ترنس سکسوالیسم

واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: ترنس سکسوآلیسم:
روبه روي آينه ايستاد. دستي به سطح پر لكه آن كشيد. چقدر دوست داشت در آينه تصوير دختركي را ببيند نه خودش را. چند بار آرزو كرده بود: "كاش مي شد اين پوست زمخت رو دور بندازم و يه پوست و يه شخصيت جديد پيدا كنم...، يه آدم گمشده در درونم ...

واژه علمي ترنس سکشواليته براي افرادي به کار برده مي شود که داراي اختلال هويت جنسي هستند ، يعني فردي که از جنسيت خود راضي نيست و به هيچ عنوان روح و روان خود را متناسب با جسم غالب خود نمي داند و خود را از جنس مقابل مي داند
براي اينکه کاملا قابل درک باشد مثالي ميزنم ، يعني فردي که از نظر فيزيکي و ظاهري مذکر است اما از نظر روحي و رواني داراي تمام خصوصيات روحي و رواني دختران و زنان است و يا بر عکسش فردي که از نظر ظاهري و فيزيکي مونث است اما از نظر روحي و دروني داراي تمام خصوصيات مردان و پسران است و اين تضاد بين روح و جسمشان همان اختلال هويت جنسي ناميده مي شود
به مردان ترنس سکشوال اصطلاحا ام تو اف گفته مي شود يعني مرد به زن ( ميل تو فيميل ) و به ترنس سکشوالهاي زن اصطلاحا اف تو ام گفته مي شود زن به مرد ( فيميل تو ميل ) ، يک ترنس ام تو اف ، فردي است که هر چند داراي فيزيک و ظاهري مردانه است اما در واقع يک زن مي باشد و يک ترنس اف تو ام هر چند از نظر ظاهري و فيزيکي زن است اما در واقع يک مرد است
براي درک شرايط روحي اين بيماران فرض کنيد فردي که ظاهرا مرد است ولي از نظر روحي احساس کاملا زنانه دارد؛ بدين معني که با پوشيدن کت وشلوار باعث ناراحتي و بيقراري وي ميگردد. او شديدا تمايل به پوشيدن لباس باز و دامن در ميهماني ها و پوشيدن مانتو در جامعه دارد ولي امکان آن را ندارد. ديگر اينکه او در محل تحصيل و يا کار، در بين ساير مردان و رابطه نزديک با آنان زندگي ميکند ولي تمايل شديد جنسي نسبت به آنان دارد درحالي که از نظر روحي در بين زنان احساس آرامش و راحتي خواهد کرد ولي اجازه روابط نزديک با آنان را ندارد. چنين شرايطي باعث ميگردد فرد دچار اضطراب و اغتشاش در شرايط روحي فرد گردد.
بررسي هاي پزشکي معاينه فيزيکي و کروموزومي و هورموني ، سلامت کامل را نشان ميدهد ولي بررسي هاي روانپزشکي اضطراب و گاهي افسردگي ناشي از احساس عدم رضايت از جنسيت و انکار جنسيت خود را دارند.
نارضايتي جنسي معمولا باعث مشکلاتي در سازگاري در مدرسه شده وافراد مبتلا ،مشاغلي پايين تر از سطح هوشي خود دارند.
اگر بيماران مرد ازدواج کنند، نسبت به زنانگي همسر خود ،حاملگي وي ومادر بودن او حسادت مي ورزند.
اين افراد از ظاهر دستگاه تناسلي خود بيزار بوده منکر جنس زيست شناختي خويش مي شوند. اشتغال ذهني شديد آنهابا حرفه هاي زنانه ،غالبا کاريکاتوري از زنانگي بوده ؛ودر زنان بيمار نيز تظاهر به زنانگي غير معمول ميباشد.آنها (اگر از نظر زيست يک مرد باشند ) نوعي نگرش کليشه اي مردانه نسبت به آنچه که زنانه است ،دارند .مثلا فردي که مبتلا به نارضايتي جنسي بود وظاهر يک مرد عضلاني را داشت با لذت شرح ميداد که يک زير پيراهني نرم ولطيف دارد که به تنش ميچسبد يا فرد ديگري در فکر يک موجود ظريف بوده که در منزل مينشست وعصرها لباسهاي پشمي پسرانه ميبافت.
ترانس سكشوال در گذشته ائونيسم ناميده مي شد. اولين فرد مبتلا را شواليه ائون بيومانت مي دانند. او لباسهاي زنانه مي پوشيد و به كارهاي زنانه علاقمند بود.زماني كه پادشاه (لويي پانزدهم) به راز او پي برد. دستور داد تا او را براي انجام يك ماموريت سري با لباس مبدل زنانه به روسيه فرستادند. بعد از انجام ماموريت با لباس مردانه به لندن بازگشت و مجبور شد تا مدتي را به صورت مردانه زندگي كند. با مرگ پادشاه، در يكي از محله هاي لندن به صورت ناشناس، اما همانند يك زن تا آخر عمر زندگي كرد و در سن 81 سالگي بر اثر بيماري در گذشت. او 49 سال را مانند يك مرد و 34 سال را همچون يك زن زندگي كرده بود.
طبقه بندی ترانس سکشوآل ها
بر اساس مهمترين نظريه که "کاپلان و سادوک" آن را مطرح کردند "ترنس ها" به چند دسته طبقه بندي مي شوند که نخستين دسته آن "ترنس سکسوآليسم اوليه در مردان" است.
در اين دسته، آغاز اين اختلال در سنين اوليه پسرها بوده و در تمام طول زندگي بدون تغيير باقي مي ماند، لذا به اين اسم ناميده مي شود.
"ترنس سکسوآليسم ثانويه" در مردان نيز به مواردي اطلاق مي شود که شروع آن در مراحل بعدي زندگي يعني بعد از دوران کودکي است و چنين مرداني ظاهر و نقش مردانه دارند.
ترنس سکسوآليسم در افراد مونث" نيز در زناني ديده مي شود که از اوان کودکي خود را به صورت مذکر ديده و زندگي زنانه نداشته است .
ترنس سکسوآليسم هاي مونث، حتي قبل از عمل جراحي "تغيير جنسيت" موفق به کسب ظاهر مردانه مي شوند و اغلب يار جنسي براي خود پيدا مي کنند که آنها هم مرداني با ذهنيت مردانه که از جنسيت خود ناراضي نيستند اما از همجنس بازي لذت مي برند هستند.
عوامل احتمالی ایجاد کننده ترنس ها
تئوري تولد بي سکسواليته:
اين تئوري بر اين تصور است که جنسيت فرد از بدو تولد مشخص نيست و اين فرهنگ است که ما را مجبور به ايفاي رل يک جنسيت مشخص مي شود سيمون دبورا معتقداست که فرد زن متولد نمي شود, بلکه به زن تبديل ميشود. بر اساس اين تئوري ترانسها افرادي هستند که جنسيت دوگانه را از بدو تولد در خود حفظ کرده اند.
در دنياي امروز اين تئوري تا حد زيادي مردود به شمار ميايد.نه تنها فاکتورهاي بيولوژيکي متعددي در مقابله با آن قرار دارند,بلکه بسياري از ترانسها آن را نيز رد ميکنند.آنها خود را نامشخص احساس نميکنند بلکه به قوت ميتوان گفت که خود را حتي زن تر از يک زن و يا مرد تر از يک مرد معمولي تصور ميکنند.مشکل آنها خارج از اين مسئله است و آن اينکه پوشش بدن آنها با فهم شخصيتي که از خود دارند تطابق ندارد.
تئوري نقص تربيتي:
پدر هميشه آرزوي داشتن فرزند پسري را داشته و به اين دليل دختر خود را "مردانه" تعليم و تربيت ميکند و يا بر عکس.
تئوري مبارزه فرهنگي:
بر طبق اين تئوري بعضي از خانمها به دليل رهائي از تبعيض جنسيتي به عمد هويتي مردانه براي خود انتخاب ميکنند.
تئوري جنسيت پيکري:
رشد و تکامل دستگاههاي تناسلي مردانه و زنانه از طريق کنترل هورمونها و به همچنين مراکز مربوطه در مغز انجام ميگيرد که در نتيجه آن احساس جنسيتي ما با شکل ساختاري پيکر ما همسوي و يگانگي پيدا ميکند.اگر در دوران جنيني در اين مکانيسم اشتباهي بوجود بيايد,پيدايش نقصهاي ژنتيکي مختلفي را ميتوان احتمال داد.
اگر مادر در دوران بارداري تحت تأثير محيط استرس قرار داشته باشد ميتواند يکي از عوامل نقص کار مکانيسم هورموني در جنين باشد.
تکامل دستگاههاي تناسلي مردانه يک کودک داراي X_Y کروموزوم ناقص صورت ميگيرد يا اينکه زمان تولد کودک داراي هر دو نوع ارگانهاي تناسلي مردانه و زنانه ميباشد و يا تکامل بدني مردانه است ولي مغز عمل و عکس العمل زنانه احساس ميکند.
روند اين پديده ها ميتوانند دليلي براي بوجود آمدن ترانس سکسواليته باشد.
تئوري جنسيت اجتماعي:
بر طبق اين نظريه پايه هاي اوليه جنسيت توسط تکامل مغزي در دوران جنيني مشخص ميشود لذا عامل تربيت اجتماعي تصميم گيرنده اصلي نوع جنسيت به شمار ميرود.طبق اين تئوري اجتماع اطراف نقش بسيار مهمي در شکل گيري و تکامل رفتارهاي کودک و همسوئي آنها با هويت جنسي او دارد.حال اگر مغز تحت تأثير هورمونهاي اشتباه در دوران جنيني قرار گيرد کودک هويتي خلاف ساخت پيکريش پيدا ميکند.کودک بر خلاف مخالفتهاي والدين علاقه به بازي کردن با اسباب بازيها و پوشيدن لباسهاي جنس مخالف خود نشان ميدهد و رفتارهاي او تشابه بيشتر به رفتارهاي جنس مقابل پيدا ميکند.
هارتموت بوزينسکي متحقق از دانشگاه شهر کيل در آلمان چندي پيش تمام تئوريهاي گفته شده را بر روي ترانس سکسوالهاي مرد و زن که هنوز اقدام به هيچ گونه معالجه اي نکرده بودند تست کرد.
او در اين روند متوجه شد که عامل نقص تربيت بيشتر از عاملهاي ديگر ديده ميشود با وجود اين مسئله ترانس سکسوالهاي زيادي به همچنين ديده ميشوند که تحت تأثير اين عامل نبوده اند.
بوزينسکسي همچنين در 83% از افراد ترانس زن به مرد افزايش بالاي هورمونهاي مردانه را مشاهده کرد.البته باز اينجا اين سؤال مطرح ميشود که پس چگونه 17% باقي مانده که افزايش هورمون مردانه نداشتند ترانس شدند.
قابل توجه است که در 33% زنهاي معمولي و غير ترانس هم افزايش هورمونهاي مردانه ديده ميشود, چگونه است که اين زنها نيازي به تغيير جنسيت در خود نميبینند! آيا دليل پديده ترانس سکسواليسم بيشتر در فرم تربيتيست ؟
به قوه تعداد بسياري از افراد ترانس مورد تست فاقد پدر بزرگ رشد کرده بودند و خيلي از آنها به ياد مياوردند که مجبور به انجام بازيهاي کودکانه اي از طرف مادرشان مي شدند که مغايرت با نوع جنسيت بيولوژيک آنها داشته.اگر اين عامل را عامل اصلي پديده ترانس سکسواليسم بدانيم باز اين سؤال پيش ميايد که چرا تمام کودکاني که تحت تأثير نقص تربيتي قرار ميگيرند ترانس سکسوال نميشوند ؟از آن گذشته چگونه ميتوان وجود ترانسهاي را توضيح داد که تحت تأثير چنين عاملي نبودند و در يک خانواده کاملا نرمال و متعادل بزرگ شده اند!
شايد وجود فقط يک عامل مشخص به تنهاي موجب ايجاد پديده تغيير جنسيت در تمام افراد ترانس نيست بلکه عاملهاي متعددي ميتوانند نقش بازي کنند.● تغيير جنسيت:
عبارت است از تبديل مرد به زن، يا تبديل زن به مرد، يا تبديل خنثي(khonsa) و يا دو جنـ.سي (Hermaphrodite) به مرد يازن، و نيز تبديل مرد يا زن به خنثي.
جراحي تبديل مرد به زن :پس ازدرمان هورمونی ودوره تست رفتاري در بيماران transsexualism ،تصميم به اقدام جراحي جهت تغيير دائمي جنسيت گرفته ميشود.
تغییر جنسیت در ایران
اولين تغيير جنسيت در ايران در سال ۱۹۳۰ ميلادي اتفاق افتاد که بر اساس آن پزشکي به نام دکتر خلعتبري پسر هيجده ساله‌اي را با عمل جراحي به يک دختر تبديل کرد. اين مسأله در آن زمان سر و صداي زيادي ايجاد کرد. البته اين تغيير جنسيت در مورد يک جوان ترانسسکشوال(Transsexual) بود که از نظر جسمي کاملاً مرد بود، ولي از نظر روحي و رواني خود را زن مي‌دانست و با اصرار و رضايت فراوان خواهان تغيير جنسيت بود. وي مي‌گفت: اگر تغيير جنسيت صورت نگيرد خودکشي خواهم کرد.
قبل از اين تاريخ، تغيير جنسيت دو جنـ.سي‌ها کم و بيش وجود داشت، ولي تغيير جنسيت يک فردي که از نظر ظاهر سالم بود، چيز عجيب و جديدي محسوب مي‌شد.
اولين تغيير جنسيت در انگلستان در فاصله سال‌هاي ۱۹۴۲-۱۹۴۸ ميلادي اتفاق افتاد که دختري به نام لورا ديلون تغيير جنسيت داد و پسر شد و نام مايکل ديلون را براي خود انتخاب کرد.
اين بيماري تقريباً در بيشتر کشورهاي دنيا مشاهده شده و مخصوص جغرافياي خاصي نيست. گاه اين بيماران به خودکشي دست مي‌زنند که حداقل سه مورد آن در ايران گزارش شده است. به گفته برخي روانشناسان، براي برخي از اين بيماران هيچ راه درماني جز تغيير جنسيت وجود ندارد.
تغيير جنسيت در بيماران ترانس سکـ.شوال مورد اختلاف شديد صاحبنظران است. تقريباً همه فقيهان سني و نيز کليساي مسيحي با اين عمل جراحي مخالفند. از نظر آنان اين کار تغيير در خلقت خداست، اما عده زيادي از فقيهان شيعه با اين کار موافقند و از نظر آنان بيماران ترانس مي‌توانند تغيير جنسيت دهند.
البته از نظر فقيهان شيعه براي تغيير جنسيت حداقل بايد دو شرط زير وجود داشته باشد :
شرط اول: بيماري ترانس سکـ.شوال، واقعي و قطعي باشد؛ بنابراين افرادي که بيماري آنان مشکوک است، مجاز به تغيير جنسيت نيستند.
شرط دوم :تغيير جنسيت بايد به صورت کامل صورت بگيرد؛ يعني مرد پس از تغيير جنسيت کاملاً به زن تبديل شود، يا زن پس از تغيير جنسيت کاملاً به مرد
دليل فقيهان شيعه
از نظر فقيهان شيعه دليل شرعي از قرآن کريم يا روايات اسلامي مبني بر حرام بودن تغيير جنسيت نداريم. همچنين کساني که خواهان تغيير جنسيت هستند، به بيماري شديد جسمي و روحي مبتلا شده‌اند و تغيير جنسيت راهي براي معالجه و درمان اين‌گونه بيماران است. بنابراين، تغيير جنسيت، تغيير در خلقت خدا محسوب نمي‌شود.
وضعیت تأهل بعد از عمل جراحی
مسأله ديگري كه پس از عمل تغيير جنسيت مطرح است، وضعيت تأهل شخص مي باشد. اگر فرد مجرد بود كه احتياج به اقدام ديگري ندارد، چون در صفحه توضيحات شناسنامه، مجوز تغيير نام كه اثبات كننده تغيير جنسيت نيز مي باشد قيد مي شود، اما اگر فرد متأهل بود، اقدامات وي بايد در دادگاه خانواده نيز پيگيري شود
مطابق نظر حضرت امام خميني(ره) از تاريخ تغيير جنسيت، تزويج باطل مي شود بدون اين كه احتياجي به قرائت «صيغه طلاق» باشد و نكاح منعقده سابق، منحل مي گردد و به فرض آن كه در ايام عده، زن عمل تغيير جنسيت را انجام داده باشد الباقي ايام عده طلاق يا حتي وفات، ساقط مي شود.
وضعيت مهريه نيز به اين صورت است كه اگر بعد از نزديكي عمل تغيير جنسيت روي دهد، كماكان مرد بايد تمام مهريه را به زنش كه هم اكنون مرد شده، بدون كم و كاست بپردازد، اما در صورتي كه قبل از نزديكي، زن تغيير جنسيت دهد، امام خميني(ره) مي فرمايند: بر ذمه شوهر است كه تمام مهريه را بپردازد.
وضعيت ارث «S.T»
سهرابي مهر معتقد است: وضعيت ارث نيز از موارد حايز اهميت در اين زمينه است. گر چه در خصوص تغيير جنس فرزندان، مشكل زيادي وجود ندارد، چون ايشان براساس جنس پس از عمل، ارث خواهند برد، اما آنچه جاي بحث دارد، در مورد پدر و مادري است كه تغيير جنسيت داده اند، چون نه پدر محسوب مي شوند ونه مادر. پس رسيدن ارث به ايشان محل ترديد واقع شده است، البته مي توان ملاك تقسيم ارث را زمان انعقاد نطفه فرزندشان در نظر گرفت و با توجه به اين كه در آن زمان، كدام پدر بوده و كدام مادر، ارث تقسيم مي شود، در اين باره حضرت امام خميني(ره) مي فرمايند: بهتر است بين ورثه مسأله با مصالحه حل شود.
ترانس سکشوال ها در ادبیات
رمان جنسيت گم شده، اثر فرخنده آقايي
بحران هويت و گم گشتگي، بن مايه ي اصلي رمان است که در قالب فردي ترنسکشوال براي يافتن جنسيت حقيقي خود تصوير مي شود و راوي در سفري بيروني و دروني از خود به خود مي رسد. سفر روحي او با سفر از دنياي مردانه به دنياي زنانه تقارن مي يابد و به استحاله ي دروني مي رسد و در خاتمه به يک انديشه ي فراجنسيتي و رهايي نايل مي شود.
انجمن حمايت از بيماران مبتلا به اختلال هويت جنسي ايران
Iranian Society for Supporting Individuals with
Gender Identity Disorder
هدف اصلي از تاسيس انجمن حمايت از بيماران مبتلا به اختلال هويت جنسي ساماندهي اقدامات حمايتي از آنان است. در اين راستا اين انجمن اهداف زير را دنبال مي كند:
الف ــ آشنا نمودن عموم مردم با اين اختلال به عنوان مشكلي كه نياز به مداخله و درمان دارد.
ب ــ شناسايي موارد جديد و ايجاد بانك اطلاعاتي به منظور شناسنامه دار نمودن افراد مبتلا به اين اختلال.
ج ــ‌ پيگيري موارد قديمي و تحقيق درباره سرنوشت آنان و برآورد ميزان رضايت آنان در هر شرايطي كه هستند.
د ــ جلب مشاركت هاي مردمي و نهادينه كردن آن ها به منظور كمك به اين بيماران
ه ــ ايجاد ارتباط با مجامع علمي جهان در ارتباط با پديده اختلال هويت جنسي

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت رسیک]

[مشاهده در: www.ri3k.eu]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 1444]