واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: گفتوگو با دو نوجوان فيلمساز
هنر- كيكاووس زياري:
بهار رفعتي كه چند سالي است كار فيلمسازي را شروع كرده، اكنون 18 سال دارد و سال سوم دبيرستان است.
او به جز كارگرداني، تجربه بازي در دو فيلم از همكلاسيهاي كلاس فيلمسازياش را نيز دارد. او در گفتوگو با دوچرخه از علاقهاش به فيلمسازي و آينده حرفهاياش صحبت ميكند.
* چگونه به فيلمسازي علاقهمند شديد؟
از همان دوران كودكي كه همراه خانواده به سينما ميرفتم، احساس مي كردم كه فيلم و سينما را دوست دارم. از بين بازيها و ورزشهايي كه ميكردم، فيلمهاي سينمايي برايم حال و هواي ديگري داشتند و اين مسئله را زمان ديدن فيلمها خيلي خوب احساس ميكردم. كلاس دوم راهنمايي در يكي از تئاترهاي مدرسه بازي كردم. اين تئاتر درمنطقه اول شد و همين موفقيت باعث شد كه تصميم بگيرم هنر و سينما را جديتر ادامه بدهم.
* پس شروع كار هنري با بازي درتئاتر بود، نخواستيد همين راه را ادامه بدهيد؟
از بازيگري بدم نميآمد، ولي كارگرداني برايم مهمتر بود؛ براي همين، وقتي اولين گروه فيلمسازان نوجوان، در مدرسه ما تشكيل شد، من بلافاصله در آن كلاسها شركت كردم.
هميشه دنبال فرصتي بودم كه بتوانم با فن فيلمسازي از نزديك آشنا شوم و حالا ميديدم چنين اتفاقي پيش مي آيد.
رفعتي در حال هدايت بازيگر فيلم خود
* اين اتفاق چه زماني رخ داد؟
كلاس اول دبيرستان بودم، دو سال پيش. فيلم اولم «تلاش» نام داشت . فيلم دوم من «روز اول، كلاس اول» نام دارد كه در جشنواره فيلمهاي كوتاه كودك و نوجوان، جايزه بهترين بازيگر كودك را گرفت. قصه فيلم درباره اضطرابها و تنشهاي دختر هفتسالهاي است كه ميخواهد براي اولينبار به مدرسه برود. قصه در يك روز اتفاق ميافتد و آن را در آخرين روز شهريور فيلمبرداري كرديم كه مدرسهها خودشان را آماده بازگشايي ميكردند. اين فيلم را به درخواست آموزش و پرورش منطقه ساختم.
* آنها چگونه درخواست ساخت فيلم را دادند؟
آموزش و پرورش فرمي به مدرسهها داد كه دانشآموزان درباره رابطه بچهها با مدرسهها فيلم بسازند.
* شما كه از بچگي به سينما علاقه داشتيد، فكر ميكرديد روزي پشت دوربين قرار بگيريد؟
بله. چون سينما را خيلي دوست داشتم. آدم وقتي به چيزي علاقه داشته باشد ميتواند با پشتكار آن را به دست بياورد.
* چه نوع فيلمهايي را دوست داريد و ميخواهيد كه خودتان هم مثل آنها را بسازيد؟
نوع درام اجتماعي را دوست دارم و فكر ميكنم بهتر از كمدي و حادثهاي باشد. به نظر من سينما ابزاري است كه به كمك آن ميتوان مسائل و مشكلات جامعه را مطرح كرد.
فيلمها ميتوانند راه چاره و راه مقابله با اين مشكلات را ارائه و آموزش دهند. من هم دوست دارم فيلمهايي در اينباره بسازم. البته ميدانم كه ساخت اين نوع فيلم خيلي سخت است، ولي مطمئن هستم با تلاش و پشتكار ميتوان كارهاي خوبي انجام داد.
*
فراز توكلي فيلمساز نوجوان تهراني 13 سال دارد و در كلاس دوم راهنمايي درس ميخواند. درسهايش خوب است و اين روزها سينما و فيلم سرگرمي اصلياش شده است. ولي خودش ميگويد سينما برايش چيزي بيشتر از يك سرگرمي ساده است. او سه فيلم كوتاه يك دقيقهاي را كارگرداني كرده كه يكي از آنها به نام «پلكان» در جشنواره فيلم قاصدك، كه مدتي قبل توسط كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان برپا شد، يكي از جايزههاي اصلي را گرفت. او در گفتوگو با دوچرخه درباره سينما و فيلمسازي صحبت ميكند.
* فيلمسازي را از چه زماني شروع كردي؟
از سال قبل. يك دوره دو ماهه فيلمسازي را در مدرسه ديدم. اول فكر نميكردم برايم جذاب باشد، ولي خيلي زود متوجه شدم اين كار را خيلي دوست دارم.
* علاقهات به سينما هم از همين جا شروع شد؟
خير. از حدود دو سال پيش بود كه احساس كردم دوست دارم فيلمهاي سينمايي را بيشتر نگاه كنم. نوع نگاهم به فيلمها هم عوض شده بود و هنگام تماشاي آنها، به نكتههايي فكر ميكردم كه تا پيش از اين برايم اهميت زيادي نداشتند.
* فيلمها را چهطور ميديدي؟
درباره صحنههاي آنها فكر ميكردم و از خودم ميپرسيدم كه مثلاً اين يا آن صحنه چهطوري ساخته شده و اگر مثلاً اينجور يا آنجور ميشد، چه اتفاقي ميافتاد. يك جور نگاه منتقدانه نسبت به آنها پيدا كردم.
* فكر ميكردي كه خودت هم فيلم بسازي؟
بله. ميخواستم اين كار را خودم هم تجربه كنم و از نزديك ببينم فيلم ساختن چهطوري است و يعني چه. هدفم كسب تجربه بود.
* اين تجربه چهطور بود؟
خيلي خوب بود و قصد دارم در آينده آن را ادامه بدهم.
* چرا؟
براي اين كه خيلي خوب است؛ هم جايزه دارد و هم جاي ترقي. از يك طرف در جامعه مطرح ميشوي و از طرف ديگر ميتواني حرفهاي خودت را مطرح كني. حتي ميتواني فيلمي بسازي كه مشكلات و مسائل مردم را در آنها مطرح كني.
* پس ميخواهي فيلمسازي را به صورت حرفهاي ادامه بدهي؟
بله، ميخواهم يك فيلمساز حرفهاي بشوم و فيلمهاي سينمايي بسازم.
* دوست داري چهجور فيلمهايي بسازي؟
كارگرداني فيلمهاي حادثهاي (اكشن) را بيشتر دوست دارم.
* چرا حادثهاي؟
براي اينكه در بين نوجوانان و جوانان طرفدار بيشتري دارد.
* فيلم مورد علاقهات كدام است؟
خودم فيلمهاي اكشن را خيلي دوست دارم، و هم چنين فيلم «كفاره» را كه امسال نامزد اسكار بهترين فيلم شد.
* اما اين فيلم كه حادثهاي نيست!
ميدانم. يك درام جنگي است كه مشكلات آدمها را در دوران جنگ جهاني دوم نشان ميدهد، ولي كار خيلي قشنگي بود و قصه آدمها را در يك وضعيت دشوار خيلي خوب بيان ميكرد.
* سه فيلمي كه ساختهاي در ارتباط با هم هستند؟
خير. هر كدام يك كار مستقلاند.
* بهجز «پلكان»، آن دوتاي ديگر چه نام دارند؟
«لبخند پيرزن» و «املت». پلكان و لبخند پيرزن هر دو گذر عمر را به شيوههاي متفاوت نشان ميدهند و املت فيلمي است كه تماشاچي منتظر است تا در آن اتفاق خاصي بيفتد، اما نميافتد.
* ساخت اين فيلمها لطمهاي به درسهايت نزد؟
خير. در كنار درس، آنها را ساختم. ساختن هر كدام از آنها فقط يك روز طول كشيد و وقت زيادي نبرد.
تاريخ درج: 15 مرداد 1387 ساعت 12:26 تاريخ تاييد: 22 مرداد 1387 ساعت 10:10 تاريخ به روز رساني: 22 مرداد 1387 ساعت 10:09
سه شنبه 22 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]