واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: عالم مظهر اسماء خداوند است
دين- مسعود خوشنودزاده:
الهي قد جُرتُ علي نَفسي في النـَظـَرلـَها فلها الوَيل اِن لم تـَغفِرله الهي لم يـَزَل بــِرُك علي اَيامَ حياتي.
خدايا من در توجهم به نفس خويش بر خويش ظلم كردم پس واي بر نفس من اگر او را نيامرزي، خدايا همواره خير گستردهات در ايام حياتم بر من گسترده است... .
در اين فقره از دعا به نكتهاي بسيار مهم و اساسي در سلوك اليالله پرداخته شده است و آن بحث خودفريبي و تسويف است كه ريشه در طول امل دارد و طول امل نيز خود ميوه درخت حب دنياست كه به آن« ام الرذايل» نيز ميگويند.
پس توجه غلط به نفس و مستقل دانستن آن، از بزرگترين مهلكات است و عبد را متوغل در دنيا ميكند.بسياري از اهل معرفت، مجاهدت براي از بين بردن حب دنيا را اصل اساسي در سلوك ميدانند و معتقدند در همان قدم اول كه يقظه صحيح حاصل ميشود قيام براي توبه از اين رذيله نيز در حد همان مرتبه آغاز ميشود.بايد دانست كه دنيا در ذات خويش داراي حقيقتي است و نسبت به انسان نيز حقيقتي دارد. حقيقت فينفسه دنيا همان اشيا و زمين و آسمانها و آنچه در آنهاست ( مظاهر و تجليات اسماء الهي) هستند. اگر سالك با چشم جمال بين به تجليات اسمايي بنگرد عالم مظهري از مظاهر جمال و جلال حق است و اين نوع نگاه باعث ميشود سالك به دنيا با نگاه حقبين بنگرد.
هر دو عالم يك فروغ روي اوست / گفتمـت پيدا و پنهان نـيز هـم
داستان در پـرده ميگويم ولي / گفته خواهد شد به دستان نيز هم
در نظر اهل معرفت دنياي مذموم كه اين اندازه بردوري از حب آن تأكيد شده است چيزي نيست جز حب به چيزهايي كه باب فراموشي حق است و سرچشمه عصيان و معاصي را جوشان ميكند و به ايستادگي بنده مقابل مولي ميانجامد. به عبارت ديگر دنياي مذموم موجودات عالم نيست بلكه نوع رابطه انسان با موجودات عالم و خوش بودن و التذاذ به آن و هواي نفس است كه به فراموشي حق ميانجامد.
چيست دنيا از خدا غافل شدن / ني قماش و نقره و ميزان و زن
يعني دنياي مذموم همان رابطه غلط و وابستگي نفس به عالم ماده و نظر استقلالي به آن است كه به نوعي شرك به حساب ميآيد؛ اَرَاَيتَ مَن ِاتـَخَذ اِلههُ هواهُ اَفـَاَ نتَ تـَكون عليهِ وَكيلا (سوره مباركه فرقان /43) اي پيامبر آيا ميبيني آن كس كه هواي خود را معبود خويش گرفت؟ آيا تو ميخواهي وكيل او بوده و نجاتش دهي؟ حب دنيا وحدت دل با اغيار است و در آيه شريفه نيز به هواي نفس اشاره ميكند كه معبود و مقصود غافلين است و باعث ريشه دواندن علاقه به مظاهر آن ميشود و ريشه انسان را در عالم ناسوت محكم ميكند و وساوس شيطان هم تسويف و امروز و فردا را جهت توبه مطرح ميكند.
نكته ديگر اين است كه حب دنيا مشاعر حقيقي انسان را از كار مياندازد و چنانكه اميرالمومنين عليهالسلام در نهجالبلاغه فرموده است: فارفض الدنيا فان حب الدنيا يعمي ويعصم ويبكم ويذل والرقاب فتدارك ما بقي من عمرك ولا تقل غدا او بعد... دنيا را ترك كن كه حب دنيا انسان را كور و كر و لال ميكند و گردنها را به ذلت ميكشاند پس بقيه عمرت را بياب و بهجبران بپرداز و فردا و پسفردا مكن.پس بايد توجه كرد كه سالك در همان ابتدا بايد به توبه از اين رذيله مشغول شود زيرا اين رذيله هم مشاعر انسان را از كار مياندازد و شناخت حقايق را غيرممكن ميكند و هم او را به تسويف مياندازد و توبه را تا زمان مرگ بهتاخير مياندازد و عبد به لقاء حق با اسماء جلال همچون شديد العقاب و قهار و منتقم روبهرو ميشود.پ
نكته دقيقي نيز وجود دارد و آن اين است كه سالك كوي دوست كه به عالم بهعنوان مظاهر اسماء مينگرد هرگز اهل رخوت نيست و به بهانه ترك حب دنيا ترك دنيا نميكند و از مسئوليتهاي فردي و اجتماعي شانه خالي نميكند و اين مسئوليتها را وسيله ارتقاي روح و اتصال آن به عوالم بالا ميانگارد.
تاريخ درج: 21 مرداد 1387 ساعت 10:50 تاريخ تاييد: 21 مرداد 1387 ساعت 11:25 تاريخ به روز رساني: 21 مرداد 1387 ساعت 11:22
دوشنبه 21 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 450]