واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام به همه دوستان عزيز
من يه سوالي برام مطرح و اينه كه چرا بعد از ازدواج و زير يك سقف زندگي كردن باعث ميشه زن و شوهر كم كم نسبت به هم عادي بشن؟ حتي (با عرض معذرت ) نسبت به بدن هم و حتي اگه برهنه هم جلوي شوهر باشي ديگه مثل اوايل آشنايي تحريك نميش ولي اگه يه زن ديگه باشه تحريك ميشن؟
ليدا جون، پاسختو مي خوام از طرف همسرم بدم، من اين سئوالو ازش پرسيدم و اين هم جوابش:
زن و شوهر واسه هم عادي نميشن، اول که دو نفر باهم آشنا مي شن، علاقمنديشون صفره، بعد کم کم زياد ميشه - نمودارش صعوديه- تا اينکه به نقطه اوج ميرسه و از اون به بعد در همون سطح اوج باقي ميمونه!
يعني عزيزم، همسرم تو رو تا بالاترين حد واسه هميشه دوست داره! اما خوبه که ما خانومها گهگاهي تو زندگيمون تنوع ايجاد کنيم....
مرسي عزيزم از جوابت
من تا اونجا كه بتونم تنوع ايجاد ميكنم، مرتب دكوراسيون خونه و اتاق خواب رو عوض ميكنم، لباساي متنوع ميپوشم، البته يه چيزي بگم و اينه كه اكثراً لباساي باز تو خونه ميپوشم، با خودم فكر ميكنم نكنه از بس لباساي باز پوشيدم اينطوريه؟
از طرف ديگه هم شوهرم بعضي چيزا براش معني نداره، مثلا ً شمع روشن كردن، لباس خواب پوشيدن، عطر خاصي زدن
نميدونم چيكار كنم ديگه؟
سلام لیدا جوت
منم به این قضیه فکر کردم
خانمی چند ساله ازدواج کردی؟
من با اینکه چند ماهه عقد کردم همچین احساسی دارم
راستش ما قبل از ازدواج 2 سال باهم دوست بوديم و 1 سال هم عقد و الان 8 ماهه ازدواج كرديم. با خودم فكر ميكنم اگه باهم دوست نبوديم الان براي همديگه تازگيه بيشتري داشتيم.
لیدا جون یکی از دوستام که همین مشکل رو داره همیشه میگه که مردا به خصوص مردای ایرانی همیشه باید یه چیزی یا یه کسی رو نداشته باشن تا قدرش رو بدونن .
خوب بايد چيكار كرد؟
يعني بايد يه مدت از شوهرت جدا باشي و تنهاش بذاري؟
در حاليكه من اصلاً دلم نمياد حتي براي 1 روز تنهاش بزارم.
ليدا جون لطفا خصوصيتونو چك كنيد
lida123 نوشته است:خوب بايد چيكار كرد؟
يعني بايد يه مدت از شوهرت جدا باشي و تنهاش بذاري؟
در حاليكه من اصلاً دلم نمياد حتي براي 1 روز تنهاش بزارم.
عزیزم من هیچ راه حلی رو پیشنهاد ندادم فقط نظر یکی از دوستام رو راجع به بعضی از مردای ایرانی گفتم.
به نظرم اگه دو نفر واقعا همدیگرو دوست داشته باشن هر چقدرم که بگذره از محبتشون کم نمی شه اما شاید مدلش عوض شه
سلام.ما که بعد 2سال دوستی و 3 سال زیر یک سقف زندگی کردن هیچ چیزی تکراری که نشده هیچ علاقه مون ریشه دارتر هم شده که دیگه حتی 1 روز دور از هم نمی تونیم زندگی کنیم .شاید شکلش تغییر کرده باشه چون هر اتفاقی بار اول خاطره و حس خاصی باقی میگذاره و به مرور زمان شکلش عوض میشه اما تکراری نمیشه.
لیدا جون گفتی تنوع....اما میگی همیشه لباسای باز..این تنوع رو 180 درجه کن..گاهی ارایش نکن..لباسای معمولی بپوش ...شمع روشن کردنو واسه فقط 2 یا 3 بار در سال یا اصلا 1 بار بذار...به نظرم داری زیاد واسه این مسئله وقت میذاری و هرچی بیشتر وقت بذاری کمتر نتیجه میگیری...درسته؟
این تقریبا همون چیزیه که امی جون گفتن..و منم باش موافقم
دوستی قبل از ازدواج صمیمیتو بیشتر میکنه و ربطی( به نظر من البته) به دلزدگی نداره البته اگه کنترل شده باشه.........موفق باشی
ليدا جون من يكسال و دوماهه كه ازدواج كردم قبلشم 4 سال تو نامزدي بوديم. اما اصلا اين احساسو كه گفتي نداشتم. اما ديروز كه اين تاپيكو ديدم و اون مثالي كه گفته بودي رو خوندم(ديدن يه زن غريبه بيشتر توجه مردا رو به منظور...جلب ميكنه تا زن خودشون) خيلي منو تو فكر برد ديشب اين سوالو از شوشو پرسيدم جوابش خيلي جالب بود گفتم حتما امروز بنويسم تا شما هم نظر يه مردو تو اين زمينه بدونين: گفتش وقتي مردي يه زن غريبه رو بدون لباس ميبينه تنها چيزي كه از اون زن توجهشو جلب ميكنه مسئله.... و گرنه هيچ جذابيت ديگه اي براش نداره(تازه اينم براي همه مردا نيست بعضياشون كه يه خورده شيطونن) اما وقتي خانوم خودشو با اون وضعيت ميبينه همه ابعاد وجودي زنشو تو ذهنش داره و هزار و يك خاطره . براي همين كاملا منطقيه كه مستقيم نره سراغ اون موضوع... . و بعدشم اضافه كرد كه اگه تو يه زندگي مشترك يه مرد فقط اين جنبه... زنشو ببينه اصلا اون زندگي زندگي نيست و زندگي موفق زندگي اي هست كه زن و شوهر كاملا همديگه رو بشناسن و درك كنن و با ابعاد مختلف وجودي هم آشنا باشن و و فقط همديگه رو بخاطر اين موضوع... نخوان.
اميدوارم اين جواب كمكم كنه بهت ليدا جون
راحيل جون عزيزم
ممنون و تشكر، شوهرت جواب خوبي داده، الان كه با خودم فكر ميكنم مي بينم راست ميگه.
الان به نسبت قبلا ً من نسبت به شوهرم حس و علاقه ام بيشتر شده و بهش عادت كردم و دوريش رو نميتونم تحمل كنم.
راحيل نوشته است:ليدا جون من يكسال و دوماهه كه ازدواج كردم قبلشم 4 سال تو نامزدي بوديم. اما اصلا اين احساسو كه گفتي نداشتم. اما ديروز كه اين تاپيكو ديدم و اون مثالي كه گفته بودي رو خوندم(ديدن يه زن غريبه بيشتر توجه مردا رو به منظور...جلب ميكنه تا زن خودشون) خيلي منو تو فكر برد ديشب اين سوالو از شوشو پرسيدم جوابش خيلي جالب بود گفتم حتما امروز بنويسم تا شما هم نظر يه مردو تو اين زمينه بدونين: گفتش وقتي مردي يه زن غريبه رو بدون لباس ميبينه تنها چيزي كه از اون زن توجهشو جلب ميكنه مسئله.... و گرنه هيچ جذابيت ديگه اي براش نداره(تازه اينم براي همه مردا نيست بعضياشون كه يه خورده شيطونن) اما وقتي خانوم خودشو با اون وضعيت ميبينه همه ابعاد وجودي زنشو تو ذهنش داره و هزار و يك خاطره . براي همين كاملا منطقيه كه مستقيم نره سراغ اون موضوع... . و بعدشم اضافه كرد كه اگه تو يه زندگي مشترك يه مرد فقط اين جنبه... زنشو ببينه اصلا اون زندگي زندگي نيست و زندگي موفق زندگي اي هست كه زن و شوهر كاملا همديگه رو بشناسن و درك كنن و با ابعاد مختلف وجودي هم آشنا باشن و و فقط همديگه رو بخاطر اين موضوع... نخوان.
اميدوارم اين جواب كمكم كنه بهت ليدا جون
چه جواب قشنگي راحيل جون
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 617]