محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831379824
روزگار شعر در عهد شاه اسماعيل شاعر
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: روزگار شعر در عهد شاه اسماعيل شاعر
اسماعيل فرزند شيخ حيدر، روز سهشنبه 25 رجب سال 892 ه. - ق در اردبيل به دنيا آمد.
يك سال بعد، پس از مرگ پدر، همراه مادر و بردارانش در قلعهِ استخر فارس زنداني شد1 با مرگ يعقوب بيگ آق قويونلو، پس از چهار سال و نيم اسارت آزاد شدند. علي پسر بزرگ شيخ حيدر حوالي اردبيل كشته شد. صوفيان دو برادر ديگر را به رشت2 و پس از آن به دعوت كاركيا ميرزاعلي فرمانرواي شيعه مذهب لاهيجان، به لاهيجان منتقل كردند.
در آنجا شمسالدين لاهيجاني براي آموزش اسماعيل انتخاب شد و علاوه بر او، امير نجم رشتي زرگر در تربيت سياسي او نقشي برجسته داشت.3
هنگامي كه اسماعيل كمتر از سيزده سال داشت، از لاهيجان خارج شد، به شهرهاي مختلف از جمله ديلم و طارم رفت و در بين راه گروه زيادي از صوفيان و مريدان پدرش از طوايف مختلف كه بعدها به سبب كلاه سرخ رنگشان قزلباش ناميده شدند، گرد او جمع شدند.4
مورخان صفوي درباره ابراهيم و فرجام كار او توضيحي نميدهند و به درستي معلوم نيست كه او پس از ترك لاهيجان چه سرنوشتي داشت و در كجا و چگونه درگذشت.5
اسماعيل نوجوان در سال 907 ه. - ق. در تبريز تاجگذاري كرد و خود را شاهنشاه خواند. او مقام صدارت را به قاضي شمسالدين لاهيجاني، معلمش در لاهيجان و مقام وكالت را به حسين بيگلله شاملو، از صوفيان آذربايجان عطا كرد.
اسماعيل از همان روز نخست فرمانروايي، مذهب شيعه را مذهب رسمي كشور اعلام كرد.6 توجه به شيعه دوازده امامي به عنوان مذهب رسمي كشور، موجب ايجاد آگاهي بيشتري نسبت به هويت ملي و ايجاد دولت متمركزتر و قويتر شد.7
او در سالهاي ابتداي حكومت، مشغول از ميان بردن قدرت و نفوذ دولت آققويونلو و سركوب حكام محلي شد و به ياري او دوران حكومت تركمانان بر قسمتي از ايران به پايان رسيد و يكي از والاترين ارزشهاي تاريخي دوره شاه اسماعيل همين است كه در دوره حكومتش ايران به صورت يك سرزمين مستقل درآمد و از ديگر كشورهاي اسلامي متمايز شد.
اسماعيل هنگام تاجگذاري، تنها بر ناحيه آذربايجان تسلط داشت و ده سال طول كشيد تا توانست باقي ايران را فتح كند.8
او در سال 914 ه. - ق. امير نجم رشتي زرگر را به جاي حسين بيگ شاملو، وكيل خود كرد و به توصيه او امير يار احمد خوزاني اصفهاني را مقام وزارت داد. شاه اسماعيل، امير نجم رشتي را بسيار دوست ميداشت و وقتي امير يار احمد خوزاني را پس از مرگ وي در سال 915 ه. - ق. به وكالت برگماشت، او را نجم ثاني لقب داد و گفت كه ميخواهد نام نجم هميشه بر زبانش باشد. امير نجم ثاني در سال 918 ه. - ق. از طرف شاه اسماعيل به فرماندهي سپاهي براي سركوبي ازبكان انتخاب و راهي ماوراءالنهر شد، مردانه جنگيد، اما شكست خورد و پس از دستگيري به امر عبيدخان ازبك كشته شد.9
فتوحات شاه اسماعيل در سراسر ايران و تشكيل يك دولت قوي شيعي مذهب موجب هراس سلطان سليم خان اول عثماني و لشكركشي وي به جانب ايران در سال 920 ه.-ق. شد. سلطان سليم در دشت چالدران، سپاه شاه اسماعيل را با وجود دلاوريهاي تحسينانگيز شاه و سرداران و سواران قزلباش شكست داد.10
تاثير اين شكست اندوه عميقي در قلب شاه اسماعيل ايجاد كرد. روحيه جنگاوري خود را از دست داد، نرمخو و بيعلاقه به جنگ شد و از غرور و تعصب مذهبي نشاني در وي باقي نماند.او سرانجام در 19 رجب سال 930 ه. - ق درگذشت و در اردبيل به خاك سپرده شد.11
اوضاع هنري، زباني و ادبي در عهد شاه اسماعيل
هنر دوستي شاهزادگان تيموري باعث رواج و پيشرفت انواع هنرها شده بود و صفويان وارث سنتهاي هنري دربار تيموري بودند. به اين ترتيب به بركت تلاش شاهزادگان تيموري، نيمه اول عصر صفوي يكي از بارورترين اعصار هنر ايراني در دوره اسلامي است. شاخههاي گوناگون هنر از قبيل نقاشي، منبت كاري، خوشنويسي، تذهيب، جلدسازي، قاليبافي و نساجي در اين دوره سرشار از كمال و لطافت است.
از ديگر ويژگيهاي اين دوره، رواج زبان تركي است. احياگر استقلال و شكوه ايران، شاه اسماعيل اول صفوي، خود از شاعران خوب به زبان فارسي و تركي و با تخلص خطايي بود.12 ظاهراً زبان مردم آذربايجان و خاندان صفوي لهجهاي از فارسي و موسوم به آذري بود و فرزندان شيخ صفيالدين تا زمان شاه اسماعيل به زبان تركي سخن نميگفتند و گويا شاه اسماعيل اين زبان را از مريدان آسياي صغيري خود آموخته است.
به هر حال در اين دوره بر اثر ارتباط دائم تركزبانان ماوراءالنهر، به ويژه تيموريان و تركان آسياي صغير با ايرانيان، لغات تركي در زبان فارسي نفوذ كرد.
شاه اسماعيل اي در 1400 بيت به تركي سروده بود كه در سال 1948 ميلادي در باكو، به چاپ رسيد و ديوان اشعار تركي او را هم آكادمي علوم آذربايجان شوروي به نام شاه اسماعيل خطايي در سال 1966 منتشر كرد.13
در ديوان او اشعار زيادي وجود دارد كه آميزهاي از دو زبان فارسي و تركي هستند. در اين ديوان چند شعر فارسي نيز به چشم ميخورد، مانند اين غزل:
باز گرد اي جان كه جسم بيتو در افكندگياست
مردهاي را بار ديگر آرزوي زندگي است
گر منم اينجا دلم آنجاست در خدمت مقيم
گرچه ز آن حضرت تنم دور است جان در بندگي است
پيش مهر عارضت مه خودنما گر شد چه شد
هر چراغي را به قدر نور خود تابندگي است
عاشقان را رخنهها از گريه بر رخ شد پديد
رخنه بر ديوارهاي خانه از بارندگي است
نرگس ار با چشم مستت لاف زد اينك ببين
سرمه پيش افكنده با صد عذر از اين شرمندگي است
پيشه كن افكندگي تا بر سر آيي در زمين
اي خطايي! سرفرازي دانه را زافكندگي است14
و نيز مخمس بسيار نيكويش در تضمين يكي از غزلهاي حافظ كه گواه تسلطش به زبان فارسي است:
تو آن گلي كه خراب تو گلعذارانند
اسير بند كمند تو شهسوارانند
به بند دانه و دامت چون من هزارانند
خراب بادهِ لعل تو هوشيارانند>
تو با كرشمه و ناز و گدا به عجز و نياز
كنون كه صاحب حسني به حسن خويش بناز
تو را رقيب و مرا شد غم تو محرم راز
و گرنه عاشق و معشوق راز دارانند>
شاه اسماعيل به شاهنامهِ فردوسي علاقه داشت و اين علاقه به حدي بود كه از پنج پسر خود، نام چهار پسر را، تهماسب، بهرام، سام و رستم گذاشته كه از پهلوانان شاهنامه بودند.
همچنين تصميم گرفت به پسر بزرگش تهماسب كه در آن زمان خردسال بود، شاهنامهاي مصوّر هديه دهد و براي اين كار فرمان داد تا بزرگان هنر نقاشي، مينياتور و خطاطي كه در دربار او جمع بودند، از برجستهترين رويدادهاي شاهنامه تصاويري زيبا فراهم كنند و شعرهاي شاهنامه را در آنجا بنويسند.
شاهاسماعيل زود از دنيا رفت و فرصت ديدن اين شاهكار عظيم را نداشت.، تهماسب به احترام نيّت پدر، پس از نشستن بر تخت، هنرمندان را به ادامهِ كار تشويق كرد و در مدت بيست سال تهيهِ يكي از گرانبهاترين و زيباترين آثار هنري جهان به پايان رسيد.
شاه تهماسب 9 سال پيش از مرگش آن اثر هنري را به مناسبت تهنيت جلوس سلطان سليم دوم عثماني به دربار او فرستاد و از آن تاريخ به بعد از دسترس ايرانيان دور ماند و پس از جابهجاييهاي متعدد، اكنون در كتابخانهِ دانشگاه هاروارد كه محل نگهداري كتابهاي نادر و نفيس خطي است، در اتاقي مخصوص نگهداري ميشود.16
به هرحال با وجود علاقهاي كه شاه اسماعيل و پسرانش به شعر و ادب فارسي داشتند، نسبت به شاعران اعتناي چنداني نداشتند. تملّقگويان و مديحهپردازان را به بهانههاي مختلف گردهم جمع ميكردند و مجالس آنها كمكم ميعادگاه قوّالان، مطربان وهجوگويان شد.17
به اين ترتيب اگر هم گاهي توجهي به شعر و شاعري ميشد، در حدي نبود كه شعر فارسي اعتلا يابد يا دست كم موقعيّت خود را حفظ كند. بسياري از مورخان و محققان، دوران صوفيه را دورهِ انحطاط ادبي ميدانند. البته بديهي است كه در اين انحطاط، خرابيهاي مغول و تيموريان تأثير چشمگيري داشته است. اين دوره نه تنها از وجود گويندگان بزرگ خالي بود، بلكه موضوع مهم شعر شعراي گذشته، يعني عرفان، متروك شد18 ؛ زيرا قتل و آزار صوفيان باعث شد تا تصّوف و عرفان كه با شعر و ادبيات پيوند استواري داشت، از بين برود.19
تندرويهاي مذهبي شاهاسماعيل و جانشينانش موجب ايجاد محيط نامساعد براي دانشوران و هنرمندان و شعرا شد؛ چنانكه بسياري از آنان، ايران را ترك كردند و عموماً به سه كشور عثماني، هندوستان و ماوراءالنهر رفتند. مهاجرت دانشمندان و اديبان به كشورهاي بيگانه و تسلّط قزلباشان بيدانش بر جامعه، از سنگينترين ضربههايي است كه شاه اسماعيل با تندرويهاي مذهبي خود بر ايران و آيندهِ آن وارد كرد.20 بنابراين پس ازترك بسياري از شعران توانمند، سستگويي در زبان رواج يافت؛ چرا كه بيشتر گويندگان از مردم عادي و پيشهوران بودند وگفتارشان از لغزش و خطا دور نبود و رواج همين خطاها موجب شد تا بسياري از نادرستيها چهرهِ صواب پذيرد.21
بنابراين مقدّمات بديهي است كه دربارهِ شعر دورهِ صفوي بايد انتظار فصاحت و بلاغت موجود در شعر شعراي گذشته را رها كرد و معيارهاي ديگري را جست.
قالب، مضمون و سبك شعر
در ايران عهدشاه اسماعيل، با وجود بيرونقي بازار شعر، گروهي از شعرا مانند فغاني شيرازي، لساني شيرازي، ماني شيرازي، هلالي جغتايي و... ايران را ترك نكردند و توانستند سبك شعر خويش را ترقّي دهند.
در اين دوره چون شعرا بيشتر حالات دروني لطيف و خيالانگيزيهاي عاشقانهِ خود را بيان ميكردند، قالب غزل بيشتر توجّه آنها را به خود جلب كرد. پيداست كه اگر شاعران اين عصر هيچ تحولي در شعر به وجود نميآوردند و عيناً همان مضامين و قالبهاي گذشته را تكرار ميكردند، به عنوان مقلّدان بيبصر و گويندگان بيابتكار محكوم ميشدند.22 پس سعي كردند تا مضامين شعري تازه و تركيبهايي نو و خيالپردازيهاي ظريف را وارد شعر خود كنند.
در اين دوره، به دليل اين كه شعرا از انحصار درباريان و درس خواندگان و حلقهِ خواص بيرون آمده بودند و قهوهها و مكانهاي عمومي، محل شعرخواني و رقابتهاي شعري شده بود، و چون مخاطب اشعار شاعران اين عهد بيشتر مردم بودند، زبان شعر به زبان سادهِ عوام نزديك شد.23
ويژگي غزلهاي اين دوره يكنواختي عمومي آنها در بيان حالات عشق و وصال و فراق و عواطف گوناگون است و برخي شعرا نيز به بيان انديشههاي حكمي و عرفاني مبادرت داشتند. در اين دوره بعد ازغزل، قالب قصيده رواج داشت و شعرا آن را براي مدح پيامبر(ص) و امامان شيعه (عليهم السلام) به كار ميبردند. هرچند سرودن اين نوع شعر در دوران پيشين هم سابقه داشت، اما گويي شعراي اين عهد قصيدهسرايي دربارهِ اين موضوعات را، به عنوان قريحهِ خود به حساب ميآوردند.
بهطور كلّي سبك شعر دورهِ صفويه را ميتوان به دو بخش تقسيم كرد:
الف) سبك شعر قرن دهم كه حدّ واسط سبك عراقي و هندي است و در ادامه، بررسي خواهد شد.
ب) سبك هندي كه اوايل قرن يازدهم پديد آمد.
در قرن دهم دو جريان شعري وجود داشت: -1 اشعار بابافغاني شيرازي (م: 925 ه. - ق) و تقليد شاعران از شعر لطيف و روان او كه به صورت طبيعي، شعر حافظ را به لحاظ دقت معاني و ظرافت به سوي سبك هندي ميكشاند،24 مانند:
دوش آن پري زدام رقيبان رميده بود
صيد كمند ما شده آيا چه ديده بود؟
در جويبار ديدهِ عشاق جلوه داشت
سروي كه سر زچشمهِ حيوان كشيده بود
بر برگ گل دميده فسون سبزهِ خطش
خوش سبزهاي كز آب لطافت دميده بود
رندانه با گداي خود آن پادشاه حسن
بزم وصال بر در ميخانه چيده بود
ميگفت هر سخن كه گره بود در دلم
گويا كه از زبان من آنها شنيده بود
آشوب ديده و دل و آسيب عقل و دين
آن قامت كشيده و زلف خميده بد
بر سرّ هر اشاره كه شرح و بيان نداشت
تا ديده را به هم زده بودم، رسيده بود
آن لالهاي كه چيد فغاني زباغ وصل
تأثير آتش جگر و آب ديده بود25
2 - مكتب وقوع كه حاصل چارهانديشي شاعران براي تغيير سبك و رهايي از تقليد بود.26 در ربع اول قرن دهم هجري مكتب تازهاي در شعر فارسي به وجود آمد كه به غزل، حياتي تازه بخشيد و آن را از حالت قالبي و تقليدي قرن نهم بيرون آورد. اين مكتب در نيمهِ دوم همان قرن به اوج خود رسيد و تا ربع اول قرن يازدهم ادامه داشت.
شاعر اين دوره بر خلاف شاعر دورهِ مغول كه از نخبگان و سرودههايش از روي اطلاعات بود، از عوام است و مبتني بر ذوق شعر ميگويد، بنابراين زبان وقوع، زبان حال و تقريباً خالي از اغراقهاي شاعرانه، جناس لفظي و معنوي، ارسال المثل و آرايههاي ديگر است27 و وقايع واقعي ميان عاشق و معشوق به تصوير كشيده ميشود، مانند اين غزل هلالي جغتايي(م:935 ه. -ق) :
يار بيرحم و من از درد به جانم، چه كنم؟
من چنين، يار چنان، آه! ندانم چه كنم
ميروم، گريهكنان، نعرهزنان، سينهكنان
مست و ديوانه و رسواي جهانم، چه كنم؟
بيتو امروز به صد حسرت و غم زيستهام
آه اگر روز دگر زنده بمانم چه كنم!؟
بيتحمل نتوان چارهِ عشق تو ولي
من بيچاره تحمل نتوانم چه كنم؟
چند گويي كه: هلالي، دگر از درد منال!
من از اين درد به فرياد و فغانم چه كنم؟28
و يا اين غزل لساني شيرازي (م: 942 ه. - ق):
نه با تو دست هوس در كمر توان كردن
نه آرزوي تو از دل بدر توان كردن
نه از پي تو توان آمدن ز بيم رقيب
نه بيتو رو به ديار دگر توان كردن
بيا كه گريهِ من آنقدر زمين نگذاشت
كمه در فراق تو خاكي به سر توان كردن
چنين كه عاشق روي توام، ز جور رقيب
كي از جمال تو قطع نظر توان كردن
لساني از پي وصل تو گر زياده رود
متاع زندگيش مختصر توان كردن29
اشتباه اصلي شاعران مكتب وقوع اين بود كه واقعيت را تحت تأثير سابقهِ غزلپردازي فقط بيان ماجراي عاشقانه ميپنداشتند و نسبت به واقعيتهاي ديگر پيرامون خود بيتوجّه بودند. معمولاً لساني شيرازي را واضع و ميرزاشرف جهان قزويني را نمونهِ كامل اين مكتب ميدانند.
چون شاعران دورهِ صفوي به دليل اجتماعي نميتوانستند از معشوق زن سخن بگويند، معشوق يادشده در غزلهايشان بيشتر مذكر بود. بايد توجه داشت كه فساد اخلاقي در زمينهِ عشق مرد به مرد در اين دوره رواج تمام داشت.30
از ويژگيهاي بارز مكتب وقوع ميتوان به خيالپروري، مضمون آفريني، جزئيگويي و تازهجويي، وجود تعبيرات عاميانه و سادگي زبان اشاره كرد كه اندك اندك به پيچيدگي و باريكانديشي گرايش يافت و سبك هندي را به وجود آورد.
پينويس:
1. منوچهر پارسادوست، شاه اسماعيل اول (تهران: شركت سهامي انتشار، 1381)، ص ص 217 - 216
2. عباس اقبال آشتياني، تاريخ ايران پس از اسلام (تهران: نارمك، 1383)، ص 568
3. شاه اسماعيل اول، ص 241 و ص 248
4. همان، ص 253
5. همان، ص 244
6. همان، ص ص 279 - 277
7. راجر سيوري، ايران عصر صفوي (تهران: مركز، 1386)، ص 29
8 . همان، ص 33
9. شاه اسماعيل اول، ص ص 613 - 608
10. ذبيحالله صفا، تاريخ ادبيات در ايران (تهران: فردوس، 1366)، ج 4، ص ص 28 - 27
11. شاه اسماعيل اول، ص ص 669 - 668
12. تاريخ ادبيات در ايران، ج 4، ص 136
13. همان، ص 137
14. شاه اسماعيل خطايي، ديوان شاه اسماعيل خطايي (باكو: آكادمي علوم آذربايجان شوروي، 1966)، ص ص 551 - 550
15. همان، ص ص 554 - 552
16. شاه اسماعيل اول، ص ص 756 - 754
17. عبدالحسين زرينكوب، سيري در شعر فارسي (تهران: نوين، 1363)، ص 126
18. صادق رضازاده شفق، تاريخ ادبيات ايران (شيراز: دانشگا پهلوي، 1352)، ص 558
19. احمد تميمداري، عرفان و ادب در عصر صفوي (تهران: حكمت، 1372)، ج 1، ص 99
20. شاه اسماعيل اول، ص ص 747 - 744
21. تاريخ ادبيات در ايران، ج 1/5، ص ص 438 - 437
22. عرفان و ادب در عصر صفوي، ج 1، ص ص 107 - 106
23. محمد غلامرضايي، سبكشناسي شعر پارسي از رودكي تا شاملو (تهران: جامي، 1377)، ص 89
24. سيروس شميسا، سبكشناسي شعر (تهران: فردوس، 1381)، ص ص270 - 269
25. بابافغاني شيرازي، ديوان اشعار بابافغاني شيرازي، به تصحيح احمد سهيلي خوانساري (تهران: اقبال، 1340)، ص 245
26. سبكشناسي شعر، ص 270
27. احمد گلچين معاني، مكتب وقوع در شعر فارسي (مشهد، دانشگاه فردوسي، 1374)، ص ص 4-3
28. هلالي جغتايي، ديوان هلالي جغتايي، به تصحيح سعيد نفيسي (تهران: كتابخانهِ سنايي، 1337)، ص 3
29. مكتب وقوع در شعر فارسي، ص 464
30. سبكشناسي شعر، ص ص 271 - 270
جمعه 18 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 359]
-
گوناگون
پربازدیدترینها