واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: مى خواهم با نوه ام باشم چرا اين مغز بادام سخت شيرين است!
زهرا قلى زاده سلوط*بيشتر پدربزرگ ها و مادربزرگ ها روش فرزندان يا فرزندان يا عروس و دامادشان را در برخورد با نوه خود درست نمى دانند و در تربيت نوه شان دخالت مى كنند. بى ترديد قصد والدين شما و يا همسرتان خير است ولى گاهى پيش مى آيد كه كنار آمدن با آنها كمى سخت است.مادرى مى گويد: هرگز به ذهن من و شوهرم خطور نكرده بود كه بعد از تولد كودكان روابط ما با والدين مان تغيير مى كند. مادر من هر لحظه مى خواهد با نوه اش باشد و مدت زيادى طول نكشيد كه آرزو مى كردم تا يك ساعت با فرزندم تنها باشم و كم كم ميان من و والدينم بر سر موارد جزيى مانند ساعات خوابيدن كودك اختلاف نظر افتاد.كارشناسان خانواده مى گويند اگر والدين تان در نحوه تنبيه كردن فرزندان تان مداخله مى كنند به آنها بگوييد كه بابت كمك شان قدردان هستيد اما ترجيح مى دهيد اين كار را به شيوه خودتان انجام دهيد و اگر اشتباهى هم مرتكب مى شويد از آن درس بگيريد. با اين وجود بسيارى از زوج ها متوجه مى شوند كه والدين خودشان و همسرشان آن گونه كه انتظارش را داشتند مفيد و حامى نيستند. كنار آمدن با برخى پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها واقعا دشوار است. در زير علل مشكلات رفتارى آنها و راه حل هايى براى كنار آمدن با آنها آمده است.ياوران دست به نقداين گروه از پدر بزرگ و مادر بزرگ ها تمايل دارند نقش پدر و مادر كودك را بازى كنند؛ آنها كودك را جلوى شما تنبيه مى كنند، بابت آنچه كه كودك مى خورد، مى پوشد برنامه هاى تلويزيونى كه نگاه مى كند، نگرانى خود را ابراز مى كنند و انتظار دارند ساعات بيشترى را با نوه هاى خود سپرى كنند.براى والدين شما و همسرتان مشكل است بپذيرند كه ديگر مسئوليتى ندارند. آنها هنوز به شما و همسرتان مثل بچه هايشان نگاه مى كنند و مايلند اختيارات بيشترى داشته باشند.بتسى سينگر خرسند است كه مادرش به دختر يك ساله شان هانا نزديك است اما وقتى اوضاع دارد آرام آرام از كنترل خارج مى شود نگران شده و مى گويد: مادر من هر شب به منزلمان زنگ مى زند تا به نوه اش شب بخير بگويد. گاهى من به دروغ به او مى گويم كه هانا خوابيده است. اين مساله براى همسرم به يك معضل تبديل شده است و از من مى خواهد به مادرم بگويم خودش را كنار بكشد ولى هر چه باشد او مادر من است و من دوستش دارم. يكى از عادت هاى بد مادر من اين است كه وقتى فرزندم را تنبيه مى كنم خودش را وسط مى اندازد و مى گويد: كار بدى نكرده يا تو چرا اين قدر بداخلاقى! نيازى نيست او مرا درست جلوى بچه سرزنش مى كند.چند راهكار مصلحت انديشانهكورنهابر مى گويد: به والدين خود و همسرتان بگوييد كه فرزند شما لباس ها و اسباب بازى هاى زيادى دارد و سياست خانوادگى شما بر اين است كه اندكى محدودش كنيد. اگر با وجود استدلال شما بر خريد هديه اصرار داشتند ، مى توانيد اقلامى را پيشنهاد كنيد كه واقعا به كار شما مى آيند مثل كالسكه بچه، دوچرخه يا كمك هاى نقدى براى پس انداز دانشگاه كودك. اين دسته از پدربزرگ ها و مادربزرگ ها شما را براى رفتارها و مشكلات كودكان در مدرسه سرزنش مى كنند و از مهارت شما در نگهدارى از فرزندتان انتقاد مى كنند. كودك را بابت هر خطاى كوچكى مواخذه مى كنند و نارضايتى خود را با هر چيزى، حتى حركات چشم و ابرو نشان مى دهند. والدين شما، تمام عمرشان را صرف ايراد گرفتن از شما كرده اند و به شما متذكر شده اند چه كنيد، چه نكنيد و چگونه امورتان را انجام دهيد. آنها ممكن است از اين نقطه ضعف خود حتى خبر هم نداشته باشند. بنابراين وقتش رسيده كه شما پيشقدم شويد و اين عادت بد را ترك دهيد. راه حلشما الان يك بزرگسال محسوب مى شويد و هيچ عيبى ندارد اگر صادقانه به والدين تان بگوييد كه ايرادات اكيد آنها چه حسى به شما مى دهد. بگوييد كه نمى خواهيد هر بار كه آنها با شما هستند اين حس بد را داشته باشيد. يادآورى كنيد كه مايليد آنها با پسرتان رابطه خوبى داشته باشند. رفتار منفى آنها شرايط را براى گذراندن اوقات با آنها براى شما مشكل ساخته است. اگر اين يادآورى ها كمكى نكرد، جلسات مشاوره خانوادگى راه بيندازيد. ديده شده است كه روابط ميان پدربزرگ و مادربزرگ ها و نوه هايشان از اين طريق بهبود يافته است. بگوييد كه فكر نمى كنم اين طورى به جايى برسيم. به نظر مى آيد هيچ كدام از ما خوشحال نيستيم. پس بياييد از خانواده كمك بگيريم. بكوشيد موقعيت را درك و به خنده برگزار كنيد. بالاخره حالا كه خود شما هم بچه دار شده ايد مى دانيد كه والدين به چه آسانى براى كودكان خود نگران مى شوند. بنابراين اگر زمانى كه شما كودك بوديد مادرتان مرتب به شما يادآورى مى كرد كه خودتان را خوب بپوشانيد - و احتمالا هنوز هم اين كار را مى كند- نگران آن است كه نوه هايش هم دچار سرماخوردگى شوند. وقتى براى قدم زدن بيرون مى رويد يك كت هم با خودتان ببريد اين كار خيلى آسان تر از ايستادن و جر و بحث كردن با والدين تان است. اگر آنها در نحوه تنبيه كردن فرزندانتان مداخله مى كنند، به آنها بگوييد كه از بابت كمكشان متشكريد ولى ترجيح مى دهيد اين كار را به شيوه خودتان انجام دهيد و اگر اشتباهى هم مرتكب مى شويد از آن درس بگيريد. دكتر نيومن مى گويد اگر از تماس هاى شبانه مادرتان ناراحت هستيد مى توانيد بگوييد كه ما واقعا از تماس هاى شما خوشحال مى شويم ولى اگر قرار باشد هر شب زنگ بزنيد اين كار جلوه خود را از دست مى دهد. روش هاى قديمى پدر و مادر شما و همسرتان روش ها و اطلاعات جديد را در زمينه نگهدارى از كودكان نمى پذيرند. آنها متوجه نمى شوند چرا شما كار خود را رها نمى كنيد، چرا اجازه مى دهيد فرزندتان در تختخواب شما بخوابد يا چرا او را كتك نمى زنيد. آنها نمى بينند كه با وجود همه اين اختلاف ها كار شما در تربيت كودك تان خوب بوده است. از آنجا كه آنها قبلا فرزندانشان را بزرگ كرده اند، خودشان را در اين زمينه متخصص مى دانند و انتظار دارند شما از نصايح شان استقبال كنيد. پدربزرگ و مادربزرگ شدن به آنها احساس پيرى مى دهد. به ويژه آن كه هر بار كه شما به آنها گوشزد كنيد اطلاعات شان پيرامون جنبه هاى مهم بزرگ كردن كودك روزآمد نيست، اين احساس ناخوشايند تشديد مى شود. راه حل نويسنده كتاب «راهكار پدربزرگ و مادربزرگ ها» آرتور كورنهابر مى گويد: به آرامى توضيح دهيد زمانه از وقتى كه شما بچه بوديد تغيير كرده است. مقالات، تحقيقات و كتاب هاى تازه منتشر شده را در دسترس آنها قرار دهيد و سعى كنيد آنها را آموزش دهيد. حتى مى توانيد آنها را به ملاقات يك پزشك متخصص اطفال يا گردهمايى هاى مدرسه فرزندتان ببريد تا با دنياى امروز بچه ها بيشتر آشنا شوند. در ضمن از راهنمايى هاى خوب و مفيد آنها هم بهره مند شويد. پدربزرگ ها و مادربزرگ هاى رويايى والدين شما و همسرتان به مناسبت هاى مختلف و حتى بدون مناسبت به فرزند شما پول مى دهند و او را همراه با اسباب بازى هايش به حمام مى برند. طورى كه، كودك هنوز از لذت بازى با يك عروسك بهره مند نشده، بعدى از راه مى رسد. اين باعث مى شود كه هر وقت چيزى خواست فقط بگويد: مادربزرگ! پدربزرگ؛ مطمئن باشيد كه در اين گونه موارد، نيت آنها خير است ولى اين پدربزرگ ها و مادربزرگ ها احتمالا مى كوشند چيزهايى را براى نوه شان فراهم كنند كه خود در كودكى نداشته اند و يا نتوانسته اند براى كودكان خود تهيه كنند. آنها از داشتن نوه كاملا به هيجان آمده اند. الان براى خرج كردن پول دارند و به اين وسيله مى خواهند نشان بدهند كه براى نوه شان اهميت قائلند.* كارشناس ارشد آموزش خانواده
يکشنبه 20 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 223]