گزيده برخي از سرمقاله هاي روزنامه ها

واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گزيده برخي از سرمقاله هاي روزنامه ها
جام جم آنلاين: روزنامه هاي صبح امروز يكشنبه كشور در سرمقاله هاي خود به مهمترين مسائل روز ايران و جهان پرداخته اند كه گزيده برخي از سرمقاله هاي آنها در زير مي آيد.

مردم سالاري

روزنامه مردم سالاري در يادداشت روز خود در مورد "خود انتقادي، شاخص مهم اصلا ح طلبي " نوشته است:اصلاح طلبي در هر جامعه اي تافته جدابافته اي از آن جامعه نيست. مرسوم شده است كه جامعه را به پيكر بيمار و اصلاح طلبان را به پزشكي تشبيه مي كنند كه قرار است منشا و عوامل بيماري را تشخيص دهد و براي درمان آن نسخه تجويز كند.

آرش شيران نويسنده يادداشت اين روزنامه معتقد است، اين تشبيه ناقص نمي تواند به عنوان يك الگوي كامل مبين نسبت مطلوب جامعه و حركت هاي گروه هاي مختلف تحت عنوان اصلاح طلبي باشد. يك فرد يا گروه اصلاح طلب مي تواند يك پزشك يا پرستار باشد و هم مي تواند در مقام يك بيمار بنشيند و جوياي احوال رنجور خود باشد.

نگارنده اين يادداشت مي نويسد؛ جريان اصلاح طلبي نيز در ايران از اين قاعده مستثني نيست و بايد بپذيرد كه حداقل بخشي از نابساماني هاي فكري و فرهنگي جامعه ايران را يدك مي كشد و در جغرافياي فرهنگي اين جامعه متولد شده است.

در بخش ديگر اسين يادداشت مي خوانيد؛متاسفانه خودانتقادي ، از خود پرسيدن و خود را در قامت انتقاد از خود ديدن در ميان اصلاح طلبان با موانع بسياري روبه روست. همانگونه كه اشاره شد هر از قدرت بيرون مانده اي اصلاح طلب نيست و هر سهم ناگرفته يا بازي خورده اي را نمي توان به اين عنوان مقدس ملقب كرد بنابراين رفع اين موانع ضروري مي نمايد.

در بخشي از اين يادداشت مي خوانيم:طي همين انتقادات كه بيشتر كشمكش دروني براي رسيدن به قدرت بود تا اختلا فات نظري نوعي ساده لوحي و كج سليقگي در استخدام مفاهيم انتقادي از سوي اصلاح طلبان به چشم مي خورد كه از اساس متعلق به فضاي اصلاح طلبي نيست و در ستادهاي جنگ رواني محافظه كاران توليد شده بود. خط كشي هايي كه ميان اصلا ح طلبان به همت برخي انجام شد از آن جمله بود.

او در پايان مي نويسد:به هر حال اصل انتقاد كردن از خود امر پسنديده اي است كه فارغ از ارزشمندي هاي اخلا قي داراي فوايد عقلا ني مي باشد و اصلاح طلبان نبايد به هيچ عنوان از اين اصل غفلت كنند. شايد مهمترين ابزار براي پيروزي اصلا ح طلبان در مسير اصلاح جامعه بينش و تلقي صحيح از خود و امور جامعه است و خود انتقادي به عنوان يك عنصر فرهنگي سازنده

رسالت

روزنامه رسالت در سرمقاله امروزخود در مورد "كيفيت سنجى مردمسالارى در ايران "به نويسندگي صالح اسكندري نوشته است؛ مردمسالارى دينى محصول نهضت اسلام خواهى ملت مسلمان ايران در مبارزه با رژيم منحوس پهلوى است كه در نوع خود يك الگوى بى بديل و پيشرفته محسوب مى شود.

در بخش ديگر اين سرمقاله آمده است؛از منظر رهبر فرزانه انقلاب، حكومت اسلامى در امر اداره جامعه، روش خاص خود را دارد و نمى تواند با توسل به "روشهاى غربي" به اهداف خود نايل آيد. علت اين امر نيز در ارزش مدار بودن روشهاست و اين كه هر روشي، مبتنى بر ارزشهايى است كه كاربرد آن را محدود مى سازد.

نگارنده سرمقاله معتقد است؛كيفيت سنجى مردمسالارى دينى در سالهاى اخير بسته به مطالعه و تطبيق عوامل مختلفى نظير ميزان مشاركت سياسي، نهادينه سازى استفاده از روشهاى اخلاقى براى كسب قدرت، قانون محوري، احترام به حقوق شهروندي، ارتباط معنوى بين نظام سياسى و مردم، رضايت عمومي، آزادى انديشه، درجه خصوصى سازى اقتصادى و ... ممكن است.

نگارنده اين سرمقاله در پايان مي نويسد: در اين مجال تنها از باب التفات بيشتر به رويكرد اصولگرايان در تقويت بسترهاى مردمسالارى به بخشى از سياستها و اقدامات اصولگرايان اشاره شد كه البته بررسى جامع و مانع آن نياز به يك فرصت فراخ دارد اما همين اشارات مى تواند مويد دفاع مومنانه اصولگرايان از جمهوريت نظام باشد. تابلويى كه برخى جريانات در قفاى آن سالها غنوده اند و مروج ليبرال دموكراسى و متدهاى غربى براى اداره كشور هستند.

كيهان

روزنامه كيهان در يادداشت روز خود به موضوع "روشنفكر يا نوكر خانه زاد ؟! " اشاره كرده و نوشته است؛مرز تصور، تلقي و برداشت با واقعيت گاه بسيار باريك است و گاه، اين دو فرسنگ ها با هم فاصله دارند. چه بسا تلقي ها و اراده ها كه به هم آميخت و واقعيات را به ميل صاحبان اراده رقم زد و چه بسيار بي اراده هايي كه خود را باختند و از هول خيال خود ساخته از پاي درآمدند حال آن كه واقعيت چنان نبود كه تصور مي كردند.

محمد ايماني نگارنده اين يادداشت معتقد است؛ واقعيت ها خيال نيست اما اين تلقي و تفسير و برداشت ماست كه به همان واقعيات جهت مي دهد، جابجا مي كند و واقعياتي جديد را برجاي آنها مي نشاند.

وي نوشته است؛ در تاريخ هم نام مردمان و ملت هايي ثبت شد كه جرأت دست و پنجه نرم كردن و تغيير در واقعيات را يافتند و اراده كردند كه با استواري ، واقعيات را با مراد خود شكل دهند. اراده، حركت، صبوري، استواري و تدبير در برابر چالش ها، و عبور از آنها ويژگي هاي مثبتي است كه نام برخي مردمان را بر تارك تاريخ نشاند و ورق و رقم زدن فصل هاي جديد را به نام آنها ثبت كرد.

در بخش ديگر از اين يادداشت آمده است؛ آنچه اين روزها ميان ملت ما و برخي قدرت ها به بهانه چالش هسته اي در جريان است بي شباهت به بسياري از نقاط عطف تاريخ اسلامي و غير اسلامي نيست.

يادداشت نويس كيهان در ادامه نوشته است؛چالش هسته اي، تنها بخش كوچكي از كوه يخ كش و قوس ما با سيطره جويان و مستكبران عالم است كه هويداست. اينجا گردنه اي از گردنه ها و منازل تاريخ است. تاريخ قرار است ورق بخورد، قرار است تازه و جديد شود. تاريخ بشري در حال پوست انداختن است، در حال فرو ريختن و از نو ساخته شدن. اين هياهوها كه گاه به ضجه شبيه تر است اگر چه براي ترساندن باشد اما در واقع ناله احتضار كساني است كه از نظم ناعادلانه قديم سود مي بردند و با نابرابري ها و هيبت و هژموني برآمده از آن نظم زنده اند. آنها اكنون رگ حيات خود را بريده مي بينند و ناچارند عربده بكشند، شايد در اين ميان، تلقي طرف مقابل ترك برداشت و روحيه را باخت و اراده را فروگذاشت.
نگارنده معتقد است؛ نوشته است؛ تاريخ از چنين جماعتي هرگز به خوش نامي ياد نمي كند. آنها اگر حقيقتاً اهل بينش و دانش هستند بايد طرحي نو در انديشه و باور و راهبرد خود بياندازند و يكبار فكر و جان و روح خود را در زلال جاري باورهاي ملت شست وشو دهند تا آنگاه بتوان از آنان به عنوان جريان قابل اعتنا و تاثير گذار ياد كرد وگرنه، تاريخ مصرف روشنفكري مجيزگوي قدرتمندان عالم دهه هاست در ايران سپري شده است.

نگارنده اين يادداشت مي نويسد؛اگر به مفهوم واقعي روشنفكرند منتقد و مخالف مصمم براي تغيير وضع موجود جهاني"بسم الله"، قدمشان در عرصه سياست و فرهنگ و رسانه مبارك است وگرنه، روشنفكري تعظيم عرض مي كنم، چاكرم، خانه زادم، عبدم، عبيدم، بيشتر به طنز و كاريكاتور بلاهت آميز در نگاه افكارعمومي ايران تبديل شده است.

او مي نويسد:اين فرقه از روشنفكري اگر به حيات و احترام خويش به عنوان يك نياز اساسي مي نگرد، ناچار است تكليف بي ارادگي خود را در قبال عزم و اراده و ايمان ملت روشن كند. توهم زدگي و اسارت در خيال هاي خود ساخته از دشمن، هرگز نخواهد گذاشت روشنفكري كذايي در قد و قواره و شان و جايگاه ملت ايران سربلند كند

اعتماد

«مدلي از تغيير رژيم سياسي در تركيه» عنوان يادداشت روزنامه اعتماد ملي به قلم فرزانه روستايي است.

نويسنده يادداشت اين روزنامه معتقد است؛ريشه هاي آن كودتاي پا نگرفته قانون اساسي در تركيه از آنجا ناشي مي شود كه ريش سفيدهاي سكولار اين كشور بر معيارهايي پا مي فشارند كه مردم تركيه مدت ها است ديگر با آن انس ندارند و مردم هم پيرو توسعه اقتصادي، اجتماعي به باورهايي رسيده اند كه ريش سفيدان سكولار آن را نمي فهمند چون با منافعشان نمي خواند.اما چالشي كه مردم و ريش سفيدان عليه يكديگر به راه انداخته اند طي چند سال اخير شدت و حدت بيشتري يافته و مي رود تا تجربيات جديدي را از يك مدل خاص توسعه سياسي، اجتماعي از خود باقي گذارد.

در ادامه اين يادداشت مي خوانيد؛پيرو فشار سكولارها براي استعفاي نجم الدين اربكان در سال 1997 چالشي در تركيه جريان يافته كه براساس آن سكولارهاي در ظاهر طرفدار معيارهاي غربي اما انحصارطلب در مقابل اسلامگرايان ميانه رو اصلاح طلب صف كشيده اند. با برگزاري هر انتخابات جامعه تركيه شاهد يك ريزش در آراي محافظه كاران انحصارطلب و نيز يك پله ارتقاي اسلامگرايان بوده است. در شرايطي كه به ندرت اخباري مبني بر تقلب يا ارتشاي انتخاباتي از اين كشور به دست مي رسد، ادامه روند فعلي حاكي از آن است كه تا دو سه انتخابات ديگر، احتمالاً نفوذ ريش سفيدان سكولار انحصارطلب به پايين ترين حد خود و نيز استقبال از بالندگي اسلامگرايان اصلاح طلب به بالاترين حد خود برسد، تا جايي كه كاركرد سكولارها كه فقط وامدار شعارها و اعتبارهاي هفت دهه گذشته است و حرف و ايده جديدي براي ارائه ندارند، به عنوان يك جريان سياسي دسته دوم تثبيت شود.با اين حال، جنبش اصلاح طلبي هنوز با خطرات چندي مواجه است زيرا در شرايطي كه رئيس جمهور، نخست وزير و 300 نفر از اعضاي پارلمان از حزب عدالت و توسعه هستند سكولارها تلاش براي بر هم زدن قاعده بازي را متوقف نخواهند كرد.

روستايي، در ادامه نوشته است؛تركيب آراي قضات دادگاه عالي قانون اساسي تركيه حاكي از آن است كه موازنه جاري در عالي ترين سطوح اجرايي و قانوني هنوز شكننده است. شش قاضي از يازده قاضي عضو دادگاه به انحلال حزب عدالت و توسعه (AK) و نيز ممنوعيت فعاليت سياسي 71 نفر از سرشناس ترين اعضاي اين حزب راي مثبت دادند، در حالي كه طبق قانون براي انحلال يك حزب سراسري به هفت راي (يك راي بيشتر) نياز بود. سكولارها ممكن است بتوانند دور ديگري از مراجعه به دادگاه قانون اساسي را به نفع خود به پايان برسانند، با اين حال راي آنان براي انحلال حزب حاكم يا ممنوعيت فعاليت سياسي شاخص ترين اعضاي حزب عدالت و توسعه، زمينه ساز برگزاري انتخابات جديدي خواهد بود كه آراي مردم تكليف نهايي را روشن خواهد كرد. طبقه متوسط جديدي كه هواداران طيف اسلامگرايان اصلاح طلب را تشكيل مي دهند، پس از حدود دو دهه رشد اقتصادي مداوم از شهرهاي درجه دوم اين كشور و طيف هايي اجتماعي سر برآورده اند كه تاكنون كمتر به بازي گرفته مي شدند. موج صنعتگران و تجاري كه به عنوان يك طبقه متوسط نو ظهور معيارها و اصول جديد را در معاملات و توليد خود به كار مي گيرند تعهد به سنت هاي اسلامي را در زندگي خصوصي و روابط خانوادگي يك اصل بنيادين مي دانند. در صورت انحلال حزب AK همين طبقه نوظهور كه تاكنون حامي اصلي سياسي، اقتصادي AK بوده اند مجاز هستند براي پيگيري منافع خود در سطح ملي گرايشات فكري و سياسي خود را در چارچوب حزب جديدي پيگيري كنند. طيف جديد ممكن است در بسياري از معيارها و اصول سياسي و اقتصادي با افراطي ترين جريان هاي سكولار به وحدت برسد، اما اصرار بر برخي معيارهاي مرتبط با زندگي خصوصي در واقع هويت ملي اين طبقه و طيف را تشكيل مي دهد.

در ادامه يادداشت آمده است؛براي آنان اصرار بر حجاب، منع مصرف مشروبات الكلي و نيز اصرار بر تعريف مشخصي از روابط زن و مرد چارچوبي را تشكيل مي دهد كه در يك جامعه كاملاً باز و دموكراتيك وجه تمايز آنان از ديگر گروه هاي فعال سياسي است. چند ماه پيش كه پارلمان تركيه قانون منع ورود دختران محجبه به دانشگاه هاي اين كشور را لغو كرد آشكار بود كه اعصاب سكولارها تحت فشار سياسي قابل توجهي قرار گرفته و به زودي عليه مخدوش شدن ناموس سكولاريسم، يعني بي حجابي اقدام خواهند كرد. پيش از آن نيز موضوع حجاب همسر عبدالله گل رئيس جمهور تركيه به عنوان بانوي اول اين كشور و حضور وي در مجامع رسمي، جنجالي بود كه به نفع سكولارها پايان نيافت. تلاش سكولارها براي انصراف عبدالله گل از نامزدي رياست جمهوري تركيه نيز مانور سكولارها را بي ثمر گذاشت. بحران هاي سريالي يكي پس از ديگري دولت رجب طيب اردوغان را درگير مي كند. در ظاهر، تلاش ابورحمان يالسينكايا دادستان كل تركيه براي انحلال قانوني حزب حاكم ثمري در پي نداشت، اما فضاي بي اعتمادي و زيرآب زني سيستماتيك و نيز بحران هاي سريالي به شكل قابل ملاحظه يي توان سياسي حزب حاكم اين كشور را درگير كرده است. به زودي محاكمه يك گروه 86 نفره از سكولارهاي افراطي به نام ارغنگون كه با هدايت چند ژنرال بازنشسته به توطئه براي كودتا و ايجاد بلوا و شورش و سرنگوني دولت متهم هستند جنجال جديدي را شكل خواهد داد.

در بخش ديگر يادداشت مي خوانيد؛محكوم كردن ژنرال هاي چهار ستاره لائيك چالش عظيمي براي دستگاه قضايي اين كشور محسوب مي شود. ناديده گرفتن جرائم آنان نيز كه مستند به مدارك غيرقابل انكار است بحران ساز است. اين ژنرال ها طي نيم قرن گذشته دستور انحلال احزاب و سازمان هاي سياسي قابل توجهي را صادر كرده اند. به فرمان آنان تركيه آخرين كودتاي نظامي خود را در 1980 تجربه كرد. صدور اطلاعيه هاي نظامي آنان، تهديد به كودتا و مداخله در همه امور همواره معادلات سياسي را جابه جا مي كرده است. قوه مجريه از اختيارات كافي براي كشف توطئه گروه ارغنگون و دستگيري عاملان آن برخوردار بوده و شايد افشاي همين ماجرا سبب شد تا دادگاه قانون اساسي تركيه براي اعلام انحلال AK به توافق نرسد. با اين حال نمي توان انتظار داشت محاكمه ژنرال هاي سابقه دار سكولار كه خود را حافظ لائيسيته تركيه مي دانند به آساني انجام شود. دستگاه قضايي تركيه همانند بسياري از كشورها از سوي محافظه كاراني اداره مي شود كه حفاظت از نظم قديم و مقاومت نسبت به نظم جديد اساس كار آنهاست. با اين حال، شايد بتوان گفت كه نظام سياسي تركيه به نوعي تغيير رژيم سياسي را تجربه كرده است. Regim Change تركيه بر آن اساس است كه تاكنون همه معادلات سياسي و حقوقي به نفع طيف خاصي حل و فصل مي شده كه قانون اساسي سكولار تركيه نيز از آنان حمايت مي كند. در رژيم سياسي جديد - همانند مورد اخير و راي دادگاه قانون اساسي - شاكله قانوني و حقوقي كشور هنوز مجادله هاي سياسي را به نفع سكولارها تفسير مي كند، اما شرايط عيني سياسي - اجتماعي مانع از آن مي شود تا اراده سكولاريسم و سكولارها قابليت اجرايي يابد. طي شش سال حكومت حزب عدالت و توسعه تقريباً هيچ بحران سياسي - حقوقي به نفع سكولارها پايان نيافت، بدين لحاظ تركيه به شيوه خارق العاده يي يك انقلاب سفيد يا تغيير رژيم را تجربه كرده است. به گفته يك ديپلمات اروپايي، سكولارها دريافتند كه براي خلاصي از دست اسلامگرايان راهي ندارند جز مراجعه به صندوق آرا و همين، در مقايسه با دموكراسي هايي كه يا درجا مي زنند يا دموكراسي را جعل مي كنند، پيروزي بزرگي براي مدل دموكراسي در تركيه محسوب مي شود.

جمهوري اسلامي

«پيامد شكست لائيك هاي تركيه» عنوان سرمقاله امروز روزنامه جمهوري اسلامي است.

در ابتداي اين مقاله مي خوانيد؛پيروزي حزب عدالت و توسعه حزب حاكم تركيه در كشمكش هاي سياسي اين حزب با لائيك هاي اين كشور نقطه عطف مهمي در تاريخ تحولات اسلامي منطقه خاورميانه است . اين واقعه در عين حال كه در ظاهر از مسائل داخلي تركيه مي تواند محسوب شود اما به دلايلي كه خواهيم گفت در تحركاتي كه ملت هاي مسلمان از مدت ها قبل براي احقاق حقوق ديني خود در پيش گرفته اند تاثيرات زيادي خواهد گذاشت .

1 ـ لائيك هاي تركيه حزب حاكم اين كشور را به نقض قانون اساسي كه برمبناي لائيسم تدوين شده و دخالت دين در سياست و شئون اجتماعي را ممنوع ميداند متهم كرده و براي گرفتن حكم انحلال اين حزب به دادگاه قانون اساسي كشور شكايت برده بودند. تهيه كننده دادخواست و به عبارت روشن تر شاكي پرونده دادستان تركيه بود. اتهامات نيز اقداماتي از قبيل آزادسازي حجاب زنان بود كه ورود همسر محجبه عبدالله گل رئيس جمهور تركيه به كاخ رياست جمهوري از نظر لائيك ها از مصاديق بارز اقدام عليه اصول لائيسم محسوب مي شود.

دادگاه قانون اساسي اين اتهام را از مصاديق نقض قانون اساسي تركيه ندانسته و حزب حاكم را تبرئه نموده است . بدين ترتيب حزب عدالت و توسعه به عنوان حزبي كه اصولا مردم تركيه آنرا با هدف كنار زدن لائيك ها و تامين آزادي هاي ديني در جامعه تركيه روي كار آورده اند اكنون در حمايت دادگاه قانون اساسي مي تواند به راهي كه در پيش گرفته ادامه دهد و براي تامين خواسته هاي مردم كه اساس آنرا گرايش هاي ديني تشكيل مي دهد برنامه هاي اساسي تري را تدوين و اجرا نمايد.

2 ـ مردم تركيه كه از سه دهه قبل يعني بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران با اميدي كه از اين واقعه بزرگ براي مقابله با جريان ضد دين حاكم بر كشور خود پيدا كردند تلاش هائي را براي احقاق حقوق ديني خود آغاز كرده اند و با مقاومت در برابر نشيب و فرازهاي گوناگون و تحمل فشارهاي داخلي و خارجي به اين راه ادامه داده اند و پيروزي هائي نيز به دست آورده اند اكنون باحكم دادگاه قانون اساسي احساس پيروزي جديدي مي كنند. آنها حتي براي فرستادن عبدالله گل نفر دوم حزب حاكم عدالت و توسعه به كاخ رياست جمهوري به دليل اينكه همسر وي حجاب اسلامي دارد با كارشكني هاي گسترده لائيك ها و تهديدهاي جدي نظاميان لائيك مواجه شدند ولي عليرغم همه اين تهديدها محكم و استوار ايستادند و به پاي صندوق هاي راي رفتند و در انتخابات مجدد مجلس بار ديگر افراد مورد نظر خود را به مجلس فرستادند تا آنها با اكثريت قاطع بتوانند به اين خواسته مردم جامه عمل بپوشانند.

اين پيروزي ها كه اكنون با حكم دادگاه قانون اساسي تكميل و وارد مرحله جديدي شده راه را براي تحرك بيشتر مردم تركيه در عرصه نهضت اسلامي باز مي كند و نسل امروز و نسل هاي آينده را براي مقاومت بيشتر در برابر جريان هاي ضد ديني داخلي و خارجي تشويق مينمايد.

3 ـ مسائل داخلي تركيه بويژه نبرد ميان مردم و لائيك ها همواره با دخالت هاي خارجي همراه بوده است . صهيونيست با احزاب رسانه ها و سرمايه گذاري هاي كلان در تركيه تاثير گذارند كما اينكه آمريكا و كشورهاي اروپائي نيز با اهرم هاي سياسي متعددي كه دردست دارند همواره حاكميت ها را در تركيه براي تامين خواسته هاي خود كه در سه دهه اخير عمدتا خواسته هاي ضد اسلامي بوده تحت فشار قرار ميدهند. حضور « ناتو » در تركيه در نوبت قرار دادن تركيه براي عضويت در اتحاديه اروپائي مسائل كردها و مسائل مربوط به روابط با رژيم صهيونيستي از جمله اين اهرم هاي فشار هستند. اين قبيل فشارها قطعا به دادگاه قانون اساسي نيز براي دادن راي عليه حزب حاكم و به نفع لائيك ها وارد شده و درعين حال راي دادگاه به نفع حزب حاكم صادر شده است .

سرمقاله نويس روزنامه جمهوري معتقد است؛هرچند اين احتمال وجود دارد كه حزب حاكم عدالت و توسعه براي ماندن امتيازهائي هم به قدرت هاي خارجي داده باشد ولي حتي اگر اين فرض صحيح باشد باز هم نمي توان اين واقعيت را ناديده گرفت كه در صدور چنين رايي قطعا فشار افكار عمومي داخل تركيه و ترس دادگاه و لائيك ها از عواقب بعدي راي به انحلال حزب حاكم بيشترين تاثير را داشته است . مردم تركيه در آستانه صدور راي دادگاه قانون اساسي آماده نشان دادن عكس العمل شديد عليه اين دادگاه درصورت صدور راي به نفع لائيك ها بودند. اين واقعه مي توانست تركيه را دچار چنان تحولي كند كه نتيجه آن چيزي جز ريشه كن شدن لائيسم نمي توانست باشد. بنابر اين لائيك هاي تركيه از ميان نابودي و ماندن همراه با ضعف دومي را برگزيده اند و اين يك پيروزي بزرگ براي جريان هاي ديني در منطقه و شكست تاريخي براي همه احزاب و جريان ها و گرايش هاي ضد ديني در منطقه و جهان است .

درس مهمي كه پيروزي مردم تركيه بر لائيك ها به همراه دارد اينست كه مقاومت در برابر فشارهاي داخلي و خارجي بويژه اگر با تكيه بر اعتقادات ديني و توكل بر خدا باشد قطعا نتيجه بخش خواهد بود. اين درس براي ملت هاي منطقه و همه ملت هاي مسلمان و آزاديخواه راهنماي عمل خواهد بود و از اين پس تحرك و پويائي ملت ها كه با پيروزي انقلاب اسلامي پديد آمده و تاكنون نتايج ثمربخشي داشته بيشتر و ثمربخش تر خواهد شد.

حمايت

سيد محمد مهدي موسوي در يادداشت روزنامه حمايت با عنوان «ضرورت ايجاد سازمان تخصصي نظارت بر فعاليت هاي فرهنگي» نوشته است؛روزنامه هاي صبح شنبه كشور به نقل از خبرگزاري فارس خبري را منتشر كردند مبني بر اينكه معاون برنامه ريزي و تحول اداري وزارت ارشاد گفته است: "مجلس شوراي اسلامي به دنبال اين است كه سهم بخش فرهنگ از بودجه عمومي كشور را به 10 درصد افزايش دهد بي شك روند افزايش تدريجي بودجه فرهنگي به دليل اهميت و حساسيت خاصي كه عرصه فرهنگ دارد، اميدوار كننده است. اينكه اعتبار بخشي فرهنگ در سال 84 از حدود 13 هزار ميليارد ريال به حدود 30 هزار ميليارد ريال در سال جاري برسد البته كه جاي خرسندي و شادماني است اما مهمتر از اين مساله، بحث چگونگي مصرف شدن اين بودجه قابل توجه و به خصوص چگونگي نظارت بر مصرف آن در كشور است.

در بخش ديگر اين يادداشت مي خوانيد؛به نظر مي رسد حله مفقوده زنجيره فرهنگ كشور، تدوين استراتژي و برنامه ريزي مدون است چه آنكه اگر حتي دهها برابر مبالغ وعده داده شده در مجلس به بخش فرهنگ اختصاص يابد اما به دليل نبودن مديريت كارآمد و پاسخگو، حوزه فرهنگ كماكان دچار بي برنامگي و روزمرگي باشد، طبيعي است كه آب از آب تكان نخواهد خورد.

تنويسنده يادداشت معتقد است؛از سويي نبايد از ياد برد كه چه بسيار دستگاه هاي فرهنگي كه امروز در هزار توي حاكميت بر سر خوان بودجه فرهنگي كشور نشسته اند اما كمترين بازدهي را ندارند و در مقابل چه بسيار شخصيت هاي فرهنگي و نهادهايي كه سالهاست در جبهه فرهنگي انقلاب بدون برخورداري از بودجه هاي آنچناني، كارآمدي و بازدهي خود را نشان داده اند.
‏
بي ترديد عرصه فرهنگ به سان مزرعه آدم هاي فرهنگي برنامه ريز است و نه بهشت بي باغبان بودجه نيز كه همه از آن انتظار معجزه داشته باشند!

در ادامه يادداشت آمده است؛فرمايش سال گذشته رهبر انقلاب در ديدار با دولتمردان مبني بر ضرورت رفع مظلوميت از بخش فرهنگ نيز دقيقا ناظر بر اين نكته كليدي است كه هر چند مساله بودجه و امكانات دغدغه مهم مديران فرهنگي است و در حال آن به نحو مطلوب اجماع نظر وجود دارد اما بايد دانست كه مهمتر از بعد سخت افزاري قضيه، آن چه مهمتر است در بعد نرم افزاري آن يعني تقويت مديريت انساني بر منابع در دسترس خلاصه مي شود.

نگارنده يادداشت افزوده است؛با عنايت به نكات بديهي فوق پيشنهاد نگارنده آن است كه يك سازمان تخصصي نظارت در كشور شكل بگيرد كه وظيفه‌اش نظارت مستمر و دقيق بر نحوه مصرف بودجه فرهنگي در بخشهاي مختلف باشد، سازماني كه اولا افراد دغدغه‌مند فرهنگي در آن رشته امور را در دست بگيرند و ثانيا اينكه داراي ضمانت اجراي قوي‌اي براي پيشبرد اهداف خود باشد و بتواند هم از مسئولان فرهنگي پاسخ خواهي كند و هم به افكار عمومي جامعه پاسخگوي تكاليف نظارتي خويش باشد.

در پايان يادداشت آمده است؛چنان چه به ياري خداوند و بلندنظري مسئولان چنين سازماني شكل بگيرد در آن صورت مي توان به تحقق انتظاراتي چون برنامه ريزي منسجم در جهت مقابله با هجوم فرهنگي دشمن، حذف موازي كاري ها در فرهنگ، شناسايي و بكارگيري مديران كارآمد در حوزه هاي فرهنگي و بالاخره تبيين درست شاخصه هاي تحول فرهنگي اميدوار بود.
‏
يکشنبه 13 مرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]

[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 214]