بوش چي فكر مي كرد، چي شد؟!

واضح آرشیو وب فارسی:آریا نیوز: اخبار ويژه كيهان// سكه هاي كج ادوار تحكيم!// كروبي: خاتمي تداركاتچي مشاركت است!// از فشار «گنده گوهاي بي ربط» نترس! // بوش چي فكر مي كرد، چي شد؟!
خبرگزاري آريا- كيهان در شماره امروز خود (13 مرداد)، چند خبر ويژه دارد.

سكه هاي كج ادوار تحكيم! (خبر ويژه)

عضو مركزيت «سازمان ادوار تحكيم» با تخطئه نامزدي خاتمي، حمايت شماري اصلاح طلب از وي را شركت در بازي باخته خواند. حسن اسدي زيدآبادي طي مقاله اي كه مشتركا در سايت ميزان نيوز (نهضت آزادي) و روزنت منتشر شده با تاكيد بر اين مطلب كه «مردم از اصلاح طلبان نااميد شده اند» خواستار حمايت از نامزدي عبدالله نوري شده و مي نويسد: «اصلاحات با توجه به شكست هاي قبلي ديگر فرصتي براي ناكامي ندارد. فهم اين نكته از ارزش اساسي برخوردار است. اصلاحات اگر مي خواهد زنده بماند و لااقل نفس بكشد حق ندارد هيزم تنور هر انتخاباتي شود. بايد باور كرد كه گزينه هاي امتحان پس داده مهره هاي از پيش باخته اند و نه اعتمادي مي سازند و نه آبرويي مي خرند. نمي توان بار ديگر تجربه هاشمي در انتخابات 84 را اين بار با خاتمي تكرار كرد.» وي مي افزايد: «بايد پذيرفت كه ائتلاف اصلاح طلبان در انتخابات هاي اخير ائتلافي ناكام است كه حتي اگر به قضاوت داور اعتراض هم داشته باشد، چاره اي جز پذيرش باخت ندارد.

گفتني است در ميان تشكل هاي دانشجويي مدعي اصلاحات معروف است كه «دوزاري» ادوار تحكيمي ها خيلي دير مي افتد!

كروبي: خاتمي تداركاتچي مشاركت است!(خبر ويژه)

يكي از اعضاي ارشد حزب اعتماد ملي كه در سفر آقاي مهدي كروبي به عربستان نيز وي را همراهي نموده و در عين حال خواست كه نامش فاش نشود در گفت وگو با ايرنا اعلام كرد: مهدي كروبي در صورت كانديداتوري سيدمحمد خاتمي در انتخابات رياست جمهوري آتي قطعا كانديدا خواهد شد. چون كروبي معتقد است كه خاتمي در دوران رياست جمهوري خود تداركاتچي حزب مشاركت بوده و از سوي اعضاء ارشد اين حزب مديريت مي شود.

اين عضو حزب اعتماد ملي در عين حال افزود: حجت الاسلام مهدي كروبي در سفر اخير خود به عربستان كاملا از موضع يك نماينده رسمي جمهوري اسلامي با مقامات عربستاني گفت وگو كرده و در تمامي جلسات اعضاء سفارت ايران در عربستان را نيز با خود همراه نموده است.

وي گفت: كروبي در ديدار با رئيس مجلس عربستان آنچنان از مجلس هشتم و سوابق ارزنده دكتر علي لاريجاني حمايت كرد كه رئيس مجلس عربستان خطاب به وي گفت مگر شما چند نماينده در مجلس داريد كه اين چنين از موضع اكثريت راجع به مجلس سخن مي گوييد.

لازم به ذكر است براساس شنيده ها برخي عناصر و گروه هاي افراطي جريان اصلاح طلب در تدارك حملات وسيعي عليه آقاي «كروبي» هستند تا وي را وادار به حمايت از كانديداي مورد نظر خود كنند.

از فشار «گنده گوهاي بي ربط» نترس! (خبر ويژه)

محمدجواد غلامرضا كاشي 6 مرداد با ارسال توضيحي ديرهنگام به خبر ويژه مورخ 27 تير 87 كيهان واكنش نشان داد. در توضيح وي خطاب به مديرمسئول كيهان آمده است:

«متأسفانه با تأخير مطلع شدم در ستون اخبار ويژه آن روزنامه در شماره 19135 مورخ بيست و هفتم تيرماه سال جاري صفحه 2 ضمن نقل و تحليل مختصر يكي از يادداشت هاي وبلاگي ام، انتشار مقاله اي در دفاع از نظارت سازمان هاي بين المللي بر انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي به اينجانب نسبت داده شده است. نقد برداشت ناصواب آن روزنامه از يادداشت وبلاگي خود را به مجالي ديگر وامي گذارم اما سپاسگزار خواهم بود اگر مستندي در زمينه انتشار چنان مقاله اي در اختيار داريد منتشر كنيد. احتمالاً شما نيز با اين قاعده حقوقي و اخلاقي موافقيد كه درج اخبار كذب و نادرست موافق شئون روزنامه نگاري نيست.»

كيهان: 1- آقاي كاشي در مقاله منتشره در سايت خود كه مستند خبر ويژه قرار گرفته، تصريح كرده بود روشنفكران مدعي اصلاحات، آدم هاي بي ربط، گنده گوهاي بي معنا، نظرورزان مغرور و برج عاج نشين هستند.

غير از آن، وي همچنين در مقاله اي به مناسبت سالگرد دوم خرداد از همين طيف روشنفكران به عنوان كساني كه «قلمبه گويي مي كنند» ياد كرده و مي نويسد: «دوستان فكر مي كنم كور خوانده باشيم. دولت احمدي نژاد يك وقت تاريخي به دست آورده است... مردم عاري از هر اهرم كنترل كننده وارد ميدان سياست شده اند و به همين سادگي ها به خانه برنمي گردند تا در روزنامه ها نقطه نظرات اين و آن روشنفكر باريك انديش را مطالعه كنند».

وي آن گاه با اهانت به توده هاي مردم، از «بلاهت منتشر در فضاي عوام زده» انتقاد مي كند!

به نظر مي رسد آقاي كاشي پس از انتشار اين خبر ويژه مورد سرزنش و فشار همان روشنفكران گنده گو و بي ربط قرار گرفته اند و به جاي پاسخ گفتن به همان آدم هاي بي منطق ترجيح داده اند توضيحي گنگ براي كيهان ارسال كنند.

2-در خبر ويژه كيهان به «استقبال از پيشنهاد گروهك نهضت آزادي درباره نظارت بيگانگان بر انتخابات مجلس هشتم» اشاره شده بود كه آقاي كاشي در توضيح خود، اين جمله را به «دفاع از نظارت سازمان هاي بين المللي بر انتخابات نهمين[!؟[ دوره مجلس» تغيير داده اند.

و البته، ماجرا مربوط به انتخابات مجلس هشتم (اسفند 86) و نه انتخابات مجلس نهم است و اگر آقاي كاشي به سايت خود يا سايت بهارستان8 وابسته به اصلاح طلبان مراجعه كنند، مقاله خود را تحت عنوان «فضاي رواني انتخابات» به تاريخ 23 دي 86 مشاهده خواهند كرد كه ضمن بررسي آثار منفي پيشنهاد نهضت آزادي بر اردوگاه اصلاح طلبان، به وجه مثبت و «فرصت» گونه! اين پيشنهاد اشاره شده و تصريح گرديده كه «اعلاميه نهضت آزادي درباره نظارت خارجي بر انتخابات فرصتي نيز براي اصلاح طلبان توليد كرده و دستگاه هاي نظارتي را در زمينه بررسي صلاحيت ها در يك فشار رواني قرار داده است»!

فاشيست ها هم طرفدار ترويج سكولاريسم شدند!(خبر ويژه)

سانسورچي ارشد رژيم پهلوي با انتقاد از جريان هاي لائيك و سكولار كه مستقيماً به دين حمله مي كنند، خواستار حمايت از جريان هايي شد كه تفسير غير سياسي از دين ارائه مي كنند.

داريوش همايون وزير اطلاعات و جهانگردي رژيم طاغوت طي مقاله اي در سايت «سكولاريسم نو» ضمن عقده گشايي مفصل عليه فرهنگ شيعه و علماي آن به ويژه حضرت امام خميني(ره) مي نويسد: «آنها كه مي خواهند مشكل دين را با حمله به آن برطرف كنند كار خود را دشوارتر مي سازند زيرا عامل حياتي سياست را بر ضد خود مي گردانند. سخن آنان در توده هاي باورمند نخواهد گرفت و متوليان دين را نيرومندتر خواهد ساخت.»

وي خواستار جست و جوي عناصر سازنده! در سپهر انديشه و عمل مسلمانان شده و با بيان اينكه بار ديگر بحث اعتزاليان و اشعريان از سوي برخي روشنفكران زنده شد، ادعا مي كند، اين مباحث مي تواند پيامدهاي سياسي داشته باشد و دستمايه نيروهايي شود كه مي خواهند ايراني را از يك نگرش ديني واپس مانده آزاد كنند.

گفتني است عضويت در حزب ناسيونال- فاشيستي سومكا، حزب پان ايرانيست، حزب شاه ساخته رستاخيز، عضو در شبكه جاسوسي- مطبوعاتي بدامن پس از كودتاي 28 مرداد براي هدايت مطبوعات و سانسور آنها، همكاري نزديك با سفارت آمريكا، و مديريت روزنامه صهيونيستي آيندگان از سوابق مشعشع! اين عنصر سلطنت طلب و جديداً اصلاح گرا مي باشد. وي داماد زاهدي عامل كودتاي 28 مرداد نيز هست.

احتمال تغيير يكي از سه گزينه ! (خبر ويژه)

جمعي از نمايندگان اصولگرا و حامي دولت با گزينه احمدي نژاد براي يكي از وزارتخانه ها مخالفت كرده اند و برخي از نمايندگان فراكسيون موسوم به اصولگرايان تحول خواه نيز به آنها پيوسته اند. در همان حال گفته مي شود كه تعدادي از وعاظ و مداحان مشهور و طرفدار دولت هم اين گزينه را براي وزارتخانه مربوطه مناسب ندانسته و اعتراض خود را ابراز داشته اند.

در مجلس شوراي اسلامي اظهارنظرهايي درباره احتمال تغيير اين گزينه از سوي رئيس جمهور شنيده مي شود.

رقابت استراتژيك در پس وحدت سمبوليك (خبر ويژه)

دويچه وله آلمان از قول يك كارشناس اقتصادي تاكيد كرد تحريم ها عليه ايران جنبه سمبوليك دارد و شركت هاي اروپايي حاضر نيستند در رقابت اقتصادي از رقباي آمريكايي و آسيايي عقب بمانند.

دويچه وله ضمن اشاره به قرارداد اخير ساخت 3كارخانه گاز مايع در ايران، از قول پروفسور مسرت استاد اقتصاد سياسي دانشگاه اوسنا بروك آلمان مي نويسد: رقابت در اتحاديه اروپا، هم بين ژاپن و اروپا، و اروپا و آمريكا، براي كسب امتيازات سرمايه گذاري در كشورهاي خليج فارس و خاورميانه، به طور شديد وجود دارد و كوشش شركتها و دولتهاي متبوع در اين است كه علي رغم تحريم ها، موضع اقتصادي خودشان را در ايران دستخوش سياستهاي خارجي ايالات متحده نكنند.

اين كارشناس مي افزايد: اروپا سعي دارد روابط اقتصادي خود با ايران را در حد امكان حفظ بكند و تا حدي هم موفق شده و بسياري از كشورهاي اروپايي كمافي سابق با ايران روابط اقتصادي دارند.

در همين حال سخنگوي دولت آلمان در اظهاراتي آمريكا فريبانه مي گويد: صدراعظم و دولت آلمان از معامله گازي شركت اشتاينر با ايران خوشحال نيست و به طور دائم به شركت ها درباره تبعات سياسي معامله با ايران گوشزد مي كند. اولريش ويلهمبه در عين حال افزود: سياست ما اين است كه معامله با ايران را بصورت دقيق و بااحتياط بررسي كنيم و با اين وجود صدراعظم هيچ مبنايي حقوقي براي جلوگيري از معامله اخير شركت اشتاينر با ايران ندارد. معمولا شركت هايي كه با ايران معامله مي كنند، براي جلوگيري از تبعات سياسي آن خيلي محرمانه كار مي كنند ولي دولت و رسانه هاي ايران خيلي دوست دارند اين گونه معاملات را اعلام و نشان دهند كه ايران در انزوا نيست.

بوش چي فكر مي كرد، چي شد؟!(خبر ويژه)

شالوموبن عامي تحليل گر سرشناس روزنامه يديعوت آحارونوت از شكست سياست بوش در معرفي ايران به عنوان محور شرارت خبر مي دهد.

به نوشته اين نويسنده صهيونيست «اكنون روشن شده كه سياست خارجي جرج بوش از جمله معرفي ايران در سال 2002 به عنوان محور شرارت شكست سختي خورده و انزواي ايران و سوريه و حزب الله لبنان غيرممكن است. حقيقت اين است كه جو عمومي به سمت آرامش سياسي ميل كرده كه بخشي از آن از ويراني نظريه محور شرارت بوش نشأت گرفته است.»

وي مي نويسد: تلاش اسرائيل و آمريكا براي ريشه كن كردن حماس از نوار غزه يا حداقل مجبور كردن آن به پذيرش شروط كميته چهارجانبه شكست سختي خورد. اسرائيل روزي كه توافق آتش بس را با حماس امضا كرد در واقع يك پيروزي استراتژيك به حماس تقديم كرد. اين توافقنامه نه تنها يك حاكميت سياسي قانوني به حماس داده و محاصره بين المللي در عدم مذاكره با آن را شكست؛ بلكه به حماس اين فرصت را داد تا به روند مسلح شدن خود تا جايي ادامه دهد كه امروز خطري استراتژيك براي تمامي شهرها و پايگاه هاي نظامي اسرائيلي است. جنگ اسرائيل عليه حزب الله كه با تأييد آمريكا و اردوگاه غرب همراه بود نيز موفقيتي در بر نداشت. حزب الله امروز از نظر نظامي و سياسي قدرتمند تر از هر زمان ديگري است. در عين حال همه چيز براي بشاراسد هم پيمان حزب الله نيز فراهم است. در حقيقت مصر و عربستان اميد داشتند كه شاهد سقوط اسد باشند ولي اسد موفق شد تا خود را از مشكلي به نام «ترور رفيق حريري» و عقب نشيني اجباري از لبنان خارج كرده و اكنون تبديل به مردي ميانجي شده كه به لبنان كمك كرد كه صاحب رئيس جمهور و دولت شود.

تقدير مركز بهائيان در اسرائيل از شيرين عبادي (خبر ويژه)

مركزيت فرقه صهيونيستي بهائيان در اسرائيل با ارسال نامه اي به شيرين عبادي، از اقدامات وي در برگزاري كنفرانس مطبوعاتي «حق آموزش و پرورش» و نيز مفاد بيانيه پاياني كنفرانس مزبور تقدير كرد و آن را نشان از حسن نيت(!)، صداقت(!) و شجاعت شيرين عبادي و همكارانش دانست!

گفتني است شيرين عبادي كه اقدامات مشكوك خود را در پوشش محفلي موسوم به كانون مدافعان حقوق بشر دنبال مي كند، مهر ماه گذشته از فردي به نام «پرهام اقدسي» به عنوان نماينده دانشجويان بهايي محروم از ورود به دانشگاه براي شركت در كنفرانس موسوم به «حق آموزش و پرورش» دعوت به عمل آورده و در بيانيه پاياني كنفرانس نيز خواستار به رسميت شناختن حقوق جامعه بهائي(!) شده بود.

در گزارش رسمي مركز بهائيان موسوم به بيت العدل اعظم(!) كه در 21 نوامبر 2007 انتشار يافته از اين اقدام شيرين عبادي به عنوان «صفحه جديدي در تاريخ پيشرفت امر مبارك بهائيت»(!) تجليل شده است!

با اين قبيل اقدامات به آساني مي توان فهميد چرا صهيونيست ها براي اعطاي جايزه صلح نوبل به شيرين عبادي تلاش گسترده اي داشتند تا آنجا كه تلاش پيگير و گسترده آنان، ترديد برخي از محافل غربي را نيز برانگيخته بود.

جشن تولد براي كارگردان طاغوتي!(خبر ويژه)

سايت دولتي برنانيوز (شبكه خبري جوانان ايران اسلامي!) در اقدامي سؤال انگيز سال روز تولد يك فيلم فارسي ساز دوران طاغوت را جشن گرفت و مطلبي ويژه به شرح زندگي و حرفه شوهر سابق گوگوش (خواننده عصر طاغوت) اختصاص داد!

اين سايت كه متعلق به سازمان ملي جوانان است از «مسعود كيميايي» در مطلبي با عنوان «مردي كه به زانو درنيامد» تجليل كرد و در مطلبي كه به قلم «جواد طوسي» (رئيس سابق انجمن نويسندگان و منتقدان سينمايي) نوشته شده است از وي به عنوان فيلمسازي كه «جهانبيني و نگاه مردم شناسانه و عدالتخواهانه» دارد، ياد كرد!

نويسنده اين مطلب كه از قضات دادگستري است، همواره در ميان نويسندگان سينمايي به «نوچه» و مريد اين فيلم فارسي ساز شهرت دارد. وي كه از اعضاء اصلي ماهنامه توقيف شده «دنياي تصوير» است، از مبتذل ترين فيلم هاي همسر سابق گوگوش، به عنوان آثاري حرفه اي و فلسفي ياد كرده و مدعي است كه اگر اين سينماگر در مواقعي ناكام بوده، به سبب محدوديت هايي است كه جمهوري اسلامي براي «مسعود كيميايي» پديد آورده است. او البته هيچ گاه اشاره نمي كند كه اين سينماگر در دوره طاغوت در راستاي سياست هاي رژيم پهلوي در سينماي ايران حركت مي كرد و در دهه پنجاه نيز عضو برجسته «كانون سينماگران پيشرو» شد، كانوني كه رئيس آن يك فيلمساز بهايي بود و در آثارش به همراه «بيژن مفيد» به مسخره كردن آموزه هاي اسلامي مي پرداخت و اتفاقاً كيميايي نيز شريك اقتصادي اين فيلمساز بهايي بود.

كيميايي نه تنها همسر سابق گيتي و گوگوش (خوانندگان زن طاغوت) بود، بلكه به همراه دو تهيه كننده معروف سينماي ايران، از برنامه ريزان فرار گوگوش از ايران در دوران اصلاحات به خارج از كشور به شمار مي رفت. اين فيلمساز، پس از فرار همسرش به خارج از كشور، مدتي را در اروپا و آمريكا سپري كرد و سپس به ايران بازگشت.

اين قاضي دادگستري كه با همراهي خبرگزاري دولتي سازمان ملي جوانان براي فيلمفارسي ساز مشهور عصر پهلوي جشن تولد مي گيرد و از سينماي موج نوي شاه و جاسوساني چون «ابراهيم گلستان» ستايش مي كند، از مجريان و مهمانان دائمي برنامه هاي نقد سينما در تلويزيون جمهوري اسلامي نيز مي باشد!

جريان بيمار «منتقدان سياه» در سينماي ايران كه با توقيف ماهنامه هاي «دنياي تصوير» و... بخشي از تريبون هاي خود را از دست داد، اكنون مي كوشد تا با نفوذ بيشتر در بدنه رسانه هاي دولتي به حيات خود ادامه دهد
يکشنبه 13 مرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آریا نیوز]

[مشاهده در: www.aryanews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 229]