توروخداخانمهاي که نازاهستن کمکم کنيد : پرسش و پاسخ پزشکی

واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام دوستان من در يه شهر دورافتاده وبي امکانات زندگي ميکنم و4سال ازدواج کردم بچه دار نميشم دکتر گفته که تخمدانهات کوچکتر از حدنرمال است وتنهاباکمک قرص استروژن وپروستروژن پريود ميشم وهمسرم هم گفبن اسپرمهاش سريع نيست لطفاکمکم کنيد اولين بار که عضوشدم

دوست عزیز Aven باسلام
من هفت ساله که ازدواج کردم و بعلت تنبلی تخمدان بچه دارنشده ام و خیلی هم درمان کرده ام یکبار هم با دارو بچه دارشدم ولی دریکماهگی سقط شد متاسفانه و فعلا با این که امیدوارم ولی درمانم را رهاکرده ام . البته توصیه ام اینه که اگه فکرمیکنی که مشکل داری که نمیدونم چند سال داری و آیا مطمئن هستی که تو مشکل داری و شوهرت سالم است؟ باید درمان را شروع کنی اما هزینه اش خیلی بالاست . باید به متخصص زنان و نازائی مراجعه کنی نمیدونم درمحل زندگی ات هست یا نه اما اگر نیست اینجا بیمارستان امام خمینی- مرکز پزشکی رویان- مرکز پزشکی سینا- بیمارستان الوند و چند جای دیگر هست که مخصوص درمان نازایی هستن. شاید هم با خوردن قرص کلومیفن که مخصوص تخمک گذاریه بچه دارشد بهرحال سرخود کاری نکن و اگه خیلی عجله داری و یا فکرمیکنی مشکلی هست به پزشک متخصص مراجعه کنی بهتره و درضمن حتماً باید همسرهم بررسی بشه چه مشکل داشته باشه چه نداشته باشه. بازم مشکلی بود بپرس بگم عزیزم

سلام عزيز جون ممنون از راهنماي شما ولي قرص کلومفين رو دوالي سه دوره مصرف کردم ولي هيچي گفتن عرق رازيانه رو 1ماه بخور خوردم ولي باز هيچي 3ماه تحت نظردکتر متخصص بودم که امپولهاي hmg و hcg روزدم اونم بااين هزينه بالا که وضع ماليمون چندان خوب نيست بازم جوابي نداد البته همسرم هم قرص کلوموفين خورده ولي اون زياد به دکتر ها اعتماد نداره فقط ميگه اميدم به خداست به زور منو ميبره دکتر راستي سن من 27ساله وهمسرم 33 سالشه تورو خدا عزيز جون تو بگو چکار کنم

دوست عزیزم
الان یه قرص جدیدی به جای کلومیفن بنام لترازول هست که هم ایرانی داره و هم خارجی که خارجیش البته گرونه ولی من با اون قرص و آی یو آیی که کردم تست که دادم جواب مشکوک به حاملگی داد البته من کم خونی دارم و بعدهم که سقط شد و دگه نرفتم دکتر ولی لترازول درصدش بیشتر از کلومیفنه داروهای گیاهی هم سرخود نخور امیدت به خدا باشه سنت زیاد نیست بعضیها ارثیه و دیربچه دارمیشن شوهرت باید درمان بشه نه با کلومیفن - راستی البته یادم نره بگم یه دماسنج از اونایی که روی پیشونی میذارن و دما رو می بینن بخر ازداروخانه و از روز اول پریود دمای بدنت رو بگیرو یادداشت کن و روزیکه دمای بدنت ازهمه روزها بیشتر نشون داد اون روز تخمک گذاریه و به اصطلاح نزدیکیه و باید حتماً نزدیکی کنید و طبق جدول معمولاً از روز 14 پریود باید یک شب درمیان نزدیکی کرد تا نتیجه بگیری شاید ببخشید مواقع نزدیکی رو درست انجام نمیدید اینهارو باید از دکتر دقیق بپرسی حتی روش نزدیکی رو هم چون تاثیر داره و میگن شب نزدیکی خوردن خرما و عسل برای مرد موثره و بیشتر ازهمه این حرفا نداشتن استرس و نخوردن حرص و جوشه که من دائم در هردو سیر وسلوک میکنم!

دوست من مونيکا هميشه مجبور بودم يک در ميان نزديکي کنم ولي شوهرم اعصابش هميشه خورده ومشغوله تو رو خدا اگه چيزي دونستي راهنمايم کن فدات شم خيلي ميترسم

دوست من در شهر یزد یک مرکز درمان ناباروری است که خیلی معرفه زیر نظر دکتر افلا طونیان خیلیها که رفتن نتیجه گرفتن اگه می تونی برو انشاا... نتیجه بگیری

عزیزم من یه توصیه برات دارم.تو مصرف دارو و قرص و این چیزها افراط نکن.پیش یه متخصص که سرش به تنش می ارزه برو و بگو عجله زیاد برای مادر شدن ندارم و حاضرم یه پروسه آرام و مدت دار رو در پیش بگیرم.از این دکتر به اون دکتر رفتن و روشهای مختلف رو باهم امتحان کردن ممکنه به خودت آسیب بزنه یا باعث بشه مثل بعضی ها چند قلو بزایی و به جای یه بچه سالم و تپل مپل خدایی نکرده سه چارتا بچه با وزن کم بمونه رو دستت.

باتشکر ازراهنمايهاي شما عزيزان مامان پارسا کوچولو تا حالا دوتا دکتر رفتم نميدونم چکار کنم خيلي دوست دارم زود بچه دار شم اخه احساس ميکنم عصبي وپرخاشگر شدم تنهاي تو خونه خسته شدم از هر روز بيرون رفتن واون خونه فاميل برم خسته شدم شوهرم بره سفر برم خونه بابام خسته شدم ميخوام بچه دار شم وبا بچه خودم خونه باشم .ازالان کلي لباس بچه گرفتم وقتي اونا روميبينم جگرم اتيش ميگيره

به نظرم بهتره در کنار دکتر زنان و زایمان پیش یه روانشناس هم بری....
خالم هیچ مشکلی نداشت ولی 7سال خدا بهش بچه نداد رفت پیش روانشناس خیلی خیلی آرامش گرفت الآن دو تا دخمل خوشگل داره

آون عزیزم
باسلام نمیدونم منظورت از این که می ترسی و یا ازاین که شوهرت عصبیه چیه مگه بچه نمیخواد؟! ببخشید اگه نزدیکی تو زمانهای بخصوص نباشه بچه چه جور میاد؟! میدونی زن فقط تو یکی دوروز بخصوص درماه تخمک گذاری داره و اگه لقاح انجام نشه ازبچه دار شدن خبری نیست نمیدونم چه طوری راهنمایی کنم باید حتماً زیرنظر پزشک متخصص باشی نه هی این دکتر اون دکتر این شهر واون شهر بری یک دکتر که دیگران بهش اعتماد دارند و کارش خوب بوده رو درنظربگیر برو توکل بخدا اما همین عصبی بودنت و ترس ازبچه دارنشدن کار رو بدترمیکنه بخودت اعتماد و اطمینان داشته باش منم مثه توهستم و دوستدارم نی نی داربشم اما خب فکرکنم قسمتم اینه و اگه خدا بخواد مطمئنم بهم میده حالا دیر و زود داره ولی وقتش رو اون میدونه و بس اگه خدای نکرده با این عجله یه مونگل ، یه ناقص گیر بیاد چی خدارو شکر کن اززندگیت لذت ببر فکرنکنم بچه داری به همین سادگیها باشه بچه رو باید درست تربیت و بزرگ کرد وگرنه بچه رو بدنیا بیاری ولی ازعهده تربیت درستش برنیایی چه فایده این و اون مسخره کنن و یا بلای جون دیگرون و اجتماع بشه خدای نکرده... شوهرت باید بهت دراین زمینه کمک کنه و همراهی کنه به خدا توکل کن نمیدونم دقیقاً چه کمکی میخوای واضح بنویس دوست دارم کمکت کنم عزیز

سلام دوست من مونيکا : چرا شوهرم خيلي دوست داره بچه دار بشيم ولي اون ميگه هرچي خدا بخواد همون ميشه واگر خدا تا الان بچه نداده حتما مصلحت اين بوده ولي اون بازم به خاطر من مياد دکتر ولي اگه اومد زود خسته ميشه وزود ناراحت وقتي که دکترها روي من مثل يه موش ازمايشگاهي ازمايش ميکنندوازاينکه ميبينه هروز سه تا سه تا امپولهاي hmg و hcg ميزنم به قول خودش مني که امپول نميزنم اگه بميرم هم ولي به خاطر بچه چقدر امپول ميزنم به هر حال بازم باهام مياد دکتر ولي به خاطر هزينه خيلي بالا فعلا دکتر نميرم ..ودر مورد روزهاي تخمک گذاري ميدونم ولي من گفتم که فقط با کمک قرصهاي استروژن وپروستروژن پريود ميشم اونم از سن 17 سالگي خوردم ودکتر ميگه بسه نخور عوارض داره حالا موندم با اينهمه بدبختي واين همه مشکل زم اگه چيزي دونستي يا با دکتر خودتون مشورت کني ممنون ميشم راهنماي کنيد

من نمیدونم با این مشکل که پریودت بطور طبیعی هم نیست چی بگم عزیز ! حتماً بیا تهران و به پژوهشکده رویان مراجعه کن تا دیر نیست اقدام لازم رو بکن وگرنه ول کنی و به امید خدا که البته توکل به او چاره مشکلات هست ولی آدم باید خودش هم تلاشش رو بکنه تا اونجا که میشه نشد هم که نشد ازنظرمالی هم که مشکل داری اگه بیمه تکمیلی باشی خب یه مقدار بهتره ولی چی بگم واله درمان نازایی شده درد بی درمون با این مخارج درسته که علم پیشرفت کرده و همه کاری دراین زمینه وجود داره ولی باهزینه هاش درحقیقت هیچ راهی وجود نداره! تو باید در درجه اول مشکل پریودت رو حل کنی و اونم زیرنظرمتخصص میشه دیگه راه حل دست خدا و دکتراس دوست خوب من

عزيز جون ممنون از راهنماييت ولي من خودم ميدونم مشکل من يکي دوتا نيست جدا از بچه دار نشدن ورشکستگي همسرم اون طرف نميدونم چکار کنيم ولي من وهمسرم دوتامون توکلمون به خداي که اون بالاست ولي بازم هرشب که مي خوابم ميگم مطمئنم فردا که از خواب بيدار ميشم مطمئنم خدا مشکلامون روحل کرده باور کن مونيکاي عزيز تا اين حد اميدوارم با هشتاد ميليون بدهکاري با اين اجاره خونه بالا بازم هميشه خوشحاليم وهيچکس نميدونه ما مشکل داريم چون همسرم داره کار ميکنه وبازم مثل اول ازدواجمون از صفر شروع ميکنيم ولي غم بچه دار نشدن که سرمون با اون گرم بشه به قول معروف براي فرار ازمشکلامون با اون مشغول بشيم خيلي غم بزرگيه به هر حال مونيکا جون ببخش تورو غم دادم ولي عزيز جون ببين تو ميتوني مشکلمو با دکتر خودت در ميان بذاري ولي تورو خدا زود زود بيا رو سايت با حرفات اروم ميگيرم خيلي دير مياي شاغلي؟ من مي دانم کوها و در ياها چرا اينقدر طولاني عمر ميکنند و ميدانم چرا عمر پروانه کوتاه است اين راز را شاخه سبزي به من گفت:او گفت فقط عشق فقط عشق...................

ازابرازمحبتت واله هم شاغلم هم چون با مادرم زندگی میکنم یعنی با شوهرم درخانه پدری زندگی می کنم بخاطراینکه بعد ازفوت پدرم مامان احساس تنهایی می کند و خواهرها وبرادرم از اوکمی دورند من که ازدواج کردم نگذاشت بریم خانه اجاره کنیم و درطبقه پایین منزل که مستاجربود حالا ماهستیم و بخاطر این بعداز کارم که میام خونه باید آشپزی کنم (مامانم آرتروز شدید داره و هم فشارخون و دست و پادرد ) من درحقیقت شیفت دوم درخانه تا اونجاکه بتونم کارای خونه رو دارم البته بنده خدا کارهای شخصی اش رو میکنه کمی هم خرید ولی بهرحال بیشتر پیش اون هستم چون تنهاست و درضمن کامپیوترخودم رو فروختم چون خراب بود و برا همین میام محل کارم و گاهی وقتا که سرم خلوته به سایتهای موردنظرم سرمیزنم ازهمدردی بادیگران خوشم میاد و باکسانی که همدردم هستن احساس دوستی میکنم بخاطراین کم وقت دارم که سایت رو بازکنم بهرحال بامشکلاتت آشناهستم چون همسرمنم دچارمشکل بیکاری و بی پولی و طبع اون بدهکاری شد و کم هم نیست ولی 80 میلیون ! هم خیلی خیلی زیاده ها! فضولی نباشه ولی امیدتون به خدای بزرگ باشه فقط خدای متعال خودش راه نجات رونشون میده و من معجزه وار ازمشکلاتم کمی کم شده ولی خب میدونی که ماهم درگیرمیشیم بخصوص که احساساتی باشی و کارمند باشی و یه کاری ازدستت هم بربیاد و خودت خودت رو بدبخت کنی ! مثه من! حالا امیدوارم شما به امید خدا دراین گرفتاری یه معجزه خوبی بشه واستون، اما درمورد رفتن پیش دکترم راستش گفتم که برای درمون نازایی فعلاً نمیرم چون میدونم وادارم میکنه هی قرص و آمپول بخورم و بزنم و یا باید آی یو آی کنم یا میکرو که فعلاً پرداخت بدهیها و گذرون زندگی نمیذاره واله ولی اگه تونستی برو توی سایت ایران سلامت و یا حجامتایران دات کام و سئوالت رو از دکترهای زنان بکن اونجا هم جواب میدن و راهنمایی میکنن سایت مفیدی هست امیدوارم خانمای خوب این سایت هم ازهرانگشتشون ماشاله هنرمیریزه فراموش نکنن فقط خواننده نباشن و اگه راهنمایی بلدن دریغ نکنن ولی میدونی که این سایت روبیشتر برای آشپزی انتخاب میکنن و یادگیری غذاها و کسی مشکل مارو نمیخونه شاید منم واسه خودم خوشحالی زیاد میکنم که این مشکلم رو فراموش کنم ولی نمیشه و هرچی خودمو میزنم به الکی خوشی بازم فکر نی نی میاد تو ذهنم ! میگن آدمیزاد هرچی داشته باشه بازم یه چیزدیگه میخواد اگه بچه هم داشتیم لابد یه چیزدیگه ولی من که فقط یکی میخوام نه بیشتر توخبرامیگفتن یه زن تونسی 12 قلو !!! بارداره ودرکمال سلامت هم میخواد بزاید!! ولی خدایا نه همون یکی کافیه بخدا ! خب دیگه به زور که نمیشه اگه خدانکرده بزور باشه یعنی هی با آمپول و هی با دارو که البته نفی نمیکنم سوءتفاهم نشه ولی بهرحال طبیعی نیس دیگه فقط دعاکنیم به صورت معجزه یه روز بچه دارشیم یعنی بشم

aven نوشته است:باتشکر ازراهنمايهاي شما عزيزان مامان پارسا کوچولو تا حالا دوتا دکتر رفتم نميدونم چکار کنم خيلي دوست دارم زود بچه دار شم اخه احساس ميکنم عصبي وپرخاشگر شدم تنهاي تو خونه خسته شدم از هر روز بيرون رفتن واون خونه فاميل برم خسته شدم شوهرم بره سفر برم خونه بابام خسته شدم ميخوام بچه دار شم وبا بچه خودم خونه باشم .ازالان کلي لباس بچه گرفتم وقتي اونا روميبينم جگرم اتيش ميگيره

مونیکا جون،فکر نمی کنم سنی داشته باشی.چهار سال هم که بیشتر نیست ازدواج کردی.بچه نداشتن یه دردسره ولی خدا و فقط خدا می دونه که داشتنش هزار تا دردسره.به خدا تو این سه سالی که بچه دار شدم هزار بار از ته دل گفتم ای کاش بیشتر به خودم فرصت داده بودم.با اینکه 27 سالگی هم بچه دار شدم.مثلا برات بگم که همین دو سه روز پیش بچه ام مریض بود و پنجشنبه جمعه من همش شد (گلاب به روی مبارک همه)پی پی شستن.همه خونه زندگیم رو یا بالا آورد یا همون که گفتم.طفلی وزنش هم نصف شد

منظورم اینه که فکر نکن از نعمت عظیمی تا ابد محروم شدی.خیلیها تو سن تو هستن و هنوز اصلا دوست ندارن بچه داربشن.روحیه ات رو نباز و به این زمان که تحت درمان هستی مثل یه فرصت نگاه کن.به خدا بچه ها تنهایی رو پر نمی کنن.به خدا انگیزه نمی شن.به خدا وجودشون کولاک نمی کنه.منکر لذت داشتنشون نمی شم.همه زندگی من پسرمه.ولی داشتن بچه مثل اینه که کوله باری از طلا رو دوشت باشه.به هر حال طلاست و قیمتی.باید مواظبش باشی باید وزنش رو تحمل کنی.یک استرس دایم،عذاب شیرین،مسئولیتی سنگین و برگشت ناپذیر.

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]

[مشاهده در: www.ashpazonline.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 14130]