واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: ورزش - در انتظار يك برخورد ديگر
ورزش - در انتظار يك برخورد ديگر
«شما بايد از ما اطاعت كنيد چون ما فدراسيون فوتبال هستيم.» اين جمله نه در اساسنامه نه در آئيننامهها و نه حتي روي در و ديوار پر از شعار و جملات پندآموز فدراسيون وجود خارجي ندارند اما رفتار و عملكرد تصميمگيرندگان فوتبال كشور آن را با صداي بلند فرياد ميزند، اينجا فوتبال ايران است. جايي كه مديران تصميمسازش قاموس و قوانين خاص خودشان را دارند و تا وقتي از سوي فيفا و ساير نهادهاي بينالمللي عرصه به جانشان تنگ نشود از تن دادن به عرف و استاندارد جهاني طفره ميروند. چنانچه فيفا ضربالاجل تعيين كند كه: «اگر تا فلان مهلت اساسنامهات را اصلاح نكني و دولت پايش را از فوتبال كنار نكشد، تعليق ميشوي» به تكاپو ميافتيم و گردن ميگذاريم اما تا زمانيكه خبري نيست ميتازانيم و چون فدراسيون فوتبال هستيم زور ميگوييم. زورگو تنها با زور شنيدن اطاعت ميكند و نمونه بارز اين ادعا را در تحولات اخير فدراسيون تماشا كرديم.
چرا صباباتري مجبور است بدون محمد نوري و غلامرضا رضايي در هفته دوم ليگ برتر به ميدان برود؟ چرا استقلال كه نزديك به 500 ميليون براي حسين كاظمي و وحيد طالبلو هزينه كرده بايد به خواسته نامعقول فدراسيون تن بدهد و آنها را در حاليكه يك بازي رسمي پيش رو دارند براي بازيهاي كماهميت و بيكيفيت غرب آسيا در اختيار تيمملي قرار دهد؟ فدراسيون فوتبال به باشگاهها زور ميگويد و اگر باشگاهي تمرد كند لابد بلافاصله به ناديده گرفتن منافع و عرق ملي متهم ميشود. فدراسيون فوتبال ايران به قريه دورافتادهاي ميماند كه حاكم آن چون چشم پادشاه كشور را دور ديده بدون لحاظ كردن قوانين، مردم را تحت فشار قرار ميدهد و با ضرب و زور بيش از حد مجاز تعيين شده ماليات جمع ميكند. همهچيز با يك پسگردني از سوي پادشاه- فيفا- به حالت طبيعي بازميگردد و ما انگار دوباره هوس پسگردني كردهايم. چه رويدادي بزرگتر و اغواكنندهتر از المپيك؟ دعواي باشگاهها و تيمهاي ملي بر سر حضور بازيكنان بزرگ در المپيك در نهايت به سود باشگاهها مغلوبه شد و فيفا رسما اعلام كرد: «هيچ باشگاهي موظف نيست بازيكنانش را براي المپيك در اختيار تيمهاي ملي بگذارد اما همكاري و تعامل دوسويه باشگاه و تيمملي را توصيه ميكنيم.»
اينجا هيچكس با منطق ميانهاي ندارد و همه اخم ميكنند. اين اخم يعني همين است كه هست. يعني ميخواهي بخواه، نميخواهي نخواه. در يك چشم به هم زدن قانون وضع ميكنند كه هر باشگاهي بازيكنش را ندهد چنين و چنانش ميكنيم در حاليكه كنار گوش ما، در تلويزيون و اينترنت خانه ما قوانين ديگري را به عنوان عرف جهاني معرفي ميكنند. اين وسط يا ما داريم اراجيف ميبافيم يا تمام دنيا در تاريكي و جهالت مطلق زندگي ميكنند. هر باشگاه ايراني كه بابت اين اتفاق به فيفا معترض شود قطعا به حقش ميرسد اما تاريخ نشان ميدهد مردم اغلب از ترس اقدامات تلافيجويانه حاكم از شكايت به پادشاه پرهيز كردهاند. آسيبزدن به ليگ به خاطر تورنمنت كوچك غرب آسيا همانقدر خندهدار است كه حضور پنج بازيكن تيم متوسط سايپا در تيمملي مضحك به نظر ميرسد. علي دايي اخم ميكند، بايد هم اخم كند. چون ميداند پاسخ قانع كنندهاي ندارد و اين اخم يعني «اعصاب ندارم، كسي چيزي از من نپرسد.» دوباره هوس برخورد كردهايم، تا برخورد نشود اخمهايمان باز نميشود و به گروهي انسان منطقي و صلحطلب تبديل نميشويم. اوضاع و احوال فوتبال تا زمانيكه توسط غيرفوتباليها اداره ميشود بهتر از اين نخواهد بود. فلان سردار كه برنامه ليگ را مينويسد شايد سال ديگر مسوول يكي از بخشهاي سازمان ميراث فرهنگي باشد و بهمان مهندس كه براي تيمملي طرح ميدهد چه بسا به زودي مسووليت راهاندازي خطوط جديد مترو را برعهده بگيرد.
با اخم كردن در اين سيستم به خيلي جاها و خيلي چيزها ميتوان رسيد و فوتبال تنها پلي است براي چنگ زدن به مقاصد بعدي.
يکشنبه 20 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 135]