محبوبترینها
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1840639425
شيرين عبادي : اسارت در تور بهائيت
واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: شيرين عبادي : اسارت در تور بهائيت
تهران-خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا): دفتر پژوهش و بررسي خبر:انتشار خبرعضويت دختر شيرين عبادي در فرقه ضاله بهائيت كه برپايه اسناد غيرقابل انكار به اطلاع مردم ايران رسيد،هواداران تز"دانستن حق مردم است"را به تكاپو واداشت تا براي استتار پيوندهاي دشمن با برخي مدعيان داخلي حقوق بشر،مانند هميشه برستون غوغاسالاري تكيه زنند.
نكته جالب آنكه اين خبر مطابق مشي رايج بهائيان ، توسط خانم نرگس توسليان دختر خانم شيرين عبادي كه دركانادا اقامت داشته و اتفاقا خبر هم به وي مرتبط بود تكذيب نشد، بلكه خانم عبادي ، مادر محترم ايشان، با ذكرعباراتي مجمل و كلي اعضاء خانواده خود را بي ارتباط با بهائيت معرفي نمودند!
واقعيت آن است كه سقوط هر انسان در چال هرز و تاريك "بهائيت" امري تاسف بار و دردآور بوده و شايد برجسته سازي آن نيز در فضاي رسانه ها به مصلحت نباشد. اما اقدامات مدعيان داخلي حقوق بشر كه از يك سو با له شدن تماميت بشريت در لابلاي چرخ دنده هاي نظام ظالم استكبار از فلسطين تا عراق و افغانستان و گوانتانامو و... مشكلي ندارند و از سوي ديگر همچون ملي گرايان مرتد سالهاي آغازين انقلاب فقط بر اجراي قوانين اسلامي مي تازند پشت صحنه اي دارد كه روايت آن مي تواند از بروز آسيب هاي آتي ممانعت به عمل آورد:
1- آنچه امروزه در سياست جهاني، باعنوان «حقوق بشر» و اعلاميه جهاني آن مطرح مي باشد، مصداق بارز يك "گفتمان" است. اين "گفتمان"، مجموعه اي است از باورها، احكام و بخصوص پيش فرضها و اصول موضوعه؛ و بيش از آنكه مدعي كشف حقيقت باشد و سوداي اثبات آنرا داشته باشد، در كار تصرف در جهان خارج، تغييرعالم و نفوذ و اقناع مخاطبين است. اين "گفتمان" بيش از نيروي دليل، به "زور رسانه هاي ارتباط جمعي" و دستگاه هاي شكل دهي به افكار عمومي متكي است و از صنعت "طرد سازي"، "قطبي سازي نيروهاي اجتماعي"، "محدود سازي امكانات معنايي يك مفهوم"، (مثل حقوق بشر) به يك معناي خاص تغذيه مي كند.
البته اين "گفتمان" نيز همچون هر "گفتمان" ديگري تنها از كلمات و مفاهيم تشكيل نمي شود، بلكه نمادهاي غير كلامي، رموز و كنايه ها را هم در بر مي گيرد. به تعبير ميشل فوكو: «گفتمانها تشكيل شده از علامات است اما كاركردشان از كاربرد اين علامات براي نشان دادن و برگزيدن اشياء بيشتر است. همين ويژگي است كه آنها را غيرقابل تقليل به زبان، سخن و گفتار مي كند.» "كمپانيهاي توليد گفتمان" يعني همانها كه از آن سوي ميهن ما، بي عنايت به مسائل و بنيادهاي فكري خاص ما، برايمان نسخه "چگونه انديشيدن" و "چگونه رفتار كردن"مي پيچند، تنها مسئله ما را از منظر خود مورد توجه قرار نمي دهند، بلكه براي ما "مسئله" و "موضوع چالش" نيزمي آفرينند. همانها نمادهاي كلامي و غير كلامي اي در زندگي ما پديد مي آورند كه هيچ ضرورتي از براي حضور آنها نيست، الاّ اينكه از حضور آن مهمان تازه وارد، يعني "گفتمان صادراتي اغيار" حكايت مي كند.
ماجراي اعطاي جايزه صلح نوبل به شيرين عبادي (در مهر 82)نمونه گويايي از حضور نوپيداي اين گفتمان، يعني گفتمان حقوق بشر در زندگي سياسي ما بود. البته ما را با اعطاء جايزه صلح نوبل به شيرين عبادي، صرفنظر از ديدگاه و مسلك او مشكلي نيست. گمان هم نمي كنيم كه اينگونه تشريفات اعتراض و چالش فردي از سلك آگاهان را برانگيزد كه چرا اين جايزه به "فلان" تعلق گرفت و به ديگري تعلق نگرفت؟ چراكه اساساً آن را چندان مهم نمي انگاريم. تصور هم نمي كنيم كه جايزه صلح نوبل يعني همان جايزه اي كه امثال كيسينجر (مشهور به قصّاب ويتنام) و انور سادات(پيشتاز سازش با صهيونيسم) نيز از ديگر برندگان آن بوده اند آنچنان فخرآفرين باشد كه قلم خود را در تقبيح و تحسين برنده آن فرسوده كنيم.
شايد اگر موج آفريني يك طيف سياسي و رسانه هاي آن در داخل و خارج كشور نبود، از كنار اعطاء جايزه نوبل به عبادي مي شد به آرامي، همچون بسياري از ديگر اخبار متعارف روز، گذشت.
از اظهارات مقامات غربي و مسئولين نهاد اعطا كننده اين جايزه كاملا پيداست كه اين جايزه به شيرين عبادي به جهت تثبيت وي به عنوان نماد جريان دفاع از "حقوق بشر" -البته با تعريف غرب مدار- به طور عام و دفاع از عوامل غرب نظير بهائيان به طور خاص به وي اعطاشده بود.كما اينكه در مراسم اعطاي جايزه و اظهارات مقامات غربي و جريانات ضد انقلاب از رضا ربع پهلوي تا تروريستهاي گروهك منافقين نيز دقيقاً به همين موارد اشاره شده بود.
«اوله دانبولد ميرس» رئيس كميته پنج نفره نوبل در توضيح علت اين انتخاب گفت: خانم شيرين عبادي براي دفاع از حقوق بشر و مردم سالاري در كشورش مبارزات گسترده اي داشته است. از سوي ديگر، در بيانيه كميته صلح نوبل كه به همين مناسبت صادر گرديد، ابراز اميدواري شده است كه «اعطاي اين جايزه به همه مبارزان حقوق بشر و مردم سالاري در ايران كه نياز به حمايت و الهام دارند، براي مبارزه در اين راه انگيزه بدهد.»!
در بخشي از اين بيانيه- كه معلوم نيست منابع رسمي خبري و سياسي در كشورمان با چه انگيزه اي از ترجمه و اعلام آن براي افكار عمومي خودداري كردند- دفاع و حمايت شيرين عبادي از بهائيت مورد تقدير قرار گرفته و تأكيد شده است كه :«شيرين عبادي تمايل و توانايي خود را براي همكاري با نمايندگان گروه هاي سكولار و همچنين مذهبي به اثبات رسانيده و علي رغم تهديدهاي فراوان عليه جان خود، همچنان به مبارزه ادامه داده است»! و...جرج بوش، رئيس جمهور آمريكا كه نه فقط در جهان اسلام، بلكه در ميان بسياري از مردم آزاده اروپا و آمريكا به جلاد مردم مظلوم و بي گناه شهرت يافته و قتل عام و خونريزي او طي سالهاي اخير، نفرت عمومي جهانيان را در پي داشته است، با صدور بيانيه اي ضمن ابراز خوشحالي از اختصاص جايزه صلح نوبل به شيرين عبادي اعلام كرد؛ «من قاطعانه از خواست مردم ايران براي آزادي و دموكراسي حمايت مي كنم و... آمريكا در انتظار روزي است كه ايران آزاد به الگوي مداراگري در خاورميانه و سراسر جهان تبديل شود»!
با در نظر گرفتن تأكيد كميته صلح نوبل بر حمايت و فعاليت شيرين عبادي به نفع بهائيت- كه برخلاف تبليغات مغرضانه و بعضاً ساده لوحانه انجمن حجتيه، نه فقط يك مذهب جديد نيست، بلكه يك حزب سياسي وابسته به رژيم صهيونيستي است- به اولين مصاحبه اختصاصي خانم شيرين عبادي با روزنامه اسرائيلي «يديعوت آهارنوت» توجه كنيد :
"خانم عبادي در اين مصاحبه قول مي دهد كه در حد توان خود براي يافتن «رون آراد» خلبان اسرائيلي به اين كشور كمك كند! و در پاسخ به سؤالي درباره يهوديان جاسوس و زنداني در شيراز مي گويد «من به عنوان يك زن مسلمان ايراني از اين ماجرا شرمنده و متأثر شدم»!" و...
شيرين عبادي با برداشتن روسري خود و سخناني كه پس از اعطاء جايزه اظهار داشت بر قوت و برد دلالتهاي سياسي اعطاء جايزه، افزود. شيرين عبادي دي ماه 86 در اظهاراتي كه در اسپانيا ايراد شد از احكام فقهي اسلام درباره تفاوت ميان ديه زن و مرد، لزوم اجازه شوهر به زن براي سفر، حجاب اجباري و اجراي حدود و قصاص در مقابل مجرمان انتقاد مي كند و از اينكه حقوق بهاييان و همجنس گرايان در ايران ناديده گرفته شده اظهار تأسف مي نمايد!!
همسويي عملكرد شيرين عبادي با فرقه ضاله بهائيت آن چنان آشكار است كه سران بهاييت در بيت العدل مستقر در اسرائيل با ارسال تقديرنامهاي به كانون مدافعان حقوق بشر ايران، از "خدمات" شيرين عبادي و ساير اعضاي اين كانون را به فرقه بهاييت "صميمانه" تقدير كرد.
در گزارش 32، مورخ 6 اكتبر 2007 كه به بيت العدل بهائيان (مستقر در اسرائيل) ارسال شده، از شيرين عبادي و كانون مدافعان حقوق بشر به دليل برگزاري يك كنفرانس مطبوعاتي با عنوان "حق آموزش و پرورش" در 26 مهرماه 1386تشكر شده است.
در اين گزارش كه از شيرين عبادي و اعضاي كانون غيرقانوني مدافعان حقوق بشر در ايران با عنوان "احباي عزيز" تأكيد شده است:« برگزاري اين كنفرانس، نشانهاي از حسن نيت و صداقت مسئولين كانون و همچنين آمادگي جو ايران براي فعاليتهايي كه احباي عزيز در عرض چند سال گذشته به آن مبادرت ورزيدهاند، ميباشد. بيتالعدل توصيه ميفرمايند كه هيات ياران در نامهاي خطاب به كانون مدافعان حقوق بشر از حسن نيت، صداقت و شجاعت ايشان در دفاع از حقوق جامعه بهايي تشكر كنند».
به دنبال اين گزارش، بيت العدل بهائيان كه در اسرائيل مستقر است با ارسال تقديرنامهاي به كانون مدافعان حقوق بشر ايران، "خدمات" شيرين عبادي و ساير اعضاي اين كانون را به فرقه بهاييت صميمانه مورد تقدير قرار داد.
بررسي تحولات5 سال گذشته ، از زمان معرفي شيرين عبادي به عنوان برنده جايزه صلح نوبل تا كنون حكايت از آن دارد كه دشمن با برجسته سازي مهره اي معمولي و دست چندم نظير شيرين عبادي و بركشيدن وي ، مدلي از توطئه "اسب تروا" را براي مقابله با نظام اسلامي طراحي نمود تا ذيل آن گفتمان هاي ساختار شكن را بر فضاي عمومي جامعه ايران حاكم نمايد."زيرسوال بردن قوانين اسلامي"، "آزادي عمل وابستگان فرقه ضاله بهائيت"،"به رسميت شناخته شدن حقوق همجنس گرايان" و ... گزاره هاي جديدي بود كه ساختار گفتمان مطلوب و مورد نظر دشمن را شكل مي داد و گفتمان جمهوري اسلامي را به چالش فرا مي خواند هر چند كه اين توطئه بلافاصله از سوي ملت ايران رهگيري و شناسايي شد و برخي عوامل نفوذي آن در مجلس ششم و دولت هشتم نيز طي دو انتخابات مجلس هفتم(اسفند 82) و رياست جمهوري نهم (تير 84) از مردم راي عدم اعتماد دريافت نموده و از حاكميت خارج شدند.*
2- در بند 1 به همسويي راهبردي و كلان شيرين عبادي با بهائيت و صهيونيسم پرداخته شد . اما ماجراي بهائي شدن دختر شيرين عبادي بر كدامين اسناد متكي است؟
2-1-نگار و نرگس دو سرنوشت متفاوت:
شيرين عبادي دو دختر دارد:نگار و نرگس توسليان كه هر دو متولد سال 1980 ميلادي هستند.شيرين عبادي بلافاصله پس از دريافت جايزه نوبل هر دو فرزند خود را براي ادامه تحصيل در مقطع كارشناسي ارشد روانه دانشگاه مك گيل كانادا نمود.
دانشگاه مك گيل يكي از كانون هاي مهم بهائيت در منطقه امريكاي شمالي است به طوريكه بزرگترين مركز دانشگاهي مطالعات بهائيت Association for Bahai" Studies در اين دانشگاه واقع است.شايان ذكر است مراكز مطالعات بهائيت از جمله مراكز وابسته به بيت االعدل اعظم بهائيان مستقر در اسرائيل است كه در غالب دانشگاه هاي مهم غربي شعبه داشته و با هدف جذب نخبگان دانشگاهي به فرقه ضاله بهائيت فعاليت مي نمايد.
از ميان 2 فرزند شيرين عبادي ، "نگار" مباحث مهندسي برق را پي گرفت و خود را از فعاليت هاي سياسي و همسويي با بهائيت دور نگه داشت تا آنجا كه حتي براي ادامه تحصيل در مقطع دكتري دانشگاه مك گيل را ترك گفت و تحصيلات خود را از سال 2007 در دانشكده برق و كامپيوتر انستيتو تكنولوژي جرجيا دنبال نمود.
اما برخلاف نگار، "نرگس" مسيري متفاوت را در پيش مي گيرد."نرگس توسليان" مدرك كارشناسي حقوق را از دانشگاه شهيد بهشتي اخذ نمود و در كنار شيرين عبادي فعاليت هاي حقوق بشري را دنبال مي كرد . در اين ميان آشنايي وي و مادرش با "دكتر پيام اخوان" از فعالين بهائي مقيم كانادا كه اتفاقا" استاد دانشگاه مك گيل و از مسئولين مركز مطالعات بهائيت آن دانشگاه مي باشد ، سرنوشت نرگس را به گونه اي متفاوت از خواهرش رقم زد.
نرگس توسليان در سال 2005 و با اخذ پذيرش از دانشگاه مك گيل در رشته مطالعات حقوق بشر ، به كانادا عزيمت كرد و ادامه تحصيل خود را با نظارت و هدايت مستقيم "دكتر پيام اخوان" پي گرفت.به اين سند كه در سايت دانشگاه مك گيل كانادا در خصوص همكاري نرگس توسليان و دكتر پيام اخوان درج شده است توجه كنيد:
" Nargess Tavassolian received her Bachelor degree in both Civil and Islamic Law in Iran form Shahid Beheshty University. She was called to the Bar in Iran in 2005. She is currently an L.L.M candidate at McGill University. She is conducting her research under the supervision of Dr. Payam Akhavan on the inhuman punishments in Iran and the possibilities for their reform in Iran. Nargess Tavassolian has worked for several NGOs in Iran including: Society for Protecting the Rights of the Child, Mine collaboration Campaign and Center for Defenders of Human Rights. Nargess Tavassolian has a diverse set of research interests including international law, human rights, international criminal law and international humanitarian law".
منبع:http://www.mcgill.ca/graduates/
جالب آنكه پروژه مشترك نرگس توسليان و پيام اخوان در مركز «جمع آوري اسناد حقوق بشر ايران»- كه از آن بيشتر خواهيم گفت- دربارهي «نقض حقوق بشر در ايران» آشكارا از بودجه پروژه هاي پيشبرد دمكراسي دولت امريكا با اعتباري معادل يك ميليون دلار تغذيه مي شود: رجوع كنيد به http://www.state.gov/g/drl/rls/50318.htm وhttp://www.nytimes.com/2007/06/24/magazine/24ngo-t.html?_r=2&pagewanted=3&oref=slogin&oref=slogin
نرگس توسليان با دلالت پيام اخوان در سال 2007 به عضويت فرقه ضاله بهائيت درآمده و فعاليت خود را در انجمن مطالعات بهائيت دانشگاه مك گيل آغاز كرد.
منبع:http://www.mcgill.ca/humanrights/members/
2-2-پيام اخوان حلقه واسط "عبادي"ها با فرقه ضاله بهائيت
اما "پيام اخوان" به عنوان وصل كننده نرگس توسليان به تشكيلات فرقه ضاله بهائيت كيست؟
" پيام اخوان در سال 1345 در خانواده اي بهايي تهران به دنيا آمد، در 9 سالگي ايران را ترك كرد و همراه با خانواده در تورنتو ساكن شد. او تحصيلات حقوق را در سال 1989 در Osgood Hall به پايان رساند و از همان سال در سازمان ملل امور بهائيت را عهده دار شد و در سال1990 به اخذ LLM از همان مركز نائل شد. تز او مبني بر «تحقق كنوانسيون نسل كشي» (“Enforcement of Genocide Convention”) در Harvard Human Rights Yearbook و Human Rights Law Jonrnal منتشر شد. پيام اخوان دكتراي حقوق را در هاروارد اخذ كرد.وي از جمله افراد موثري بود كه در ماجراي پرونده زهرا كاظمي-خبرنگار كانادايي - همكاري فوق العاده نزديكي را با شيرين عبادي به انجام رساند."
منبع:http://www.alfabetmaxima.com/mansouran/newsark.php?news_id=50
پيام اخوان به عنوان يكي از چهره هاي شاخص و مبلغين برجسته بهائيت ، اعتماد دولت امريكا را در تاسيس مركز اسناد حقوق بشر ايران جلب نمود. وي با همكاري رويا برومند ، عامل شناخته شده سيا،جاناتان فريمن ، وكيل بنياد سوروس،رويا حكاكيان،يهودي ايراني تبار عضو شوراي روابط خارجي امريكا و نرگس توسليان ، دختر شيرين عبادي ، مركز اسناد حقوق بشر ايران را براي حمايت و پشنيباني از بهائيان مقيم ايران تاسيس كرد.بررسي مقالات منتشر شده توسط اين مركز نشان مي دهد كه 86 درصد از مطالب انتشار يافته مربوط به فرقه ضاله بهائيت است!
منبع:http://iranhrdc.org/httpdocs/Persian/BoardMembers.htm
مركز اسناد حقوق بشر ايران اهداف تاسيس خود را چنين عنوان كرده است:
"يكي از اهداف مهم مركز اسناد حقوق بشر ايران ايجاد يك آرشيو از مدارك جمعآوري شده موارد نقض حقوق بشر در ايران است. اين مركز پيش بيني ميكند كه موفق به گردآوري دهها هزار مدرك خواهد شد و به عنوان منبع و مخزن مركزي در مستندسازي وضعيت حقوق بشر در ايران از سال 1357 به بعد عمل خواهد كرد.
برنامه ديگر مركز اسناد حقوق بشر ايران، كه در مراحل اوليه شكل گيري است، عبارت است از فعاليتهاي مربوط به بالا بردن سطح آگاهي مردم در ايران از معيارها و هنجارهاي حقوق بشر، قانونمندي و اهميت مسئوليت پذيري در قبال جناياتي كه در گذشته ارتكاب يافته است. اين برنامه شامل كارگاهي در خاورميانه با هدف آموزش ايرانيان است و به تدريج دامنه فعاليتهايش را افزايش خواهد داد، از جمله ايجاد يك گفت و شنود و تبادل نظر اينترنتي و آموزش حقوق بشر از طريق اينترنت. آشنا كردن ايرانيان با مباني حقوق بشر و كاربردهاي آن، آگاهي آنها را از استانداردهاي بينالمللي حقوق بشر و نياز به مسئوليت پذيري و قانونمندي را افزايش خواهد داد. اين برنامه، تمركز خود را بر واكنش جامعه مدني ايران از اولويت بندي و ميزان نياز به اطلاعات در زمينه حقوق بشر خواهد گذاشت و بر اساس آن، آخرين منابع اطلاعاتي، آموزش، اطلاعات در زمينه حقوق بشر و قوانين بينالمللي بشردوستانه و اجراي اين قوانين را به زبان فارسي از طريق پايگاه اطلاع رساني مركز اسناد حقوق بشر ايران و گردهماييهاي منطقهاي در اختيار ايرانيان قرار خواهد داد. پايگاه اطلاع رساني و برنامه هاي ارتباطي مركز اسناد حقوق بشر ايران، ايرانيان را در معرض مداوم اطلاعات و ارتباط با كساني كه در زمينههاي مشابه فعاليت دارند قرار خواهد داد تا توانايي آنها را بر تأثير بر تغييرات افزايش دهد. "
منبع:http://iranhrdc.org/httpdocs/Persian/Mission.htm
مركز اسناد حقوق بشر ايران صراحتا در سايت خود وابستگي مالي به دولت امريكا را اعلام نموده و حاميان مالي خود را به شرح ذيل فهرست كرده است:
"مركز اسناد حقوق بشر ايران از وامها و كمكهاى ارزنده سازمانهاى زير تشكر و قدردانى مىكند:
وزارت امورخارجه امريكا صندوق حقوق بشر و دموكراسى ،محققان در معرض خطر/انستيتوى بينالمللى آموزش
دفتر حقوقى فولي هواگ (با مسئوليت محدود)، دفاتر واشينگتن و بوستون ،دفتر حقوقى كينگ و اسپالدينگ (با مسئوليت محدود)، دفتر نيويورك ،دانشگاه مك گيل ،دانشكده حقوق نوتردام ،دانشكده حقوق سانتا كلارا ،دانشگاه تورنتو، برنامه حقوق بشر بينالملل ،كالج ولزلى ،ائتلاف بينالمللي منع شكنجه ."
منبع:http://iranhrdc.org/httpdocs/Persian/Funding.htm
"در حال حاضر تام پاركر با معرفي پيام اخوان به عنوان مدير اجرايي مركز اسناد حقوق بشر ايران منصوب شده است. وي به عنوان مشاور ويژه انگلستان در امر عدالت انتقالي براي دولت موقت عراق (CPA) در بغداد و به عنوان رئيس بخش تحقيقات جنايت عليه بشريت انجام وظيفه كرده است. او از جاسوساني است كه در شهريور ماه سال 1383 توسط دولت آمريكا براي بررسي امور دارفور، به كشور چاد فرستاده شد."
منبع:http://iranhrdc.org/httpdocs/Persian/Staff.htm
پيام اخوان مرتبا مطالب خود و شيرين عبادي را در سايت هاي تخصصي بهائيت نظير جامعه بهايي، مادران بهايي و.. منتشر مي سازد.وي چندي پيش در جمع دانشجويان دانشگاه مك گيل عمق فساد تفكرات مسموم خود را آشكار كرد.
به بخش هايي از سخنان وي چونان يك مبلغ حرفه اي بهائيت در جمع دانشجويان عضو انجمن دانشجويي دانشگاه مك گيل توجه كنيد:
"من در خانواده اى بهائى در ايران به دنيا آمده ام كه دستخوش تبعيض و آوارگى بودن به خاطر اعتقادات دينى (!)جزئى از ميراث خانوادگى ما به شمار مى آمده است. حضرت (!) بهاءالله بنيان گذار آئين بهائى فرمود و تعليم داد كه بشر براى پيشبرد تمدن خود نياز به دانش معمولى و دانش روحانى هر دو دارد. جستجوى حقيقت را شرط ترقى روحانى دانست . براساس اين تعاليم، اديان همگى از ريشه و اصلى واحد و الهى سرچشمه گرفته اند. در اين ديانت زن و مرد داراى حقوق مساوى (!) بوده و به يك سان از همه مواهب (!) - ترويج تز چند شوهري زنان!- بهره مند مى شوند. ايرانيان روشنفكر و مترقى از تمام طبقات اجتماعى به اين تعاليم گرويدند(!) زيرا در آن آينده اى بهتر و درخشان تر مى ديدند(!) پروفسور توكلى طرقى** - استاد تاريخ دانشگاه تورنتو مى نويسد: «در مراحلى كه مدرنيته و تجدد در ايران پا مى گرفت مبارزات ضد بهائى به عنوان حربه اى مؤثر براى ساكت ساختن صداى ناراضيان و روشنفكران [از سوى هيأت حاكمه] به كار گرفته مى شد.» دوران كودكى من تا نه سالگى در ايران زمان شاه سپرى شد كه ايران به سرعت به سوى تجدد كه نوعى غربگرائى بود پيش مى رفت. انقلاب سال 1979 كه آن بساط را درهم پيچيد دستاوردى جز بازگشت به جهل قرون وسطائى نداشت(!). بار ديگر بهائيان هدف تير نفرت شدند. چون بهائيت قرائتي نوين از دين و شعبه اي جديد از ديانت اسلام است كه با دنياي معاصر و مدرن سازگاري دارد.اينان بسته به اين كه كدام برچسبى با منافعشان سازگارتر بود جامعه بهائى را عامل شيطان بزرگ آمريكا و صهيونيسم قلمداد كردند(!)- ظاهرا در اينجا پيام اخوان فراموش كرده كه از دولت امريكا حقوق مي گيرد!-. آيت الله يوسف صانعى نماينده اسبق رهبر جمهورى اسلامى در شوراى نگهبان اظهاراتى به اين مضمون ايراد كرد: «اگر عاشقان آزادى و طرفداران قلابى حقوق بشر عواقب آنچه كه مى گويند دريابند خواهند ديد كه حرف هايشان ضد خدا است براى آن كه در روز قيامت خداوند پوست اهل جهنم را خواهد سوزاند و بر تن آنها پوست جديدى خواهد روياند. بنابر اين بهتر است اعتراضات و نطق ها و مصاحبه هايشان را به خدا خطاب كنند و بپرسند كه چرا در روز قيامت خدا مردم را شكنجه خواهد داد» شد. تلاش براى حقوق انسانى و ايجاد تمدن عالمگير بهائيت وظيفه اى است كه نيروى وقفه ناپذير و بى امان جبر تاريخ بر دوش ما گذارده و كسى را از آن گزيرى نيست. وظيفه اى كه بايد در انجام آن سخت كوشا باشيم. نه فقط به خاطر درست بودنش بل به اين جهت كه راه ديگرى جلوى پايمان قرار ندارد. "
منبع:http://www.agahee.org/index.php?option=com_content&task=view&id=71&Itemid=29
درباره عملكرد سياه پيام اخوان به عنوان حلقه واسط شيرين عبادي و دخترش با محافل اصلي و پشت صحنه بهائيت مدارك ديگري نيز وجود دارد كه عنداللزوم منتشر خواهد شد.اكنون بهتر مي توان فهميد كه منظور شيرين عبادي از ارائه قرائتي جديد از اسلام كه هم در آن بي حجابي زنان باشد، هم تماس جسمي بين نامحرمان برقرار باشد!،هم در آن هم جنس گرايي باشد و در يك كلام اسلام امريكايي باشد ، چيزي جز تحريف باورهاي اصيل اسلامي در قالب انحرافات بهائيت نيست.
ديگر عجيب نيست كه شيرين عبادي در گفت وگو با راديوي وابسته به سازمان سيا، براندازي نرم و انقلابات رنگين را برابر با انتخابات و دموكراسي معرفي كند و با اشاره به انقلاب رنگين در كشورهايي مانند اكراين انقلاب مخملين را به قدرت رسيدن يك حزب از طريق انتخابات بود(!) بنامد و با دفاع از جاسوسان آمريكايي مانند رامين جهانبگلو، كيان تاجبخش و هاله اسفندياري ، آنان را پژوهشگر قلمداد نمايد!
با اين اوصاف مي توان فهميد كه چرا شيرين عبادي در مادريد از نقض حقوق همجنسگرايان و بهائيان در ايران برآشفته مي شود! امروز"شيرين عبادي" و دخترش "نرگس توسليان" نه به عنوان فعالين حقوق بشر ، بلكه به عنوان مهره هايي بي اختيار در چنگ فرقه ضاله بهائيت، به خوبي ماموريت هايي كه از سوي بيت العدل اعظم بهائيان در اسرائيل بر دوش همكارشان" پيام اخوان" گذاشته شده است را دنبال ميكنند و در اين شرايط مصاحبه هاي عجولانه و بي مبنا با رسانه هاي ضدانقلاب چاره كار آنان نيست:بازگشت به دامان ملت مسلمان ايران و ابراز برائت از همسويي و همكاري با فرقه استعماري بهائيت- كه هدفي جز فروپاشي اسلام و اقتدار اسلامي را دنبال نمي نمايد- تنها راهي است كه مي تواند چهره به شدت مخدوش برنده جايزه صلح نوبل و خانواده اش را در ميان ايرانيان موجه سازد . مگر آنكه اصولا جايزه نوبل و يك ميليون دلار پيوست آن را پيش پرداختي براي ترويج انگاره هاي بهائيت تلقي كنيم!
______________________________________________
*در نگارش بند اول از مندرجات ارزشمند "يادداشت روز" روزنامه كيهان كه در تاريخ 22/7/1382 به قلم جناب آقاي حسين شريعتمداري نگاشته شده استفاده شده است.
**محمد توكلي طرقي بهائي است و با اين حال مطالب وي مرتبا در روزنامه هاي زنجيره اي مدعي اصلاحات درج مي شود!
شنبه 19 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]
-
گوناگون
پربازدیدترینها