واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: نیلز هنریک دیوید بور(بوهر) در سال 1885 در کپنهاک دانمارک به دنیا آمد. پدر او کریستیان بور استاد فیزیولوژی دانشگاه کپنهاک و مادرش اِلن آلدر بور دختر یک خانواده یهودی دانمارکی سرشناس در مراکز بانکی و پارلمانی بود. خانواده بور کلیسا رو نبودند ولی زن خانواده برخلاف یهودی بودنش توافق کرده بود که بچه ها مسیحی بار آورده شوند. بور در سال 1903 در رشته فیزیک دانشگاه کپنهاک نام نویسی کرد. در دانشگاه نیلز با انجام آزمایشهایی درباره نیروی کشش سطحی آب و اندازه گیری آن نیرو خود را ممتاز کرد و توانست به پاس انجام آن کار مدال طلای آکادمی علوم و ادبیات دانمارک را به دست آورد.
وی در سال 1911 با نوشتن تزی درباره نظریه الکترونی فلزات- که تأکید آن بر نارسایی های فیزیک کلاسیک درتوضیح رفتار ماده در سطح اتمی بود- درجه دکترای خود را دریافت کرد. نوشتن آن تز آغاز تمرکز اندیشه وی بر روی موضوع تحقیق بقیه دوره زندگی خود بود. بور در انگلستان پس از همکاری مختصری با ج.ج. تامسون در کمبریج رهسپار آزمایشگاه رادرفورد در منچستر شد. داشتن رابطه با رادرفورد سرمشق حیات علمی بعدی او شد. آن دو از همان نخستین ملاقات با یکدیگر دوست شدند و تا پایان عمر دوستانی نزدیک باقی ماندند. در واقع رادرفورد بود که بور را به بالاترین تراز پژوهش در زمینه فیزیک آورد. بور که در درک اهمیت نظری شگرف و ارزش انکشافی الگوی هسته ای اتم که در سال 1910 توسط رادرفورد عرضه شده بود- ذهنی تند و تیز داشت از آن استفاده کرد تا نکات ریز را روشن سازد:
1- خواص شیمیایی یک اتم از جمله جای آن در جدول تناوبی بستگی به آرایش الکترونهای آن دارد.
2- خواص رادیواکتیو (پرتو زا) با هسته مرتبط است.
3- ایزوتوپها متناظرند با اتمهایی که دارای الکترونهای یکسان اما هسته های جرمی متفاوتند.
-4 فروپاشی پرتو زا بار هسته و در نتیجه تعداد الکترونها و هویت شیمیایی اتم را تغییر می دهد.
بور سپس به نحوه تعیین ماهیت دقیق رابطه میان عدد اتمی یک عنصر که فشرده و خلاصه ای از رفتار شیمیایی آن به شمار می رود و تعداد الکترونهای موجود در اتم پی برد. بور در سال 1912 به دانمارک بازگشت و به سمت دانشیاری فیزیک دانشگاه کپنهاک منصوب شد. او پس از شکل گیری حرفه آینده اش در کپنهاک با مارگارت نورلند ازدواج کرد. ازدواج آن دو پیوندی محکم و پر از خوشبختی از آب در آمد و برای بور منبع مادام العمر وفاق و قوت شد. زن و شوهر شش فرزند پسر پیدا کردند که چهارتن از آنها به سن بلوغ و بالاتر از آن رسیدند.
بور در پی استقرار در کپنهاک به اندیشه درباره جنبه های نظری مدل اتم هسته دار رادرفورد ادامه داد. این مدل مانند منظومه شمسی بسیار کوچک با هسته ای در میان به مثابه خورشید و الکترونهایی در حال گردش به گرد آن به مثابه سیارات بود. فیزیکدانان آن را در کل پذیرفته بودند اما در آن اشکال بزرگی هم که امروزه آن را یک ناهنجاری می خوانند می دیدند. به موجب نظریه الکترومغناطیس ذره باردار و چرخانی مانند الکترون باید در هر دور گردش مقداری انرژی به صورت تابش پخش و در نتیجه بخشی از انرژی خود را از دست بدهد. طبق تئوری در چنین حالتی دایره مسیر باید مارپیچ وار تنگ و تنگ تر شده الکترون سرانجام به درون هسته سقوط کند، اما این وضع پیش نیامده و الکترونها به داخل هسته فرو نمی ریزند و اتم به مدت نامحدود پایدار باقی می ماند. ناهنجاری بدین سان در مغایرت رفتار الکترون با پیش بینی نظریه الکترومغناطیس بود.
بور برای یافتن توضیح مسأله شیوه تازه ای به کار برد و گفت: تئوری بی تئوری. الکترون تا زمانی که به چرخش ادامه می دهد هیچ تابشی از خود به بیرون نمی فرستد. او این را در حالی می گفت که نظریه و شواهد آزمایشگاهی، هر دو، نشان می دادند که وقتی هیدروژن حرارت ببیند از خود نور تابش میکند و عقیده این بود که آن نور از الکترون اتم هم تابش می شود.
بور در سال 1913 با آن روش به تجسم ساختاری برای اتم دست یافت. بور در توضیح چگونگی رفتار الکترون از وجود رابطه جدیدی بین ماده و نور سخن به میان آورد و گفت که الکترون در رفتن از مداری به مدار دیگر انرژی، بصورت بسته یا پیمانه هایی از انرژی تشعشعی جذب یا تابش می کند (چیزی که امروزه فوتون یا کوآنتوم نور نامیده می شود). هرچه طول موج تابیده کمتر باشد انرژی فوتون آن بیشتر است.
هیدروژن سه خط طیفی روشن به رنگهای قرمز، سبز متمایل به آبی و آبی دارد. بور تشریح کرد که این خطوط رنگی واضح طیف همان تابشهای اتم هیدروژن هستند. نور قرمز هنگامی تابش می شود که الکترون از مدار سوم به مدار دوم بجهد و نور سبز متمایل به آبی مربوط به جهش الکترون از مدار چهارم به دوم است. در آغاز بسیاری از فیزیکدانان مسن تر از جمله ج.ج تامسون درباره درستی نظریه بور تردید کردند اما رادرفورد از حامیان آن شد بطوریکه نظریه جدید سرانجام پذیرفته شد. بور در سال 1913 سه مقاله درباره ساختار اتم منتشر کرد که یکی از آنها مقاله «درباره ساختمان اتم و مولکول» بود. او سالهای 1914 تا 1916 را در منچستر گذرانید و یکبار دیگر در آنجا تحت حمایت رادرفورد به کار پراخت. پس از آن در سال 1916 تصدی کرسی استادی فیزیک دانشگاه کپنهاک به او پیشنهاد شد. وی به قصد قبول آن به دانمارک بازگشت و تا پایان عمر مدیر آن مؤسسه باقی ماند.
فرهنگستان علوم سوئد در نوامبر سال 1922 جایزه فیزیک نوبل را به نیلز بور اعطاء کرد. او ششمین دانمارکی و نخستین فیزیکدان دانمارکی بود که به دریافت آن نشان افتخار نائل می آمد. بور در دهه 1930 ضمن ادامه کار روی نظریه کوانتومی، سهمی نیز در پیشبرد زمینه جدید فیزیک هسته ای ادا کرد. برداشت او از هسته اتم که وی آن را به قطره ای مایع تشبیه کرد، قدم مهمی در راه درک پدیده های هسته ای بسیار شد. مدل او به ویژه در درک نحوه شکافت هسته اتم که در سال 1939 مشاهده شد، نقشی کلیدی داشت. پس از جنگ جهانی دوم، بور که بیشتر و به عبث کوشیده بود تا رهبران کشورهای متفق را به پذیرش نظرات خود در مورد پیشگامی بین المللی به منظور محدود ساختن خطرات جنگ هسته ای برانگیزد. در ماه ژوئن 1950 نامه سرگشاده ای خطاب به سازمان ملل متحد انتشار داد و درخواست خویش مبنی بر ایجاد یک «دنیای آزاد» را به عنوان پیش شرط صلح تکرار کرد.
از جمله فعالیتهای علمی بعدی او نقش رهبرانه ای بود که در سال 1955 در سازمان دادن به مؤسسه ای دانمارکی برای استفاده سازنده از انرژی هسته ای ایفا کرد. بور در سالهای پایانی عمر خود در عرصه دانش فیزیک بیشتر یک تماشاگر بود تا یک ایفا کننده نقش و با این حال هنوز در ایجاد یک جو اخلاقی قوی در جامعه اعمال نفوذ مهمی می کرد. او در دوره اشتغال به حرفه خود به دو نسل فیزیکدان اثر گذاشت، به روش برخورد آنها با مسائل علمی شکل داد و برای نشان دادن راه درست زیستن به انسان دانش پژوه الگویی از شخص خود ارائه داد.
بور در 18 نوامبر سال 1962 در سن هفتاد و هفت سالگی در کپنهاک درگذشت. وی شخصیت علمی بسیار محبوبی بود که پس از مرگش جهان متمدن یکسر در سوگ فرو رفت. بور در سرتاسر زندگی حرفه ای ممتاز خود شخصیتی روحاً انسان دوست و عمیقاً بین المللی بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 304]