واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: بهانه جويى ها همچنان ادامه دارد - انتقاد شديد صنعتكاران از سازمان تربيت بدنى!
در بررسى عملكرد كاروان اعزامى به پكن، گرچه تقريباً در تمام رشته ها ناكام بوديم اما در ميان ناكام ها نيز تا اين لحظه ضعيف ترين كارنامه به كشتى فرنگى تعلق دارد.
جودو توانست دو مقام پنجمى كسب كند. بسكتبال نيز همين كه سهميه را گرفته موفق بوده، گرچه در المپيك ۱۹۴۸ لندن به كسب يك پيروزى مقابل ايرلند نائل آمديم اما در پكن هنوز در اين مهم ناموفق بوده ايم. بانوان اعزامى نيز هر سه با سهميه ورودى رفته بودند البته خانم ها آبتين و حسينى آنجا نتايج ضعيفى به جا گذاشتند اما انتظار ديگرى نيز از آن ها نمى رفت. خصوصاً كه مربى تيراندازى هم در دهكده مفقود شد! در دوچرخه سوارى كوهستان، همين كه ركابزنان اعزامى از خط پايان گذشتند، توانستند طلسم دو المپيك قبلى را بشكنند.
در بدمينتون، كاوه محرابى نه تنها زنگ تفريح نبود بلكه نبردى پاياپاى را مقابل يكى از ستارگان مشهور اين رشته ورزشى به نمايش گذاشت. در بوكس هم مرتضى سپهوند فراتر از انتظار ظاهر شد و مظاهرى نيز بين آن همه بوكسور، خورد به روسيه و با اختلافى ناچيز باخت. احسان حدادى هم مدال المپيك نگرفت اما قبل از او هم در دو و ميدانى مدالى نگرفته بوديم و خودش هم مگر تاكنون در بزرگسالان جهان مدال گرفته بود
توضيحات فوق، همگى دال بر عدم موفقيت كاروان اعزامى است اما همان طور كه اشاره شد، كشتى فرنگى در ميان ناكام ها، عنوان ناكام ترين را به خود اختصاص داد. در اين ميان، عارف ربطى دبير فدراسيون كشتى به درستى مى گويد همراهان اعزامى بايد پاسخگو باشند. همراهانى كه تمام قصورات را به گردن فرنگى كاران انداخته اند و نگفته اند اگر فرنگى كاران مقصر هستند، پس خودشان كه تعدادشان هم كم نبوده، چكاره بوده اند با آن آى دى كارت هايى كه گويا فقط براى محمد طلايى و عبدالكريم كاكاحاجى اضافه بوده !
از بحث فرنگى فعلاً بگذريم كه زمان به عقب باز نخواهد گشت. قبل از المپيك، سرويس كشتى اين روزنامه در مطالب متعددى نسبت به تصميمات اشتباه و غير سنجيده هشدار داده بود كه البته همانند مطالب همكاران در ساير رسانه ها، با بى توجهى مواجه شد.
انتقاد شديد از سازمان تربيت بدنى!
البته پيش از آغاز رقابت هاى كشتى فرنگى المپيك نيز مطمئن بوديم كه در صورت كسب مدال توسط فرنگى كاران، همه كاميابى ها به فدراسيون و كادر فنى ربط داده شده و در صورت شكست اين تيم، بهانه هايى چون طلسم ۳۶ ساله، داورى ضعيف، قرعه نامناسب، بى توجهى مسؤولين كميته المپيك و سازمان تربيت بدنى و ... علم خواهد شد. كما اين كه صنعتكاران هم در گفت وگو با شبكه خبر، مدعى شده بدشانسى و اشتباهات فردى باعث اين نتايج در كشتى فرنگى ايران شد. به گمان صنعتكاران، هيچ كس از جمله ارباب جرايد حق انتقاد از تيم ملى ايران را ندارد و در اين خصوص مى گويد: چون وقتى تيم آزاد و فرنگى جوانان ايران در آسيا قهرمان مى شوند و همچنين نايب قهرمان جهان مى شوند همين روزنامه ها چند خط درباره آن ها نمى نويسند! نايب رييس فدراسيون كشتى ادامه داد حالا كه شكست خورده ايم چه حقى دارند انتقاد كنند
محمد على صنعتكاران گفت وقتى رييس سازمان تربيت بدنى مى گويد فوتبال ورزش اول ايران است، فوتبالى كه به المپيك راه پيدا نكرده است ؛ ورزش اول ايران مى شود مدير تيم هاى ملى كشتى آزاد و فرنگى ايران با اشاره به پى ريزى قوى كشتى ايران در رده هاى سنى گفت : اين ورزش كلامى در صحبت هاى رييس سازمان تربيت بدنى جاى ندارد. وى اضافه كرد : صحبت رييس سازمان در برهه اى كه تيم در حال اعزام به المپيك است باعث تضعيف روحيه تيم ملى ايران مى شود.
صنعتكاران ادامه داد: هيچ كس حق ندارد از تيم ملى ايران انتقاد كند و اين مسائل را در برنامه هاى آينده تلويزيون مطرح مى كنم. در چند ماه گذشته شاهد زحمات سرمربى و ساير كادر فنى تيم ملى فرنگى بودم ولى در كشتى اين برد و باخت ها به وجود مى آيد . متن كامل و فايل صوتى مصاحبه صنعتكاران، اينك نيز روى سايت شبكه خبر موجود است.
بهانه هاى غير منطقى
كشتى فرنگى تا قبل از سال ۲۰۰۵ كه قوانين اين رشته تغيير نيافته بود، جايگاهى در دنياى كشتى نداشتيم؛ اما از المپيك آتن به بعد ورق به نفع فرنگى كاران ايرانى برگشت و در هر سه دوره مسابقات جهانى گذشته تيم كشتى فرنگى ما با دست پر و تصاحب مدال هاى رنگارنگ به كار خود خاتمه داد.
اگر برخى ها شكست كشتى فرنگى را به خاطر ۳۶ سال ناكامى در المپيك ها طبيعى مى دانند، روى دلايل لابد بايد پاسخى مناسب براى سؤال هاى ذيل داشته باشند:
۱- در چه برهه اى از تاريخ كشتى فرنگى ايران، ملى پوشى توانسته بدون شكست، سه مدال طلا را از سه حضور در مسابقات جهانى به سينه بزند
۲- كدام سبك وزن تاريخ كشتى فرنگى ايران توانسته مدال طلاى مسابقات قهرمانى آسيا را آن هم در دو نوبت پياپى از آن خود كند
۳- در كدام گوشه تاريخ ورزش اول ايران، ماحصل سه حضور تيم ملى كشتى فرنگى كشورمان در مسابقات جهانى كسب هفت مدال طلا، نقره و برنز بوده است
۴- چه زمانى تيم ملى كشتى فرنگى ايران تا مرز تصاحب عنوان قهرمانى جهان پيش رفته بود كه ما توانستيم در آذربايجان تا آستانه كسب اين مهم پيش روى كنيم
۵- در كدام دوره از المپيك ها ايران با سه ملى پوشى كه مدال جهانى داشته و يك ملى پوش كه عنوان چهارمى المپيك قبلى را يدكى مى كشيده، گام به اين بازيها گذاشته است
قطعاً اگر توجيه كنندگان ناكامى، توانستند پاسخ هاى قانع كننده اى به اين سؤالات بدهند، ذهن علاقه مندان كشتى فرنگى هم به حقايق روشن خواهد شد.
ضمناً عاملى كه باعث طرح چنين سؤالاتى مى شود، صرفاً جهش خيره كننده كشتى فرنگى نيست؛ بلكه تغيير قانون كمر تو كمر به كنده كشى است كه در آخرين سال رياست فدراسيون طالقانى در دنياى كشتى وضع شده و نعمات اين تغيير به سمت و سوى خوان كشتى فرنگى ايران سرازير شد. همين قانون سند شكست صاحبان كشتى فرنگى را امضا كرد و نمايندگان گمنام فرانسه، ايتاليا، مجارستان و ليتوانى و...را صاحب مدال هاى المپيك كرد؛ اما ما...
بهانه جويى بعدى برخى ها، مربوط به بحث حمايت نكردن كميته المپيك يا سازمان تربيت بدنى از كشتى گيران است! در اين كه سازمان تربيت بدنى و كميته المپيك مى توانستند با حمايت از كشتى گيران نقش عمده اى در پيروزى آنها ايفا كنند، ترديدى وجود ندارد اما مگر در ادوار گذشته المپيك ها سازمان هاى تربيت بدنى وقت چه حمايتى از كشتى گيران مى كرده اند كه حالا آن حمايت ها از كشتى و كشتى گير ايرانى دريغ شده است
مگر تيمى كه در المپيك آتلانتا موفق به تصاحب سه مدال طلا، نقره و برنز شد، چه حمايتى را از جانب سازمان تربيت بدنى وقت پشت سر خود مى ديد در آتن، مهرعليزاده چه حمايتى كرد احمد درگاهى چه حمايتى براى سئول انجام داد يا براى آتلانتا، سازمان تربيت بدنى اگر قرار بود آن تيم را مورد حمايت و عنايت خود قرار دهد، اختلاف شديد ميان كشتى گيران و مربيان را كه به مطبوعات هم كشيده شده بود را حل مى كرد.
يا مگر پشت سر تك مدال طلاى كاروان كشتى آزاد ايران در المپيك سيدنى حمايت خاص و خارق العاده اى از جانب سازمان تربيت بدنى وجود داشت اگر سازمان وقت حكم حامى آن تيم را ايفا مى كرد، پس چرا به داد ستارگانى چون حيدرى و جديدى و... نرسيد و آن ها از گردونه رقابت ها حذف شدند
با اين حساب به دور از منطق است كه ضعف هايى را بارها روى آن انگشت گذاشته ايم، ناديده گرفته و در توجيه شكست كشتى فرنگى در پكن به بهانه جويى روى آوريم. اما در كشتى آزاد، بيشترين نگرانى از بابت اختلاف نظرهاى شخصى و بى اهميت معزى پور و فرح وشى است. اين دو نفر ماه هاست كه ديدگاه هاى خود را حتى در رسانه ها نيز به رخ هم مى كشند و گويا به خاطر دهه هاى طولانى جلوس بر كرسى مربيگرى تيم ملى، يادشان رفته كه تيم ملى متعلق به تمام ملت است!
گويا نمى دانند دود اين اختلاف نظر فقط به چشم كشتى گيران خودمان خواهد رفت. علاقمندان ورزش در ايران خواستار درخشش آزادكاران اعزامى هستند و به همين خاطر، معزى پور و فرح وشى موظف هستند اختلاف نظرهاى شخصى خودشان را به بيرون از دهكده بازى ها منتقل كنند و لطفاً اجازه بدهند كه كشتى گيران، در فضايى دور از تنشى كه بين آن دو وجود دارد به كارشان بپردازند. امروز عباس دباغى و مراد محمدى روى ترازوى الكترونيكى مى روند. توقعى از آن ها نداريم جز ارائه توانايى هاى فنى شان روى تشك هاى زرد استاديوم دانشكده كشاورزى پكن. همين مولفه به تنهايى براى گرفتن مدال كافى است.
دوشنبه 28 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]