واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: کاندینسکی، ترکیب بندیها - قسمت اول (http://www.farya.com/id/1751)
http://www.farya.com/images/sec3/kandi-portrait-200.jpg
Wassily Kandinsky , 1866 - 1944
واسیلی کاندینسکی (Wassily Kandinsky) یکی از اصیل ترین و تاثیرگذارترین هنرمندان قرن بیستم بود. "نیاز باطنی" او به بیان مشاهدات احساسی خود به شکل گیری سبکی آبستره در نقاشی منتهی شد که بر پایه مشخصات انتزاعی رنگ و فرم قرار داشت.
ترکیب بندیها یا کمپوزیسیونهای کاندینسکی، نقطه اوج کوششهای او در خلق "نقاشی ناب" به شمار میروند که با همان نیروی احساسی لازم برای خلق یک قطعه موسیقی (که آن هم کمپوزیسیون نامیده میشود) به وجود آمده اند.
از نظر کاندینسکی ترکیب بندیها، بیانیه قاطع ایده های هنری او بودند. همه آنها از چند مشخصه مشترک برخوردارند که آنها را برای چنین ماموریت مهمی شایسته ساخته اند: ساختار بزرگ و چشمگیر، طراحی آگاهانه و سنجیده ترکیب بندی و ترسیم برجسته تصاویر آبستره .. درست همانطور که تصنیف یک سمفونی نقطه عطفی در زندگی حرفه ای یک موسیقیدان محسوب میشود، ترکیب بندیهای کاندینسکی نیز نمایانگر بالاترین درجه دیدگاه هنری او در هر برهه از دوران هنری وی محسوب میشوند.
متاسفانه، سه ترکیب بندی اول او در طی جنگ جهانی دوم از بین رفتند و در حال حاضر تنها عکسهای سیاه و سفید از آنها موجود است که برای برپایی نمایشگاه در اندازه واقعی چاپ شده و در مجموعه قرار گرفته اند.
http://www.farya.com/images/sec3/comp4640-200.jpg
ترکیب بندی شماره 4 - 1911
ترکیب بندی شماره 4 - 1911
ترکیب بندی شماره 4، گردابی از رنگهای چرخنده و خطوط اوج گیرنده است. نقاشی ناگهان توسط دو خط عمودی سیاه و ضخیم به دو قسمت تقسیم میشود. سمت چپ تصویر با حضور خطوطی محکم، ناهموار و درهم از حرکت شدیدی برخوردار است اما در سمت راست تابلو، همه چیز آرام است و این آرامش مدیون فرمهای فراگیر و هارمونی رنگهاست.
البته با توجه دقیقتر متوجه میشویم که تابلو در واقع آبستره نیست. خطوط تقسیم کننده نقاشی در اصل دو نیزه هستند که در دستان دو قزاق کلاه قرمز قرار گرفته اند. در کنار این دو یک قزاق ریش سفید هست که بر روی شمشیر بنفش رنگ خود تکیه کرده است. آنها در مقابل کوهی آبی که قلعه ای بر قله آن قرار گرفته، ایستاده اند. در بخش پایین سمت چپ، دو قایق رسم شده اند و در بالای آنها دو قزاق سوارکار مشغول نبرد هستند.
در بخش پایین سمت راست دو فیگور لمیده وجود دارند که دو پیکر ردا پوش بر دامنه تپه قرار گرفته اند. کاندینسکی اشکال را تا حد نمادینگی ساده کرده است تا بتواند به انعطاف لازم برای بیان دیدگاهی فرازمینی تر دست یابد. کشف رمز این نشانه ها کلید درک موضوع اثر است. آگاهی از فلسفه کاندینسکی ما را در مسیر داستان، از نبردی خطیر تا پایان آن در آرامشی ابدی، پیش میبرد.
ترکیب بندی شماره 4 در چند مرحله تاثیرگذار است: در ابتدا، بدون در نظر گرفتن معنای تصاویر، این رنگها و اشکال هستند که بر بیننده تاثیری احساسی میگذارند. سپس، رمزگشایی از نشانه ها و نمادها بیننده را در مرحله ای عقلانی وارد میکند. نکته مهم این است که این رمز گشایی جوهر اثر را از آن نمیگیرد بلکه تاثیر آن را به شکلی تازه تقویت میکند.
http://www.farya.com/images/sec3/comp5640-200.jpg
ترکیب بندی شماره 5
ترکیب بندی شماره 5
در اواخر سال 1911، کاندینسکی کمپوزیسیون شماره 5 را به وجود آورد که اثری بسیار انتزاعی تر بود. در اینجا موضوع رستاخیز مردگان است و تشخیص تصویر نگاری آن بسیار مشکلتر. برای درک و مشاهده فرمهای آبستره این اثر باید آنرا با آثار دیگر کاندینسکی با موضوع مشابه که از انتزاع کمتری برخوردارند مقایسه و تعریف نمود.
در بخش بالایی تابلو چند فرشته که در حال دمیدن در شیپورهای خود هستند دیده میشوند. خط محکم سیاهی که از راست به چپ کشیده شده میتواند حس نمادینی از دمیدن شیپور ایجاد کند. در بالای این خط، برجهای یک شهر محصور دیده میشوند. در زیر این خط، لایه های نازک رنگ حالت تابناکی ایجاد کرده که دریافت ما را از این بخش تابلو متاثر نموده است. این تابناکی، به خاطر فقدان حجم و پرسپکتیو، حسی از ابدیت را منتقل میکند و بواسطه این فضای تهی، بیننده میتواند رستاخیز مردگان را احساس کند.
http://www.farya.com/images/sec3/comp6640-200.jpg
ترکیب بندی شماره 6
ترکیب بندی شماره 6
تماشاگر با ایستادن در زیر تابلوی 180 در 3 متری کمپوزیسیون شماره 6، ناخودآگاه خود را در مقابل امواج تهدید کننده برخورد فرمها و رنگها محکم نگه میدارد. و درواقع موضوع این اثر هم طوفان است. کاندینسکی سه مرکز برای این ترکیب بندی انتخاب کرده است. که به ترتیب توسط بیننده تشخیص داده میشوند. در ابتدا چشم به سمت گرداب صورتی و سفیدی که در مرکز سمت چپ قرار دارد کشیده میشود.
خطوط چندگانه ای که نماد باران سیل آسا هستند کانون توجه را به سمت راست منتقل میکنند، جایی که مجموعه ای تیره از فرمهای ناهماهنگ و خطوط باران قدرتمند به آشوب تصویر می افزایند. چشم از این مرکز توجه، به سمت مرکز پایینی میلغز. جایی که فرمی آبی رنگ با حاشیه سیاه، از ترس باران سیل آسا و امواج شکننده در خود جمع شده است. در این اثر، کاندینسکی باز هم از مرزهای موجود بیان نمادین عبور کرده و به مرز آبستره کامل رسیده است.
کاندینسکی، ترکیب بندیها - قسمت دوم (http://www.farya.com/id/1752)
http://www.farya.com/images/sec3/comp7640-200.jpg
ترکیب بندی شماره 7
ترکیب بندی شماره 7
کمپوزیسیون شماره 7 نقطه اوج دستاوردهای هنری کاندینسکی در دوران قبل از جنگ جهانی اول است. بیش از 30 طرح اولیه و اتود آب رنگ و رنگ روغن برای خلق این اثر اجرا شده است که همه اسنادی با ارزش از روند اندیشمندانه خلق این ترکیب بندی به شمار میروند.
نکته شگفت انگیز اینجاست که کاندینسکی به محض تکمیل اثر مقدماتی، تابلوی اصلی ترکیب بندی شماره 7 را در کمتر 4 روز اجرا کرد. چهار عکس که از 25 تا 28 نوامبر 1913 از مراحل اجرای این تابلو گرفته شده است، نکات جذابی را درباره شیوه کار هنری کاندینسکی ثبت کرده است. یک موتیف مرکزی - فرمی تخم مرغ شکل که توسط یک مستطیل نامنظم به دو قسمت تقسیم شده است - در تمام طرحهای مقدماتی و اثر نهایی وجود دارد.
چنین به نظر میرسد که این فرم بیضی تقریبا چشم یک ترکیب بندی طوفانی است که با انبوهی از فرمها و رنگهای چرخان احاطه شده است. در شکل نهایی این اثرف کاندینسکی تقریبا تمام نمادهای تصویری را حذف کرده است. کارشناسان هنر از طریق مطالعه دست نوشته های کاندینسکی و آثار کمتر انتزاعی او چننین نتیجه گیری کرده اند که کمپوزیسیون شماره 7 ترکیبی شاعرانه از موضوعات چهار تابلو رستاخیز، روز داوری، طوفان و باغ عشق است که در یک تابلو نقاشی ناب تصویر شده اند.
http://www.farya.com/images/sec3/comp8640-200.jpg
ترکیب بندی شماره 8
ترکیب بندی شماره 8
تماشاگر پس از غرق شدن در احساسات مکاشفه آمیز تابلوی شماره 7 ، با دیدن نقوش ریتمیک و هندسی ترکیب بندی شماره 8 به شدت غافلگیر میشود. این تابلو که ده سال بعد و در سال 1923 اجرا شده است، بازتاب تاثیر سوپریماتیسم (Suprematism جنبش هنری آبستره برخاسته از روسیه که بر اساس اشکال هندسی ساده و با ایده رسیدن به خلوص روانی شکل گرفته بود) و کنستراکتیویسم (Constructivism جنبش هنری روسی که بر اساس ترکیب مکانیک و فناوری مدرن در آثار هنری شکل گرفته بود) است که کاندینسکی در روسیه و قبل از بازگشت به آلمان و تدریس در مدرسه معماری باهاوس (Bauhaus) جذب کرده بود.
در اینجا کاندینسکی به جای استفاده از رنگ به عنوان عنصر غالب ترکیب بندی، از فرم استفاده کرده است. حالا اشکال متضاد تعادلی حرکتی در اثر ایجاد کرده اند، دایره بزرگی که در بالای سمت چپ تابلو قرار دارد، در تقابل با شبکه خطوط جامع و دقیق بخش سمت راست اثر قرار دارد. توجه کنید که کاندینسکی چگونه برای تقویت نیروی هندسی اشکال، رنگهایی متفاوت به کار برده است؛ یک دایره زرد با هاله ای آبی در مقابل دایره ای آبی با هاله زرد، زاویه قائمه ای که با آبی رنگ امیزی شده و زاویه حاده ای به رنگ صورتی. رنگ پس زمینه نیز در بالابردن تحرک کمپوزیسیون نقش دارد. این طرح اتودی هندسی بر روی یک سطحی صاف به نظر نمیرسد، بلکه واقعه ای در فضایی تعریف نشده است. رنگهای چند لایه پس زمینه، آبی روشن در پایین، زرد کمرنگ در بالا و سفید در وسط، عمق را به وجود آورده اند. فرمها در این عمق به جلو و عقب حرکت میکنند و تاثیری پر تحرک از پیش آمدن و پس زدن ایجاد کرده اند.
http://www.farya.com/images/sec3/comp9640-200.jpg
ترکیب بندی شماره 9
ترکیب بندی شماره 9
ده سال دیگر طول کشید تا کاندینسکی اثری به نام ترکیب بندی خلق کند. ترکیب بندی شماره 9 نمایانگر تاثیر تصویرگری سوررئالیسم یا وهمگرایی بر کاندینسکی است. هرچند او هرگونه تاثیر سوررئالیستی بر آثار خود را نفی میکرد، اما اشکال بیومورفیک (اشکال تزئینی بر مبنای ارگانیسمهای زنده) آن به خصوص شباهت دوری به زبان تصویری خوان میرو (Joan Miró 1983-1893 هنرمند اسپانیایی) دارد.
این اثر تنها یک طرح مقدماتی داشته است و کمپوزیسیون شماره 10 نیز بدون طرح مقدماتی بوده است. به گفته همسر او نینا، کاندینسکی در این مرحله از رشد هنری خود میتوانسته یک نقاشی را به طور کامل در ذهن خود مجسم کرده و آنرا مستقیما بر بوم منتقل نماید. کمپوزیسیون شماره 9 شاید کم جاذبه ترین اثر این مجموعه باشد. رنگهای مورب و پهن به عنوان پس زمینه اشکال بیومورفیک و هندسی عمل کرده اند که ظاهرا در مقابل آنها شناورند. ریتم و گستردگی فرمها کیفیتی رویا گونه ایجاد کرده است. در نهایت، ترکیب بندی شماره 9 از حس تزئینی ملموسی برخوردار است که آن را در مقایسه با کمپوزیسیونهای پر احساس قبلی کمرنگ کرده است.
http://www.farya.com/images/sec3/cmp10640-200.jpg
ترکیب بندی شماره 10
ترکیب بندی شماره 10
کاندینسکی پنج سال قبل از مرگش در سال 1944، آخرین تابلو از سری ترکیب بندیها را کامل کرد. مشخصه بارز کمپوزیسیون شماره 10ف زمینه مطلقا سیاه آن است. رنگها و اشکال در مقابل این زمینه سیاه بسیار درخشان و موکد به نظر میرسند. حرکت فرمها به وضوح به سمت بالا و بیرون محور مرکزی است که از میان شکل کتاب مانند بالای تابلو عبور میکند.
این تحرک، فرمهایی که تجسم اثیری بالنهایی در حال پرواز به فضای بینهایت هستند را تقویت میکند. فرم گردی که در میان شکل کتاب مانند و بالن قهوه ای رنگ قرار دارد، مانند ماه به نظر میرسد که بر حس فضای فرازمینی اثر تاکید بیشتری دارد. کاندینسکی شدیدا نسبت به رنگ سیاه بی علاقه بود و استفاده از سیاه به عنوان رنگ غالب در این آخرین بیانیه مهم هنریش، نکته ای بسیار با اهمیت به شمار میرود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1581]