محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829213104
يك روز عجيب در ورزشگاه انقلاب سلاطين خيابان ها
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: يك روز عجيب در ورزشگاه انقلاب سلاطين خيابان ها
محمدوالا يزداني
زمان؛ 4 بعدازظهر نهم مرداد
مكان؛ زمين اسكيت باشگاه انقلاب
جمعيت بي داد مي كرد. هيچ كس فكرش را هم نمي كرد كه مسابقات اسكيت بورد، اسكيت اين لاين، اگرسيو و BMX تا اين حد در ايران طرفدار داشته باشد. اين همه جوان دور هم جمع شده بودند تا شاهد مسابقه يي باشند كه حداكثر براي دومين بار بود كه در ايران برگزار مي شد؛ جواناني كه مدل لباس ها، كفش ها، موها و حتي دست دادن هايشان با آدم هايي كه هر روز در خيابان از كنارمان رد مي شوند، فرق مي كرد. به قول خودشان هركدام براي خودشان «اكيپ» و «بند» خودشان را داشتند و به هركس ديگري كه از كنارشان رد مي شد به چشم يك رقيب سرسخت نگاه مي كردند. گروه هاي موافق و مخالف هركدام براي خودشان در محدوده زمين اسكيت قلمرو پيدا مي كردند. يك عده كنار بوفه زمين اسكيت جا خوش كرده بودند، عده يي لبه جدول را هدف گرفته بودند، گروهي در زمين چمن نشسته بودند و عده يي هم زير پرچم هاي «ردبول» ايستاده و شاهد حركات رقبايشان بودند. در واقع مسابقات با عنوان «ردبول لرد آو د استريت» (Red Bull Lord of the street) (سلطان خيابان ) برگزار مي شد؛ مسابقاتي كه تحت عنوان همين نام با پوشش رشته هايي چون اسكيت اين لاين (In- Line)، اسكيت بورد، BMX (دوچرخه سواري نمايشي)، ايروبيك حرفه يي، گرافيتي يا همان طراحي خياباني در كشورهاي همسايه مثل امارات، عمان و بحرين و ديگر كشورهاي جهان برگزار شده است و مي شود.
شايد اسكيت بورد و اسكيت اين لاين كه با همكاري فدراسيون اسكيت جمهوري اسلامي ايران برگزار شد، چندان جاي سوالي باقي نگذارد. اين رشته ها سال هاست كه در ايران برگزار مي شوند و ورزشكاران خاص خودشان را هم دارند، اما شايد سه رشته ديگر چندان براي ايراني ها شناخته شده نباشند. BMX يا همان دوچرخه سواري نمايشي حركاتي هستند كه با دوچرخه هايي خاص انجام مي شوند؛ دوچرخه هايي كه به محور چرخ هاي جلو و عقب شان دو ميله حدوداً 10 سانتيمتري وصل شده است و دوچرخه سواران با استفاده از آنها روي دوچرخه هايشان مي چرخند. درست است كه شايد تماشاچيان در اين حركت شاهد حركات خارق العاده يي از دوچرخه سواران «BMX كار» نبودند، اما به هرحال نمي توان تلاش آنها را بي ثمر دانست. بالاخره آغاز چنين حركتي در نوع خودش، هواداراني را هم به خود جلب كرده است. مثلاً در ميان تماشاچيان مردي 57 ساله حضور داشت. او خودش از رشته هاي ورزشي اسكيت بورد و BMX چيزي نمي دانست، اما پسر 15 ساله اش را آورده بود تا شاهد حركات نمايشي باشد.
اما شايد سوال اصلي درباره مسابقات ايروبيك حرفه يي باشد؛ مسابقاتي كه به واقع نمي توان از ورزشي بودن آن غافل شد. اين مسابقات كه زير نظر فدراسيون آمادگي جسماني برگزار مي شود، آنقدر در روز برگزاري در باشگاه انقلاب طرفدار پيدا كرد كه باوركردني نبود. وقتي ساعت 5 بعدازظهر مسابقات با پخش موسيقي زنده توسط دي جي آغاز شد، تماشاچيان به يك باره از هيجان شوكه شدند. همان «اكيپ» ها با لباس هاي يك دست خود روي سطحي كه خودشان درست كرده بودند، مي رفتند و هماهنگ با موسيقي، توانايي هاي بالايشان را به رخ مي كشيدند؛ لباس هايي كه تنوع رنگشان خيره كننده بود، از لباس هاي سربازي گرفته تا لباس هاي ورزشي.
حركات اين ايروبيك كاران آنقدر جذاب بود كه فلاش هاي پياپي عكاسان حاضر در دور زمين يك لحظه هم قطع نمي شد. اما شايد حرف هاي كساني كه از نزديك اين ورزش را به طور حرفه يي دنبال مي كنند، در نوع خودش جالب باشد. فرهاد صفايي يكي از كساني است كه سال ها خودش را درگير ايروبيك حرفه يي كرده است. او متولد سال 65 و از ساكنان جنوب غرب تهران و دانشجوي رشته مكانيك دانشگاه قزوين است. چهار سال و نيم است كه در رشته ايروبيك حرفه يي فعاليت مي كند. او براي اين رشته سه حركت پاور، فريز و ريزه را نام مي برد و مي گويد خودش در انجام حركت هاي فريز و ريزه مهارت دارد. تيمي كه در آن فعاليت مي كند و عضويت دارد 10 نفره است. فرهاد توضيح مي دهد؛ «تمريناتي كه براي آمادگي در اين رشته بايد انجام شود، تمريناتي هستند مانند ايروبيك، آمادگي جسماني و ژيمناستيك. همچنين افرادي كه رزمي كارند هم به اين دليل كه ترسشان در انجام حركت هاي شديد كم است، بسيار مناسب فعاليت در اين رشته هستند.» او نرمي بدن شخص را جزء الزامات كار در اين ورزش مي داند به گونه يي كه در انجام هيچ حركتي، خشكي بدن محدوديت محسوب نشود. فرهاد در رشته دو آزاد (پاركور) هم فعاليت مي كند و مي گويد؛ «حركت هايي كه من در رشته ايروبيك حرفه يي انجام مي دهم تاثير مستقيم و مثبتي در بهتر شدن دو آزاد دارد. به اين دليل كه در دو آزاد وقتي مثلاً مي پريم، زانوها و دست ها درگير مي شوند، در ايروبيك حرفه يي هم كه تمام اعضاي بدن درگيرند، پس من كه ايروبيك حرفه يي كار مي كنم، دو آزاد برايم خيلي راحت است.» او درباره دوره هاي برگزاري مسابقات توضيح مي دهد؛ «اين مسابقه به عنوان مسابقه «استريت» بار اولي بود كه برگزار مي شد، اما مسابقات كشوري دودوره برگزار شده و در مسابقات تهران هم كه سه دوره شركت كرده ايم.» صفايي درباره نتيجه يي كه چنين مسابقاتي ممكن است در ايران داشته باشد، عقيده دارد در ايران به خاطر اسم اين حركات آن را مانند يك نوع رقص مي بينند، مانند تكنو و مردم عادي آن را يك ورزش محسوب نمي كنند؛«مثلاً ما وقتي در پارك تمرين مي كرديم مردم مانند ورزشكار به ما نگاه نمي كردند. با تمام اينها البته حدود دو سالي است كه اين ورزش در حال جا افتادن است. همين مسابقه شايد اگر دو سال قبل اينجا برگزار مي شد، حتي به تمسخر هم گرفته مي شد. اما امروز استقبال چشمگيري هم توسط مردم از آن صورت گرفت.» او درباره وضعيت رشته ايروبيك حرفه يي در دنيا مي گويد؛ «حدود 10 سال است كه در كشور آلمان مسابقات ليگ ايروبيك حرفه يي هم برگزار مي شود. البته فدراسيون هم به ما قول داده بود از تابستان امسال در ايران هم ليگ داشته باشيم كه تاكنون اتفاقي مبني بر اين تصميم نيفتاده است.» فرهاد درباره وضعيت اين رشته در كشور خودمان توضيح مي دهد؛ «طي دو سال اخير كه اين رشته بيشتر جا افتاده است ما تيم هاي باشگاهي داريم. دوره هاي مربيگري هم برگزار مي شود و تعداد بسيار زيادي در تهران در اين رشته فعاليت مي كنند.»
با حرف هاي صفايي مي توان بيشتر به هرچه بهتر شدن وضعيت ايروبيك حرفه يي در ايران اميدوار شد. در مسابقات «ردبول لرد آو د استريت» شايد نمي شد حركاتي مشابه حركات جهاني اين رشته ورزشي را ديد اما استقبالي كه تماشاگران از اين رشته كردند، مي تواند اميدواركننده باشد. عده يي از تماشاگران آقا بالاي فنس هاي دور زمين را براي تماشاي مسابقات انتخاب كرده بودند؛ در اين شرايط مي توان متوليان اين رشته را در بهتر شناخته شدن آن دخيل دانست. كامران جنت يكي از همين افراد محسوب مي شود. او از داوران ايروبيك حرفه يي، مديرفني كميته ايروبيك حرفه يي و دانشجوي تربيت بدني است و در كنار هومن معروفي، محمد پور، محمدرضا شفيعي، ياشار آريافر، رامين، اشكان پدرام، كاوه صدقي و... اين ورزش نوپا را در ايران به جايي كه اكنون هست، رسانده اند. خود كامران 27 سال دارد و از 7 سالگي به كمك و تشويق برادر بزرگش ايروبيك را شروع كرده. او درباره شركت گروه ها تنها از سه استان تهران، كرج و مشهد توضيح مي دهد؛ «به اين علت كه براي برنامه مسابقات با ما دير هماهنگ شد، موفق به شركت دادن گروه ها از استان هاي ديگر نشديم. چون در استان هاي سيستان و بلوچستان، آذربايجان شرقي و حتي بعضي از روستاها افرادي هستند كه در اين رشته فعاليت مي كنند، آن هم به دليل هيجان و جذابيت ويژه يي كه اين رشته براي همه دارد.» كامران جنت درباره فاصله حرفه يي شدن اين ورزش تا حرفه يي شدن آن در ايران مي گويد؛ «در انتهاي مردادماه يك همايش خواهيم داشت در سالن افراسيابي. طي اين همايش قرار است ليگ دستجات آزاد براي اين رشته استارت بخورد. در حدود پنجاه تيم از سراسر كشور با اسپانسر هاي شخصي حضور پيدا خواهند كرد.» وي ادامه مي دهد؛ «در هيچ كجاي دنيا در حال حاضر اين طور كه در ايران به اين ورزش بها داده مي شود، بها نمي دهند. اكنون فدراسيون جهاني «بك اسپين» كه در آلمان قرار دارد، مسابقات بسيار عالي و خوبي را برگزار مي كند.» او تاكيد مي كند كه دومين رشته پرطرفدار بعد از فوتبال اين رشته ورزشي ايروبيك حرفه يي است. اما آخرين رشته ورزشي روز نهم مردادماه، اسكيت بود. مسابقات انتخابي تيم ملي اسكيت در دو رشته «بورد» و «اين لاين» در كنار «ردبول لرد آو د استريت» برگزار شد تا شركت كنندگان از سراسر ايران نفرات برتر را از ميان خودشان انتخاب كنند. گرچه انتظار مي رفت سطح كار اسكيت بازان ايراني با توجه به سابقه بيشتر آن نسبت به دو رشته ديگر بهتر باشد اما چندان شاهد حركات سطح بالايي چه از لحاظ تكنيكي چه از لحاظ نمايشي نبوديم؛ نكته يي كه بايد هرچه بيشتر و بهتر روي آن تمركز كرد. داريو مورووياتو نفر اول اسكيت اين لاين اگرسيو مسابقات روز نهم مرداد شد. با اين حال از لحن اين پسر 24 ساله كه 8 سال است در اين رشته فعاليت مي كند و زندگي اش بين ايران و ايتالياست نمي توان رضايت را ديد. هرچند او اعتقاد دارد سطح اسكيت اين لاين در ايتاليا از ايران بالاتر است اما نسبت به كل اروپا در سطح چندان بالايي قرار ندارد. وي درباره معيارهاي داوران براي داوري مي گويد؛ «داوري ها براساس تريپ، خود حركتي كه زده مي شود، استيل حركت و... است.» او ادعا مي كند در تهران به طور كلي سه يا چهار اسكيت باز حرفه يي بيشتر نداريم. داريو در مجموعه ورزشي انقلاب مربي اسكيت است و تمريناتش را هم در همان باشگاه انجام مي دهد و مي گويد قبل از اينكه باشگاه مجموعه انقلاب درست شود، در خيابان ها و پارك ها تمرين مي كرده است.
گرافيتي؛ هنري كه بايد جدي گرفت
در كنار 4 واقعه ورزشي كه روز نهم مرداد در باشگاه انقلاب رخ داد، يك واقعه هنري هم رخ داد كه اصلاً نبايد آن را ناديده گرفت، گرافيتي؛ مسابقاتي كه در اصل ذاتي خياباني دارد و به همين دليل در زبان فارسي به آن لقب «طراحي خياباني» داده اند. شايد گرافيتي در ايران ناشناخته باشد، اما واقعيت اين است كه تاريخچه اين داستان به روميان باستان و حتي مصري ها بازمي گردد. گرافيتي معمولاً از جملات ادبي، ناسزاهاي لاتين، زبان جادو، نمايش عشق، حروف الفبا، شعارهاي سياسي تشكيل شده بود كه روي ديوارهاي روم باستان ديده مي شد. اين داستان و اين مفاهيم تا امروز ادامه پيدا كرده است و سمبلي از اعتراض به حساب مي آيد. ريشه اين كلمه از Graffiato كه كلمه يي ايتاليايي به معناي «خط خطي شده» است، گرفته شده است. شايد آن روزي كه كوزه گران از اين تكنيك (شكافتن يك لايه براي نشان دادن لايه زيرين) استفاده كردند، كسي فكرش را نمي كرد ايران قرن ها بعد شاهد اولين دوره مسابقات گرافيتي باشد. گرچه شركت كنندگان به نحوه داوري هاي گرافيتي اعتراض داشتند و آن را «جهت دار» خواندند، اما شركت «ردبول» به عنوان متولي برگزاري اين مسابقه به آنها قول حمايت بيشتر در آينده را داد. بخش گرافيتي تنها بخشي بود كه دختران ايراني هم فرصت اين را داشتند تا كار خودشان را به معرض نمايش بگذارند. پارچه هاي برزنتي نصب شده كنار زمين اسكيت، مثل بوم هاي نقاشي محلي براي خلق هنر جواناني بود كه با اسپري، دست و استنسيل هنر دروني شان را بيرون مي ريختند، آنهايي كه اكثراً روي خودشان نام هاي مستعار انگليسي گذاشته بودند.
فريد گرگين 18 ساله، آرزو نوين 19 ساله و ليلا راضي 23 ساله گروه سه نفره يي بودند كه يكي از قسمت هاي پارچه بوم را به خود اختصاص داده و به كار گرافيتي خود مشغول بودند. درباره چگونگي كار گرافيتي گروه اين طور توضيح مي دهند؛ «شاخص مهم طرح هاي گرافيتي اين است كه كپي برداري از كارهاي ديگر نباشد كه اين اولين شاخص، در كشور ما به دليل نبود كپي رايت وجود ندارد. به اين دليل كه دو نوع كار گرافيتي وجود دارد، با دست و استنسيل. پس شخص در انتخاب روش كارش كه با دست باشد يا استنسيل، كاملاً حق انتخاب دارد.»
ليلا درباره استفاده از المان هايي كه در طرح هاي گرافيتي به كار مي رود، مي گويد؛ «در كشيدن طرح ها هم مي توان از شكل هاي مختلف استفاده كرد، هم از حروف و اعداد و از تركيب تمام اينها. همچنين يكسري از جملات و عبارات هستند كه استفاده آنها ميان اسكيت بازها رايج است، مانند «مرگ يا اسكيت»، «زندگي و اسكيت» يا بعضي از مارك هاي معروف اسكيت بورد كه اينها هم مي توانند در طرح هاي گرافيتي به كار مي روند.»
راضي درباره بهترين طرحي كه در زمينه گرافيتي وجود دارد، مي گويد؛ در ايران بهترين طرح به وسيله يكي از دوستانش كه خودش هم ايروبيك حرفه يي كار مي كند، كشيده شده است و از ميان گرافيتي كاران خارجي، كار يك گروه انگليسي به نام The Large عالي است و از آنها الگو برمي دارد. اين گروه سه نفره مي گويند معمولاً روي ديوار خيابان ها طرح هاي گرافيتي خود را كار مي كنند و سعي مي كنند ديواري كه روي آن طرح مي كشند در ديدرس عموم باشد.
گرچه خود اين گرافيتي كاران اعتقاد داشتند اكثراً بايد از دست پليس به خاطر خراب كردن ديوارهاي شهر فرار كنند و قطعاً تداوم اهميت دادن به اين رشته هنري مي تواند جلوي اين ناهماهنگي هاي اجتماعي را بگيرد.
اهداي جوايز قابل قبول
شايد از نكات قابل بحث مسابقات مراسم قابل قبول اهداي جوايز بود. گرچه مسوولان امنيتي زمين اسكيت تلاش زيادي كردند تا مثل ابتداي مراسم همه چيز مرتب برگزار شود، اما هجوم عده يي از جمعيت تا حدودي نظم زمين را برهم زد. عكاسان و فيلمبرداران در اين شرايط كمي دچار مشكل شدند اما با عقب رفتن مردم همه چيز حالت عادي به خود گرفت تا ساعت 10/22 آخرين سكانس اين اتفاق منحصر به فرد كليد بخورد.
پي نوشت؛ لازم است در تهيه اين گزارش از زحمات فراوان امير رهبر تشكر و قدرداني شود.
دوشنبه 14 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 316]
-
گوناگون
پربازدیدترینها