واضح آرشیو وب فارسی:سياست روز: جنگ سرد در المپيك
مهدي خسروي: چين از فردا ميزبان بزرگترين گردهماييورزشي در عرصه جهاني است كه توجه بسياري را به خود مشغول كرده است. بازيهاي المپيك به عنوان نمادي از تعامل و دوستي ملتها و دولتها شناخته ميشود كه ميتواند نقشي مهم در بيان برابري و رقابت سالم انسانها حداقل در عرصه ورزش داشته باشد.
چين كه امروز به عنوان پرجمعيت ترين كشور جهان و يكي از بزرگان عرصه اقتصادي شناخته ميشود ميزبان اين رخداد بزرگ ورزشي است. هرچند كه المپيك به معناي گردهمايي ورزشكاران پنج قاره جهان بدون در نظرگرفتن موقعيت جغرافيايي، جمعيتي، اقتدار جهاني ، رنگ ، نژاد ، مذهب، وصرفا به نام تعامل و دوستي برگزار ميگردد اما بررسي كارنامه بازيهاي المپيك و حتي جامهاي جهاني بيانگر اين حقيقت است كه اين رخدادها به تنهايي براي به نمايش گذاشتن حاشيه ها مبدل شده كه در آن بسياري از كشورها به ويژه قدرتهاي بزرگ جهان براي بيان اقتدار، آن هم نه ورزشي، بلكه سياسي و اقتصادي فعاليت ميكنند به گونه اي كه بسياري از ناظران ورزشي اين رويه را تهديدي جدي براي ماهيت واقعي اين رخدادها ارزيابي ميكنند. المپيك پكن كه فردا آغاز ميشود نيز مانند المپيك هاي گذشته با اين چالش بزرگ مواجه گرديده است به گونه اي كه اگر بگوييم ماهيت سياسي المپيك پكن بر ماهيت ورزشي آن چربش دارد چندان اغراق نكردهايم. بررسي روند چگونگي ميزبان شدن چين و سير تحولات تا آغاز بازيها نشان ميدهد كه روح سياسي و اقتصادي المپيك بر قالب ورزشي آن غلبه كرده است كه پيامدهاي آن را به صراحت ميتوان در طول رقابتها مشاهده كرد.
در يك بررسي اجمالي از ماهيتهاي سياسي حاكم شده بر المپيك پكن ميتوان اين چارچوبها را درچند محور مورد ارزيابي قرار داد.
پكن و خواستههاي آن
پرجمعيت ترين كشور جهان، امروز به عنوان قطب بزرگ اقتصادي جهان شناخته ميشود كه تمام جهان را به زير چتر خود آورده است. در عرصه ورزشي نيز چين به لطف جمعيت بالا، توانسته به يكي از اركان مسابقات جهاني و المپيك مبدل گردد كه افتخاري بزرگ براي آن قلمداد ميشود. چينيها در قبال برخوردار شدن از ميزباني المپيك در حالي از آن به عنوان فرصتي براي قهرماني در اين رخداد بزرگ جهاني، ياد ميكنند كه حواشي المپيك بيش از هر چيز براي آنها اهميت دارد. آنها در شرايطي بيش از 40 ميليارد دلار براي برگزاري اين رقابتها هزينه كردهاند كه تلاش دارند در سايه اين هزينه سنگين به منافع اقتصادي و سياسي دست يابند. در بعد اقتصادي پكن با انجام اصلاحات ساختاري و نيز اتخاذ تدابير از پيش طراحي شده تلاش دارد تا چهرهاي موفق از اقتصاد خود براي كاروانهاي ورزشي و تماشاگران وارد شده به چين ، نمايش دهد. هزينههاي سنگين براي ساختن هتلها و مراكز تفريحي، ايجاد مراكز خريد با محوريت نمايش كالاهاي انحصاري چين و ... تنها بخشهايي از تلاش پكن براي كسب درآمد براي اقشار مختلف اين كشور ميباشد. در بعد سياسي نيز چين اهداف ويژهاي براي المپيك در نظر گرفته است. دعوت از سران بسياري از كشورها به ويژه قدرتهاي بزرگ و كشورهاي آفريقايي، اتخاذ تدابير گسترده براي پوشش خبري المپيك با محوريت بيان آزادي و رعايت حقوق بشر، نمايش امنيت برقرار شده در طول مسابقات و... بخشهايي از فعاليتهاي چين براي نمايش اقتدار جهاني اش است. پكن تلاش ميكند تا از المپيك براي كاهش انتقادهاي جهاني از وضعيت داخلي و نيز بيان اقتدار امنيتياش بهره برداري كند در حالي كه در كنار آن با ميزباني از سران كشورها، توسعه روابط اقتصادي و كاهش سياستهاي خصمانه آنها به ويژه از سوي آمريكا و غرب را طلب ميكند كه در اين امر تا حدودي نيز موفق بوده است.
قدرتهاي بزرگ
در كنار پكن ساير كشورها نيز از ماهها پيش براي رسيدن به اهدافشان در المپيك پكن برنامه ريزي كردهاند. اين اهداف بيش از آنكه جنبه ورزشي داشته باشد در قالب كاركردهاي سياسي و حتي امتيازگيري از چين و حتي ساير كشورها اجرا شده است. آمريكا، انگليس، فرانسه، آلمان، روسيه، اتحاديه اروپا را ميتوان محورهاي اين رقابت سياسي دانست كه به نحوي روح ورزش را به بازي نادرست سياست در آميخته اند. كشورهايي مانند آمريكا و اعضاي اتحاديه اروپا كه قدرت يابي اقتصادي و سياسي چين را مغاير با اهداف خود ميدانند و از سوي ديگر براي همسويي آن با اهدافشان فعاليت ميكنند از مدتها پيش جنگ رواني خود را عليه اين كشور آغاز كردهاند. تاكيد بر عدم رعايت حقوق بشر در چين و گرايش پكن به سركوب مخالفان كه نمود آن را در تحولات و درگيريهاي تبت و استانهاي مختلف اين كشور ميتوان مشاهده كرد، عدم همكاري چين با سازمان تجارت جهاني و تلاش براي سيطره بر اقتصاد جهاني، پرونده سازي مبني بر فعاليتهاي نادرست و جنجال آفرين چين در آفريقا، محور اصلي فعاليتهاي كشورهاي غربي عليه پكن بوده است. جوسازي هاي غرب چنان گسترده بود كه مردم چين در اقدامي خودجوش به تحريم كالاهاي اروپايي به ويژه كالاهاي ساخت فرانسه پرداختند. هرچند كه اين كشورها اين تحركات را گامي براي كاهش فعاليتهاي چين عنوان ميكردند اما وابستگي آنها به اقتصاد پكن و نياز آنها به نقش انكار ناپذير چينيها در معادلات جهاني موجب كاهش اعمال نفوذ غرب گرديد به گونهاي كه در نهايت سران بسياري از كشورها براي جلب رضايت پكن به اين كشور سفر كرده و اكنون نيز به عنوان ميهمان در مراسم آغازين المپيك شركت ميكنند در حالي كه پيش از اين از تحريم بازي ها سخن گفته بودند.
جنگ سرد در المپيك
نكته مهم در المپيك پكن، رقابت ورزشكاران قدرتهاي بزرگ نه براي كسب مدال ورزشي بلكه تلاش براي به زانو درآوردن رقيب در بعد سياسي و تبليغاتي است. محوريت اين تحركات را دركاروانهاي چين، روسيه و آمريكا ميتوان مشاهده كرد. كشورهايي كه به واسطه فعاليتهاي نظامي و اقتصادي و سياسي به صف آرايي در برابر يكديگر پرداختهاند اكنون در عرصه ورزش نيز به اين رقابتها ادامه ميدهند. تاكيد سه كشور بر حضور در اين رقابت ها با حداكثر ورزشكار در تمام رشتهها، اختصاص دادن جوايز و امتيازات فراوان از سوي مقامات رسمي اين كشور به ورزشكاراني كه در اين رقابت ها به كسب مدال نائل آيند، انجام تبليغات گسترده رسانه اي اين كشورها براي به نمايش گذاشتن اقتدار ورزش و روحيه بشر دوستانه و ... بخشهايي از تقابل اين كشورها را به نمايش ميگذارد كه به صراحت ميتوان از آن به عنوان جنگ سرد در المپيك ياد كرد. حضور پوتين نخست وزير روسيه، بوش رئيس جمهور آمريكا، هوجين تائو رئيس جمهور چين به عنوان نمادهاي جنگ سرد در كنار بزرگان اروپا در مراسم افتتاحيه المپيك خود شاهدي بر حضور سايه سنگين جنگ سرد بر اين رخداد جهاني است.
فراموش شدگان المپيك
بازيهاي المپيك در حالي از فردا آغاز ميشود كه در حاشيه اين رخداد به اصطلاح جوانمردانه نكاتي مهم قابل توجه است. روزي المپيك با نام صلح و آشتي ملتها پايه گذاري شد اما امروز در حالي پكن ميزبان اين بازي ها است كه همچون بسياري از رقابتهاي جهاني در سال هاي اخير مسائلي مهم در آن به فراموشي سپرده شده است. امروز در عراق، افغانستان، فلسطين، بسياري از مردم به دست اشغالگران به كام مرگ ميروند در حالي كه جرم آنها وطن خواهي و تاكيد بر خروج اشغالگران است،در آفريقا روزانه صدها تن به دليل گرسنگي و بيماري قرباني ميشوند اما قدرتهاي بزرگ هرگز به حمايت از آنها بر نمي آيند بلكه اتفاقا به چپاول ثروتهاي آنها ميپردازند، قدرتهاي بزرگ در عرصه جهاني به نام صلح به اشغال كشورها و كشتار غير نظاميان ميپردازند كه نمود آن در بسياري از كشورهاي آفريقايي نظير سومالي، كنگو ميتوان مشاهده كرد در حالي كه فقر، گرسنگي در بسياري از كشورها ريشه دوانده است چنانكه نهادهاي جهاني امسال را سال فاجعه انساني در عرصه بين الملل ميدانند و ... تنها بخشهايي از بحرانهاي جهاني هستند كه در المپيك به فراموشي سپرده ميشوند به گونهاي كه شايد بتوان گفت كه اصرار قدرتها بر برگزاري اين بازيها به مثابه تلاشي براي سرپوش نهادن بر جنايتهايشان در ساير نقاط جهان و بحرانهاي حاكم بر عرصه بين الملل ميباشد. به هر تقدير اين فعاليتها با هر نام و هدفي كه انجام ميشود بيانگر فروپاشي روحيه ورزشكاري در عرصه جهاني است كه سبب شده تا رخدادي مانند المپيك صرفا به عرصه رقابت سياسي مبدل گردد در حالي كه در آن هيچ جايگاهي براي قربانيان فقر و ستمهاي قدرتهاي بزرگ در نظر گرفته نشده است بگونهاي كه آرزوي تغيير اين رويه هر روز دست نيافتنيتر ميگردد.
نتيجه
در مجموع ميتوان گفت كه المپيك پكن نيز مانند ساير رخدادهاي جهاني در عرصه ورزش به جاي تقويت روحيه ورزش و جوانمردي به مركزي براي رقابتهاي اقتصادي و سياسي مبدل شده كه ميزبان و شركت كنندگان به ويژه قدرتهاي بزرگ براي رسيدن به اهداف جهانيخود در آن حضور مييابند چنانكه به صراحت اين امر را در عملكرد چين. روسيه و غرب در المپيك 2008 پكن ميتوان مشاهده كرد مبارزهاي كه به جاي گردهمايي ورزشكاران ميتوان از هم اكنون آن را جنگ سرد در المپيك ناميد كه مسلما استمرار آن پيامدهاي منفي بسياري براي روح ورزش در عرصه جهاني خواهد داشت.
پنجشنبه 17 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سياست روز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 263]