واضح آرشیو وب فارسی:آفرينش: مقاله علمي
علل فرار مغز ها
قسمت دوم
اثرات منفي تمركز نيروي علم و تحقيق در نقاط معيني ازجهان، شكاف بين كشورهاي توسعه يافته و توسعه نيافته را روز به روز عميق تر مي كند و موجب مي شود كه جريان توسعه اقتصادي در كشورهاي عقب مانده همچنان در حال ركود باقي بماند زيرا ترديدي نيست كه شرط داشتن اقتصادي سالم و مترقي، داشتن نيروي فكري باروري است كه بتواند علوم جديد را در راه بهره برداري درست از منابع كشور به كاربرد. قدرت هاي غربي به ويژه امريكا، همراه با غارت منابع طبيعي و زيرزميني كشورهاي در حال توسعه، دست به غارت نيروي انساني متخصص مي زنند; و در اين راه از شيوه هاي مختلف و روش هاي رياكارانه و ترفندهاي گوناگون سياسي، اقتصادي، اجتماعي، رواني و تبليغاتي بهره مي گيرند كه حاصل آن، از يك طرف، ترغيب و تشويق دانشجويان و انديشمندان به اقامت در آن كشورها و از سوي ديگر، جذب و جلب متخصصين سرآمد جهان سوم است.
آمارهاي ارائه شده نشان مي دهد در سال هاي گذشته از دانش آموز شركت كننده در المپيادهاي علمي كه موفق به كسب رتبه و جايزه شده اند، نفر از آنها در دانشگاه هاي آمريكا به تحصيل مشغول شده اند. اما هزينه هاي اقتصادي ناشي از فرار مغزها براي كشور ما چقدر است؟ براساس برآورد صورت گرفته توسط سازمان ملل، هر كشور بايد به طور متوسط بين تا هزار دلار هزينه كند تا يك فرد به يك متخصص تبديل شود. براساس اين برآورد جريان فرار مغزها موجب از ميان رفتن تا ميليارد دلار از منابع كشور شده است. علت اصلي اين موضوع بسيار واضح است و آن اين است كه در كشور ما كمترين كار براي امكان رشد نخبه ها انجام شده است. متاسفانه بهترين دانشجويان كشور را ترك مي كنند و ديگر باز نميگردند و در اين دنياي پيچيده، كشوري مانند ايران براي اداره خود نياز به اين افراد دارد و متاسفانه بايد گفت مهمترين مولفه براي پيشرفت را كه نقش حياتي براي كشور دارد به راحتي از دست ميدهيم .
نخستين باري كه اصطلاح فرار مغزها در دهه ميلادي مطرح شد، هيچ كس انتظار نداشت كه جهان شاهد چنين سيل خروشان مهاجرت نخبگان و مغزها از كشورهاي در حال توسعه به سوي كشورهاي غربي باشد اما ورق هاي بعدي تاريخ اين را به باور همگان رسانيد.تا امروز كه ديگر نمي توان جلودار اين معضل و فرار سرمايه هاي انساني شد. از اين رهگذر معضلات جبران ناپذيري در تمام ابعاد مختلف به يك كشور وارد مي شود كه آن را سالها به عقب مي راند و جلوي رشد و بالندگي اش را مي گيرد. مهاجرت براي كسب دانش برتر امري منفي نيست اما عدم بازگشت به وطن مسئله اي است كه ذهن اغلب كارشناسان با آن درگير است اين عارضه كه از منظر آسيب شناسان به نوعي استثمار شدگي كشورهاي جهان سوم ، توسط كشورهاي توسعه يافته محسوب مي شود به عنوان مخرب ترين بحران اجتماعي شناخته و تعريف شده است در اين كشورها صدمات جبران ناپذيري در بخش هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و تمام ابعاد مختلف جامعه وارد مي شود كه شايد جبران آن يكي از دشوارترين كارها براي اين قبيل كشورها باشد. فرار مغزها به عنوان يك آسيب اجتماعي مختص كشورهاي جهان سوم ، بيش از يكربع قرن است كه جوانان ايراني را به دام خود گرفتار كرده است با يك نگاه اجمالي به آمار و ارقام مربوط به پديده فرار مغزها، پيامدهاي بسيار ناگوار آن غيرقابل تصور مي نمايد از يكسو كشورهاي صنعتي و به اصطلاح مقصد قرار دارند كه عامل مهم در جذب نخبگان كشورها به شمار مي روند و منبع مهمي براي جذب نخبگان، از سوي ديگر كشورهاي مبدا و جهان سوم قرار دارند كه همه سرمايه و هستي خود را تقديم بيگانگان مي كنند.
با نگاهي به آمار و ارقام اين معضل بيشتر آشكار مي شود از ميان كشورهايي كه به دليل در اختيارگذاشتن امكانات پژوهشي و رفاهي به صاحبان انديشه بيشترين نخبگان ايراني را به خود جذب كرده اند، آمريكا و كانادا به ترتيب رتبه اول و دوم را به خود اختصاص داده اند.
معضل فرار مغزها يك معضل بسيار نگران كننده است و داراي اثرات زيانبار و تاسف آوري است كه دام گير كشورهاي جهان سوم شده است. كارشناسان سازمان جهاني بهداشت بر اين باورند كه فرار مغزها و نخبگان از كشور فقط خروج چند نفر از كشور نيست ، بلكه به معناي خروج ژن هاي باهوشي از مرزهاي علمي اين سرزمين است دكتر داريوش فرهود ، كارشناس سازمان جهاني بهداشت در بيماريهاي ژنتيكي در گفتگو با مهر افزود: فرار مغزها و نخبگان از كشور فقط خروج چند نخبه از كشور نيست بلكه زماني كه نخبه و باهوشي براي هميشه از كشور مي رود ژن هاي باهوشي را نيز از كشور خارج مي كند مانند وقتي كه شاخه گل متفاوت و نادر از ريشه را به فرد ديگري مي فروشيم در واقع ژن آن گياه كم نظير را از دست داده ايم.
وي با بيان اينكه ايراني ها جز» باهوش ترين مردم دنيا هستند، گفت: فرار مغزها از كشور باعث مي شود كه نسل اين افراد در مكان ديگري ادامه يابد و در اين صورت ژن هاي باهوشي از كشور خارج مي شود. وي تصريح كرد: زيان ناشي از خروج نخبگان از كشور چندين برابر زيان هاي اقتصادي است چون زيان هاي اقتصادي حتي در صورت سختي قابل جبران است اما با خروج نخبگان، ژن هاي باهوشي از كشور خارج مي شوند بنابراين قابل جبران نيست.
عضو كميته كشوري پيشگيري از بيماري هاي ژنتيكي گفت: حداقل كاري كه براي ورزشكاراني كه قصد همكاري با كشورهاي ديگر را دارند، انجام مي شود اين است كه كشور آنان را در قبال دريافت هزينه به كشور ديگر واگذار مي كند اما متاسفانه در مورد نخبگان وضعيت بدتري حاكم است چرا كه كشور به راحتي و بدون هيچ هزينه اي نخبه هاي علمي خود را از دست مي دهد و آنان را در اختيار كشورهاي ديگر قرار مي دهد.
تحقيقات يك پژوهشگر ايراني كه در دانشگاه MIT آمريكا تدريس ميكرد ، نشان مي دهد كه بيش از درصد از ايرانيان مقيم كشور آمريكا داراي مدارك تخصصي يا فوق تخصصي هستند. از ميان سه ميليون مهاجر ايراني به ترتيب 2/1ميليون نفر در آمريكا، 200 هزار نفر در كانادا، 180 هزار نفر در انگليس، 110 هزار نفر در آلمان، 100 هزار نفر در فرانسه، 90 هزار نفر در سوئد، 70 هزار نفر در استراليا و بقيه در ديگر كشورها ساكن شده اند.
تحقيقات ديگري كه در سطح دانشگاه هاي معتبر ايران انجام شده نشان داده است كه به طور متوسط از هر نفري كه از سوي دانشگاه براي كسب تخصص به كشورهاي توسعه يافته اعزام شده اند، تنها نفر به ايران بازگشته اند.
آمارها نشان مي دهند كه جمهوري اسلامي ايران در يك مقايسه بين المللي، در منطقه آسيا و اقيانوسيه با 16 درصد مهاجرت متخصصان داراي دومين رتبه به لحاظ ميزان مهاجرت افراد داراي تحصيلات عالي بالاي 25 سال به آمريكا ميباشد. همچنين به لحاظ مهاجرت نيروي انساني متخصص به مقصد كشورهاي عضو سازمان همكاري اقتصادي و توسعه (OECD) ايران با از دست دادن 30 درصد از نيروي انساني ماهر خود داراي رتبه دوم در منطقه آسيا و اقيانوسيه است.
مهاجرت نخبگان در بلند مدت قطعا زوال كشور را به همراه خواهد داشت در دنياي امروز ، رشد اقتصادي به توانايي فكري و علمي نيروي انساني جوامع بستگي دارد. چرا كه ارزش افزوده منبع نيروي انساني با ارزش افزوده ساير منابع قابل مقايسه نيست. انسان در اثر قدرت خلاقه و استفاده از طبيعت و منابع اطرافش، محصولات جديدي را به وجود مي آورد; ولي اين منابع در اثر كاربرد تكنولوژي، در حال تحليل رفتن است، لذا بشر بايد همواره در فكر جايگزيني منابع طبيعت باشد.
فروش نفت ارزش افزوده زيادي ندارد، بلكه اين نيروي تحصيل كرده ايران است كه با داشتن ارزش افزوده بسيار، در حال خروج از كشور است. لذا لطمه اي كه از اين روند به توسعه ايران وارد مي شود، قطعا غير قابل جبران است. بنابر اين بايستي بي اعتنايي به اين سرمايه را كنار گذاشت و براي مواجه شدن با چالش هاي جهاني شدن در زمينه مهاجرت نيروي انساني متخصص علل اين مهاجرت ها مورد مطالعه قرار گرفته و راهكارهاي جدي براي مقابله با آن در برنامه هاي ملي توسعه پيشبيني شود زيرا همان طور كه مي دانيم در دنياي امروز، جامعه اي پيشرفت پيدا خواهد كرد كه نقاط ضعف و قوت خود را بشناسد و براي از بين بردن و يا تقويت آنها از هيچ گونه كوششي فروگذار نكند وبه اين نكته توجه كند كه پاك كردن صورت مسئله تنها راهي براي گريز از مشكلات است چرا كه با وجود شواهد ي كه حاكي از وجود مساله فرار مغزها در ايران است هنوز بعضي از مسولين كشورآن را انكار مي كنند. (معاون علمي و فناوري رئيس جمهوري در سومين همايش استعدادهاي درخشان در دانشگاه صنعتي شريف گفت: اصطلاح فرار مغزها درباره ايران امروز صدق نمي كند و نيروهاي انساني متخصص در حال فرار از كشور نيستند.
ادامه دارد...
دوشنبه 21 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفرينش]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 428]