واضح آرشیو وب فارسی:فارس: رفتار رايدهي اصولگرايان در جريان راي اعتماد به وزرا
راي اعتماد مجلس به سه وزير پيشنهادي رييس جمهور براي وزارتخانه هاي اقتصاد، كشور و راه و ترابري را مي توان آزمون جدي مجلس هشتم در تعامل با دولت و مهمتر از آن نحوه پويش هاي داخلي اصولگرايان مجلس دانست. اگر چه نمي توان نوع راي دهي اصولگرايان را در اين جلسه مبتني بر نوعي الگو دانست اما به هر حال ويژگي بارز اين راي دهي آن بود كه از ميان سه ضلع مثلث اصولگرايان (اصولگرايان سنتي، اصولگرايان تحول خواه، و رايحه خوش خدمت) شاهد همراهي اصولگرايان تحول خواه با برخي افراد شاخص رايحه خوش خدمت بوديم كه عملاً رويكرد مخالف داشتند و از طرف ديگر ضلع اصولگرايان سنتي را داشتيم كه داراي رويكردي موافق به وزراي پيشنهادي بودند. هر چند اين تقسيم بندي در مورد هر سه گزينه به يك نسبت نبود اما در مورد گزينه مطرح براي وزارت كشور اين مساله به خوبي عيان بود. در همين راستا چند سوال و چند نكته مطرح است كه بايد به آنها پرداخت.
* مهمترين سوال چرايي همراهي تحول خواهان با افراد شاخص رايحه خوش است. در پاسخ بايد گفت كه اصالتاً ريشه فكري اين دو طيف يكسان است و اختلاف هاي رفتاري آنها عمري به اندازه دولت نهم دارد. در واقع دستيابي به قدرت سياسي نقطه بروز اختلاف هاي اين دو طي شده است كه پس از آن شاهد صف بندي "اصولگرايان علم گرا" و "اصولگرايان در قدرت" بوده ايم. به عبارتي هم تحول خواهان و هم رايحه خوش از دل گزينه هايي درآمد كه خود را براي انتخابات دولت نهم آماده كرده بودند. بر اين اساس آنها تضاد بنيادين فكري با يكديگر ندارند و نوع همراهي آنها در جلسه راي اعتماد مجلس بيانگر اين نكته بود كه امكان همكاري بين آنها وجود دارد. اما آنچه اين همكاري را ممكن يا غير ممكن مي سازد دو چيز است اول، شخصيت خود افراد منتسب به اين دو طيف و دوم موضوعي كه بايد در مورد آن تصميم گرفت. بدين ترتيب به نظر مي رسد كه اساساً اين تقسيم بندي هاي گروهي همواره تبيين كننده رفتار اين افراد در مجلس نباشد؛ البته جز در مواردي كه كليت تعلق طيفي آنها موضوع دعوا باشد. در نهايت آنكه مشكل همان مشكل هميشگي است و آن اينكه در اينجا هويت طيفي تعيين كننده نتيجه نيست بلكه همچنان اشخاص هستند كه مهم اند.
* مساله دوم قدرت يارگيري هر يك از سه ضلع اصولگرايان مجلس و هم نقش راي اقليت است. همانطور كه بحث و جدلهاي جدي بر سر نوع بستن ليست تهران براي انتخابات مجلس هشتم نشان داد، اصولگرايان مجلس هشتم بر خلاف مجلس هفتم از اتحاد بالايي برخوردار نيستند. در واقع همانطور كه بازي در دست اصولگرايان است طبيعتاً دعوا نيز بين همانهاست. بدين ترتيب در مجلس هشتم نمي توان انتظار داشت كه با "نداي" يك ليدر عده اي دور وي جمع شوند. چراي كه چون ريشه هاي هويتي آنها اساساً يكسان است و ديگر شكاف بين آنها موجود است نوع رفتار و صف بندي آنها سيال و ژله اي است. به عبارت ديگر همان موضوع و پروژه است كه ميزان سياليت را مشخص مي كند، اما در اين ميان اصولگرايان سنتي جريان اصلي را تشكيل مي دهند و نقش اقليت هم جدي است؛ امري كه خود را در ميزان راي وزير اقتصاد نشان داد.
* نكته سوم و مهم مقاومت جانانه و اصولگرايانه چهره هاي شاخص رايحه خوش خدمت مثل آقايان حسينيان و مطهري در برابر گزينه هاي دولت بود كه داغ ترين بخش ماجرا را شكل داد به نحوي كه اين مقاومت سرسختانه با نصيحت هاي مشفقانه همراه گرديد. به نظر مي رسد كه بايد در اينجا هم تحليل خود را بر اساس شخصيت افراد قرار داد و نه تعلق طيفي آنها. به بيان ديگر در ميان افراد منتسب به رايحه خوش بايد بين آنهايي كه از خود صاحب تئوري و آزاد مستقل هستند و در نتيجه هويت آنها متعلق به خودشان است با افرادي كه هويت خويش را بيشتر از طيف گرفته اند تفاوت قايل شويم. حجت الاسلام حسينيان و دكتر مطهري افراد شاخصي هستند كه هويت شخصي آنها بر هويت طيفي غلبه ميكند. طبعاً نوع رفتار اين افراد برآمده از تعلقات طيفي نيست بلكه دغدغه هاي اصولگرايانه و تلاش جهت رهبري درست طيف بر همه چيز اولويت دارد. بر اين اساس مي توان نتيجه گرفت كه اصالت در هويت و صاحب تئوري و نظر بودن امري است كه در هر طيف و جناح اعم از اصولگرا و اصلاح طلب باشد، نهايتاً به نفع نظام و انقلاب است.
* نهايتاً درباره انتقادات جدي كه به وزير پيشنهادي مطرح بود يك سوال مطرح است كه چرا فردي كه چنين ايرادهاي اساسي در مورد وي مطرح است بايد اساساً در جمهوري اسلامي براي وزارت پيشنهاد شود (فارغ از اينكه راي بياورد يا نياورد) و اينكه چرا تا به حال پست هاي ديگري داشته است. سر بسته بايد گفت كه فارغ از كم و كاستي هايي كه همه از آنها مطلع هستيم، حرمت هرچند ظاهري مقام وزارت در جمهوري اسلامي بايد رعايت شود. اين مساله بايد مورد توجه جدي هم مقامات دولتي و هم نمايندگان محترم قرار بگيرد. واضح است كه اين ادعا ريشه در مباني قرآني دارد: در آنجا كه در پاسخ به "و من ذريتي؟" پاسخ "لاينال عهدي الظالمين" داده مي شود.
از ميان چهار حالتي كه مرحوم علامه طباطبايي براي مصاديق ظلم مطرح كرده امام و رهبر جامعه مسلمين نه بايد در گذشته و نه در حال و نه آينده ظالم گردد. آيا نمي توان اين معيار را در يك حكومت اسلامي در برخي جنبه ها و به وزير حكومت تعميم داد. آيا اين امر همان معناي "نااهلان" نيست كه امام(ره) نسبت به آنها هشدار داد: شايد اگر وزير پيشنهادي كشور با توجه به نوع ايرادات مطرح شده، از ورود به اين عرصه انصراف مي داد خدمت ديگري به جمهوري اسلامي در كارنامه اعمالش ثبت مي شد. شخصاً به نظر مي رسد كه نتيجه نهايي اين مساله حاصل چانه زني ها و توافقات غير علني باشد.
پنجشنبه 24 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 108]