محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831201401
ميزگرد تحليل جنگ 33 روزه - 1 علايي: پيروزي اسرائيل در جنگ 33 حمله آمريكا به ايران را در پي داشت
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: ميزگرد تحليل جنگ 33 روزه - 1 علايي: پيروزي اسرائيل در جنگ 33 حمله آمريكا به ايران را در پي داشت
خبرگزاري فارس: يك كارشناس مسائل نظامي گفت: در صورتي كه اسرائيل در جنگ 33 روزه پيروز ميشد آمريكا بلافاصله به ايران حمله ميكرد و اگر آمريكا از حمله ايران منصرف شد به خاطر آثار و عبرتي بود كه از جنگ 33 روزه دريافت كرد.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، سردار حسين علايي كارشناس مسائل نظامي در ميزگرد "تحليل جنگ 33 روزه" كه با حضور سعدالله زارعي كارشناس مسائل خاورميانه در خبرگزاري فارس برگزار شد، گفت: ما اگر بخواهيم به اثري كه مقاومت حزبالله لبنان در برابر ارتش رژيم صهيونيستي در جنگ 33 روزه داشت و پيروزي بزرگي كه اتفاق افتاد بپردازيم بايد ابتدا ارتش اسرائيل را بشناسيم و ببينيم كه حزبالله با چه كسي جنگيد و در برابر چه ارتشي ايستاد.
علايي افزود: رژيم اسرائيل به معني ارتش اسرائيل است يعني تمام حكومت و مردم اسرائيل در ارتش رژيم صهيونيستي خلاصه ميشود، مظهر اقتدار، مظهر دولت، مظهر حكومت، و مظهر حيات و بقاي رژيم اسراييل، مرهون ارتش اسرائيل است و بسياري از ناظرين معتقدند كه اسرائيل يك پادگان نظامي است و همه افرادي كه در اسرائيل زندگي ميكنند و از نقاط مختلف جهان به اسرائيل آمدهاند همگي در قالب يك ارتش سازماندهي شدهاند به نام ارتش رژيم صهيونيستي.
وي ادامه داد: به همين دليل در تنها رژيمي كه همه مردم عضو دايمي يا موقت سازمان نظامي و ارتش هستند ساكنان اسرائيلاند، يعني ما در درون اسرائيل كسي را از افراد به ظاهر عادي پيدا نميكنيم كه عضو ارتش اسرائيل نباشد بنابراين وقتي ميگوييم ارتش اسرائيل، تمام 5 ميليون نفري كه در درون اسرائيل زندگي ميكنند را شامل ميشود.
علايي با بيان اين كه آمريكاييها، ارتش اسرائيل را به عنوان بخشي از خود آمريكا در آنجا سازمان دادهاند، گفت: اسرائيل، ايالت پنجاه و دوم آمريكا به شمار ميرود كه در خاورميانه جا خوش كرده است. اسرائيل جزء پيكره آمريكا و ارتش رژيم صهيونيستي هم بخشي از ارتش آمريكاست. از نظر ساختار، سازماندهي، تجهيزات، آموزش، دكترين و استراتژيهاي عملياتي كاملاً ارتش اسرائيل منطبق با ارتش آمريكاست با اين تفاوت كه علاوه بر دارا بودن توانمنديهاي ارتش آمريكا، توانمنديهاي ويژه و بيشتري هم دارد از جمله اين كه ارتش اسرائيل قابليتهاي عمليات ضد چريكي و عمليات ضد حركتهاي مقاومتهاي مردمي را هم دارد در حاليكه در ارتش آمريكا چنين قابليتهايي به آن فشردگي كه در ارتش رژيم صهيونيستي موجود هست وجود ندارد.
اين كارشناس مسائل نظامي در ادامه اظهار داشت: ارتش اسرائيل محدوديتي از نظر تجهيزات، مهمات و از نظر نوع سلاحهاي مورد نياز ندارد چون كه به زرادخانههاي آمريكا و كشورهاي غربي وصل است بنابراين تمام فناوريهاي نويني كه در ارتش آمريكا توسعه پيدا ميكند و تجهيزاتي كه بر اساس آخرين فناوريها ساخته ميشود هم تكنولوژي آن و هم خود تجهيزاتش در اختيار ارتش رژيم صهيونيستي قرار ميگيرد. ارتش صهيونيستي تنها ارتشي است كه مجهز به كلاهكهاي هستهاي انبوه است به اين معنا كه در خاورميانه هيچ رژيمي جز اسراييل را سراغ نداريم كه اين همه كلاهك هستهاي در اختيار داشته باشند.
علايي با بيان اين كه ارتش اسرائيل سابقه 60 سال ديگري روزانه را در كارنامهاش دارد، افزود: در بين تمام ارتشهاي دنيا هيچ ارتشي را نداريم كه به طور مستمر و روزانه در حال عمليات و ماموريت باشد البته عمليات و ماموريت ارتش اسرائيل كشتن مرم بيگناه است اما به هر حال تجربه انباشتهاي را نصيب ارتش رژيم صهيونيستي كرده، پس اسرائيل تجربيات زيادي در زمينه جنگهاي چريكي، جنگهاي شهري و جنگهاي كلاسيك با ساير كشورها مثل جنگ 6 روزه جنگ رمضان را دارد.
وي گفت: ارتش صهيونيستي از نظر نظامي اين قابليت را دارد كه در آن واحد با ارتش تمام كشورهاي همجوار خودش به طور همزمان درگير شود و قبلاً هم درگير شده و در هم جا پيروز شده بنابراين در سابقه تاريخي ارتش اسرائيل تا قبل از جنگ 33 روزه همه جا پيروزي به چشم ميخورد. از سوي ديگر، ارتش اسرائيل يكي از معدود كشورهايي است كه قابليت توليد و فروش سلاح را دارد مثلاً در زمان شاه، ساواك و بعداً شهرباني يك سلاح داشتند به نام يوزي كه آن را اسرائيل به شاه فروخته بود، اسرائيل يكي از ارتشهايي سازنده سلاحهاي خاص و ويژه است.
اين كارشناس مسائل نظامي در ادامه نشست تحليل جنگ 33 روزه در خبرگزاري فارس اظهار داشت: ارتش اسرائيل متكي به اطلاعات است، اطلاعاتي كه يا خودش كسب ميكند و يا آمريكاييها و ساير كشورهايي كه با او همكاري ميكنند (حتي كشورهاي عربي) در اختيارش ميگذارند به طوري كه دو سازمان اطلاعاتي موساد و ركن دو (بخش اطلاعاتي نيروهاي نظامي) از ارتش اسراييل حمايت ميكنند چنين ارتشي با اين ويژگيهاي منحصر به فرد كه از نظر آمريكاييها بايد هميشه قدرتمندترين ارتش خاورميانه باشد از حزبالله لبنان كه يك گروه مقاومت كوچك است شكست خورد.
علايي با اشاره به اين كه اسرائيليها با شروع جنگ قصد داشتند كه ظرف يك هفته كار را تمام كرده و به چند هدف برسند، گفت: هدف اول اين بود كه از نظر نظامي خودشان را به رودخانه ليتاني در 20 كيلومتري جنوب لبنان برسانند. هدف دوم اين بود كه تمام مراكزي را كه حزبالله قادر بود از طريق آنها به سرزمينهاي اشغالي، راكت، خمپاره يا موشك پرتاب كند نابود كنند، سوم اينكه سازمان نظامي حزبالله را به طور كامل از بين ببرند، چهارم اينكه تمام سران حزبالله از سيدحسن گرفته تا فرماندهان پايين دست را دستگير كرده و در زنداني شبيه زندان گوانتانامو كه در فلسطين ساختهاند و ظرفيت جا دادن 10 هزار نفر را دارد زنداني كنند و آنقدر اينها را نگه دارند تا بپوسند كه براي هميشه فكر مقاومت ريشهكن شود و ديگر هيچ كس اين فكر به ذهنش خطور نكند كه جلوي ارتش اسرائيل بايستد و پنجم اينكه دو نظامي اسراييلي را كه اسير حزبالله بودند آزاد كنند.
وي ادامه داد: اسرائيليها فكر ميكردند جنگ با حزبالله در ظرف يك هفته تمام ميشود و به تمام خواستههايشان ميرسند اما وقتي گستره زماني جنگ بيشتر از دو هفته شد تمام سران و دولتمردان اسرائيل به اين نتيجه رسيدند كه طرحها و استراتژيهاي آنان ناكارآمد و ناكافي است بنابراين در همان هفته دوم از نظر فكري و توانمندي ذهني دفاعي به نقطه شكست رسيدند اما آمريكاييها اسرائيليها را تحريك كردند و آنان را به ادامه جنگ، تشويق و اميدوار كردند زيرا آمريكا معتقد بود كه جنگ اسرائيل با حزبالله لبنان، مينياتور جنگ آمريكا با سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران خواهد بود و ميخواست اين را به طور كامل ارزيابي كند به همين خاطر اسراييل را به ادامه جنگ تحريك كرد.
علايي با اشاره به اين كه آمريكا ميدانست كه اگر اسرائيل از حزبالله شكست نظامي بخورد بلافاصله رژيم صهيونيستي دچار شكست سياسي هم ميشود، اظهار داشت: اسرائيليها در جنگ 33 روزه به هيچكدام از اهداف 5 گانه خودشان كه ميخواستند ظرف 1 هفته به آن برسند نرسيدند براي يك رژيم نرسيدن به هدف علامت شكست است. از طرفي، در جنگ 33 روزه اسرائتيليها مردم لبنان را از زن و كودك و پير و جوان شهيد كردند و چهره خشن، ضدمردمي و بيعاطفهاي از خودشان در افكار عمومي جهان به جا گذاشتند و اعلام كردند، ما لبنان را 20 سال به عقب برميگردانيم به همين خاطر، تمام پلها، مدارس، بيمارستانها، مراكز رفاهي و ... را نابود كردند البته اسرائيليها اين خرابيها و كشتار را فقط در مناطق شيعهنشين لبنان انجام دادند. مسيحيها، دروزيها و اهل تسنن در جنگ 33 روزه كاملاً در امنيت بودند و اسرائيليها با تمام قوا وارد شدند و عليرغم تمام كشتارها و تخريبهايي كه انجام دادند به هيچكدام از اهدافشان نرسيدند، اسرائيل ميخواست در جريان جنگ با مقصر معرفي كردن حزبالله به عنوان عامل جنگ، ساير گروههاي لبناني را عليه حزبالله بشوراند كه موفق به اين كار هم نشد و هيچكدام از مردم لبنان و حتي دولت لبنان عليه حزبالله حرفي نزدند با اينكه دولت ضد حزبالله بود.
اين كارشناس مسائل نظامي افزود: صهيونيستها در جنگ 33 روزه دو نوع تلفات دادند كه براي آنها بسيار سنگين بود؛ يكي تلفات انساني كه در آن 119 نفر نظامي اسرائيلي كشته شدند و با غيرنظاميان هم حدود 160 نفر ميشدند. اين جنگ پرتلفاتترين جنگ براي ارتش اسرائيل در طول تاريخ حيات خودش بوده است. در جنگ با كشورهاي عربي به هيچ وجه آمار تلفات به اندازه جنگ 33 روزه نبود، نكته مهم ديگر اين است در جنگ 33 روزه همان تجهيزاتي كه اسرائيليها براي آنها بسيار اعتبار قائل بودند و تبليغات ميكردند همگي منهدم شدند. مثلاً تانكهاي مركاوا. اسراييل 4 نوع تانك مركاوا دارد؛ مركاواي 1، مركاواي 2، مركاواي 3 و مركاواي 4. در جنگ 33 روزه هر 4 نوع مركاوا منهدم شد. اسرائيليها معتقد بودند امكان انهدام مركاواي 4 وجود ندارد اما با اين حال حزبالله مركاواي 4 را هم منهدم كرد.
حسين علايي در ادامه گفت: نكته مهم ديگري كه در پيروزي نظامي حزبالله بر ارتش صهيونيستي قابل توجه است مورد هدف قراردادن ناو در درياست. ارتش صهيونيستها براي اولين بار در طول حياتش انهدام ناو خودش را در دريا ديد. خود اسرائيليها هم اعلام كردند ناو ساغر 5 توسط حزبالله منهدم شد. موضوع پراهميت ديگر از نظر نظامي اين است كه ارتشر اسرائيل نتوانست در زمين پيشروي كند و اين خيلي مساله مهمي است. اين در حالي است كه ارتش اسرائيل در سال 1361 وقتي اراده كرد لبنان را اشغال كد ظرف 2 روز در بيروت بود اما همين ارتش ظرف 33 روز نتوانست يك روستاي لبناني را در كنار مرز اشغال كند و نگه دارد چه برسد به پيشروي تا روخانه ليتاني. ارتش اسرائيل ميتوانست صدها نفر از حزبالله را در اين جنگ اسير كند اما فقط نتوانست كمتر از تعداد انگشتان دست اسير بگيرد. تمام سيستم فرماندهي و اداره جبهه از سوي حزبالله تا لحظه آخر برقرار بود و اسرائيل نتوانست سيستم ارتباطي حزبالله را دچار اختلال كند در حالي كه تمام مخابرات لبنان را از بين برد.
وي خاطرنشان كرد: اسرائيليها در جنگ 33 روزه در استراتژي و تاكتيك شكست خوردند و خودشان در گزارشي به نام وينوگراد كه بعد از جنگ تهيه كردند به شكست در تاكتيك و استراتژي اقرار كردند. در گزارش وينوگراد، اسرائيليها اعلام كردند كه در سه حوزه استراتژي عملياتي، قدرت فرماندهي و كنترل فرماندهان ميداني و حوزه سياسي شكست خوردهاند بر همين اساس بعد از جنگ 33 روزه دولت اسرائيل تمام فرماندهان نظامي را از وزير دفاع گرفته تا فرمانده نيروي دريايي عوض كرد. اسرائيليها بعد از جنگ 33 روزه در استراتژي عملياتي خودشان هم تجديد نظر كردند يعني قبلاً رئيس ستاد مشترك را يك افسر هوايي ميگذاشنتنند اما حالا يك افسر زميني گذاشتهاند. در استراتژي نبرد هم تغييرات ايجاد كردند چونكه قبلاً فكر ميكردند نيروي هوايي تمام كننده است اما حالا به اين نتيجه رسيدند كه نيروي زميني تمام كننده است.
علايي با بيان اين كه اسرائيليها بعداز جنگ 33 روزه در ساختار نيروهاي مسلح، نوع تجهيزات و نوع آموزشها هم تجديد نظر كردند، گفت: آنها فكر ميكردند تيپ گوراني كه تيپ ضد چريك بسيار معروفي است قابليتهاي كافي براي درگيري با نيروهاي حزبالله را دارد اما به اين نتيجه رسيدند كه آن قابليتها موجود نيست و بايد ساختار جديدي درست كنند. اسرائيليها بعد از جنگ با حزب الله تجهيزات جديدي را هم خودشان ميسازند و هم سفارش ساخت به آمريكا دادهاند تا بتواند با استفاده از تجهيزات جنگ 33 روزه و تجهيزات جديد با حزبالله مقابله كند.
از نظر سياسي هم كار به جايي رسيده كه اولمرت هم مجبور به كنارهگيري شده و اينها همه از آثار جنگ 33روزه است؛ تركيب سياسي در اسرائيل تحت تاثير جنگ 33 روزه به هم خورده است پس اسرائيليها در همه حوزهها شكست سنگيني را تجربه كردند و آمريكاييها هم به شكست اسرائيل اعتراف كردند.
وي ادامه داد: در طول جنگ، اسرائيليها تمام راههاي تداركاتي احتمالي به حزبالله را بستند و همه پلها و معابر را خراب كردند به طوري كه به حزب الله تداركات و مهمات نرسد اما براي خوشان يك راه هوايي از آمريكا و انگليس به فلسطين باز كردند كه تجهيزات جديد به آنها برسد در حاليكه حزبالله با همان امكانات كم توانست بجنگد. شكست اسرائيليها در جنگ 33 روزه فراتر از تصور ماست. بسياري از تحليلگران معتقدند اگر اسرائيل در جنگ 33 روزه پيروز ميشد آمريكا بلافاصله به ايران حمله ميكرد اگر آمريكا از حمله ايران منصرف شد به خاطر آثار و عبرتي بود كه از جنگ 33 روزه دريافت كرد و روحيه خودش را باخت، زيرا آنها حزبالله را برآمده از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ميدانند.
علايي با تأكيد بر اين كه اسرائيل بنايش بر اين بود كه فقط با حزبالله بجنگد و ميخواست بگويد كه جنگ من با لبنان نيست بلكه با حزبالله است و مردمي كه حامي حزبالله هستند، اظهار داشت: جنگ 33 روزه يك جنگ تمام عيار و كاملاً نظايم بود كه اسرائيل همه توان خودش را در اين جنگ با همه امكاناتش به كار برد. تمام نيروهاي احتياط اسرائيل در جنگ 33 روزه دوباره به خدمت فراخوانده شدند. جنگ 33 روزه علاوه بر اينكه به پيروزي حزبالله منتهي شد، تجربيات بسيار ارزندهاي را هم نصيب حزبالله كرد و نقاط ضعف و قوت حزبالله را مشخص كرد كه بايد به آنها توجه كند تا در عملياتهاي بعدي به كار بگيرد. يكي از كارهايي كه حزبالله براي آينده ميتواند انجام دهد تشكيل واحدهايي با تاكتيك ويژه عملياتي براي انهدام هواپيماهاي دشمن است.
علايي در پايان گفت: اسرائيل يك شكست ديگري را هم پس از جنگ 33 روزه و بعد از 2 سال از حزبالله خورد و آن در جريان تبادل اسرا بود.
حزبالله قبل از جنگ اعلام كرد شرط آزادي دو اسير اسرائيلي انجام مذاكره و آزادي اسراي لبناني است اما اسرائيليها قبول نكردند ولي مجبور شدند بعد از 2 سال بپذيرد. نبايد از اين نكته غافل شد كه اسرائيل بدون حمايت مستمر آمريكا قابليت حيات ندارد و بدون تشكيل يك تشكيلات فلسطيني كه ضد مبارزه با اسرائيل باشد نميتواند ادامه حيات بدهد. اولمرت اعلام كرد اگر دولت فلسطين تشكيل نشود بقاي اسرائيل در خطر است چون منظور از دولت فلسطيني دولتي است كه اولاً مخالف مبارزه و مقاومت باشد و ديگر اينكه بتواند منطقه فلسطينيها را كنترل كند كه اسرائيليها خيالشان راحت باشد.
انتهاي پيام/خ
چهارشنبه 23 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]
-
گوناگون
پربازدیدترینها