده در حالي که همکارم گاوصندوق را باز کرده بود و متهم پول ها را داخل ساک مي ريخت يکي ديگر از همکاران پدال آژير خطر را فشار داد و کلانتري از ماجرا با خبر شد. متهم حاضر در دادگاه بعد از برداشتن پول ها مرا با خود از بانک بيرون برد و ساک را روي موتور گذاشت و از من خواست با کش آن را ببندم، اما من بلد نبودم اين کار را انجام دهم. در همين حين يکي از همکارانم بيرون آمد و از سارق خواست مرا رها کند، اما او تير هوايي شليک کرد و ما مطمئن شديم اسلحه واقعي است. در اين هنگام فريدون مشتري بانک جلو آمد و سعي کرد مرا نجات دهد و پس از صحبت با سارق مسلح ضربه يي هم به متهم زد که کلاه کاسکتش افتاد. متهم بي درنگ سلاح را روي قلب فريدون گذاشت و شليک کرد و پا به فرار گذاشت. چند لحظه بعد متوجه شدم اين مرد شخصي ديگر را هم زخمي کرده است، اما من به بانک برگشتم و ديگر متوجه بقيه حادثه نشدم. در اين هنگام شاهد ديگر ماجرا در جايگاه قرار گرفت. وي گفت؛ من زماني به محل رسيدم که جسد فريدون روي زمين بود. به اتفاق پدرم سوار ماشينم بوديم، يک لحظه چشم در چشم با متهم به هم نگاه کرديم و او با اسلحه من و پدرم را هدف گرفت و پشت سر هم به سمت ما گلوله شليک مي شد. متهم قصد داشت ما را بکشد و ماشين را بردارد و متواري شود که موفق نشد. قاضي عزيزمحمدي اين بار از متهم خواست تا در جايگاه حاضر شود. وي گفت؛ قبول دارم فريدون با شليک من به قتل رسيد، اما من قصد کشتن او را نداشتم. روز حادثه آخرين روز خدمت من بود و بايد براي گرفتن کارت پايان خدمتم مي رفتم. وقتي کارتم را گرفتم به سمت ناصرخسرو رفتم که سيانور بخرم و خودکشي کنم. در ناصرخسرو مرد موتورسواري مرا با خود برد که سيانور تهيه کنم. پيش خودم گفتم من که قصد خودکشي دارم پس بهتر است يک شانس ديگر به خودم بدهم و اول از بانک سرقت کنم، اگر زنده ماندم، زندگي مي کنم. اگر کشته شدم هم خودم خواسته ام. در همانجا با اسلحه يي که داشتم يک موتور دزديدم و بعد هم به بانک دستبرد زدم. قاتل مسلح ادامه داد؛ وقتي پول ها را برداشتم و بيرون آمدم و فريدون به سمت من آمد تا به رئيس بانک کمک کند، ضربه يي به سر من زد به خاطر همين در حالت غيرتعادلي بودم، دستم روي ماشه رفت و گلوله به شکم فريدون شليک شد. بعد که مردم جمع شدند و من داشتم مي دويدم مرا به سمت عليرضا (مرد مجروح) هل دادند و گلوله يي به او برخورد کرد. من واقعاً قصد به قتل رساندن هيچ کسي را نداشتم. متهم درخصوص اينکه چرا قصد داشته خودکشي کند، گفت؛ بچه که بودم پدر و مادرم از هم جدا شدند. تنها کسي که داشتم برادرم بود. از بچگي کار کردم و هرچه داشتم و در اين مدت جمع کرده بودم به برادرم دادم و به سربازي رفتم به اميد اينکه بعد از سربازي براي خودم زندگي درست کنم، اما برادرم پول هايم را به من پس نداد و حتي عليه من شکايت کرد و من محکوم شدم. اين مساله باعث شده بود تا از زندگي سير شوم و چنين تصميمي بگيرم. بعد از دفاعيات متهم و وکيل مدافعش پنج قاضي شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران (رحيمي، سالاري، عزيزمحمدي، معتمدي و عبداللهي) براي صدور راي وارد شور شدند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 432]