واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: متن كامل سخنراني تلويزيوني سيد حسن نصر الله (2)
تهران / واحد مركزي خبر / سياسي 1387/05/25
00:42:44.02
دبير كل حزب الله لبنان در ادامه سخنراني تلويزيوني خود با اشاره به نرسيدن دشمن صهيونيستي به اهداف شوم خود در جنگ سي و سه روزه سال دو هزار و شش تاكيد كرد در سالگرد چنين جنگي ياد مي كنم و تجليل مي كنم از آناني كه جانفشاني هاي عظيم كردند و تجليل مي كنم از شهداي مقاومت و ارتش و مردم و در صدر آنها فرمانده شهيد حاج عماد مغنيه و درود مي فرستم از خانوادههاي شريفشان و زخمي ها كه هنوز زخم برخي ها التيام نيافته است و ياد مي كنم از آناني كه كوچ كردند و خانه هايشان ويران شد و آناني كه پايداري كردند و خانه هايشان ويران شد و آناني كه منبع معيشتي آنها نابود شد و آناني كه با همه توانشان از مقاومت حمايت كردند و آناني كه به آوارگان در مناطق مختلف پناه دادند و تجليل مي كنم از رهبران ديني و سياسي در لبنان و در امت كه شريك ما در موضعگيريها و حماسه ها بودند و درود مي فرستم بر آناني كه در جهان عرب و اسلام و سراسر جهان از لبنان و مردم و مقاومت و ارتش هنگام تجاوز وحشيانه صهيونيستها حمايت كردند؛ اكنون بعد از گذشت دو سال وهمچنين در خلال اين دو سال عظمت اين جنگ و گستردگي تجاوزات و ميزان گسترده امكانات نظامي و امنيتي بكار گرفته شده دشمن و ميزان توطئه هاي منطقه اي و بين المللي آشكار تر شده و مي شود و در مقابل ميزان پايداري و مبارزه كه همه ما به طور يكسان در آن شريك بوديم در مقابله با تجاوزگري و توطئه آشكار تر مي شود و اكنون روز به روز مشخص مي شود آنچه در جنگ تابستان سال دو هزار و شش روي داد نشان دهنده ميزان قدرت و انرژي پنهان در لبنان و امت نه فقط در مقاومت و نه فقط در رهبران سياسي بلكه در مردم عادي بزرگوار و عزيزي است كه صبوري و تحمل و توانايي خود را در روياوريي با خطرات و مصيبت ها و رنجها در حد بسيار بالايي نشان دادند؛ لازم است ياد آور شوم كه بسياري از نهاد و مراكز مطالعاتي به مناطقي كه در جنگ ويران شده بود آمدند و پيش بيني مي كردند كه با مردان ،زنان و كودكاني روبه رو شوند كه با مشكلات روحي و رواني دست و پنجه نرم مي كنند و نياز به درمان روحي دارند اما نتيجه بررسي آنها گيج كننده بود چون اينها به كارهايي كه انجام داده بودند خوشحال و راضي و در برابر رنجها و سختيها صبور بودند و براين باورند كه اين بخشي از وظايف آنها است و اين مراكز مطالعاتي تاكيد كردند كه اين نتيجه ايمان و اعتقاد و فرهنگ ايماني و ارزشهاي تثبيت شده در وجدان آنها و ميراث فرهنگي و تاريخي آنها است كه در عمق تاريخ جاي گرفته است . اكنون پس از گذشت دو سال از جنگ براي ما ثابت شد كه آنچه در آن جنگ روي داد واقعا معجزه بود و پيروزي الهي براي رنج ديدگان و مستضعفان بود كه تعداد و امكانات آنان اندك بود اما با اراده و مصمم بودند و در برابر قويترين و سركش ترين ارتش منطقه كه از سوي قويترين طاغوتيان و ظالمان حمايت مي شد پيروز شدند .در حالي دومين سالگرد پيروزي در جنگ فرا رسيد كه پيامدهاي اين جنگ در همه عرصه ها و سطوح همچنان ادامه دارد و آن را در بخش ايدههاي راهبردي نظامي و سياسي و در عرصه فنون جنگي و تفكرات جنگي شاهد هستيم و شمار زيادي از مطالعات عميق و دقيق كه در نواحي مختلف جهان انجام شد اين را تائيد مي كند به ويژه مطالعاتي كه در آمريكا و اسرائيل انجام شد زيرا آنها بيش از ديگران به درس گرفتن از شكست ها و ناكاميها توجه مي كنند و همچنين پيامدها و اثرات جنگ در رژيم صهيونيستي ادامه دارد و در ارتش اين رژيم فرماندهان و ژنرالهاي آن اگر چه همه آنها در رده نخست نبودند بركنار شدند يا استعفا كردند و رژيم صهيونيستي برخي از اين ژنرالهاي شكست خورده را به خارج اعزام كرد مانند ژنرال گال هرش كه به گرجستان رفت و دولت بيچاره اين كشور ماموريت تاسيس و آموزش نيروهاي ويژه گرجستاني را به وي محول كرد .گرجستاني كه به سلاح و كارشناسان اسرائيلي در برابر روسيه اعتماد كرد،اكنون با شكست روبه رو شده است .آنچه كه اين روزها در گرجستان اتفاق افتاد درسي براي آناني است كه مي پذيرند آمريكا آنان را وارد ماجراجويي و جنگ هاي حساب نشده و جنگهايي كند كه آينده آن تيره و تار است و در نهايت آمريكا آنان را تنها مي گذارد و براي آنكه از خود رفع تكليف كند و سرزنش نشود فقط به موضعگيري اكتفا مي كند چون منافع آن بزرگتر از هر چيزي است .
در هر حال در نهايت كار ارتش دشمن به جايي مي رسد كه ايهود باراك و رئيس ستاد ارتش و ژنرالهاي ارتش مي گويند كه علت شكست كم تجربگي فرماندهي فرماندهاني بود كه جنگ سال دو هزار و شش را فرماندهي مي كردند ،پس چه كسي با تجربه است ؟اين ژنرالها كه به اعتقاد اسرائيل در جنگ هاي گذشته حضوري فعال داشتند شكست خوردند و به نظر باراك بي تجربه بودند پس چه كسي صاحب تجربه است باراك يا اشكنازي،اين دو كه وارث شكست اسرائيل در لبنان درسال دو هزار ميلادي بودند.آيا بايد شكست اشكنازي را هنگامي كه فرمانده منطقه شمالي بود در برابر جوانان مقاومت و تاكتيك ها و امكانات مقاومت كه در مقايسه با امكانات و تاكتيكها و امكانات فعلي مقاومت تقريبا اندك بود به ياد آورم بايد سخنان ايهود باراك را هنگامي كه نامزد نخست وزيري دشمن بود يا هنگامي كه نخست وزير دشمن بود به ياد آورم كه به شكست همه شيوههاي جنگي در مقابل مقاومت اعتراف و تاكيد كرده بود اسرائيل هيچ گزينه اي جز عقب نشيني از لبنان ندارد.آيا بايد به ياد او آورم كه زمان عقب نشيني را در ژوئيه دو هزار مشخص كرده بود اما مقاومت او را مجبور كرد در مي سال دو هزار عقب نشيني كند ومقاومت زمان عقب نشيني و نوع عقب نشيني و عقب نشيني تحقير آميز را بر وي تحميل كند و وي نتوانست از آن در سياست بهره برداري كند و در دستيابي به دستاوردهاي سياسي و امنيتي از لبنان يا سوريه ناكام بماند و اين دو اكنون هر روز تهديد مي كنند. اكنون در مقابل ما اين افراد هستند كه شكست و ناتواني خود را ثابت كردند، پيامدها و بازتابهاي جنگ سي و سي روزه در سطح سياسي در رژيم صهيونيستي ادامه دارد به طوري كه حيات سياسي كادري كه جنگ را رهبري كرد پايان يافت ، حيات سياسي وزير دفاع پايان يافت كار رئيس ستاد ارتش كه معمولا آرزو دارد روزي وزير دفاع شود پايان يافت و ماه سپتامبر آينده اولمرت مي رود و رسانه هاي عربي و اسرائيلي چند هفته قبل نوشته بودند كه اولمرت دو سال پيش مرد و دو ماه بعد دفن مي شود و همچنين نتايج جنگ تابستان سال دو هزار و شش بر درگيري هاي احزاب و نيروهاي سياسي اسرائيل در همه مسائلي كه به ساختار رهبري مربوط مي شود تاثير گذار خواهد بود به طوري كه بيشتر صهيونيست ها معترفند كه آنان با سخت ترين بحران رهبري در تاريخ خود روبه رو هستند و پيامدهاي جنگ تابستان در سطح منطقه نيز ادامه دارد .قبل از پايان يافتن جنگ گفتيم كه اجراي طرح خاورميانه جديد به حال تعليق در آمد اما بعد از دو سال براي ما مشخص شد كه طرح خاورميانه جديد نابود شد يا به مرحله طولاني و دوري به تعويق افتاد ؛به طوري كه ديگر از خانم رايس ديگر هيچ گونه كلامي درباره خاورميانه جديد نمي شنويم.خاورميانه جديد كه به تقسيم كشورهاي عربي و اسلامي منجر مي شد و اكنون دولت ،ارتش و مردم و مقاومت لبنان مي توانند بايستند و به جهان عربي و اسلامي بگويند كه با گوشت و خون و اشك فرزندان ملتمان مانع از اين تقسيم شديم و وحدت و يكپارچگي را حفظ كرديم .ديگر از رايس چيزي نمي شنويم و براي او سخت است كه اعتراف كند كه خاورميانه جديد كه شاهد ولادت و زايش آن بوديم قبل از ولادت و زايش سقط شد . پيامدهاي جنگ تابستان در سطح منطقه همچنان ادامه دارد واسرائيل سراسيمه در مرز غزه ايستاده است و آتش بس را مي پذيرد و دل به محاصره خوش كرده است و به ناتواني خود در مقابله با موشكهاي مقاومت فلسطين اعتراف مي كند و اسرائيل يك جانبه از مرحله ارعاب سوريه و تهديد آن به جنگ به مرحله راهبرد گفتگو با آن منتقل مي شود و براي قطع كردن ارتباط آن با جمهوري اسلامي ايران و جنبش هاي مقاومت تلاش مي كند و آشكارا از پيشرفت نظامي راهبردي سوريه كه نبايد آن را ناديده گرفت صحبت مي كند و اسرائيل مرعوب و مردد در مقابل جمهوري اسلامي ايران مي ايستد و نمي داند كه اقدامي بكند يا عقب نشيني كند .
از بازتابهاي پيروزي و پايداري در جنگ تابستان سال دو هزار و شش تقويت و رشد فرهنگ مقاومت در امت بود ،من نمي گويم كه اين فرهنگ اصلا قبل از تابستان دو هزار و شش وجود نداشته است ؛با قدرت در بيش از چند كشور كه در برابر اشغالگران مي جنگيدند وجود داشت اما از بازتابهاي پيروزي و پايداري در جنگ تابستان تقويت و رشد فرهنگ مقاومت در امت و توسعه آن و محدود شدن فرهنگ عقب نشيني و تسليم پذيري بود و همه تحقيقات و نظرسنجي ها كه در دو سال گذشته انجام شد و هر چند وقت يكبار انجام مي شود اين مساله را ثابت مي كند .اسرائيلي ها در مدت بيش از پنجاه سال از بيداري و هوشياري كم عربها صحبت مي كردند اما امروز بيداري عربي پس از جنگ تابستان و پيروزي در آن جنگ را مي بينيم كه در چه سطحي است و بيداري صهيونيست ها پس از جنگ تابستان چه ميزان است و چه كسي اين روزها ناكام است .اين مساله بر فلسطين نيز مطابقت دارد با وجود همه حوادث داخلي كه باعث آشفتگي و نابساماني مي شود اما مقاومت و راه آن اميد و آرزوي فلسطينيان و بيشتر فلسطينان است به ويژه پس از آنكه افق هاي سياسي براي هر گونه راه حل سياسي تاريك است و اسرائيلي ها همان شرايط تحقير آميز را تكرار مي كنند كه هيچ فلسطيني حاضر به پذيرش ان نيست از جمله آنكه گفته شد اخيرا اولمرت به رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين پيشهاد هايي كرده است .اين مساله بر عراق نيز قابل تطابق است در عراق مقاومت جدي و سخت است و در برابر اشغالگران ايستادند و مي جنگند.
هنگامي كه از مقاومت در عراق صحبت مي كنم از گروههاي مسلح مجرم كه مردم را مي كشند و براي به راه انداختن اختلافات ديني ،سياسي يا نژادي يا منطقه خون مردم را مي ريزند صحبت نمي كنم . اين مقاومت نيست .لحظاتي پيش خبرهايي از وقوع عمليات انتحاري در ميان زوار كربلا به گوش رسيد اين مساله اي عجيب و عريب است وقتي مردان و زناني آماده مرگ هستند پس چرا آنها را براي مقابله با نيروهاي اشغالگر رهنمون نمي سازيد و آنها را براي كشتن زنان و كودكان بي گناه سوق مي دهيد فقط بدان دليل كه با آنها درباره عادات يا عبادت يا راه و رسم اختلاف داريد اين مقاومت نيست اين گروههاي جنايتكار هيچ ارتباطي با طرح مقاومت در عراق ندارند .من از مقاومت واقعي در مناطق مختلف عراق و از طوايف مختلف صحبت مي كنم .
ما اين روزها تحركات عالي و موثري را عليه آينده اشغالگري و طرح اشغالگري در عراق مي بينيم و اين مقاومان شريف در شرايطي سخت و پيچيده مي جنگند اما به تلاش خود ادامه مي دهند اما در اينجا بابد برخي از نظر سنجي ها اشاره كنم كه برخي از مراكز بي طرف و برخي وابسته به اشغالگران انجام دادند و نشان مي دهد در برخي از استانهاي جنوبي عراق هفتاد درصد از مردم طرفدار مقاومت و حقانيت خود هستند و بي شك اين تائيد گسترده از گزينه مقاومت نتيجه گسترش فرهنگ مقاومت در امت در سالهاي اخير است و بي شك جنگ تابستان عامل اصلي در اين مساله بوده است .
00:59:49.05
جمعه 25 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 253]