واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: نصرالله حكمت:مطالعات موجود در باب فلسفه اسلامي حاصل مطالعات مستشرقان است
گروه انديشه: آنچه در مورد فلاسفه مسلمان و تاريخ فلسفه اسلامي نوشته شده و موجود است، عمدتا يا مطالعات مستشرقان است يا مستند به مطالعات و ترجمه آثار آنهاست.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، در نشست نقد و بررسي زندگي و انديشه فارابي كه دوشنبه 21 مردادماه در سراي اهل قلم برگزار شد، دكتر «نصرالله حكمت»، به عنوان سخنران اول در مورد كتاب زندگي و انديشه فارابي خود گفت: اين اثر در حوزه فلسفه اسلامي و تاريخ فلسفه اسلامي و اولين گامي است كه بنده برداشتهام و اگر اشكالات و نارساييهاي كار آشكار شود با آغوش باز استقبال كرده و سعي ميكنم آنها را در گامهاي بعدي مد نظر داشته باشم.
حكمت افزود: سرزمين فلسفه و عرفان اسلامي سرزميني سوخته، متروك و غبار گرفته است و كمتر كسي به آنجا قدم نهاده و مطالعات جدي انجام داده است. واقعيت اين است كه ما با تاريخ فلسفه اسلامي آن چنان كه بوده آشنا نيستيم و آنچه در مورد فلاسفه مسلمان و تاريخ فلسفه اسلامي در بازار موجود است، عمدتا يا مطالعات مستشرقان است يا مستند به مطالعات مستشرقان. در مورد همه فيلسوفان مسلمان اين وضعت تقريبا وجود دارد و تحقيقات و پژوهشهايي كه صورت گرفته عليالاغلب شرقشناسان انجام دادهاند و ما در كشور خودمان معولا آثار آنها را ترجمه كرديم و آنچه در حال حاضر در بازار موجود است، ترجمه آثاري است كه يا مستقيما شرقشناسان نوشتهاند يا مستند به آنهاست.
اين نويسنده تصريح كرد: گام بعدي من كتابي است با عنوان «نقش خيال در فلسفه فارابي» كه من در آن انديشه و فلسفه فارابي را مورد بررسي و مطالعه قرار دادهام. در عين حال مقصد اصلي كتاب حاضر زندگي فارابي بوده و براساس آن قرار است فيلمي تهيه شود.
اين محقق تأكيد كرد: در كتاب حاضر براي آن كه بتوانيم با ابعاد شخصيتي فارابي بيشتر و بهتر آشنا شويم بخشي را به آثار فارابي پرداخته و به خصوص چند اثر فارابي رابيشتر توضيح دادهام و بخش كوتاه و فهرستواري را به انديشه و فلسفه فارابي پرداختهام كه اينها همه جنبه فرعي دارد.
وي اظهار كرد: آنچه در تاريخ از زندگي فارابي آمده كوتاه است، شايد صفحاتي كه تاريخ به زندگي فارابي پرداخته از عدد انگشتان دست تجاوز نكرده است، به هر حال ما بايد تلاش ميكرديم و از لابهلاي صفحات تاريخ زندگي فارابي را كشف ميكرديم و به دست ميآورديم. بنده در حد توان خود تلاش كرده و آنچه در تاريخ آمده و به تعبير بنده از دست تاريخ رها شده است را به دست آوردهام. چون معمولا تاريخ ما به زندگي بزرگان فلسفه، حكما و عرفا نپرداخته است، در حاليكه جزئيات زندگي يك خليفه، حاكم و سلطان را به دقت ثبت و ضبط كرده و امروز به دست ما رسانده است و شكار يك خليفه را با تمام جزئيات توصيف كرده است. اما با كمال تأسف زندگي يكي از بزرگترين فيلسوفان ما و به تعبيري بزرگترين فيلسوف ما؛ يعني ابونصر فارابي را به دست ما نداده است، به جز اشاراتي كوتاه و گذرا كه من در كتاب خود آوردهام.
حكمت يادآور شد: حتي تنها شاگرد شناخته شده فارابي چيزي در آثارش در مورد زندگي فارابي نياورده است. ابننديم كه در قرن چهارم دكه صحافي كتاب و كتابفروشي داشته و خليي از اطلاعات را در مورد خيلي از فلاسفه و حكما به ما داده است، هفت صفحه در مورد كندي كه شايد بيش از صد سال با او فاصله داشته، هم از آثار و هم گوشههايي از زندگي وي را آورده و اما در مورد فارابي كه تقريبا با او معاصر بوده، پنج سطر بيشتر نياورده است.
حكمت خاطر نشان كرد: با مطالعه فارابي بنده دو معنا براي فلسفه اسلامي ميتوانم طرح كنم و به بيان ديگر، فارابي دو طرح و مرحله دارد: فلسفه اسلامي در انديشه فارابي در يك مرحله معنايي خاص دارد و در مرحله ديگر كه در واقع فارابي از آن انديشه عبور ميكند، فلسفه اسلامي معنايي ديگر پيدا ميكند كه ماهيتا با معناي اول تفاوت دارد. در نتيجه آن چه نزد فلاسفه و حكما مطرح شده تفاوت ماهوي پيدا ميكند با فسفهاي كه در يونان بوده و از طريق ترجمه در قرن دوم و سوم و بعد از آن به دست مسلمانان رسيده است.
دكتر «نجفقلي حبيبي» سخنران دوم اين نشست، سخن خود را با سخني از استاد مطهري آغاز كرد و گفت: به قول استاد مطهري كه فرمودند: اين غربيها يك كار خوبي كه ميكنند و ما از آن غافليم اين است كه آنها هر مطلبي كه به ذهنشان ميرسد فورا منتشر ميكنند و نميگذارند براي بعد، اما ما ميگوييم باشد تا بعد ببينيم چه ميشود.
حبيبي افزود: اين بحث كه ما بايد با مستشرقان چگونه برخورد كنيم به نظر بنده آنها يك واقعيت خارجي هستند كه قدرت و بيان دارند و زحمت ميكشند و تحقيق ميكنند و با تلاش و جستوجو راه خود را پيش ميبرند. من از يك جهت با دكتر حكمت موافقم و آن اينكه ما بايد خودمان در باب فيلسوفان، دانشمندان و بزرگان خود، فكر كنيم. اگر فكر ميكنيم اشتباه رفتهاند بايد اين جوابها را بدهند. عامه مردم كه اين وظيفه را ندارند. پس ما نميتوانيم چشم خود را به روي كارهاي آنها ببنديم، چون خيلي زحمت ميكشند.
وي تصريح كرد: در همين كتاب دكتر حكمت كه موضوع بحث ماست، شايد قسمت اعظم مطالبي كه ايشان نقل كردهاند از جنبههاي تاريخي از قول همين مستشرقين است. مانند سخنان والتر و ... كه در كتاب وجود دارد، البته اشكالي هم ندارد. بحث اين است كه ما نميتوانيم آنها را به دليل مستشرق بودن دور بريزيم. بايد مستدل، محكم و منطقي بياييم و بگويم آقاي فلاني شما كه اين حرف را زدهايد به اين دليل صحيح است و به اين دليل باطل است، آنرا كه صحيح است بپذيريم و آن را كه ناصحيح است رد كنيم.
وي خاطرنشان كرد: پس بايد حرفهاي خود را مستند و مستدل كنيم، چون آن موقع است كه ميتوانيم حرفهاي خود را پيش ببريم و الا با صرف انكار مستشرقين خودمان را محكوم ميكنيم. پس بهتر است حرفهاي آنها را ببينيم، تحقيق كنيم و خودمان هم زحمت بكشيم.
سه شنبه 22 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]